تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۸  ، 
کد خبر : ۳۰۲۲۸۷
ابراهیم فیاض در گفت‌وگو با «جوان»:

گسل‌های جامعه ناشی از سیاست‌های نئولیبرالیستی دولت است

اشاره: «جامعه در حال فروپاشي است»‌ ؛‌اين موضوعي است كه دكتر ابراهيم فياض استاد دانشگاه تهران مطرح مي‌كند. به باور وي شكسته شدن مرزهاي پيام و اطلاع‌رساني و سياست‌گذاري‌هاي اشتباه دولت در سياسي كردن مسائل اجتماعي منجر به اين فروپاشي خواهد شد. اين استاد دانشگاه بر اين باور است سياست‌هاي نئوليبراليستي دولت غريزه‌گرايي را در جامعه حاكم كرده كه نتيجه اين چنين نگاهي خود‌محوري، ‌فرد‌گرايي و در نهايت فروپاشي ساختار خانواده است. اما سياست‌گذاري‌هاي نادرست دولت‌ها علاوه بر گسست در خانواده گسست‌هاي ديگري را هم در جامعه موجب شده است؛ ‌گسست‌هايي كه در صورت رها شدن مي‌توانند جامعه را با چالشي جدي مواجه كنند. آنچه در پي مي‌آيد ماحصل گفت‌وگوي ما با اين استاد جامعه‌شناسي است.
پایگاه بصیرت / زهرا چيذري

(روزنامه جوان – 1396/02/18 – شماره 5084 – صفحه 9)

* آقاي دكتر از نگاه يك جامه‌شناس شرايط كنوني جامعه را در سال پاياني دولت يازدهم چگونه تحليل مي‌كنيد؟

** در شرايطي كه رسانه‌ها به شدت در حال فتح جهان هستند، رسانه‌هاي تصويري موسيقيايي و حتي چند زبانه يا تبديل رسانه نوشتاري به گفتاري و گفتاري به نوشتاري نشانه‌اي از آن است كه همه مرزها براي پيام و اطلاع‌رساني شكسته شده‌اند. بر همين اساس هم جامعه به شدت بي‌نظم جلو مي‌رود. در چنين شرايطي با حالت خاصي مواجه مي‌شويم كه ما اسم آن را فروپاشي مي‌گذاريم. هم‌اكنون رسانه‌هاي ديجيتال جهان را به طرف فروپاشي كامل و جامع مي‌برند كه اگر براي اين مسئله فكري نشود جامعه با بحران روبه‌رو خواهد شد.

* در صورت وقوع اين فروپاشي چه اتفاقي رخ خواهد داد؟

** نخستين عنصري كه در اين شرايط فروپاشي خواهد كرد بعد سياست به عنوان محور نخست قدرت است. اگر يك دولت نتواند جامعه خود را دقيق بشناسد و فقط از باب سياست در جامعه دخالت كند، موجب مي‌شود جامعه دچار فروپاشي جدي شود. مصداق اين مسئله آن است كه ما بخواهيم در بعد فرهنگي فقط كار را با گشت ارشاد پيش ببريم. در قدرت سخت فروپاشي سريع رخ مي‌دهد و هم اكنون قدرت نرم است كه با ابزار رسانه در جهان كار مي‌كند. پس اگر بخواهيم مسائل اجتماعي را در سطح مسائل سياسي مطرح كنيم و در سطح سياست حل كنيم هميشه فروپاشي سريع خواهد بود. شاخص بزرگ اين موضوع حكومت‌هاي سوسياليستي شرقي مانند شوروي است. فروپاشي شوروي فروپاشي از درون بود و كسي به اين كشور حمله نكرد اما در يك شب تا صبح تجزيه شد. چراكه اين كشور روي قدرت نظامي و امنيتي به شكلي قوي كار كرده بود اما براي فروپاشي از درون فكري نكرده بود.

