(روزنامه ايران - 1396/02/10 - شماره 6482 - صفحه 10)
یکی از رویدادهای بی سابقه در خلال مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال 92، طرح بحثهای جدی و داغ میان نامزدها بر سر پرونده هستهای و پرسش درباره چرایی و چگونگی ناکامی مذاکرات اتمی در دولت محمود احمدینژاد بود. موضوعی که به بحث جدی کاندیداها در برابر چشمان پرسشگر مردم منجر شد و حساسیت مردم را در قضاوت میان نامزدها برانگیخت. در این رقابتها سعید جلیلی به عنوان مذاکره کننده وقت ایران در گفتوگوهای هستهای، با سیل انتقاد دیگر نامزدها از جمله محمدرضا عارف، علی اکبر ولایتی، محمدباقر قالیباف و در رأس آنها حسن روحانی، روبه رو شد و در نهایت با پیروزی روحانی به پایان رسید و مردم با امید به گشایش در معیشت و زندگی سیاسیشان، سکان دولت را به جدیترین منتقد احمدینژاد سپردند؛ انتخابی که در بطن خود حاوی این پیام بود که اکثریت مردم با برنامهها و سیاستهای او از جمله درعرصه بینالملل و مذاکرات هستهای موافق هستند.
روحانی که پیش از روی کار آمدن، به واسطه حضور طولانی مدتش در شورای عالی امنیت ملی مدتها مسئولیت پرونده اتمی ایران را بهعهده داشت و با چم و خم مذاکرات آشنا بود، نخست پرونده هستهای را از شورای عالی امنیت ملی خارج کرد و به وزارت امور خارجهای سپرد که محمدجواد ظریف در قامت دیپلماتی نام آشنا سکانش را بهدست گرفته بود. او با چینش تیمی با تجربه و کارآمد و طراحی نقشه جدیدی از مطالبات و تعهدات ایران به اتاق مذاکره با کشورهای 1+5 پا گذاشت و در خلال بیش از دو سال مذاکره طاقتفرسا، شرایط را برای دستیابی به یک توافق پایدار مهیا کرد. برنامه جامع اقدام مشترک که در ادبیات سیاسی ایران به «برجام» شهرت یافت در نهایت با موافقت مقامهای بلندپایه نظام اجرا شد. دستیابی به «برجام» علاوه بر اینکه در روش گفتوگوهای بینالمللی یک الگوی ماندگار را ثبت کرد، از تغییراتی در نظام تصمیم گیری ایران و امریکا نیز خبر داد.
دو طرف با تعدیل خواستههای حداکثری خود یعنی رفع همه تحریمها ولو تحریمهای هستهای از سوی امریکا و کاستن از درجه غنیسازی اورانیوم در برنامههای هستهای ایران، به سطح میانهای دست یافتند که با اجرای تدریجی و متقابل آن، توافق برد- برد را معنا بخشیدند. این درحالی بود که با نهایی شدن برجام، ایران که پیش از آن با رأی شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت بند 41 فصل هفت منشور سازمان ملل قرار گرفته بود، برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت سازمان ملل، با قطعنامه همان شورا از دایره شمول این فصل خارج شد؛ تا جامعه جهانی بالاتفاق به لغو تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای یکجانبه امریکا و اتحادیه اروپا حکم دهد و ایران از آن پس به عنوان یک کشور هستهای اما متعهد به صلح جهانی بتواند در قالب معاهده منع تولید و گسترش تسلیحات هستهای برنامههای خود را پیش ببرد.
با وجود گشایشی که در نتیجه حل شدن چالش هستهای در زمینه مناسبات خارجی ایران و برداشته شدن تحریمها به دست آمد، برجام در صحنه سیاست داخلی ایران در معرض بحث و انتقاد جدی میان گروهها و جریانهای سیاسی مختلف کشور قرار گرفت. این در حالی است که مخالفان با وجود حمایت گسترده افکار عمومی، مسئولان ارشد نظام، مراجع عظام تقلید و مقامات عالیرتبه سیاسی کشور از رویکرد دیپلماسی دولت، کوشیدند با برجسته کردن امتیازات رد و بدل شده در متن توافق یا تنزل آن به یک توافق یک طرفه به نفع کشورهای طرف مذاکره با ایران، چشم خود را بر پیامدهای تأثیرگذار آن ببندند.
موضوعی که حالا باعث شده حساسیت مردم بعد از برآورده شدن وعده روحانی مبنی بر خروج ایران از دعوای هستهای با قدرتهای بزرگ جهان، نسبت به موضع نامزدهای حاضر در صحنه رقابت نسبت به«برجام» دو چندان شود. خاصه آنکه «برجام» از طرف برخی از نامزدهای حاضر در صحنه رقابت مورد نقد قرار گرفته و به یکی از اصلیترین موضوع های مورد بحث تبدیل شده است. امری که در فاصله سه هفته مانده به برگزاری انتخابات، بررسی مواضع برجامی چهرههای سیاسی حاضر در صحنه رقابت را ضروری میسازد.
