(روزنامه شرق ـ 1396/02/12 ـ شماره 2853 ـ صفحه 7)
برنامه که شروع میشود، ساعت ٤٠ دقیقه تأخیر را نشان میدهد با حضور و جاگرفتن میهمانها و دانشجویان روی صندلیهای قرمزرنگ. مجری برنامه مراسم را شروع میکند که با تلاش دانشجویان انجمن «فرهنگ و سیاست» دانشگاه امیرکبیر برگزار میشود؛ برای خوانش انتخاباتی- انتقادی مطالبات دانشجویان. «بیا رهتوشه برداریم، قدم در راه بیبازگشت بگذاریم»؛ مجری برنامه از نهال فرهنگ و سیاست در دانشگاه امیرکبیر میگوید و از بازگشت انتقاد و امنیت به دانشگاه در میان امنیتینبودن دانشگاه. او از مسئولیت و رسالت عدالتطلبی، آزادیخواهی و افزایش آگاهی در جنبش دانشجویی میگوید و یاد میکند از سال ١٣٨٨ و از روزهایی که بر دانشگاه گذشت... .
نخستین ماههای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بود که آمدنش تردید در دل دانشجویان ریخت و آنها دل در بوی و جوی و کوی روزهای شاداب پلیتکنیک سپردند برای هشتسال در گذر روزهای سرد و یأسآلود. تحصن، ستارهدارشدن، اخراج و... ، اما خود میگویند با آمدن حسن روحانی، تردیدها به کنار رفت و امید جوانه زد دوباره. دانشکده پلیتکنیک تهران (دانشگاه امیرکبیر کنونی) یکی از پایگاههای مهم جنبش سیاسی منتهی به انقلاب بود که بهدلیل این فعالیت، دوبار تا مرز انحلال پیش رفت؛ امروز هم روزهای متفاوتی را میگذراند؛ اگرچه هنوز شادابی خرداد سال ٧٦ را به خود نمیبیند، ولی از یأس سالهای ٨٨ تا ٩٢ هم در آن خبری نیست؛ این را یکی از دانشجویان ترم آخر این دانشگاه میگوید و به یاد میآورد آذرماه سال ٨٥ را.
تخریب ساختمان انجمن اسلامی پس از سخنرانی احمدینژاد
٢١ آذرماه ١٣٨٥، چندروز پس از روز دانشجو را شاید بتوان یکی از سختترین مقاطع مدیریت «رهایی» در دانشگاه امیرکبیر خواند. علیرضا رهایی و سایر مسئولان و دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در این روز میزبان محمود احمدینژاد بودند؛ سخنرانیای که حواشی آن بر متنش غلبه کرد و تا حد زیادی برای مسئولان این دانشگاه چالشبرانگیز شد. دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در آن مقطع مدعی شدند که مسئولان دانشگاه امیرکبیر با دانشجویان منتقدی که در جلسه حاضر بودند و پلاکاردهایی را در دست داشتند برخورد کردهاند. پس از آن نیز تعطیلی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر با این مسئله گره خورد و دانشجویان این دانشگاه عنوان کردند، ساختمان انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر پس از سخنرانی محمود احمدینژاد تخریب شد.
اما در دولت اعتدال بود که امیرکبیر از ریاست هشتساله علیرضا رهایی، رها شد؛ کسی که منتقدانش میگویند در دوران ریاستش تعداد احکام انضباطی در دانشگاه امیرکبیر، بیشتر شد و حضور نیروهای خودسر در تجمعات دانشجویی یک اصل شد و غیبت آنها یک استثنا.
تا اینکه در ششم اردیبهشت سال ١٣٩٤ انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه امیرکبیر با صدور بیانیهای اعلام موجودیت کرد؛ در بیانیه اولیه این تشکل آمده است: «پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲ و شروع اثرگذاری نسیم اعتدال و تدبیر در جامعه، عقلانیت و امید بهتدریج بر گلستان مغموم ایرانزمین سایه انداخت و تغییر در دانشگاهها بهتدریج اکرام پایمالشده دانشجو را بازستانی کرد. اکنون بعد از گذر پلیتکنیک از سالیان سخت و دشوار، جرس شکستن دیوار تکصدایی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر از دل دانشجویان این دانشگاه برون آمد. تکیه بر استمرار فعالیت ناب دانشجویی، حقجویی و آرمانطلبی و استواری بر اصول استقلال و خیرخواهی دانشگاهی، دانشجویان این دانشگاه را بر آن داشت تا با ایجاد تشکل در سطح دانشگاه به اصول مبارک ازیادرفته جامعه دانشجویی اهتمام ورزند. «انجمن فرهنگ و سیاست» با اعتقاد بر درایت و روشنگری دانشجو و با نگرش تأثیرگذاری حداکثری جامعه دانشگاهی بر سطح اجتماع و با نیت رجعت به آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی، قانونمندی و گسترش فضای آزاد دانشجویی اقدام به اعلام موجودیت در سطح دانشگاه میکند».