* چگونه مي‌توان از بروز فروپاشي جامعه جلوگيري كرد؟

** در حال حاضر عاملي كه مي‌تواند مانع فروپاشي جامعه شود اين است كه دولت نه فقط مسائل اجتماعي را تبديل به مسائل سياسي نكند، بلكه براي حل مسائل سياسي آنها را به مسائل اجتماعي تبديل كند و اين نخستين نكته مهمي است كه بايد در نظر گرفت. اگر بخواهيم از نگاه ايدئولوژي به موضوع نگاه كنيم البته ايدئولوژي به معناي غربي و نه اسلامي، وقتي همه چيز را به عالم سياست تبديل كنيم خود به خود با عنايت به كاركردهاي رسانه‌هاي جديد احتمال فروپاشي‌اش به شدت بالاست. اين نكته‌اي است كه من نديده‌ام در كشور ما مورد توجه قرار بگيرد.

هم‌اكنون رسانه‌هاي فعلي فضا را به شدت به فضاي عمومي تبديل كرده‌اند. حتي خبرهاي سياسي و سري ديگر وجود ندارد مردم تبديل شده‌اند به خبرنگار و ما اين را در حادثه پلاسكو به‌عينه ديديم كه مردم جلوتر از رسانه‌ها حركت مي‌كردند. رسانه‌هاي فعلي موجب شده‌اند مردم در همه چيز دخالت داده شوند. آنچه در حال حاضر مي‌تواند در جامعه قدرت پديد مي‌آورد و مانع از فروپاشي جامعه مي‌شود بحث دين و ارزش‌هاي اخلاقي منشعب از دين در جامعه است. كشورهاي غربي هم براي جلوگيري از فروپاشي جوامع خود بالا بردن دين عمومي و عرفي اجتماعي در فضاي مجازي را آغاز كرده‌اند. در برابر اين با حركت به سمت سكولاريسم و لايیسم يا به عبارت ديگر غريزه‌گرايي و ليبراليسم شاهد فروپاشي جدي جامعه خواهيم بود.

* نقش اعضاي جامعه در پيشگيري از اين فروپاشي كه شما پيش‌بيني مي‌كنيد چيست؟

** به نظر من در برابر چنين روندي جامعه هوشيار شده و تلاشي را در برابر فرآيند فروپاشي شاهد هستيم كه خود را به شكل شركت در مراسم‌هاي عمومي مانند تشييع آيت‌الله‌هاشمي يا حادثه پلاسكو نشان مي‌دهد. در مراسم تشييع آقاي ‌هاشمي حتي مخالفان وي حضور داشتند تا به اين وسيله همبستگي اجتماعي خود را اعلام كنند و كسي نتواند سوء‌استفاده كند. در ماجراي پلاسكو هم دقيقاً شاهد شكل‌گيري همين همبستگي اجتماعي بوديم. حتي افرادي كه تلاش مي‌كردند در حوزه عملكردي شهرداري حواشي سياسي ايجاد كنند خودشان ورشكسته خواهند شد چون مردم با اين حواشي كاري نداشتند. راهپيمايي 22 بهمن هم مصداق ديگري از حضور همه اقشار براي بيان همبستگي اجتماعي بود و جامعه به شکلی هوشمند در تلاش است تا در برابر فروپاشي يك نوع ساختار ايجاد كند كه اين ساختار مانع از فروپاشي شود.

* به نقش دولت‌ها در شكل‌گيري اين فروپاشي اشاره داشتيد. حالا دولت براي جلوگيري از اين فروپاشي بايد چه كند؟

** اگر دولت همچنان سياست نئوليبراليستي را ادامه دهد و عدالت عرفي را در نظر نگيرد غريزه‌گرايي حاكم مي‌شود و خود محوري اوج مي‌گيرد. در چنين شرايطي جامعه دچار فردگرايي مي‌شود و نخستين ماحصل اين فردگرايي فروپاشي خانواده است. متأسفانه فروپاشي خانواده در ايران شروع شده و ما شاهد افزايش طلاق و كاهش ازدواج و ازدواج‌هاي ديرهنگام هستيم كه موجب نگراني همه كارشناسان است.

