تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۴  ، 
کد خبر : ۳۰۱۷۳۸
گفتگوی آفتاب یزد با شریف‌زاده از نزدیکان احمد‌ی‌نژاد:

به اصلاح‌طلبان نامه می‌نویسیم تا هوشیار شوند!

اشاره: گروه سیاسی - چه بخواهیم چه نه، محمود احمدی نژاد این روزها دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، برای بعضی ها به عنوان یک منجی که می تواند ایران را گلستان کند! و برای اکثریت هم یک شوخی جدید که سوژه خوبی است برای شبکه‌های مجازی! شوخی باشد یا جدی؛ محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی، شده‌اند یارهای بهاری! که دست در دست هم می خواهند به همه نشان دهند که قرار است هم رقیب روحانی در انتخابات 96 باشند و هم رقیب اصولگرایان. مانور این یکی دوماهه احمدی‌نژادی‌ها که از روز کاندیداتوری حمید بقایی کلید خورد تمامی ندارد ... حتی پیام نوروزی می‌دهند، حتی نامه به روسای جمهور بیگانه و متخاصم می‌نویسند و حتی بعضی ها را تهدید می‌کنند. در این ایام اعمال ورفتارهای احمدی‌نژادی‌ها برای بسیاری جای سوال دارد از بیانیه دادن احمدی‌نژاد بگیرید که گفته بود از کسی برای ریاست جمهوری حمایت نمی‌کند تا خلف وعده کردن و حمایت تمام قد ازمعاون اجرایی اش برای کاندیداتوری، از اظهارات جنجالی و عجیب یاران احمدی‌نژاد مبنی بربازگشت هنرمندان لس آنجلسی به ایران گرفته تا نامه مشایی برای اصلاح‌طلبان... مجموعه اتفاقات و اقدامات این روزهای احمدی‌نژادی‌ها باعث شد تا به سراغ حجه الاسلام بهمن شریف زاده از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد برویم، شریف‌زاده که این روزها تصاویرش در کنار سه‌گانه بقایی، مشایی و احمدی نژاد دیده می شود و همین طور در قالب گفتگوهایی با حمید بقایی به تبلیغ و حمایت از او می‌پردازد به سوالات و ابهامات این روزهای آفتاب یزد و برخی مردم پاسخ می‌دهد.
(روزنامه آفتاب يزد - 1396/01/17 - شماره 4862 - صفحه 3)

* بگذارید از زمانی آغاز کنیم که محمود احمدی نژاد طی بیانیه ای گفت از هیچ کاندیدایی برای ریاست جمهوری حمایت نمی کند حتی اگر نزدیک ترین شخص به او باشد، اما چند هفته بعد با نامزدی حمید رضا بقایی زیر حرف خود زد، موضوعی که مطمئنا به ضرر یک سیاستمدار تمام خواهد شد. چرا احمدی نژاد خلف وعده کرد؟ او می توانست از بقایی حمایت کند بی آنکه چنین بیانیه ای را صادر نماید بیانیه ای که بعدها علیه خود او به کار گرفته شد؟

** ببینید هر سخنی را باید در شرایط ویژه خود سنجید. البته درست است که باید به گونه ای سخن گفت که عمر سخن طولانی باشد و این هم وابسته به افق بلند نگاه گوینده و پیش بینی های او از آینده است، اما گاه شما چنان تحت فشار قرار می‌گیرید که برای رهایی از مخمصه، ناچار به مطلق گویی می شوی. پس از توصیه به آقای احمدی‌نژاد و تصریح بر نیامدن در عرصه انتخابات، برخی‌ها دست از سر آقای احمدی‌نژاد برنداشتند و با کمال وقاحت از ایشان مطالبه حمایت از نامزد مورد نظر خود را داشتند. آنها می دانستند که احتمال موفقیت برای هیچ یک از نامزدهایشان وجود ندارد مگر آنکه آقای احمدی نژاد، هواداران خویش را به حمایت از آنها تشویق کند، برای آنها مهم نبود که احمدی نژاد، موافق نامزدهای ایشان باشد یا نباشد، بلکه احمدی نژاد را موظف به حمایت می دانستند تا سَبَد نامزد نهایی خویش را با آراء هواداران احمدی نژاد پُر کنند.