رئیسی: همه دلواپس هستند
ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از اصلیترین نامزدهای جریان اصولگرایی و چهرهای که پیشتر و بیشتر در قامت یک «مقام قضایی» شناخته میشد و میشود، درعرصه اجرایی کشور حضور ویژهای نداشته است و شاید از همین روست که تاکنون درباره توافق هستهای به صراحت سخن نگفته است. برهمین اساس به نظر میرسد چهرهها و تیمی که او را درصحنه رقابت همراهی میکنند، میتواند تأثیر بسزایی در پیگیری رویکردش در عرصه سیاست خارجی داشته باشد. چنانکه نخستین نشانگان خط مشی فکریاش درعرصه سیاست خارجی آذرماه سال گذشته و در خلال دیدارش با مدیران دفاتر ستادی آستان قدس رضوی بروز یافت. جایی که رئیسی در واکنش به سر و صدای برخی از مخالفان توافق هستهای موسوم به «دلواپس» که میگفتند برجام هیچ دستاوردی برای ملت نداشته است، گفت: «رهبر معظم انقلاب سالهاست نسبت به مکر و حیله دشمنان تذکر و هشدار میدهند و امروز در عرصه عمل اثبات شده و اگر دیروز تنها عدهای دلواپس بودند، با اتفاقات اخیر دیگر همه دلواپس هستند.»
«دلواپسان» گروهی از فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس بودند که به دولت قبلی و طبیعتاً سیاستهایش علقه داشتند. واژهای که واضعش، آیتالله احمد علمالهدی امام جمعه مشهد است. به موازاتی که مذاکرات هستهای به نتیجه نزدیک میشد، «دلواپسان» مخالفتهای شدیداللحنی را علیه دولت مطرح کرده و از تریبون مجلس گرفته تا بلندگوی مسجد و دانشگاه برای حمله به دولت روحانی بهره میبردند. «دلواپسان» که گاه با تمسک جستن به تقطیع و تحریف، دیدگاههای تند خود را توجیه میکردند، تا جایی پیش رفتند که مقامهای بلندپایه دولت را متهم کردند که در نتیجه توافق هستهای راه امتیازگیری غرب را کوتاه و آسان کردهاند.
علاوه بر نمایندگان عضو حزب پایداری و نزدیکان فکری و سیاسی این طیف در مجلس برخی از اعضای تیم مذاکره کننده دولت سابق از جمله فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در کنار اعضای ستاد سعید جلیلی، شاکله این دسته از مخالفان را تشکیل میدادند. سعید جلیلی این روزها شانه به شانه ابراهیم رئیسی راه میرود و عکس یادگاری میگیرد. حضور پررنگ او در ستاد انتخاباتی رئیسی، این گمانه را به وجود آورده است که رئیسی با توجه به ناآشناییاش با موضوع برجام در عرصه رقابت و مناظرههای انتخاباتی، روی کمکهای جلیلی حساب ویژهای باز کرده است و احتمالاً سعید جلیلی یکی از گزینههایی باشد که در صورت پیروزی رئیسی، پاسبان «برجام» شود.
شاید بر همین اساس بود که حسن روحانی در سخنانی تأکید کرد کسانی که قصد کشتن نوزاد برجام را دارند، نمیتوانند سرپرستهای خوبی برای این معاهده باشند. جلیلی که در اثنای آواربرداری دولت روحانی از سیاستهای دولت احمدینژاد در پرونده هستهای سکوت کرده بود، کمی بعد از دستیابی ایران و کشورهای طرف مذاکره به توافق هستهای، از فرصت حضور در جلسات کمیسیون ویژه «برجام» استفاده و انتقادات پرشماری را متوجه متن «برجام» کرد. او با ادعای اینکه متن توافق، 100 حق مسلم ایران را نادیده گرفته است، دولت را به «وادادگی» در مقابل غرب برای حل و فصل مناقشه هستهای متهم کرد. جلیلی و حامیانش طی یک سال گذشته دولت را متهم کردهاند که ایران بدون هیچ مابهازایی به برجام تن داده است و این چنین بود که توپخانه تبلیغاتی آنها از روزنامهها گرفته تا آنتن تلویزیون، توافق هستهای را آماج حمله قرار داد.