مشكلي كه ما داريم اين است كه همه دولت‌هاي بعد از جنگ، ليبرالي بوده‌اند و دولت ميرحسين موسوي در دوران جنگ هم سوسياليستي بود. بدين معنا كه هيچ گاه دولتي در تراز انقلاب نداشتيم. دولت فعلي هم كه از همان ابتدا وارد بحث‌هاي ليبراليستي شد و اصلاً بحث‌هاي عدالت را مطرح نكرد. با نگاه ليبراليستي غريزه‌گرايي حاكم مي‌شود و در چنين شرايطي ما هيچ فراساختاري نخواهيم داشت. مشكل امروز جامعه ما هم از بين رفتن فراساختارهاست و در جامعه تنها ساختارها را داريم. وجود ساختار به تنهايي به شدت ايجاد تضاد اجتماعي مي‌كند اما فراساختارها موجب مي‌شوند تا تضادهاي اجتماعي به سمت تفاهم پيش بروند.

* ما در سال پاياني دولت يازدهم هستيم. دولت بعدي بايد چه رويكردي را براي مقابله با اين شرايط در نظر بگيرد؟

** دولت بعدي بايد بتواند عدالت فردي اجتماعي را بر سر كار بياورد و با ايجاد فراساختارها تضادهاي اجتماعي را از بين ببرد. هم اكنون جامعه آنقدر دچار مشكلات ساختاري شده كه شاهد بروز انواع و اقسام گسل‌ها هستيم. گسل‌هاي جنسيتي نمونه‌اي از اين گسل‌هاست كه موجب شده تا زن و مرد يكديگر را نفهمند و به شدت از هم فاصله بگيرند و تنفر جنسي ايجاد شود. زنان و مردان به شدت نسبت به يكديگر بدبين شده‌اند. فمنيسيم، ‌سينماي فمنيستي و سياه‌نگاري‌هايي كه در جامعه شاهد آن هستيم هم اين تضاد را زياد مي‌كند. همين تضادهاي جنسيتي موجب شده تا فروپاشي خانواده بسيار جدي شود.

گسل‌های جامعه ناشی از سیاست‌های نئولیبرالیستی دولت است

در برابر اين بايد تضاد جنسيتي را كم و تفاهم جنسي ايجاد كرد تا زن و مرد يكديگر را بفهمند و به هم نزديك شوند تا ازدواج صورت گيرد. اگر تفاهم جنسي رخ ندهد تنفر ايجاد خواهد شود اما با ايجاد تفاهم جنسي، جامعه پر از مهرباني خواهد شد و تحرك بالايي خواهد داشت.

* آيا سياست‌گذاري‌هاي دولت يازدهم گسل‌هاي اجتماعي را تشديد كرده است؟

** خير فقط اين دولت نبوده است، دولت احمدي نژاد هم اگرچه عدالت را مطرح كرد اما در عمل به اين شعار نرسيد. وي نيز در نهايت به ليبراليسمي رسيد كه بدتر از همه ليبراليسم‌ها بود. اما دولت يازدهم از ابتدا به سمت عدالت هم نيامد و سياست گفت‌وگو با جهان و جهاني شدن را در پيش گرفت.

در دولت يازدهم نيز شاهد آن هستيم كه اقتصاد مقاومتي به مفهومي كه رهبري مطرح كردند اجرايي نشد. در حال حاضر در ايران شاهد شكل‌گيري نظام سرمايه‌داري هستيم بدون اينكه با پول‌هاي مردم كار كنند و دولت قصد ورود به اقتصاد جهاني را دارد. خريدن هواپيماهاي ايرباس و بوئينگ هم در همين راستا بود تا شركت‌هاي بين‌المللي مسافربري درست كنند به همين خاطر اين دولت به دنبال اقتصاد جهاني و تكنولوژي‌هاي به شدت برتر جهاني مانند ايرباس‌ها را پيگيري كرد. نگاه دولت يازدهم به غرب و امريكا بود و حتي روابط با كشورهاي اسلامي امريكاي لاتين را خيلي دير و در ماه‌هاي پاياني شروع كرد.

