محمد گنجي/ با گذشت بيش از يک ماه از رقابتهاي انتخاباتي و برگزيده شدن مجدد آقاي روحاني، رئيسجمهور دولت يازدهم همچنان در فضاي پيش از انتخابات باقي مانده است. ادبيات ايشان در اين روزها آنچنان تند و حاشيهساز است که عنوان «اعتدال» تناسبي با رفتار ايشان و اطرافيانشان ندارد. مواضع عجيب و غريب رئيس قوه مجريه درباره نقش سپاه در فعاليتهاي سازندگي کشور، در حالي که دولت يازدهم با توجه به تحريمهاي همهجانبه غرب با همه وجود نيازمند ياري رساندن مجموعه توانمندي چون سپاه بود، حکايت از آن دارد که دولتمردان دولت دوازدهم تلاش دارند تا با حرکت در خط جنجال و تنش مسير خود را در اداره کشور دنبال کنند.
اينگونه برخورد را در سطحي ديگر در چگونگي رویارویی با مخالفان و منتقدان ميتوان مشاهده کرد. آخرين نمونه از اين دست اقدامات، واکنش حاميان و اطرافيان دولت به خواندن شعري انتقادي در مراسم روز عيد فطر بود که با واکنش تند و هجمه هماهنگ و همهجانبهاي مواجه شد که صحنهگردانان آن با همه توان به ميدان آمده بودند تا منتقدان را منفعل و از صحنه خارج کنند! بدترين توهينها و فحاشيها حاصل واکنش حاميان دولت اعتدال! و کساني است که سالها خود را پرچمدار شعار «زندهباد مخالف من» معرفي کردهاند! در اين بين برخي دولتمردان و نزديکان رئيسجمهور نيز آتش بيار معرکه شده و در مسير اين هجمهها با توئیتها و اعلام مواضع افراطی ميدان را بيش از پيش براي فحاشان و هتاکان باز کردند! ادبياتي که در اين چند روزه عليه يکي از مداحان انقلابي منتقد توليد شد، آنقدر توهينآميز و خارج از چارچوب اخلاق و انصاف است که امکان انتشار آن در رسانه عمومي وجود ندارد!
اين وضعيت در حالي است که حاميان اين جريان و مدعيان اصلاحات مدعي هستند که سالهاست از نبود آزادي و سيطره فضاي خفقان رنج ميبرند و خواهان آنند که فضا براي انتقاد و نقد حاکميت فراهم آيد! اما اين حرکت نشان داد که اين جريان اعتقادي به آزادي ندارد و تنها حقوق را براي خود ميخواهد، نه مخالفان!
نکته قابل ملاحظه ديگر آنکه در همين ايام انتخابات بالاترين توهينها به رقيب سياسي آقاي روحاني صورت گرفته است که مرور حوادث تلخ پیش از انتخابات 29 ارديبهشت ماه تنها گوشهاي از اين جريان مدعي است که سالهاست با زيادهخواهي و پايبند نبودن به هيچ يک از موازين عقلي، شرعي، قانوني و اخلاقي به دنبال پيشبرد منافع خود و فضاسازي عليه جريان انقلابي است.
اين جريان همان جرياني است که در طول هشت سال دولت گذشته بيشترين هتاکيها را عليه رئیسجمهور منتخب مردم داشته و بارها تصوير وي در دانشگاه به دست همين افراطيون به آتش کشيده شد و هزاران پيام و سياهه براي تمسخر وي انتشار یافت. ديگر مسئولان جمهوري اسلامي ایران نيز در طول سالهاي اخير از تيغ هتاکي و فحاشي اين جريان مصون نبودهاند و اين نشاندهنده آن است که مدتهاست لمپنها ميداندار جريان مدعي اصلاحطلبي شدهاند!
دولت مدعي اعتدال حتي نسبت به دولت اصلاحات نيز از بضاعت کمتري در رویارویی با مخالفان برخوردار است. اطرافيان کمحوصله و ناتوان رئيسجمهور که از فقدان وجاهت فرهنگي، طبع بلند و خوي آزادمنشي و مدارا رنج ميبرند، بيشتر چهرههاي امنيتي و شخصيتهاي تندخويي هستند که با مشاورههاي خود، رئيسجمهور را نيز به مسير تندخويي و برخوردهاي چکشي با منتقدان سوق ميدهند و اين در حالي است که برعکس انتظارات، آنجا که بايد شاهد برخوردهاي قاطع و مقتدرانه باشیم، متأسفانه چنين رفتارهايي از جانب دستاندرکاران دولتي صادر نميشود!
نمونه چنين برخوردهاي انفعالي را اين روزها که دولتمردان آمريکايي هر روز با بدعهديهايشان تمام توافقات بينالمللي را زير پا نهاده و دوباره تحريمهاي جديدي عليه کشور تصويب کردهاند، ميتوان به عینه مشاهده کرد. معلوم نيست چگونه مدعياني که يک شعر انتقادي را تاب نميآورند، در برابر عهدشکني و زيادهخواهي دشمنان اينگونه نرمخو و منفعل هستند؟!
به هر حال، دولت دوازدهم که با وعدههاي متعدد براي حل مشکلات کشور به ميدان آمده، بيش از هر موضوعی نيازمند آرامش و وفاق عمومي است؛ لذا بايد تلاش کند با صبوري و شنيدن سخن منتقدان، خطاهاي گذشته را اصلاح کرده و با ايجاد وحدت ملي در مسير سازندگي کشور حرکت کند. ماندن در موضع افراطیگری، به کارگيري ادبيات تند و تحريککننده، در تنگنا قرار دادن منتقدان و سرکوب صداي مخالف، نه تنها کمکي به دولت نخواهد کرد؛ بلکه حرکت در مسيري است که هر روز بايد شاهد ايجاد تنش و درگيري در کشور باشيم.