مراسم شروع میشود در عصر روز بهاری؛ غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و رسول منتجبنیا، قائممقام حزب اعتمادملی، دو سخنران مراسم «پاستور، ساختمان جمهور» هستند؛ مراسمی که انجمن «فرهنگ و سیاست» دانشگاه امیرکبیر برگزارکننده اصلی آن است. قبل از شروع برنامه، امیرمسعود ناصری، دبیرکل انجمن فرهنگ و سیاست، از تغییراتی میگوید که با خرداد سال ٩٢ همراه بود و با امضای قرارداد برجام به اوج رسید. او از روزهای سختی میگوید که بر ایران گذشت و سپهر سیاسی ایران که سایه جنگ بر آن سنگینی میکرد. ناصری معتقد است: «انجمن فرهنگ و سیاست اگرچه منتقد دولت است، ولی با نقد دولت و شرکت در انتخابات و حمایت از حسن روحانی میخواهد به تحریم، دروغ و جنگ نه بگوید و به آزادی، حقوق شهروندی و نشاط دانشگاه و محیط دانشجویی بله گوید». در میانه سخنرانی ناصری بود که هیئت نظارت بر دانشگاه تماس میگیرد که باید یک عکس از سالن مولانا جمع شود و او ناراحت از این ناهماهنگی در لحظه آخر که بار دیگر در پایان مراسم بر او تکرار میشود؛ غلامحسین کرباسچی دیگر سخنران مراسم در لحظه آخر اعلام کرد که به مراسم نمیآید.
رسول منتجبنیا، تنها سخنران این مراسم است. او یکی از بزرگترین امتیازات انسان را انتخابگری میداند و میگوید: «انسان ممتاز به تصمیمگیری آگاهانه و گزینشکردن است. انتخابات بهعنوان گزینشی در سطح جامعه برای همه شهروندان در ارتباط با سرنوشت خود و سایر شهروندان است. انتخابات به معنای بیعت است؛ یا بیعتکردن یک نوع انتخابات است که یک حقیقت را نشان میدهد». منتجبنیا از آیتالله طالقانی در تفسیر «پرتوی از قرآن» یاد میکند: «آیتالله در موضوع «شاورهم فیالامر» بحث جالبی دارد: چون مملکت متعلق به مردم است و مردم باید در امور و سرنوشت خود دخالت کنند و آن را خود رقم زنند. در آنجا طالقانی از زبان قرآن، داستان جنگ احد را نقل میکند که پیامبر با مردم مشورت کرد. با اینکه در جنگ احد خسارت به او و یارانش وارد شد؛ ولی شادمان بود که این اقدام را با مشورت مردم انجام داده است. حتی اگر رأی و انتخاب مردم اشتباه باشد و خسارت داشته باشد بهمراتب بهتر از تصمیم مسئولان برای آنهاست».
میزان رأی مردم است
رسول منتجبنیا با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر تصریح کرد: «در جمهوری اسلامی هیچکسی از جانب خدا مأموریت ندارد. در جمهوری اسلامی تمام مسئولان مستقیم و غیرمستقیم از طرف مردم انتخاب میشوند. بالاترین مقام که رهبری است، از طرف خبرگانی که به وسیله مردم انتخاب شدهاند مشخص میشود چه رسد به ریاستجمهوری که مستقیم با رأی مردم انتخاب میشود».
دروغ ممنوع!
«نامزدها نباید دروغ بگویند و وعدههای پوچ به مردم بدهند». این گفته رسول منتجبنیا است. او میگوید: «نامزدها باید اخلاق را رعایت کنند و بدانند با تخریب و تهمت نمیتوان رأی آورد. چرا میگویید یکمیلیون به هر نفر میدهید؟ چرا قول پنجمیلیون اشتغال میدهید؟ این رفتارهای پوپولیستی دیگر نخنما شده است. چرا افرادی که آشنایی با اقتصاد ندارند و سمت اجرائی در کشور نداشتهاند قول بیپایه و اساس میدهند».
دستگاه نظارتی نظارت کند
«اگر دستگاههای نظارتی با اتفاقاتی که در مناظرههای ١٣٨٨ افتاد، برخورد میکرد قطعا این مشکلات پیش نمیآمد». این بخشی از گفته منتجبنیا است: «اگر کسانی که امروز تأیید صلاحیت نشدند آن روز هم تأیید نمیشدند کشور بیسروسامان نمیشد».
نوبت به پاسخ و پرسش دانشجویان میرسد؛ آنها از نحوه انتخابها و از موقعیت حسن روحانی در مقابل رقبا میپرسند و از فساد در شهرداری. او در پاسخ به سؤالی درباره اتهام غلامحسین کرباسچی در دوره شهرداری تهران پاسخ میدهد: «اتهام کرباسچی فقط چند سکه برای تشویق کارکنان بود. آن موقع اختلاسهای چندهزارمیلیاردی مد نبود، به گفته دوستان اصلاحطلب شورای شهر، تخلف در شهرداری تهران فراگیر شده است. برخورد با فساد باید قاطعانه و شجاعانه باشد». قائممقام حزب اعتماد ملی درباره تخلف در شهرداری تهران معتقد است: «باید یک روز به این موضوع خاتمه داده شود. از شهرداری احمدینژاد تا به امروز بحث تخلف در این مجموعه مطرح شده است؛ یکدهم برخوردی را که با آقای کرباسچی شد با شهردارهای بعدی انجام نشده، ما نمیگوییم ادعاها درست است، اما حداقل باید بررسی شود. متأسفانه طرح تحقیق و تفحص از شهرداری نیز در مجلس با تلاش جناح اصولگرا ناکام ماند».
او در پاسخ به محدودبودن اختیارات رئیسجمهوری و اینکه به گفته برخیها رئیسجمهور تدارکاتچی است میگوید: «اختیارات ریاستجمهوری مشخص است که در ساختار نظام جمهوری اسلامی تعریف شده است. در دورانی بعضیها ستادها و نهادهایی تشکیل دادند. ما راجع به این موضوع بعد از جنگ با امام صحبت کردیم و ایشان فرمودند تشکیل این ستادها در زمان جنگ طبیعی است؛ ولی در شرایط عادی لزومی ندارد».
منتجبنیا در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان مبنی بر جزئیات دیدار خود با مقام معظم رهبری چنین پاسخ داد: «بحثی بین دوستان به وجود آمد که باید فاصله را با حاکمیت کم کنیم. حرکاتی نیز انجام شد؛ طرح آشتی ملی و دیدار آقای جهانگیری با رهبر انقلاب نیز در همین راستا بود. دوستان هماهنگ کردند و من به اتفاق آقای رهامی با رهبری ملاقات کردیم. این دیدار در فضای خوبی انجام شد و ما نیز مسئله حصر را بیان کردیم و ایشان با روی گشاده با این موضوع برخورد کردند و امروز امیدواریهای زیادی برای حل این مسئله به وجود آمده است». او از چگونگی تبلیغ انتخاباتی میگوید و دروغ و وعدههای پوپولیستی که خلاف قانون اساسی جمهوری اسلامی و جرمی که واقع میشود.
چرایی حضور؟
اما رسول منتجبنیا درباره چرایی حضور در انتخابات چنین پاسخ میدهد: «حضور در انتخابات حق و وظیفه است؛ حق مسلم فرد شرکت در انتخابات است و هیچکس حق ندارد او را از آن ممنوع و یا مجبور به این کار کند؛ از طرفی وظیفه است. هرکس انقلاب و نظام را قبول دارد و یا کشور را دوست دارد نباید بگذارد دیگران به جای او تصمیم بگیرند. باید حق خود را استیفا کنیم. ما از نظر شرعی وظیفه دخالت در سرنوشت خود را داریم. لذا باید در هر دو انتخابات شرکت کنیم». او چنین ادامه میدهد: «وقتی مردم کاندیداهای اصولگرایان را میبینند، در صحنه حاضر خواهند شد و به روحانی رأی میدهند. صاحبان آرای خاموش هم از بین حسن روحانی و ابراهیم رئیسی، قطعا به روحانی رأی میدهند».
سخنان منتجبنیا که به پایان میرسد، کلیپی پخش میشود از دوران امیرکبیر تا فرمان مشروطیت در مرداد ١٢٨٥؛ از بهتوپبستهشدن مجلس به وسیله لیاخوف تا ملیشدن صنعت نفت و دولت دکتر محمد مصدق؛ از روزهای خرداد ١٣٧٦ تا دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد؛ از روزهایی که او خطاب به مخالفان خود میگوید: «شما دیگر کرک و پرتان ریخته است! آب بینیتان را هم نمیتوانید بالا بکشید!» تا فرارسیدن فصل اعتدال، در میان جملهای از امیرکبیر: «بگویید بدانم ایران به چه احتیاج دارد؟ و خود پاسخ میدهد به من!» سکانس آخر کلیپ نمایش این جمله بر روی صحنه است: «مصلحت نظام ما در آشتی ملی است».
http://www.sharghdaily.ir/News/120280
ش.د9600476