(روزنامه آرمان – 1396/02/31 – شماره 3324 – صفحه 7)
* مهمترین پیامدهای پیروزی آقای روحانی در دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
** بدون شک مهمترین پیامد پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری وجود آرامش در فضای داخلی و همچنین عرصه بینالمللی خواهد بود. در هفتههای گذشته فضای جامعه هیجانزده و ملتهب بود. با اینهمه، نتیجه انتخابات در همان مرحله اول مشخص شد. از سوی دیگر، طی روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات، فضای اقتصادی و بازار بورس عکسالعمل مثبتی به پیروزی آقای روحانی در انتخابات نشان داده که این مساله میتواند نویدبخش روزهای خوبی برای اقتصاد ایران در آینده باشد.
با اینهمه، آقای روحانی در مرحله اول باید تلاش کند فضای اجتماعی و سیاسی کشور را آرام کند و اجازه ندهد اختلاف سلیقهها به کدورت و تنش اجتماعی تبدیل شود. این در حالی است که در فضای انتخاباتی برخی زخمهای ملتهب اجتماعی بین دو جریان سیاسی کشور به وجود آمده است که این زخمها باید هرچه سریعتر التیام پیدا کند. به هر حال آقای روحانی طرف پیروز انتخابات بوده است و به همین دلیل باید با رفتار جوانمردانه فضا را برای هواداران جریان رقیب و طرفداران آقای رئیسی مهیا کند که بتوانند در یک گفتمان صلح و آشتی به مسیر حرکت خود در آینده ادامه بدهند. هواداران آقای رئیسی نیز باید این نکته را در نظر داشته باشند که رقابتهای انتخاباتی همواره با پیروزی و شکست همراه است و به همین دلیل باید تلاش کنند فضای رقابتهای انتخاباتی را به یک فضای دوستی و صمیمیت تبدیل کنند تا وحدت جامعه حفظ شود.
از سوی دیگر، مهمترین برنامه آقای روحانی در دولت آینده باید بهبود اوضاع اقتصادی و رسیدگی به وضعیت معیشتی مردم باشد. بدون شک کسی از آقای روحانی انتظار ندارد که در طول چهار سال همه مشکلات کشور را حل کند. با اینهمه، این انتظار وجود دارد که مسیر حرکت کشور به صورت منطقی و علمی طی شود و همه اعضای دولت تلاش کنند با تمام توانایی در جهت حل مشکلات مردم تلاش کنند. در چهار سال آینده کشور به یک گفتمان همدلی بین دو جریان سیاسی کشور احتیاج دارد.
بدون شک جریان شکستخورده در انتخابات باید به جای کارشکنی و سنگاندازی به دولت آقای روحانی کمک کند تا بتواند مشکلات مردم را حل کند. نباید وضعیت به شکلی باشد که انتقادات از دولت از فردای تشکیل دولت دوازدهم آغاز شود و عدهای دوباره تلاش کنند عرصه را بر دولت تنگ کنند. نکته دیگر اینکه مردم به آقای روحانی به عنوان یک شخص رأی ندادهاند، بلکه به آقای روحانی به عنوان نماینده یک رویکرد و گفتمان که همان گفتمان اعتدال و عقلانیت است، رأی دادهاند. در 29 اردیبهشت مردم ایران رویکرد تعامل با جهان را انتخاب کردند. در نتیجه از دولت آینده انتظار میرود که با استفاده از تعامل سازنده با کشورهای منطقه و جهان زمینه بهبود اوضاع اقتصادی مردم را فراهم کند.
* آیا پیشبینی میکردید آرای آقای رئیسی در حدود 15میلیون رأی باشد؟ این میزان رأی چه ناگفتههایی در دل خود دارد؟
** بسیاری از اخباری که پیرامون آرای آقای رئیسی در شرایط کنونی منتشر میشود جنبه هیجانی دارد. در دو سه روز منتهی به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، بسیاری از هواداران آقای روحانی گمان میکردند آقای روحانی با فاصله اندکی در انتخابات پیروز خواهد شد. این در حالی است که برخی از دو مرحلهای شدن انتخابات خبر میدادند و برخی نیز احساس میکردند آقای روحانی ممکن است در انتخابات شکست بخورد. در نتیجه هواداران آقای روحانی در حالت خوشبینانهاش گمان میکردند که پیروزی آقای روحانی با اندکی بالاتر از50درصد اتفاق خواهد افتاد.