فشارها از یک طرف و ساخت و پرداخت شایعات دروغ در حمایت احمدی نژاد نسبت به نامزدهای آنها از سوی دیگر، دکتر را وادار به اعلام عدم حمایت به شکل مطلق کرد تا مبادا آنها با نیروی رسانه‌های متعدد خویش، پتانسیل بزرگ مردمی او را مصادره کنند. البته مهم تر از مصادره کردن این پتانسیل بزرگ، گُم شدن راه و رسم عدالت طلبی بود که دکتر سخت به آن معتقد است. تصویر پِلَن B درباره راه و رسم احمدی نژاد، تلاشی به این منظور بود که برخی هواداران ناآگاهانه برای تحققش کوشیدند. با نفی مطلق احمدی نژاد از شدت مزاحمت ها کاسته شد و امکان مصادره دکتر(احمدی نژاد)، رو به کاهش گذاشت؛ اما هنوز برخی می کوشیدند با اخبار کذب، تمایل احمدی نژاد به برخی از نامزدها را نشان دهند که با آمدن آقای بقایی این ترفند هم شکست خورد. به نظر من نفی مطلق حمایت، تدبیرِ بسیار هوشمندانه ای بود که جلوی مصادره دکتر احمدی نژاد را گرفت و چه بسا تدبیری بهتر از آن ممکن نبود. این تدبیر از ارزش تدابیر دکتر نمی کاهد، بلکه او را هوشمندتر نشان می دهد.

* مدل حمایتی احمدی نژاد و مشایی از بقایی نیز متفاوت با مدل های سابق است به طوریکه در کلیپ های غیر حرفه ای از روزدرختکاری بگیرید تا پیام نوروزی، تصنعی بودن و شعار گونه بودنش آن را ساده لوحانه و طنز جلوه می‌دهد، تا یک عزم جدی برای ورود به انتخابات!

** اما شما می‌بینید که همین به گفته شما طنز، به جدی ترین و داغ ترین خبر رسانه‌های داخل و خارج تبدیل شده یا در حال تبدیل شدن است، پس این تدبیر هر طور که تفسیرش کنید، مقتضی نتیجه بسیار خوبی بود که راه را برای رسیدن به بالاترین سطح مطرح شدن باز کرد. خوب است رسانه‌ها در این روش، تامل کنند. یادم هست که یک ماه پیش، برخی رجال سیاسی اعلام ورود آقای بقایی را مضحک، جوک و شوخی می خواندند، اما به سرعت شادی و لبخندشان به ترس و ناراحتی و اضطراب مبدل شد. یکی از ترفندهای مخالفان احمدی نژاد این بود که آقای بقایی را جدای از احمدی نژاد نشان دهند و احمدی نژاد با ساده ترین رفتارها رضایت خویش را از حرکت آقای بقایی نشان داد.

توجه کنید فردی که اعلام حمایتش از نامزد مطلوبش توسط کسانی که قصد مصادره اش را داشتند، به پای نافرمانی او گذاشته می شود، چگونه می تواند رضایت خویش را از نامزدی فرد مطلوبش نشان دهد که کمترین هزینه را برای او به دنبال داشته باشد؟ من فکر می کنم احمدی نژاد با همین رفتارهای ساده مهمترین پیام را به مردم داد. اصلا اگربرخی او را به خاطر این کلیپ ها سرزنش کرده یا به ریشخند هم بگیرند، این پیام اوست که منتقل می‌شود. پس مخالفان با سرزنش های خویش، با سرعتی قابل توجه به مردم تفهیم کردند که آقای احمدی نژاد، رضایت کامل از آمدن آقای بقایی به عرصه انتخابات دارد. جا دارد به خاطر زحمات ناخواسته ای که در رساندن این پیام داشتند از آنها تشکر کنم.

* چه شده که این روزها نزدیکترین ها به احمدی نژاد اینگونه علیه او می تازند؟ از محمد علی رامین بگیرید که از لفظ خاصی استفاده کرد تا میر کاظمی و چهره‌های دیگر که به شدیدترین شکل ممکن علیه احمدی نژاد سخن می گویند. ریشه این نفرت از کجاست؟

** اینها که نام بردید، هیچ وقت نزدیکترین افراد به احمدی نژاد نبودند، بلکه به اعتقاد من از احمدی نژاد، فاصله بسیار داشتند. برخی از آنها هم که از مخالفان جدی تفکر احمدی نژاد بودند و هستند. تصلب اصول گرایی با نرمش احمدی نژادی سازگار نیست. من خود بارها و بارها شاهد عدم درک صحیح برخی نزدیکان احمدی نژاد از مبانی و اصول اندیشه او بوده‌ام. آنها از جهات دیگری به احمدی نژاد نزدیک شده بودند. نهایت خوش بینی در حق آنها این است که آنها را درسازگاری نِسبی با پوسته ظاهری گفتمان احمدی نژاد بدانیم. اما عدم تطابق در مبانی، آنها را سرانجام به مخالفت با دکتر رسانده است. برای مثال آن ها با برنامه‌هایی از قبیل هدفمندی یارانه‌ها و سهام عدالت، موافق بودند؛ اما هرگز درک صحیحی از ریشه این برنامه ها که نوع نگاه دکتر (احمدی نژاد) به انسان و کرامت ذاتی او بود ، نداشتند و برای همین، دکتر را متهم به نگاه اومانیستی غربی کردند.

آنها هرگز درک نکردند که مردم گرایی دکتر ریشه در نوع نگاهش به انسان دارد، پس طبیعی است که در بزنگاهی با دکتر به مخالفت برخیزند و باورهای ناقص خود را دلیل مخالفت خویش با احمدی نژاد سازند. داوری بدبینانه هم این است که به منافع خود نرسیدند یا برای حفظ منافع خویش، وادار به مخالفت شدند که برای هرکدام، نمونه‌هایی دارم که از بیان آنها معذورم. چه برائت نامه هایی که برای باقی ماندن در مناصب، نوشته شد که البته این بیش از آنکه خُرده ای بر نویسندگان برائت نامه باشد، انتقادی بر دولت و سایر بخش‌های نظام است که دست به تصفیه بسیاری از مدیران و کارمندان و کارگران به خاطر تمایل به احمدی نژاد زده است.

* بسیاری می گویند ملاک انتخاب بقایی برای ریاست جمهوری رد صلاحیت شدن او، در جهت مظلوم نمایی احمدی‌نژادی‌هاست. چرا از میان این همه گزینه احمدی‌نژادی‌ها به بقایی دخیل بسته‌اند؟ در حالیکه گزینه‌هایی چون ثمره هاشمی یا آقای الهام یا علی نیکزاد و ... بودند که مطمئنا پرونده ای نداشته و تایید صلاحیت نیز می شدند.

** آقای بقایی از شبیه ترین افراد به دکتر احمدی نژاد است. او در اغلب اندیشه‌ها و رفتارها، شبیه احمدی نژاد است. معاون اجرایی احمدی نژاد بوده و همراه و یاور او در اغلب تصمیمات اجرایی بوده است. بسیار چابک، مردمی، خوش فکر، خَدوم، ساده زیست، مقاوم و شجاع است. وفاداری آقای بقایی به اندیشه و منش خط عدالت خواهی زبانزدنی است. لذا ضمن احترام به همه یاران احمدی نژاد، آقای بقایی را از شایسته ترین افراد برای این منظور می دانم.

* آیا بقایی گزینه اصلی است و یا در دقیقه 90 گزینه دیگری رو خواهد شد؟

** گزینه فقط و فقط جناب آقای بقایی است و به غیر از او به کسی فکر هم نمی کنیم. بنابراین همه احتمالات مطرح شده از حدسیات غیر مستَنَد است که چه بسا برای تضعیف آقای بقایی اشاعه می شود. ما آقای بقایی را باور داریم و پای باورمان محکم ایستاده ایم. رفتن آقای احمدی نژاد بنابر توصیه بوده است، پس بازگشتش فقط و فقط به تغییر آن توصیه بستگی دارد و قابل تخمین و گمانه زنی توسط ما نیست. آنچه مسلم است و مورد قبول و پذیرش ما است، نامزدی آقای بقایی در انتخابات است.