* چه گسل‌هاي ديگري ساختار اجتماعي جامعه را تهديد مي‌كند؟

** گسل ديگري كه در جامعه امروز با آن مواجه هستيم گسل سني و گسل بين نسل‌هاست. نسل‌ها در جامعه امروز به شدت با يكديگر متفاوت شده‌اند. فاصله بين نسل‌ها 30 ساله است اما توليدات رسانه‌اي و سياست‌گذاري‌هاي دولت موجب شده تا اين فاصله به پنج سال كاهش يابد و به گونه‌اي پيش برود كه دو برادر با پنج سال فاصله سني به شدت متفاوتند. اين مسئله به شدت خطرناك است و موجب مي‌شود تا گسل حافظه‌اي - تاريخي رخ دهد و حافظه تاريخي به نسل آينده نرود. جامعه‌اي كه نمي‌تواند گذشته را به آينده ببرد و آينده را به گذشته برگرداند در فضا معلق مي‌شود و با كوچك‌ترين حركت رسانه‌اي ساختار چنين جامعه‌اي در هم مي‌پيچد. هم‌اكنون نيز شاهد هستيم كه با كوچك‌ترين حركت رسانه‌اي در كشور جريان ايجاد مي‌شود. البته اين نكته را هم بايد متذكر شوم كه آنچه من مي‌بينم قشر جديد به حالت قشر نوجوان قبل از انقلاب برگشته‌اند و به شدت به دنبال هويت‌يابي، ‌مطالعه و تفكر هستند در حالي كه نسل قبل از چنين فضايي فاصله گرفته بود.

* با عنايت به اينكه نسل جديد در حال هويت‌يابي و شبيه نسل دوران انقلاب است بايد دولت بعدي چه ملاحظاتي را در نظر بگيرد؟

** براي دولت آينده بايد ديد نگاه دولت به قشر جوان و نوجوان است يا پيرمردها. در اين دولت پيرمردها به شدت حاكم بودند و برخي افراد 20 مسئوليت داشتند انگار قحط‌الرجال رخ داده است. در حالي كه نسل جوان به دنبال هويتش مي‌گردد و اين مي‌تواند به رويارويي دولت با نسل جوان بينجامد و ما اين را در پرخاشگري‌هاي نسل جوان در دانشگاه‌ها مي‌توانيم ببينيم و اين قصه جدي است.

* بحث تمركزگرايي و فاصله بين پايتخت و ساير شهرهاي كشور هم آيا مي‌تواند به گسل‌هاي اجتماعي دامن بزند؟

** ببييند گسل قومي گسل ديگري است كه ما داريم. جامعه ايراني در طول تاريخ جامعه‌اي متشكل از اقوام متعدد بوده است و اين تنوع نه فقط در مرزهاي ايران بلكه در خارج از مرزهاي ايران هم بوده است.

گسل‌های جامعه ناشی از سیاست‌های نئولیبرالیستی دولت است

اقوام ايراني در كشورهاي متفاوت هنوزهم حضور دارند همچون ارمنستان، آذربايجان، تاجيكستان، افغانستان؛ اينها همه جزو اقوام ايراني هستند و در طول تاريخ با هم همزيستي داشته‌اند. بنابراين ما نبايد به گسل‌هاي قوميتي دامن بزنيم اما گاهي اوقات شاهد هستيم كه اين گسل‌هاي قوميتي از سوي دولت دامن زده مي‌شود. ما در ايران دولت و ملت نداريم. در حالي كه بخش مهمي از فرهنگ‌هاي ايراني درخارج از مرزهاي فعلي ايران است و بسياري از دوستداران ما در خارج از مرزهاي امروزي كشورمان هستند و هميشه اقوام ايراني با همديگر زندگي كرده‌اند.

