(روزنامه آرمان ـ 1396/01/16 ـ شماره 3287 ـ صفحه 6)
** درطول سالهای گذشته به دلایلی زمینههای فعالیت سیاسی از جوانان گرفته شده بود و درنتیجه، آنها نتوانستند درعرصه قدرت و مدیریت سیاسی حضور پیدا کنند و نوعی شکاف بین نسلی درجامعه ایران به وجود آمد. این موضوع به عنوان واقعیتی تلخ، چهره نمایی میکند. نسل اول انقلاب در این ارتباط مسئولیت دارد. باید پذیرفت که از این موضوع غفلت شده، زیرا نسل اول انقلاب دهههای متمادی درگیر مسائل انقلاب و جنگ بود. در طول چهار دهه گذشته کمتر فرصتی برای نسل جوان به وجود آمد که استعداد خود را بروز دهد که در نتیجه، جوانان از چند جهت آسیب دیدند، یعنی نه به اشتغال آنها توجه شد و نه به خواست سیاسی آنها بها دادند. جوانان نیز مطالبات تاریخی دارند. این موارد در شورای عالی سیاستگذاری مورد بررسی قرارگرفت و به منظور کاهش شکاف جوانان با حاکمیت و به تبع آن در مجموعه اصلاحات، تصمیم گرفته شد 50 درصد از کرسیهای شورای شهر به جوانان و زنان سپرده شود و همچنین50 درصد باقیمانده از این لیست ترکیبی از تجربه و تخصص باشد. با این تصمیم جوانانی که دارای تجربه هستند حق کاندیدا شدن دارند، اما فضا به گونهای است و مطالبات جوانان در اندازهای متراکم شده که آنها معتقد هستند، ترکیب لیست شورای شهر باید ترکیب جوان باشد و بر این خواست خود تاکید زیادی دارند، به نحوی که برای به نتیجه رسیدن این مورد، اعتراض میکنند.
* شما به حضور جوانان و زنان در کنار افراد با تجربه در لیست شورای شهر اشاره کردید. امکان این حضور با توجه به کاهش تعداد کرسیهای شورای شهر تا چه اندازه منطقی است؟
** بله، لازم است در لیست شوراها، افراد شاخص و شناخته شده اصلاحطلب حضورداشته باشند تا مردم به لیست اصلاحطلبان گرایش بیشتری پیدا کنند، زیرا رقبای ما درجبهه اصولگرایان قطعا از چهرههای شاخص درلیست شورای شهر استفاده خواهند کرد. هرچند اصلاحطلبان درانتخابات شورای شهر به علت رد صلاحیت گسترده فاقد چهره شاخص بودند و ناچار شدند لیستی ارائه دهند که مردم آنها را نمیشناختند. البته فراموش نکنیم شرایط درآن زمان به گونهای بود که مردم تصمیم گرفته بودند به لحاظ سلبی به جریان اصولگرا رای ندهند، بنابراین تصمیم گرفتند به لیست ناشناس اصلاحطلبان رای دادند. اما در انتخابات شوراها شرایط فرق دارد و آمار ردصلاحیتشدگان اصلاحطلب و افراد شاخص این جریان به مراتب کمتراز سایر انتخاباتهاست، زیرا مرجع بررسی صلاحیت هم مجلس است و این قوه موضوع را براساس معیارهای چهارگانه بررسی میکند. در نتیجه با یک مدیریت خوب در شورای عالی سیاستگذاری میتوان لیستی جوان با حضور با تجربهها و زنان به جامعه معرفی کرد.
* مردم در شرایط سلبی به لیست اصلاحطلبان در مجلس رای دادند. اگر لیست اصلاحطلبان توام از زنان و جوانان باشد فکر نمیکنید بعد از پیروزی با واکنش منفی مردم به علت عدم کارایی روبهرو خواهد شد و ضربه سنگینی به اصلاحطلبان در نزد افکار عمومی وارد میشود؟
** درحال حاضر شرایط فرق میکند، امکان اینکه چهرههای شاخص رد صلاحیت شوند کم است. درنتیجه عدهای از افراد شاخص با تجربه باید در لیست شورهای شهر باشند تا مردم به لیست اصلاحطلبان اقبال پیدا کنند، البته جوانان هنوز به این مرحله نرسیدهاند که در مدیریت شهری تجربه لازم داشته باشند. شاید به همین دلیل است که فرزندان چهرههای شناخته شده در انتخابات شورای شهر شرکت کردند.