* می گویند هدف اصلی احمدی نژاد از حضور در انتخابات برهم زدن نظم اصولگرایان است.

** نخست اینکه از کدام نظم صحبت می‌کنید؟ نظمی در کار نیست تا درصدد برهم زدنش باشیم. دوم آنکه بنده بارها گفتم که مردم هیچ اقبالی به نامزدهای دوجناح سیاسی کشور ندارند و رای جناح اصلاح طلب هم، از باب نه گفتن به اصولگرایان است که آن هم با عملکرد آقای روحانی در این چهارسال، بسیار مخدوش و شکننده شده است و نتیجه آن چه بسا مشارکت حداقلی مردم باشد. سوم اینکه این موضوع برای احمدی نژاد واقعا اهمیتی ندارد تا بخواهد حتی به آن فکر کند.

* گفته می شود که احمدی نژاد به دنبال دیدار با رهبر اصلاح طلبان بوده است. اساسا چرا؟ و نامه اخیر مشایی در خود چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟

** به نظر من آقای احمدی نژاد از نادر سیاستمدارانی است که از صراحت، اِبایی ندارد. بی‌باکی او به اندازه‌ای است که اگر بخواهد با هر فردی ملاقات کند، واهمه‌ای نخواهد داشت. بنابراین به خطا رفتیم اگر بپنداریم که او چنین قصدی داشته و آن را پنهان کرده است. اما درباره نامه آقای مشایی باید بگویم ایشان به گفته خودش، تمام قامت پای کار آقای بقایی ایستاده است، پس باید درباره عکس العمل هایی که نسبت به نامزدی آقای بقایی می‌شود، موضعی اتخاذ کند و این نامه از جمله آن موضع‌گیری‌هاست.

البته باید بگویم آقای مشایی به هر عکس العملی اهمیت نمی دهد؛ زیرا برخی از حرف ها چنان فاقد ارزش هستند که پرداختن به آنها چیزی جز اتلاف وقت نیست. آقای مشایی با شعارها و آرمان های اصلاح طلبان که سال هاست در جامعه ما شنیده می شود، به خوبی آشناست و رفتار برخی اصلاح طلبان را در ارتباط با نامزدی آقای بقایی، در تنافی جدی با آرمان‌های پیشگفته احساس کرد، پس مناسب دید با رهبر اصلاحات گپی محترمانه زده و یادآور آرمان‌های پیشگفته بشود تا شاید با توصیه‌های پرچمدار اصلاحات، لگدمال نشوند.

* به نظر می آید احمدی‌نژادی‌ها با سرخوردگی از اصولگرایان و جذب آرا سعی در نزدیکی رابطه با اصلاح طلبان دارند. چه قدر این موضوع را تایید می فرمایید؟

** به کاربردن واژه "سرخوردگی از اصولگرایان" درباره کسانی که سال هاست به صراحت فریاد زده اند که نه اصولگرای مصطلح هستند و نه اصلاح طلب مصطلح، و از طرفی ضربه های فراوان از اصولگرایان خورده اند، دور از انصاف است. ببینید من بارها گفته ام که حمایت اصولگرایان از احمدی نژاد، او را اصولگرا نمی سازد. مگر احمدی نژاد از آنها حمایت کرده، آنها به گفته شما از احمدی نژاد حمایت کردند که البته من در این باره هم نظر متفاوت با شما دارم.