نمونه ايجاد تضادهاي قوميتي را مي‌توان در صحبت‌هاي مشاور رئيس‌جمهور درباره عراقي‌ها مشاهده كرد كه ديديد چقدر در اين‌باره آشوب به پا شد. نمونه چنين اقدام‌هايي نشان مي‌دهد در ذهن اين افراد باور اشتباهي درباره ساختار جامعه ايران وجود دارد.

در غرب به جز كشور سوئيس بقيه كشورها يك زبانه و خيلي وقت‌ها يك نژادي هستند. اما در ايران ما 30 حوزه فرهنگي داريم. گسل ديگري كه بر اثر عملكرد اشتباه دولت‌ها شاهد بروز آن هستيم گسل پايتخت – ايران است. تهران به شدت در حال بلعيدن كل ساختار ايران است. رئيس‌جمهور و همه مقامات هم در تهران مستقر هستند. سفرهاي استاني كه از زمان احمدي‌نژاد مرسوم شد موجب شد تا رئيس‌جمهور بيشتر در بين مردم برود اما هم‌اكنون رئيس‌جمهور تا مجبور نشود بين مردم نمي‌رود. فضايي كه در تهران وجود دارد به شدت با فضاي شهرستان‌ها تفاوت دارد و اين موضوع موجب شده تا خيلي چيزها عوض شود. به جاي دولت - ملت شهر و مردم دارد تشكيل مي‌شود. در حال حاضر استانداري‌ها و شهرداري‌ها به شدت در جهان فعال مي‌شوند به همين خاطر هم ديپلماسي شهري بسيار مهم‌تر از ديپلماسي عمومي و همين طور ديپلماسي رسمي سياسي مركزي است. در اين دولت اما مركز‌گرايي به شدت اوج گرفت.

گسل ديگري كه با آن مواجه هستيم گسل گذشته، ‌حال و ‌آينده است. اين دولت به شدت به حال برگشت است. در حالي كه دولت احمدي‌نژاد به شدت سعي كرد تاريخ‌گرايي مذهبي ايجاد كند. دولت يازدهم اما به سمت حال رفت و اينكه بايد با جهان تعامل داشته باشيم. در حالي كه بايد از تاريخ به سمت آينده مي‌رفت و فرهنگ بومي ايراني و فرهنگ تاريخي ايران را فعال كند. دولت يازدهم به شدت حالت تكنولوژيك داشت و دولت فرهنگي نبود و از افرادي پشتيباني كرد كه به دنبال اين نبودند كه تاريخ ايران را براي آينده به كار ببرند و بيشتر به دنبال رشته‌هايي رفتند كه مانند جامعه‌شناسي و ارتباطات توسعه به شيوه غربي را بررسي كنند. دولت يازدهم همچنين چندان اعتقادي به فرهنگ عمومي نداشت و همانطور كه ملاحظه كرديم شوراي عالي فضاي مجازي در اين دولت خيلي دير تشكيل شد و مشكل هم زياد داشت.

در دولتي كه تنها به حال نگاه كند نوعي واقع‌گرايي افراطي شكل مي‌گيرد و آرمانگرايي خود را از دست مي‌دهد. در نتيجه شاهد شكل‌گيري يك دولت محافظه‌كار غير‌خلاق خواهيم بود و اين براي جامعه ايران بسيار خطرناك است. چراكه اگر همين دولت براي چهار سال آينده هم سركار بيايد و جلو برود با يك خلأ فرهنگي مواجه خواهيم بود و تهاجم و تخريب فرهنگي خواهيم داشت. درست شبيه چيزي كه در دولت آقاي‌ هاشمي رخ داد. دولت آقاي‌هاشمي هم دولتي بالفعل و نگاهش به توسعه و صنعت بود. در نتيجه يك خلأ فرهنگي به‌وجود آمد كه در نهايت منجر به شكل‌گيري جريان دوم خرداد شد و شاهد تعرض به دين و خدا بوديم. با اين خلأ فرهنگي بود كه جامعه به اصولگرايي و احمدي‌نژاد روي آورد.

