علی قاسمی/ انتخابات از مهمترین شاخصهها و مؤلفههای دموکراسی است. همه کشورهای دموکراتیک سعی دارند تا انتخابات رقابتی، همگانی، عادلانه و شفاف باشد و برای این مهم سازوکارهای مختلف را پیشبینی کردهاند. یکی از سازوکارهای مهم و پایانی انتخابات در کشورمان تأیید صحت انتخابات پس از بررسی گزارشها و شکایات واصله از سوی شورای نگهبان است. سرانجام پس از برگزاری جلسات متعدد، شورای نگهبان بر اساس ماده ۷۹ قانون انتخابات ریاستجمهوری صحت انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری را تأیید کرد. اما آنچه حائز اهمیت است اینکه با تأیید شورای نگهبان رقبای بازمانده نتیجه صحت انتخابات را پذیرفتند و اعلان رسمی شورای نگهبان را محترم شمرده و آن را فصلالخطاب دانستند که بسیار عاقلانه و سنجیده بود؛ مشیای که همگی باید آن را در انتخاباتهای بعدی مدنظر داشته باشند. پذیرش نتیجه انتخابات از سوی رقبا با سال 88 بسیار متفاوت بود، در سال 88 اولین کسی که پس از اعلام نتایج انتخابات، نتیجه را باور نکرد و سعی کرد باخت خود به رقیب را با واژه تقلب توجیه کند، میرحسین موسوی بود. در حالی که مردم خود را آماده برگزاری جشن بزرگترین و شکوهمندترین انتخابات طول دوران نظام جمهوری اسلامی میکردند، بازنده انتخابات که در شب پایان رأیگیری و پیش از آغاز شمارش آرا خود را پیروز انتخابات مطرح کرده بود، نتوانست نتیجه نهایی را بپذیرد و جمله معروف خود را در بیانیه شماره اولش چنین بیان کرد: «تسلیم این صحنهآرایی خطرناک نمیشوم.» میرحسین موسوی در اعتراض به نتایج اعلام شده آغازگر آشوبها و اغتشاشات چند ماهه پس از انتخابات شد. وی در بیانیهای ضمن توصیف کردن مسئولان انتخابات به «شعبدهبازانی» که امانتدار نبوده و برای «حاکمیت دروغ و استبداد» تلاش میکنند، خواهان ابطال انتخابات شد و پس از او نیز اولین گروهی که صحبتهای او را تکرار کرده و خواهان ابطال نتایج انتخابات شد، مجمع روحانیون مبارز بود. البته، مجمع روحانیون مبارز از واژه تقلب استفاده نکرده؛ بلکه به جای آن «مهندسی انتخابات» را به کار برد و پس از آن سازمان مجاهدین نیز با ورود به عرصه بیانیهنویسی، این بار بیانیهای شدیداللحن را علیه دولت نوشت و نظام جمهوری اسلامی را به «راهاندازی انقلاب مخملین» علیه مردم متهم کرد! سازمان مجاهدین در بیانیه خود نوشت: «آنچه در این انتخابات رخ داد، علاوه بر تقلب و تخلفات گسترده و بیسابقه در صندوقهای رأی، سوءاستفاده حداکثری از تمامی امکانات و فرصتهای در اختیار برای مهندسی آرا و رأیسازی بوده است.» مهدی کروبی نیز که آرایی پایینتر از آرای باطله را در این انتخابات به دست آورده بود، باوجود اینکه در روز رأیگیری اعلام کرده بود؛ «وقتی نتایج اعلام میشود، همه ما باید قبول کنیم و از تخریب دیگران بپرهیزیم. نباید به کسانی که درصدد ایجاد شبهه در انتخابات هستند، میدان بدهیم»، پس از مساعد دیدن فضا وارد میدان شد و در بیانیهای اعلام کرد: «نتایج اعلام شده بر این انتخابات نامشروع و دولت برآمده از آن فاقد وجاهت ملی و صلاحیت ملی است و از این رو آقای محمود احمدینژاد را رئیسجمهور ایران نمیدانم.» حال اگر از دوران پر فراز و نشیب آن برهه بگذریم، در این انتخابات هم تخلفات، باعث شد که حلاوت و شیرینی مشارکت حداکثری را تا حدی تلخ کند و در گزارش شورای نگهبان هم آمده تخلفات، گسترده و دور از انتظار بود که دوازده مورد آن فهرستوار از سوی نامزدها مطرح شده بود. در بخش پایانی صحت تأیید انتخابات آمده است که جا دارد قوه قضائیه با متخلفان بدون اغماض برخورد کند تا درس عبرتی برای متولیان امر در انتخاباتهای پیشرو باشد. شورای نگهبان هم پس از بررسی گزارشها و شکایات دوازدهگانه به این نتیجه رسید که در برخی موارد وقوع تخلفات محرز بوده و به اثبات رسیده است؛ لذا ضروری است رسیدگی قاطع، دقیق، سریع و عادلانه به تخلفات ارسالی به قوه قضائیه به گونهای باشد که در آینده شاهد چنین رفتارهایی در نمایش اقتدار مردم عزیز و شریف ایران اسلامی نباشیم.