* اما از هم اکنون شاهد هستیم که مردم و بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به فرزندان بزرگان مجموعه اصلاحات که در انتخابات ثبت نام کردهاند اعتراض میکنند، این مورد به برگه منفی برای رای به لیست اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تبدیل نخواهد شد؟
** بله، من هم درشبکههای اجتماعی شاهد اعتراض مردم و جوانان به این مساله بودم. برخورد منفیای با این موضوع صورت گرفت. این اعتراض به علت نتیجه انتخابات مجلس بود، اما در یاد داشته باشیم که لیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در شرایط خاصی بسته شد. بهتر است بررسی شود که میتوان فردی را از کاندیداتوری منع کرد؟ همه حق دارند زمانی که میتوانند در صحنه سیاسی حاضر شوند کاندیدا شوند اما اینکه اعمال نفوذ شود بحث جدایی است. به علت اینکه جوانی به یک شخصیت اصلاحطلب شناخته شده منتسب است و به خاطر او، شایستگیهای دیگری نادیده گرفته شود، مطلوب نیست. نباید در آرایش لیست انتخاباتی اصلاحطلبان این معیارها را نادیده گرفت. باید از مولفههای عادلانه در سنجش افراد در انتخابات شورای شهر استفاده شود.
* بهتر نیست برای اینکه به اعتراضات در این زمینه اهمیت داده شود، از کاندیدایی که خواستار حضور در لیست اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر است ارزیابی صورت گیرد؟
** بله، درانتخابات مجلس چنین اقدامی صورت گرفت. در آن انتخابات برمبنای لیستی به نام «فام» درشورای عالی سیاستگذاری تصمیم گیری شد و در ستاد تهران کارگروههایی تشکیل شد و تمامی کاندیداهایی که ادعای اصلاحطلبی داشتند را با معیار «فام» مورد بررسی قرار دادیم. درآن فرم ملاکهای تعیین کاندیدا مشخص شد. این فرم در انتخابات شورای شهر اجرایی میشود. بر اساس اطلاعات منتشر شده، چنین فرمی وجود دارد. در این فرم جایی برای افراد منتسب به اشخاص مشهور اصلاحطلب نیست و صلاحیتها و قابلیتهای مدیریتی کاندیداها تعیین کننده است. دراین مرحله اگر اعمال نفوذی شود حق اعتراض وجود دارد.
* البته اعتراضهای زیادی هم به کاندیداتوری اعضای شورای سیاستگذاری که در انتخابات نامنویسی کردند صورت گرفت، بهتر نبود این افراد که معیارهای لیستهای انتخاباتی شورای شهر را تعیین میکنند کاندیدا نمیشدند؟
** بله، اعتراض به این افراد هم صورت گرفت. اما درگذشته هم اعضای شورای سیاستگذاری کاندیدا بودند. بنده هم که درآن زمان و در زمان انتخابات مجلس کاندیدای مجلس شدم، عضو شورای عالی و رئیس ستاد انتخابات هم بودم. همچنین آقای میرلوحی هم در شورای عالی و ستاد تهران مسئولیت داشت. اما همه رد صلاحیت شدند و اعتراضی صورت نگرفت. اما اگر همین افرادی که در شورای عالی هستند و کاندیدای شورای شهر هم شدند اعمال نفوذ کنند و صلاحیتهای فردی و معیارهای تعیینشده را کنار بگذارند، آنگاه حق اعتراض وجود دارد. این نکته مهم است که به قول معرف «قصاص قبل از جنایت نباید کرد». قبل از انتخابات مجلس این بحث مطرح شد که کسانی که عضو شورای عالی هستند کاندیدا بشوند یا نه، که این بحث از دستور خارج شد زیرا اگر اینطور میشد در استانها هم نمیتوانستیم لیست تشکیل دهیم، زیرا چهرههای سیاسی در استانها کاندیدا شدند و همین چهرهها در سطح استانها میتوانستند رای به دست آورند و تصمیمگیری در مورد شورای اصلاحطلبان استانها هم با آنها بود. در نتیجه نمیتوانستیم مساله نامزدها با اعضای شورای عالی در استانها را هم از یکدیگر جدا کنیم. این مساله باید به شکلی حل شود که حقی از کسی زائل نشود. بنده درحال حاضر عضو شورایعالی سیاستگذاری نیستم. شاید به نفع شخصی من باشد که اعضای شورای سیاستگذاری در لیست انتخابات نباشند اما اگر بخواهیم این مساله را مورد بررسی قرار دهیم به ماتریس پیچیدهای میرسیم که درحال حاضر نمیتوان آن را حل کرد.
* نگرانی زیادی در این مورد وجود دارد. بهتر نیست در اولین جلسه شورای عالی این مساله حل شود؟
** بله، در این مورد نگرانی به وجود آمده است. از جمله اینکه این افراد به ناحق جای دیگران را در لیستهای انتخاباتی بگیرند. این نگرانی بیجا نیست و امکان دارد این اتفاق هم بیفتد و حق اعتراض در مورد آن محفوظ است. اما قرار بر این است که لیستی مرکب از جوانگرایی و تجربه وجود داشته باشد. بنابراین اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد، هرکدام از این موارد از جمله تجربه، تخصص و جوانگرایی و زنان سهمی در لیست شورای شهر خواهند داشت. اخیرا آقای مازنی نظر خوبی در این ارتباط دادهاند، این نماینده مجلس اعلام کرده که به استناد قانون اساسی جایگاه مجلس جایگاه سیاسی است و اینکه شورا را عدهای غیرسیاسی میدانند بر اساس اصل 6 و7 قانون اساسی خلاف است. شوراها در ادامه راه مجلس هستند، بنابراین نمیتوانند از نظر جایگاه و خصوصیت اجتماعی جدا از سیستم سیاسی باشند و افراد شاخص سیاسی باید کاندیدای شوراها شوند. بنابراین باید هنر شورای عالی سیاستگذاری در این مورد به کار گرفته شود و باید ضوابطی در شورای عالی در نظر گرفته شود و به این بحث پایان داده شود، اما در این مرحله نمیتوان به افراد اشکال گرفت.
* بهتر نیست اشخاصی که عضو شورای عالی هستند و کاندیدای شورای شهر هم شدهاند از عضویت در شورای عالی استعفا دهند تا این مساله حل و فصل شود؟
** اقدام خانم راکعی در استعفا از شورای عالی یک اقدام نمادین است، اما بهتر است صبر کرد تا بررسی صلاحیتها به نتیجه برسد و آنگاه در این مورد تصمیم گیری شود. اگرکسی تایید صلاحیت شد هم نمیتوان به آنها اعتراض غیرمنطقی کرد اما اگر این افراد که کاندیدا شدهاند و عضو شورای عالی هم هستند بخواهند اعمال نفوذ کنند آنگاه باید اعتراض کرد اعمال نفوذ تنها به این مورد باز نمیگردد. اعمال نفوذ زیادی میتواند در بستن لیستها به وجود آید، ازجمله اینکه افرادی با نگاه حزبی اعمال نفوذ کنند که جزو ارکان تصمیمگیری هم هستند یا در ستاد تهران نفوذ دارند. رقابت حزبی ممکن است غالب شود، بنابراین درحال حاضر نباید به افراد اشکال ایراد کرد، باید اجازه داد که شورای عالی سیاستگذاری این مساله را حل کند، راه حل ساده این است که مصوب شود اعضای شورای عالی سیاستگذاری کاندیدا نشوند یا اگر تمایل به حضور در لیست دارند از شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان استعفا دهند. این راه حل سادهای است، اما راه حل منطقی این است که با طراحی مکانیزمی از این مشکل عبور کنند و با ارائه و اجرای این مکانیزم پاسخگوی معترضان باشند. در این صورت شورایعالی سیاستگذاری اقدام بسیار بزرگی انجام داده است.
* در انتخابات ریاست جمهوری بحث کاندیدای در سایه مطرح است. این موضوع تا چه اندازه صحت دارد و آیا لزوم معرفی آن را تایید میکنید؟
** اگر بخواهیم به شکل حقیقی به این موضوع نگاه کنیم باید اذعان شود که کاندیدای در سایه بر یک منطق استوار است و شاید برای آقای روحانی در جریان انتخابات اتفاقی بیفتد، بنابراین بهتر است شخصی کنار روحانی نامزد شود و اصلاحطلبان دستشان خالی نباشد. برادر مرحوم آیت ا...هاشمی رفسنجانی به نقل از ایشان بر ضرورت کاندیدای در سایه برای انتخابات سال 96 تاکید کرده بودند و دیگر بزرگانی هم هستند که به این موضوع تاکید دارند، هرچند شنیده میشود طیفی از اصلاحطلبان تمایلی به معرفی کاندیدای در سایه ندارند. در جلسهای که هیات رئیسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با روحانی ترتیب داده بودند نیز تصریح شده بود که کاندیدای در سایه با هماهنگی و با نظر آقای روحانی انتخاب شود؛ چراکه کاندیدای محوری خود آقای روحانی است.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/181823
ش.د9600174