(روزنامه جوان – 1396/03/06 – شماره 5100 – صفحه 6)
رزمناو امريكايي يو اس اس ديويي روز چهارشنبه 24 مي به كمتر از فاصله 12 مايلي، 22 كيلومتري، از جزيره ميسچيف ريف در مجمع الجزاير اسپراتلي واقع در درياي جنوبي چين رسيد و با اين كار بحران جديدي را در روابط چين با امريكا ايجاد كرد. از آنجايي كه كنوانسيونهاي سازمان ملل آبهاي سرزميني هر كشور را تا فاصله 12 مايل از ساحل تعيين كرده، چين هم اين فاصله را به عنوان حق سرزميني خود براي جزايرش در درياي جنوبي چين ميداند و حالا كه اين فاصله از سوي رزمناو امريكايي زير پا گذاشته شده، پكن اين اقدام امريكا را عبور از خط قرمز و نقض آشكار حق سرزميني خود ميداند.
وزارت دفاع چين امريكا را متهم به نظامي كردن منطقه كرده و لو كانگ، سخنگوي وزارت خارجه چين، هم به امريكا هشدار داده كه ادامه اين روند «ميتواند منجر به تقابل دريايي يا هوايي ناخواسته بشود.» وزارت دفاع امريكا، پنتاگون هم در مقابل بيانيهاي صادر كرده تا بدون تأييد يا تكذيب اين اتفاق و به صورت كلي از گشتزني ناوهاي خود در منطقه بگويد تا مدعي حضور ناوهايش در منطقه بر اساس قوانين بينالمللي بشود. اين نخستين رويارويي نظامي پكن و واشنگتن بر سر درياي جنوبي چين از زمان رياست جمهوري دونالد ترامپ است و هر چند كه اين دست تقابل در دولت قبل امريكا ديده ميشد اما بايد گفت كه برنامه ترامپ براي اين دور از تقابل با پكن در درياي جنوبي چين بر مبناي زوايايي متفاوت با گذشته است.
يك سياست با دو زاويه
هر چند كه دو منطقه از درياي زرد و درياي جنوبي چين در دهههاي گذشته و به خصوص بعد از جنگ سرد، از نقاط كانوني تقابل بين واشنگتن و پكن بوده اما رؤساي جمهور امريكا، چه از بين جمهوريخواهان و چه دموكراتها، در اين مدت سياست واحدي را دنبال كردهاند. اين سياست واحد يك مبناي مشترك اما با دو زاويه متفاوت بوده است. حمايت از متحدان منطقهاي مبناي مشترك سياست واشنگتن بوده چه متحدان كره جنوبي در شبهجزيره كره و مشرف به درياي زرد باشد يا كشورهايي مثل فليپين، مالزي و اندونزي در حاشيه درياي جنوبي. هر چند كه دفاع از متحدان مبناي مشترك امريكا براي مداخلهجويي در اين دو منطقه بوده اما واشنگتن زاويه واحدي را براي پيشبرد مداخلهجويي در دو منطقه پيش نميگرفت به نحوي كه زاويه مداراجويي را در شبهجزيره كره در نظر داشت اما زاويه تحريك متحدان منطقهاي را براي درياي جنوبي چين تعريف كرده بود. مداراجويي در شبهجزير كره به اين معنا بوده كه واشنگتن در مقابل برنامه موشكي و هستهاي كرهشمالي از ابزار شوراي امنيت سازمان ملل استفاده ميكرد و با تشكيل جبههاي متحد در اين شورا مقابله ديپلماسي با پيونگ يانگ را بر مقابله نظامي ترجيح ميداد.
گازانبر ترامپ
حالا به نظر ميرسد كه ترامپ با تغيير در اين دو زاويه سعي دارد تا سياست واحد واشنگتن در دهههاي گذشته را تغيير بدهد. اعزام زيردريايي هستهاي و ناوگروه رزمي به آبهاي كره به همراه گشتزنيجنگندههاي امريكايي بر فراز آسمان شبهجزيره و استقرار سامانه تاد در كره جنوبي همگي به معناي كنار گذاشتن زاويه مداراجويي در اين حوزه و كنار گذاشتن ديپلماسي و رو آوردن به تقابل سخت به جاي تقابل نرم است. عبور يو اس اس ديويي از خط قرمز پكن باعث ميشود تا واشنگتن از موضع قبلي و قرار گرفتن در پشت متحدان منطقهاياش خارج شود و خود به صورت مستقيم در مقابل پكن قرار بگيرد و به اين صورت، منازعه در درياي جنوبي چين را به جاي منازعه بين پكن و كشورهاي حاشيه اين دريا مبدل به منازعه بين خود و پكن بكند. اين تغيير به صورت مشخص تحرك ضد چيني امريكا را تشديد كرده به نحوي كه بايد گفت ترامپ به اين صورت يك وضعيت گازانبري براي پكن ايجاد كرده كه يك وجه در شبهجزيره كره و با تشديد نظاميگري در اين حوزه و ديگري در درياي جنوبي چين و بالا بردن هزينه نظامي حضور پكن در اين منطقه است.