خوب است به یک نمونه از اعلام برائت‌های اصولگرایان از احمدی نژاد در 4 سال قبل اشاره کنم وقتی که جناب آقای غلامحسین بلندیان در مناظره داغ دانشگاه تهران، خطاب به مجری می گفت: "احمدی نژاد زاییده تفکر اصولگرایی به معنای امروز نیست . اصولگرایان کاندیدایشان احمدی نژاد نبود. اگر من و امثال بنده جزو تفکرات اصولگرایی هستیم چرا وقتی احمدی نژاد در سال 84 رئیس جمهور شد افرادی مانند بنده را اخراج کرد. به همین خاطر من نباید پاسخ دهم چرا دیروز فردی را تایید کردم که امروز تغییر کرده است. ما این فرد را همان روز اول نیز تایید نکردیم."

بنده در همان مناظره به آقای شکوری راد و حاضران مجلس در دانشگاه تهران گفتم: "من از اصلاح طلبان تعجب می کنم که به شیوه و عملکرد احمدی نژاد دقت نکرده و شعارهای دفاع از هاشمی را سر می دهند. ما به دنبال نزدیک شدن به اصلاح طلبان نبودیم بلکه با یادآوری آرمان های آزادی، تکریم انسان و دفاع از حرمت و حق انتخاب او، درصدد هوشیار ساختن بدنه اصلاح طلبی نسبت به حقایقی که به شعار تبدیل شده، هستیم.

* بارها گفته‌اید که حمایت احمدی نژاد از بقایی به معنای دوقطبی شدن انتخابات نیست بلکه جو دوقطبی را به چند قطبی تبدیل می کند اگر چنین چیزی بود که شخص احمدی نژاد خود بیشتر از هر کس دیگری می توانست جو دوقطبی را سه قطبی کند، در حالی که حضور او به دوقطبی شدن در انتخابات تعبیر شد.

** بنده گفته بودم با آمدن احمدی نژاد، بین مردم دوقطبی پدید نمی آید؛ اما تعبیر دوقطبی مطرح شده، مربوط به نیروهای انقلاب بود که فارغ از بحث درباره میزان انقلابی بودنشان، آنها با احمدی نژاد سر ناسازگاری داشتند، اما آقای بقایی هرچند فردی کاملا احمدی نژادی است؛ اما هیچ گاه با نیروهای پیشگفته برخورد تنش زایی نداشته که به قطبی دربرابر آنها تبدیل شود و برای همین، هرچند دوقطبی بین احمدی نژاد و بقیه جناح ها را به مصلحت ندانیم، اما فرض آن درباره آقای بقایی، منتفی است، مگر اینکه جناح ها مخالف حضور یک اندیشه در عرصه انتخاب مردم باشند که این دیگر بسیار بعید است.

* نشست خبری احمدی نژاد به چه معناست و چرا سبک دعوتی از رسانه ها تا این حد متفاوت است که رسانه ها خود باید پیامک بزنند و دعوت شوند؟ درست مانند لیست احمدی نژادی ها در انتخابات شورای شهر که از ثبت نام کنندگان خواسته شده، تا در خواست عضویت دهند، بسیاری این رفتار را رفتاری پوپولیستی تعبیر می کنند.

** محدودیت امکانات و حساسیت نگاه به احمدی نژاد پس از 4 سال سکوت، مقتضی تدبیری از این دست است و ارتباطی به رفتار پوپولیستی ندارد. از سویی این رسانه‌های داخلی و خارجی بودند که در این 4 سال پیوسته خواهان مصاحبه با احمدی نژاد و پاسخگویی او به پرسش هایشان را داشتند، حال چه ایرادی دارد که ثبت نام برای شرکت در این نشست بر عهده خود آنها گذارده شود؟

* در گفتگوی خود شما با حمید بقایی و همین طور کانال های احمدی نژادی به شکل خاصی از کوروش سخن می گویید و به صحبت های ملی گرایی روی آوردید، به نظر می‌رسد این جریان در اقدامی جدید، طبقه‌های خاصی از جامعه را برای جذب آرا با اینگونه گفتارها هدف قرار داده است.

