در روزهای نزدیک به انتخابات همه منتظر یک شوک انتخاباتی بودند تا فضای انتخابات به کلی تغییر پیدا کند؛ اما کسی به دنبال شوک از سوی جریان اصولگرایی و شخص دکتر قالیباف نبود که با اعلان کنارهگیری به نفع آقای رئیسی در اوج اقتدار، جبهه انقلاب و اصولگرایی به یک انسجام همافزایی دست پیدا کند[...]
یادداشت: در
روزهای نزدیک به انتخابات همه منتظر یک شوک انتخاباتی بودند تا فضای
انتخابات به کلی تغییر پیدا کند؛ اما کسی به دنبال شوک از سوی جریان
اصولگرایی و شخص دکتر قالیباف نبود که با اعلان کنارهگیری به نفع آقای
رئیسی در اوج اقتدار، جبهه انقلاب و اصولگرایی به یک انسجام همافزایی دست
پیدا کند. این اقدام بههنگام یعنی انصراف قالیباف از حضور در انتخابات اوج
جوانمردی و همراهی با جریان اصولگرایان بود و وی نشان داد که هر جا پای
مصالح نظام و کشور در میان باشد، جوانمردانه ایستاده است. در انتخابات
گذشته تجربه نشان داده است مردم وقتی تشتت آرا را در یک جبهه مشاهده کنند،
اعتماد کمتری به آن جبهه خواهند داشت؛ همانگونه که کنارهگیری عارف در
انتخابات گذشته به نفع روحانی اتحادی را بین جریان اصلاحطلبی ایجاد کرد.
برای پردازش این اقدام چند نکته قابل بررسی است:
۱ـ تجربه گذشته و تاریخ
نشان داده است که هر زمانی با یکدیگر وحدت داشتهایم و کنار یکدیگر
بودهایم و با انسجام به ارزشهای انقلاب تأکید کردهایم، موفق و پیروز
بودهایم و هر کجا که شکاف در بین جبهه انقلاب حاکم بوده است، ضربه
خوردهایم. آنچه در این مقطع اهمیت حیاتی دارد، حفظ منافع مردم، کشور و
انقلاب است که با وحدت در جبهه انقلاب، باید تصمیمى اساسی و خطیر گرفته
میشد.
۲ـ در شرایط کنونی، آرمان اصلی کشور و مردم تغییر وضع موجود است و
برای رسیدن به این آرمان، چارهای نبود که یک نفر به نفع نفر دیگری کنار
برود، پس وظیفه همیشه این نیست که در صحنه بمانیم؛ چرا که گاهی اوقات کنار
کشیدن و در صحنه نبودن خودش نوعی ایثارگری و وظیفهشناسی است.
۳ـ با کنار رفتن یک نفر از نامزدهای اصلی، کار برای رقیب هم فوقالعاده سخت و دشوار خواهد بود.
اینگونه
رفتارها نشان میدهد اعتقاد به باورها و ارزشها تنها به شعار دادن نیست؛
بلکه یک نوع منش و مرام است که همه نیروهای مؤمن و انقلابی باید به آن
آراسته باشند و در بزنگاهها از آن استفاده کنند. رفتار آقای قالیباف یک
نمونه متعالی از این اعتقاد بود که روز گذشته تبلور یافت.