ترامپ به اين وسيله اصل سياست گذشته واشنگتن در برابر چين را تغيير ميدهد و به مسيري روي آورده كه پيشنمايش اين مسير در كارزار تبليغاتي او براي انتخابات رياست جمهوري ديده ميشد. ترامپ در آن موقع حمله به چين را يكي از محورهاي اصلي كارزار خود در مقابل رقيب دموكرات قرار داده بود و كار را حتي به جايي رساند كه ميگفت چين امريكا را چپاول كرده و اين كشور را متهم به سرقت سرمايه امريكا ميكرد. اين نحو تبليغات ضد چيني بود كه بعد از پيروزي او در آن انتخابات انتظار دور جديدي از رودرويي بين واشنگتن و پكن دست كم در سطح تجاري ايجاد كرده بود و تصور يك جنگ تجاري بين دو كشور به راحتي در تحليلها ديده ميشد. حالا و با تغيير آن دو زاويه از سياست واشنگتن به نظر ميرسد كه ترامپ تقابل با چين را نه تنها در حد اقتصادي و روابط تجاري بين دو كشور بلكه حتي در حدود بالاتر تا سطح نظامي هم در نظر گرفته و حاضر است تا با اعزام زيردرياييها و ناوگان خود به درياي زرد يا درياي جنوبي چين سطح تنش با پكن را به حدود نظامي هم بكشد تا با قرار دادن چين در دو سوي گازانبر نظامي، پكن را مجبور به همراهي با خود بكند.
واكنش سياسي نظامي
پكن در مقابل گازانبر ترامپ دو وجه از واكنشهاي سياسي و نظامي را در نظر گرفته است. پكن در شبهجزيره كره واحدهاي نظامي ويژه خود را به مرزهايش به كره شمالي فرستاد در عين اينكه نيروي هوايي خود را براي هر گونه اتفاقي در شبهجزيره در حالت آماده باش قرار داد. پكن به اين نحو خود را براي وقوع جنگي در شبهجزيره آماده كرد اما واكنش خود را در اين سطح سياسي محدود نكرد بلكه واكنش سياسي را هم در دستور كار قرار داد و با فعال كردن ديپلماسي به دنبال از سرگيري مذاكرات با كره شمالي بود تا اينكه بحران از طريق گفتوگو به سرانجام برسد و در اين كار بيشتر اميد به پاسخ مثبتي از كره جنوبي داشت تا امريكا. در واقع، پكن براي وجه سياسي خود از ابتدا متوجه بود كه با دولت ترامپ نميتوان حرفي از ديپلماسي در مورد شبهجزيره كره و تنش آن داشت اما در صورت تمايل كره جنوبي ميتوان به شانس تازهاي به ديپلماسي داد. پيروزي مون جائه اين در انتخابات رياست جمهوري كره جنوبي به اين سياست پكن جاني داد چراكه مون جائه بر خلاف پارك گئون هاي، رئيسجمهور سابق، حل تنش با همسايه شمالي را در ديپلماسي ميداند تا برخورد نظامي و به همين جهت هم وعده داده كه براي حل تنش حتي حاضر است سفري به پيونگ يانگ، پايتخت كره شمالي، داشته باشد.
پكن همين دو وجه را نيز در مناقشه موجود در درياي جنوبي چين دنبال ميكند. وزارت خارجه چين قبل از اين اعلام كرده بود كه اين مناقشه نه بين پكن و آ سه آن، اتحاديه كشورهاي جنوب شرق آسيا و نه بين پكن و واشنگتن است بلكه اين مناقشه بين پكن و برخي از كشورهاي عضو آ سه آن است كه بايد از طريق مذاكره با همين كشورها حل بشود. چين به همين وجه مذاكره با اين كشورها را در دستور كار قرار داد و ملاقات اخير شي جين پينگ و رودريگو دوترته، رؤساي جمهوري چين و فليپين نشان داد كه پكن توانسته در اين جهت به موفقيتهايي دست بيابد و همين هم شيطنت رسانهمشهور امريكايي را به دنبال داشت. روزنامه مشهور امريكايي والاستريت ژورنال با نقل سخناني از دوترته چنين وانمود كرده كه گويا رئيسجمهور چين دوترته را تهديد به اقدام نظامي كرده در صورتي كه فيليپين بخواهد در حوزههاي نفتي درياي جنوبي چين اقدام به بهرهبرداري كند.
به نظر ميرسد كه تبليغ ضدچيني وال استريت ژورنال يك نوع پيشدستي براي سايه انداختن بر ديپلماسي فعال پكن در درياي جنوبي چين است تا پكن نتواند از اين طريق و به صورت آهسته مسائل خود را با كشورهاي حاشيه درياي جنوبي چين حل و فصل بكند. پكن در عين پيش بردن اين ديپلماسي متوجه است كه بدون برخورداري از حمايت نظامي نميتواند مانعي بر هر گونه اتفاق احتمالي داشته باشد به خصوص اينكه هميشه نسبت به گشتزني ناوهاي امريكايي در اين حوزه نگرانيهايي داشت.
پكن با استقرار تجهيزات نظامي مثل سامانه موشكي در جزاير خود از جمله همين جزاير در مجمعالجزاير اسپراتلي اتكاي سعي به افزايش توان نظامي دارد تا اينكه امريكا نتواند منافعش را با ناو و جنگافزار تهديد كند. در همين واقعه اخير، دو شناور نظامي چيني يو اس اس ديويي را مجبور به تغيير مسير كردند و معلوم شد كه چين در مقابل عبور ناوهاي امريكايي از خطوط قرمز دريايي ساكت نميشود. به هر صورت، پكن با دو وجه سياسي و نظامي سعي ميكند در عين حل و فصل مشكلاتش با كشورهاي منطقه، از توان نظامي خود در برابر مداخلهجوييهاي امريكا استفاده كند و حالا بايد ديد كه ترامپ ميخواهد تا چه حد تقابل سخت با چين را پيش ببرد و آيا حاضر است فشار گازانبر خود را تا آنجا بيشتر كند كه صبر پكن لبريز شود و به قول لو كانگ درگيري دريايي يا هوايي بين دو طرف پيش بيايد؟
ش.د9600549