با اینهمه، پس از پایان انتخابات و آغاز شمارش آرا پیروزی آقای روحانی به حد دلخواه هوادارانش رسید و ایشان با به دست آوردن نزدیک 60درصد آرا یعنی چیزی فراتر از پیشبینی هواداران خود به ریاستجمهوری دست پیدا کردند. در نتیجه آرای آقای رئیسی کمتر از پیشبینیای است که هواداران آقای روحانی انجام دادند. انتظار این بود که رقابت آقای روحانی و رئیسی نزدیکتر از این باشد. با اینهمه، مشارکت بالای مردم در انتخابات باعث شد که نتیجه انتخابات در دور اول مشخص شود و کار به گمانهزنیهای بعدی کشیده نشود. پس از پایان رأیگیری و آغاز شمارش آرا فشارها فروکش کرد و فضا برای اعلام پیروزی آقای روحانی مهیا شد. همه این مسائل نشان میدهد که هواداران آقای روحانی و رئیسی انتظار داشتند رقابت فشردهتری بین این دو کاندیدا وجود داشته باشد. با اینهمه، آقای روحانی موفق شدند در مرحله اول انتخابات به صورت قاطع به پیروزی برسند. نکته مهم در این زمینه این است که در دموکراسیهای واقعی تفاوت بین دو کاندیدای اصلی 70 به 30 یا 80 به 20 نیست و در بهترین حالت 60 به 40 است که در ایران نیز این اتفاق رخ داد.
* در فضای مناظرههای انتخاباتی برخی اتهامات به دولت زده شده است. به نظر شما آیا این اتهامات از نظر روانی در 4 سال آینده برای دولت مسالهآفرین نیست؟ دولت آقای روحانی برای عبور از بیاخلاقیهای صورتگرفته در مناظرات انتخاباتی چه اقداماتی باید انجام دهد؟
** ما باید بیاخلاقیها و اتهامات دوران انتخاباتی را به چند گروه تقسیم کنیم. بدون شک برخی از این اتهامات و بیاخلاقیهای صورتگرفته «لاف»های دوران انتخابات بوده است که ممکن است در هر انتخاباتی وجود داشته باشد. از سوی دیگر برخی اتهامات صورتگرفته در مناظرات انتخاباتی بیشتر جنبه شخصی داشته که در فضای انتخاباتی مطرح شده است. برای مثال، تقسیم جامعه به 96درصد و 4درصد که در فضای انتخابات صورت گرفت بیشتر در فضای انتخابات قابل اعتناست و پس از پایان انتخابات محلی از اعراب نخواهد داشت، در حالیکه نتیجه انتخابات نشان داد که تقسیم مردم 96درصد و 4درصد نیست و بلکه 60درصد به 40درصد است. به نظرم آقای روحانی باید از اتهاماتی که جنبه شخصی و انتخاباتی داشته است با کرامت عبور کند و اجازه ندهد این مسائل در آینده برای دولت حاشیه ایجاد کند.
با اینهمه، برخی مسائل وجود دارد که به راحتی نمیتوان از کنارشان عبور کرد. برای مثال، موضوع واردات پوشاک توسط دختر وزیر آموزش و پرورش مسالهای نیست که به راحتی قابل اغماض باشد و ممکن است در آینده بیشتر مورد استفاده مخالفان دولت قرار بگیرد. به همین دلیل دولت و وزیر آموزش و پرورش باید در این زمینه ابهامزدایی کنند و اجازه ندهند چنین مسائلی در آینده برای دولت چالشآفرین باشد. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که رأی بالای مردم به آقای روحانی نشان میدهد که مردم این مسائل را باور نکردهاند و همچنان به دولت اطمینان دارند. با اینهمه، دولت باید این مساله را پیگیری کند تا کسانی که در این زمینه ادعای واهی مطرح کردهاند حرف خود را پس بگیرند. موضوع بعدی که نیاز به روشنگری دارد مساله 2030 بوده است که مخالفان دولت آقای روحانی در فضای انتخاباتی مانور زیادی روی این مساله دادند و تلاش کردند با بزرگ کردن این موضوع آرای آقای روحانی را تحتالشعاع قرار بدهند. این مساله به اندازهای بااهمیت است که نیاز است رسانه ملی فرصتی را در اختیار دولت قرار بدهد تا دولت در این زمینه به صورت کامل برای مردم شفافسازی کند که هیچگونه ابهامی برای مردم باقی نماند.