** اعتقاد ما به میراث معنوی وطن، مبتنی بر مبانی فکری و علمی است. آقای احمدی نژاد بارها و بارها بر خودباوری تاکید می کرد و فریاد "ما می توانیم "سر می داد. خودباوری در مقیاس های گوناگون قابل بررسی است که یکی از مهمترین آنها خودباوری ملی است. آیا ما نباید ملت خود را، فضیلت های گذشته خود را باور کنیم؟ آیا خودباوری، مهمترین محور عزت نیست؟ آیا عزت، مهم ترین عامل رشد و ترقی نیست؟ آیا سخن گفتن از میراث ملی، اقدامی جدید در رفتار هواداران احمدی نژاد است؟

احمدی نژادی ها به ویژه آقای احمدی نژاد و آقای مشایی که سالهاست چوب دفاع از این میراث را خورده و می خورند. چرا می گویید "اقدام جدید". مگر احمدی نژاد نبود که کوشید گسست بین حال و گذشته ایرانیان را مرتفع سازد. منشور کوروش در زمان چه کسی به ایران امانت داده شد؟ و دهها اقدام دیگر که در زمان ریاست آقای بقایی بر سازمان میراث فرهنگی انجام گرفت که از جمله می توان به ثبت بین المللی نوروز اشاره کرد. جدید نامیدن دفاع از میراث معنوی ایران را نادرست می دانم.

* حمایت احمدی نژاد در شرایط فعلی از هنرمندان خارج نشین از دیگر اتفاقاتی است که بسیاری آن را ساده لوحانه تعبیر می کنند و البته عجیب. آیا واقعا دولت بقایی توانایی چنین کارهایی را دارد ؟

** حمایت از هنرمندان، از اصول مهم تفکر احمدی نژادی است و تلاش هم بر این است که همه هنرمندانی که به وطن و مردم خویش علاقه مند هستند و دوست دارند هنر خویش را در خدمت این مرز و بوم قرار داده و از آرمان های بلند انسانی آن حمایت کنند، به آغوش وطن بازگردند.

* چرا از شجریان چیزی نمی گویید ؟

** دراین راه هیچ هنرمندی را مستثنا از این اصل و شیوه نمی دانیم. بدیهی است که در صورت وجود جُرم که ساحت هنرمندان را مبرا از آن می دانم، رسیدگی برعهده قوه مجریه نیست.

* بسیاری می گویند احمدی نژاد به دنبال شکست اصولگرایان در رقابت با روحانی است برای آنکه به آنها نشان دهد که این اصولگرایان هستند که باید از او حمایت کنند.

** به این پرسش قبلا جواب دادم اما واضح تر بگویم که احمدی نژاد به برخی چیزها و برخی افراد اصلا اهمیت نمی دهد چه رسد به اینکه بخواهد خود را به آنها اثبات کند.

* عده‌ای نامه احمدی نژاد به ترامپ را درجهت خودنمایی او می دانند که نتیجه پایانی اش تحقیر ایران بود. از ماجرای دادن این نامه به دربان سفارت سوئیس گرفته تا واکنش این سفارت که گفته بود ما نامه‌بر کسی نیستیم!

** این دیگر یک نسبت ناروا و به دور از اخلاق سیاسی است که اصلاح طلبان دوسال است از آن می گویند. نامه ای که به دور از سیاست زدگی، یادآور موضوعات انسانی برای اول شخص کشوری است که خود را سرآمد دفاع از حقوق انسان ها می داند، اقدامی مهم از جهات گوناگون است، به ویژه آن که گوش بسیاری از مردم در قاره آمریکا (به ویژه آمریکای لاتین) برای شنیدن مطالب آقای احمدی نژاد تیز است. آقای احمدی‌نژاد از این قبیل نامه ها با رویکرد انسانی به رئیس جمهور سابق آمریکا هم نوشته بود. ارائه نامه ای انسانی از سوی فردی که مخاطبان بسیار در دنیا دارد را سبب سرافرازی ملت ایران و ثبت نام ایران به عنوان کشوری مدافع از حقوق انسان ها می دانم. اخبار مضحکی که دال بر چگونگی انتقال نامه به ترامپ منتشر شد را هم ناشی از نوعی حسادت کودکانه می دانم.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=68580

ش.د9600325

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات