(روزنامه بهار ـ 1396/04/19 ـ شماره 225 ـ صفحه 2)
نکته اول آن که اگر بخواهیم مشی و نگاه رئیس جمهور روحانی را در همه این سالها بر اساس دوگانه «اصلاحطلب – اصولگرا» بسنجیم قطعا به این نتیجه خواهیم رسید که او همانقدر که اصولگرا نیست اصلاح طلب هم نیست! واقعیت دوم آن است که آن چه روحانی در انتخابات92 و بیش از آن در انتخابات اخیر به مردم وعده داده است جز با کابینهای با رنگ و بوی اصلاح طلبی محقق نخواهد شد. در ادامه به تاثیر این دواقعیت بر روی تصویر چهار سال پیش رو خواهیم پرداخت.
1ـ روحانی اصلاحطلب نیست
هنگامی که به عملکرد حسن روحانی در چهار دهه اخیر نگاهی میاندازیم به خوبی میتوان شاهد آن بود که کارنامه به جای مانده از رفتار و گفتارش از روحانی چهرهای نمیسازد که بتوان به سادگی او را ذیل جریان اصلاح طلبی کشور تقسیمبندی کرد. در چهار سال اخیر هم با دقت در برخی از مواضع و اظهارنظرهای رئیس جمهور میتوان به این نتیجه رسید که اصولا سبک و سیاق حسن روحانی با آن چه از یک رئیس جمهور اصلاح طلب انتظار میرود به کلی متفاوت است. آنچه در این میان جالب توجه است این نکته مهم است که نه روحانی داعیه اصلاح طلب بودن را دارد و نه حامیانش از او انتظار اقدامات و اظهاراتی دارند که صددرصد اصلاح طلبانه باشد. به نوعی میتوان گفت که دو طرف این بازی پذیرفتهاند که انتظاراتشان از همدیگر را باید تعدیل کنند. آن چه این قاعده را در هفتههای اخیر و به خصوص از روزهای پایانی تبلیغات انتخابات به نوعی بر هم زده و دچار چالش هایی کرده است تغییراتی در لحن و بیان روحانی است. رئیس جمهور در روزهای پایانی تبلیغات به گونهای رفتار کرده است که انتظارات سیاسی حامیانش به شدت و گاه به شکلی غیرمنطقی افزایش یافته است.
توان، سابقه و اختیارات روحانی در جایگاه رئیس جمهور نشان میدهد که او همانقدر که میتواند انتظارات حامیانش در دوحوزه اقتصاد و سیاست خارجی را حتی با وجود شرایطی بحرانی مانند آنچه در تابستان92 تحویل دولت شد پاسخ دهد امکان تحقق این حجم از انتظارات به وجود آمده در حوزههای سیاسی – اجتماعی را نخواهد داشت. از همین رو بهتر آن است که آقای رئیس جمهور و همراهانش تا جایی که میتوانند انتظارات سیاسی به وجود آمده در روزهای انتخابات را منطقی و تعدیل کنند تا «امید» که مهمترین سرمایه جریان میانه رو در سالهای اخیر بوده است رنگ نبازد.
2ـ اهداف و برنامههای اصلاحطلبانه
همانقدر که روحانی اصلاح طلب نیست، وعدهها و برنامه هایش کاملا اصلاح طلبانه است؛ در انتخابات 92 کمتر و در انتخابات 96 بسیار بیشتر. این موضوع دومین واقعیت مهم است. واقعیتی که رئیس جمهور و همراهانش که مشغول چینش کابینه هستند باید آن را از نظر دور ندارند. واقعیت آن است که تحقق وعدههای اصلاح طلبانه روحانیِ غیر اصلاحطلب علاوه بر توان و شایستگی افرادی منتخب برای سِمَتهای مختلف به باورمندی به اهداف جریان اصلاحات نیز نیاز دارد. به عبارت دیگر نمیتوان انتظار داشت که وزیری که باور به چنین برنامهها و اهدافی ندارد حتی با وجود توانایی بالا و شایستگی فراوان امکان محقق کردن آنها را داشته باشد.
برخی صحبتهای شنیده شده اخیر مبنی بر فشار جریانی در قدرت برای حضور برخی چهرههای اصولگرا در کابینه و همینطور انتظار غیر منطقی اقلیتی تندرو مبنی براینکه نباید افرادی به بهانه «فتنه» و دیگر بهانههای این چنینی در بین وزرا باشند این نگرانی را به وجود آورده است که شاهد تکرار تجربه تلخ انتخاب برخی وزرای ناهماهنگ در دولت اول روحانی باشیم. به نظر میرسد که این موضوع امری بدیهی است که نمیتوان انتظار داشت با کابینهای اصولگراپسند شاهد تحقق اهداف اصلاح طلبانه روحانی و همراهانش باشیم. تجربه چهار سال اول دولت اعتدال هم به خوبی این امر را نشان داده است که هر جا در دولت چهره هایی متعلق به جریان اصولگرا حضور داشتند و یا شاهد حضور اصلاح طلبان غیرباورمند به اهداف جریان اصلاح طلبی کشور بودهایم دولت در تحقق اهدافش عقب مانده است و شاهد عقبگرد و یا کاهش سرعت فعالیت دولت بوده ایم.
گفتنی است که در مواجهه با حسن روحانی و دولتش با دو واقعیت مشخص روبرو هستیم. حامیان روحانی میبایست واقعیت «اصلاح طلب نبودن روحانی» را باور کنند و رئیس جمهور هم باید این واقعیت را بپذیرد که «با کابینه اصولگراپسند نمیتوان به تحقق اهداف میانه روها امیدی داشت» . پذیرش واقعیت اول میتواند انتظارات حامیان دولت را تعدیل کند و قبول واقعیت دوم هم نگرانیها برای چنیش کابینه را کاهش خواهد داد.
http://baharnews.ir/news/133208
ش.د9601076