حتی بعد از اجرای «برجام» در عرصه اقتصاد، تندباد مخالفت آنها با حضور سرمایه گذاران و هیأتهای خارجی هم فروکش نکرد. این در حالی بود که جلیلی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات در سال 92 در خلال مناظرات، از سوی اکثریت کاندیداهای حاضر از جمله علی اکبر ولایتی، حسن روحانی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و محمد غرضی که همگی به برداشته شدن فشار تحریمها اعتقاد داشتند، مسئول ناکامی در بحث مذاکرات هستهای و تقابل ایران با جهان خارج معرفی شد. امری که نشان از آن داشت که طرز فکر جلیلی در میان چهرهها و مقامات مختلف سیاسی از طیفهای اصلاح طلب گرفته تا میانه رو و اصولگرا چه درجه و جایگاهی داشت. البته انتقادات او همچنین از سوی شمار دیگری از چهرهها و صاحبنظران سیاسی بیپاسخ نماند.
کسانی که از او پرسیدند که اگر او تا این اندازه که خود میگوید موفق بوده است، چرا مذاکرات بیهیچ توافقی به پایان رسید و تنها 4 میلیون نفر به مشی او در نحوه پیگیری و حل پرونده هستهای رأی دادند؟ با این همه رئیسی ترجیح داده وی را همراه خود داشته باشد؛ جلیلی پس از دیدار با رئیسی عکسی از این دیدار بدون توضیح با هشتگ «حمایت از اصلح» در اینستاگرامش قرار داد که نشان میدهد به نوعی توافقهای لازم میان این دو چهره سیاسی صورت گرفته است. او همچنین در گفتوگو با ایسنا، بر این حمایتش تأکید کرد که «از جمع 6 نفره کاندیداهای ریاست جمهوری تنها آقای رئیسی را اصلح میدانم و طبیعی است که از ایشان حمایت میکنم.» با این حال چندی پیش نجابت، رئیس ستادهای مردمی رئیسی در یک نشست خبری گفت که با وجود انتقادات وارده به برجام، ما به آن پایبند خواهیم بود.
میرسلیم؛ نامزدی با مواضع حزبی
سیدمصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از جمله کاندیداهایی است که به نمایندگی از حزب مؤتلفه اسلامی وارد میدان رقابت شده است. مؤتلفهایها از آنجایی که اجرایی شدن برجام را نتیجه موافقت مقامهای ارشد نظام و نهادهای تصمیمگیر میدانند، با اصل دستیابی به آن مخالفتی نداشتهاند اما موضعگیریهای غیرمتعارفی در قبال آثار و خروجی توافق هستهای از خود نشان داده و این گونه القا کردند که توافق هستهای باید به سرعت به مشکلات کشور پایان دهد. میرسلیم با همین رویکرد ضمن حمایتش از روند دستیابی به برجام، اعتماد دولت یازدهم به طرفهای مذاکرهاش بویژه امریکا را «زیادهروی» دانست و گفت که «امید صرف داشتن به برجام برای حل و فصل همه مسائل کشور یک فرصتسوزی بزرگ است.»
اما او پس از ثبت نام در تبیین مواضعش اعلام کرد که «دولت روحانی همت خود را بر این گذاشت که در صحنه بینالمللی حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در زمینه دانش هستهای به اثبات برساند، فعالیت زیادی در این زمینه صورت گرفت و فکر میکنم آنچه به عنوان موفقیت باید تلقی کنیم، تثبیت حق ما در زمینه انرژی هستهای و مشخص شدن مظلومیت ما در جهان بود.»
قالیباف؛ موافق دیروز، منتقد امروز
محمدباقر قالیباف که برای سومین بار طی سه دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری پا به عرصه رقابت گذاشته است، موضعگیریهای ضد و نقیضی نسبت به «برجام» داشته است. او دیدگاهی را نمایندگی میکند که معتقد است عرصه تصمیمسازی در سیاست خارجی با تغییر دولتها دچار تفاوت ماهوی نمیشود، بلکه با بهبود و کارآمد ساختن تاکتیکها میتوان خواست ملی را پیش برد. با همین نگاه بود که او نخست به حمایت از برجام برخاست و آن را نتیجه موافقت نهادهای تصمیمگیر نظام دانست. 6 ماه بعد ازنهایی شدن توافق هستهای (بهمن ماه 94) در جمع فعالان سیاسی- اجتماعی با اشاره به اینکه توافق هستهای محصول تلاشهای شبانهروزی مسئولان دیپلماسی کشور و در چارچوب تصمیمات نظام بوده، تأکید کرد که این توافق باید با رعایت شروط 9 گانه رهبر معظم انقلاب به عنوان سند میثاق ملی در نظر گرفته شود.
او همچنین سال گذشته (مهرماه) در اجتماع بسیجیان شهرداری تهران برجام را یک موفقیت بزرگ خواند و آن را در شرایطی که امریکا و اسرائیل در پی مخالفت با ظرفیتهای هستهای بودند، یک دستاورد چشمگیر برای کشور دانست. این حمایتهای قالیباف به موازات پررنگ تر شدن احتمال حضورش در انتخابات ریاست جمهوری بتدریج رنگ باخت و در حالی که تلاش میکرد خود را در افکار عمومی چهرهای معتدل و تکنوکرات نشان دهد، با هدف تقویت برنامه انتخاباتیاش به انتقاد از «برجام» برخاست.