* بحث اقتصاد مقاومتي را مطرح كرديد و اينكه دولت فعلي به جاي پرداختن به اقتصاد مقاومتي بيشتر به دنبال جهاني شدن بود؛ اين نگاه اقتصادي چه تأثيري روي جامعه مي‌گذارد؟

** اولين نتيجه اين مسئله اين است كه دولتي كه نگاهش به بيرون باشد غيراجتماعي مي‌شود و مشاركت اجتماعي نخواهد داشت و ترجيح مي‌دهد به سمت خارج برود و كاري به مشاركت از پايين ندارد. در نتيجه چنين رويكردي كم‌كم جنگ بين دولت و ملت به‌وجود مي‌آيد. درست مانند چيزي كه در دوران شاه رخ داد و در شرايطي كه مردم بسيار فقير بودند، كالاها و خدمات بسيار مدرني وارد مي‌شد. در چنين شرايطي جنگ بين دولت و ملت رخ مي‌دهد و اين به شورش‌ها و بحران‌هاي اجتماعي عظيم مي‌انجامد كه در حال حاضر نيز اين مسئله تا حدي رخ داده است.

* در اين‌باره مصداقي‌تر توضيح مي‌دهيد؟

** اقتصاد بوئينگ به عنوان يك هواپيماي پيشرفته اشتغالزا نيست. اگر يك هواپيماي كوچك در ايران توليد مي‌شد كه به طور معمول در جهان هم توليد مي‌شود، اشتغال ايجاد مي‌شد. اما با اين همه دانشگاه ما نمي‌توانيم چنين هواپيمايي را توليد كنيم و اين نشان مي‌دهد ما در ايران اصلاً اشتغال نداريم و با وارد كردن بوئينگ و ايرباس عملاً اشتغال را به خارج از كشور مي‌دهيم. اين مسئله بحران‌زاست.

* و اين مي‌تواند شكاف‌هاي اجتماعي را تشديد كند. درست است؟

** بله، معلوم است. ‌اقتصاد مقاومتي، اقتصاد مشاركتي است اما اقتصادي كه به سمت اقتصاد جهاني برود غير مشاركتي است و اشتغال را در كشورهاي مركز ايجاد مي‌كند. در حال حاضر هر هواپيما 100 هزار شغل ايجاد مي‌كند. مراحل قبل و بعد از توليد و به كارگيري آن مي‌تواند اشتغالزايي عظيمي داشته باشد. اما دولت يازدهم چون بيشتر در فضاي اقتصاد جهاني بود، صنايع هوايي فضايي كشور را تعطیل كرد و ما هم اكنون پرتاب ماهواره نداريم. درست شبيه تعطيلي صنايع هسته‌اي. اين در شعارهاي رئيس‌جمهور است كه چرخ را دوباره نبايد اختراع كرد و بايد از تكنولوژي جهاني استفاده كنيم همچنان كه آقاي‌هاشمي آنقدر در اين مسير تند رفت كه گفت ما بايد امنيتمان را با امنيت جهان تعريف كنيم و ديگر موشك و هواپيما نداشته باشيم.