* مهمترین دلایل پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم چه بود؟
** در این زمینه مسائل بسیار متفاوت و بعضا دور از ذهن نقش داشتهاند. یکی از مسائل مهمی که در این زمینه وجود داشت بیاخلاقیهایی بود که از سوی رقبای انتخاباتی و هواداران آنها صورت میگرفت. به همین دلیل بسیاری از مردم نسبت به اتفاقات قبل و بعد از انتخابات نگران بودند. یکی از کاندیداها در مناظرات انتخاباتی خطاب به آقای روحانی عنوان کرد که ایشان باید از رقیبهراسی پرهیز کنند. در حالیکه همان کاندیدا و هوادارانش در فضای انتخاباتی به شکلهای مختلف رقیبهراسی میکردند و نسبت به پیروزی آقای روحانی در انتخابات هشدار میدادند. کاندیدای دیگر اصولگرایان هم به این فضا پیوست و او هم منادی نوعی رقیبهراسی و حمله به دولت شد. این مساله در نهایت به هواداران آنها نیز سرایت کرد و هواداران آنها با استفاده از سخنان و شعارها فضای انتخابات را متشنج کردند. پس از اینکه کمپین مشترک کاندیداهای اصولگرا تشکیل شد نیز این وضعیت ادامه داشت و هواداران هر دو کاندیدا فضای اجتماعی را با هراس از رقیب پر کرده بودند. با اینهمه، مهمترین دلیل شکست اصولگرایان در انتخابات دیدگاه سلبی این جریان سیاسی نسبت به رقیب خود است.
اصولگرایان در فضای انتخابات ریاستجمهوری به جای اینکه از اهداف و دستاوردهای خود سخن بگویند تلاش میکردند رقیب خود را تخریب و تلاش کنند به این وسیله به پیروزی دست پیدا کنند. بدون شک اگر اصولگرایان تلاش میکردند از تواناییهای خود برای پیروزی در انتخابات استفاده کنند نتیجه بهتری کسب میکردند. در سه هفته منتهی به انتخابات ریاستجمهوری تنها چیزی که از اردوگاه اصولگرایی مشاهده میشد موج تخریب علیه جریان اصلاحات و آقای روحانی بود. این در حالی است که جریان اصلاحات با برنامه و اهداف مشخص در انتخابات حاضر شده بود و برای مسیر پیش روی خود استراتژی تدوین کرده بود. اصلاحطلبان در زمینههای مختلف مانند مسائل اقتصادی، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل فرهنگی و اجتماعی دارای هدف و برنامه هستند و برای تمامی این مسائل برنامهریزی کردهاند. این در حالی است که اصولگرایان در بسیاری از این مسائل فاقد برنامه لازم هستند. به همین دلیل نیز بیش از آنکه به تواناییها خود متکی باشند تلاش میکنند چهره رقیب را مخدوش کنند و با تخریب رقیب سیاسی برای خود پایگاه رأی ایجاد کنند.
* جریان اصلاحات به عنوان مهمترین حامی آقای روحانی در انتخابات چه انتظاری از ایشان خواهد داشت؟
** آقای روحانی در چهار سال گذشته یک دولت ائتلافی تشکیل دادند و تلاش کردند از اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل و میانهرو در کابینه خود استفاده کنند. نکته مهم در این زمینه این است که حفظ تعادل بین جریانهای سیاسی نباید باعث ناکارآمدی دولت شود و دولت باید با حفظ تعادل بین جریانهای سیاسی، چالاکی و توانمندی خود را نیز حفظ کند. آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که اصلاحطلبان هیچگاه به دنبال سهم از دولت نبودهاند و در آینده نیز نخواهد بود. با اینهمه، اگر آقای روحانی به دنبال تشکیل کابینه قوی و کارآمدی هستند باید نگاه ژرفتری به نیروهای موجود در جریان اصلاحات که همواره مدعی نخبهپروری بوده، داشته باشد. از سوی دیگر مهمترین مطالبه اصلاحطلبان از آقای روحانی این است که در جهت مطالبات مردم جدیت بیشتری از خود نشان بدهد و در چهار سال دوم پروژههای نیمهتمام خود را هرچه زودتر به نتیجه مطلوب برساند.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/186302
ش.د9600425