او آذرماه سال گذشته در موضعی کاملاً متفاوت، در جمع شماری از دانشآموختگان دانشگاه تهران زبان به نقد دولت باز کرد و گفت: «متأسفانه رویکرد مدیریتی دولت در دو سال گذشته شرایط را بهگونهای رقم زده که جامعه حس میکند انرژی مسئولان بهجای حل مشکلات آنها صرف مسألهسازیهایی میشود که هدف از آن وابسته کردن کشور به مذاکرات هستهای و گریزناپذیر نشان دادن توافق به هر قیمت است. گویی هدف دولت برای دستیابی به توافق، رفع تحریمها نیست بلکه جلب آرای سیاسی برای پیروزی در انتخابات آتی است... تردیدی در این نیست که قدرت دفاعی و اقتصادی کشور امکان چانهزنی و دستیابی به توافقی باعزت را افزایش میدهد؛ و امروز تأسفانگیز است که دولت با دست خود، خود را در میز مذاکرات خلعسلاح کرده است.»
وی درباره وضع معیشتی مردم هم گفت: «امروز نه چرخ هستهای چرخید نه چرخ زندگی و این از بابت خوشبینی به امریکاست، اینکه آب و نان و آلودگی هوا را به برجام گره بزنیم، نشان میدهد الفبای اداره کشور را بلد نیستیم.» قالیباف بعد از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری هنوز موضع روشنی درباره توافق هستهای و اینکه در صورت پیروزی چه برخوردی با آن خواهد داشت، نداشته است.
جهانگیری؛ مدافع برجام
مواضع سیاست خارجی اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری که نامش در شمار نامزدهای حاضر در صحنه انتخابات به ثبت رسیده است، در راستای حمایت از سیاست خارجی دولت یازدهم بوده است. او معتقد است که مهمترین اولویتهای سیاست خارجی ایران توسعه روابط با همسایگان و کشورهای مسلمان است و دولت با تحقق «برجام» تا حدود زیادی فضای کار با دنیا را ایجاد کرده است پس اینکه عدهای تلاش میکنند این کار بزرگ را کوچک جلوه دهند، در واقع خودشان را کوچک میکنند. جهانگیری در موارد متعدد و در مواجهه با مخالفان دولت، توافق هستهای را دستاوردی بزرگ و استثنایی برای کشور دانسته که تضعیف آن به بروز مشکلات گذشته ایران میانجامد.
هاشمیطبا؛ حامی توافق
نام مصطفی هاشمی طبا معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت هاشمی رفسنجانی و از چهرههای سیاسی منتسب به جریان اعتدال با کارنامهای از تجارب صنعتی و ورزشی در شمار حامیان توافق هستهای قرار میگیرد. او در اظهاراتی در خلال نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل که اواخر فروردین ماه گذشته برگزار شد، به دفاع از برجام برخاست و در عین حال که آن را رخدادی تأثیرگذار در ارتقای جایگاه بینالمللی ایران دانست تأکید کرد که با برجام تهدیدات خارجی علیه ایران برطرف نشده و اگر امریکا بخواهد به ایران حمله کند، به برجام کاری نخواهد داشت. موضعی که نشان میدهد بدون شک او در کشاکش بحثهای داغ انتخاباتی در طیف حمله کنندگان به برجام قرار نخواهد گرفت.
با وجود تفاوت دیدگاههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم، «برجام» اکنون یک معاهده حقوقی است که هم برای ایران و هم برای 1+5 لازم الاجراست. افول حملات دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید ایالات متحده امریکا به «برجام» به رغم تمام مخالفتهای علنی و تند و تیزش علیه این معاهده، حکایت از این دارد که وی نیز با وجود ناآشناییاش با اصول ابتدایی سیاستورزی، بخوبی آگاه است که پیشگام شدن در خروج از این توافق، کشورش را در موقعیت ناخوشایندی قرار خواهد داد. سرنوشتی که برای هر کدام از 7 طرف تفاهم، در صورت خلف وعده یکسان خواهد بود. حال چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری امریکا، نگاهها به انتخابات رئیس جمهوری ایران دوخته شده است. تحلیلگران بینالمللی پیشبینی میکنند «برجام» به فصل مهم و تأثیرگذاری در مناظرههای نامزدها بدل خواهد شد. بویژه در دورانی که دونالد ترامپ به همراه متحدان سنتی امریکا نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان بسیار آرزومندند ایران، نخستین کشوری باشد که توافق را بر هم بزند.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/181297
ش.د9600664