اما نگاه به اقتصاد جهاني، مشاركت اجتماعي و اقتصادي مردم را پايين مي‌آورد و موجب مي‌شود تا نگاه ما به غرب باشد. افزايش دريافت وام‌هاي خارجي هم يكي از مصاديق اين نگاه و رفتار است. در دوران آقاي‌هاشمي به شدت وام گرفتن از خارج افزايش يافت. گسترش فقر عمومي و فاصله طبقاتي يكي از نتايج وام گرفتن از كشورهاي خارجي است. اين وام‌ها موجب مي‌شود افراد حاضر در پست‌هاي حكومتي به شدت رانتخوار شوند و فاصله طبقاتي بين اقشار مختلف جامعه زياد شود. هم اكنون نيز فاصله طبقاتي و فساد مالي در بين اقشار بالاي جامعه، فساد اخلاقي و اباحه‌گري در قشر متوسط جامعه و فساد جنسي را در قشر پايين جامعه شاهديم. در حال حاضر نقدينگي زيادي در دست مردم قرار دارد و اگر اين نقدينگي وارد عرصه توليد شود، ما با رشد اقتصادي مواجه خواهيم بود. فقر و شكاف طبقاتي هم كم مي‌شود. به همين شكل هم فساد مالي و جنسي كاهش مي‌يابد.

* براي مقابله با گسست و فسادي كه در جامعه شكل گرفته است بايد چه كنيم تا جامعه‌مان دچار فروپاشي نشود؟

** با روي كار آمدن ترامپ، جامعه امريكا كه داراي اقتصاد باز بود به اقتصاد مقاومتي رو آورده است و ترامپ مي‌گويد همه كارخانه‌ها و سرمايه‌ها به داخل باز‌گردد. تا 200 درصد هم روي كالاهاي اروپايي و چيني تعرفه گذاشته است تا در امريكا اشتغال ايجاد شود و مردم به رفاه برسند. در ايران هم چاره كار همين است. وقتي خودمان كالايي را داريم چرا بايد از خارج همان كالا را وارد كنيم؟ به طور مثال مالزي به شدت علاقه‌مند است در حوزه خودروسازي با ايران همكاري كند و حتي تكنولوژي آن را در اختيار ما قرار دهد اما چرا دولت تنها به فكر همكاري با فرانسه، آلمان و حتي امريكاست؟ چرا ماشين يك كشور اسلامي را كه مردم هم از آن راضي هستند، وارد نمي‌كنند؟

* به نظر شما چرا اين‌كار را نمي‌كنند آقاي دكتر؟

** به خاطر مافياي غربگرا! دولتي كه نگاهش به غرب است اصلاً توانايي ديگر كشورها را نمي‌بيند. در حوزه هواپيما هم هلند،‌ برزيل و ايتاليا حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارند اما دولت به دنبال آنها نمي‌رود و به دنبال هواپيماهاي بزرگي است كه به درد سفرهاي داخلي هم نمي‌خورد. از سوي ديگر نبايد فراموش كنيم كه هيچ وقت امريكا ايران را جايگزين شركت‌هايش در امارات نمي‌كند. در امارات هم شركت‌هاي امريكايي هستند، هم برندهايش و هم كالاهايش.

بديهي است با چنين ساختاري كه در امارات وجود دارد امريكا به ما هواپيما نمي‌دهد زيرا ساختار اقتصادي‌اش را در منطقه به هم مي‌زنيم. در حال حاضر متحدان منطقه‌اي امريكا براي بازار جهاني‌اش تركيه، قطر و امارات است. اقتصاد سياسي اين دولت بسيار ضعيف بود و به معادله قدرت در اقتصاد هيچ اشرافي نداشت و تصور مي‌كرد با چند قرارداد و مذاكره همه چيز حل است و در نهايت هم همه چيز به هم ريخت و هيچ كدام از اين مذاكرات به نتيجه نرسيد. ما براي پروازهاي خارجي در كشورهاي اطرافمان هم به شدت به هواپيماهاي كوچك نياز داريم چون فواصل كوتاهي است و رفتن دولت به دنبال هواپيماهاي بزرگي مانند بوئينگ كه براي سفرهاي خارجي با فواصل بلند است، نشان مي‌دهد اقتصاد سياسي دولت يازدهم به شدت ضعيف بود و به همين خاطر هم رو دست خورد و تازه فهميد قدرت چقدر در اجراي قرارداد ما و نتايج مذاكرات مهم است.

http://www.javanonline.ir/fa/news/850490

ش.د9600720

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات