(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/04/20 ـ شماره 4938 ـ صفحه 6)
آنچه بیش از هر چیز باعث نگرانی میشود، اظهارات متناقض مسئولان بانک مرکزی است که به عنوان نهاد ناظر بر عملکرد بانکها شناخته میشود. بهعنوان نمونه چندی پیش عباس کمرهای مدیرکل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباری بانک مرکزی در مصاحبهای با خبرآنلاین اعلام کرده بود که: در حال حاضر برخی بانکها با مشکلاتی نظیر کمبود سرمایه، انباشت داراییهای غیرمولد و مطالبات غیرجاری بالاتر از استانداردهای بینالمللی مواجه هستند و در شرایطی قرار دارند که عملکرد آنها در دو سال اخیر با اندکی سود همراه بوده است اما بانک مرکزی بهعنوان نهاد ناظر بر عملکرد آنها نظارت داشته و ورشکستگی بانکها بهسادگی صورت نمیگیرد." از طرف دیگر ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی در مصاحبهای اعلام کرده بود: «بانکی که در حال ورشکستگی بوده ممکن است نرخ سود بالا بدهد تا بتواند شرایط را تغییر دهد. بانک مرکزی به تمام سپردهگذاران بانکها علامت میدهد. بارها در مصاحبههایم به مردم هشدار دادهام فکر نکنند تمام بانکهایی که از بانک مرکزی مجوز دارند در وضعیت یکسانی قرار دارند. در شرایط فعلی بانکهایی که نرخ سود بالا دارند ممکن است یکی از دلایلش این باشد که ریسک بالایی میدهند. متاسفانه مردم به هشدارها توجه نمیکنند، حتی شاهدیم به خاطر یک تا دو درصد سود بیشتر در موسسات غیرمجاز سرمایهگذاری میکنند و سرمایهشان را به خطر میاندازند».
این تفاوت و شاید تناقض، در اظهارات متخصصان و مسئولانی خارج از بانک مرکزی هم دیده میشود مسئولانی که هر کدام با توجه به تجربه و تخصص و یا دسترسی به گزارشها و اطلاعات، مسائلی را مطرح میکنند که از یک سو تقویت کننده شایعات مربوط به ورشکستگی بانکها و از سوی دیگر تکذیبکننده آن است.
چندی پیش علیشاهی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتگویی با تسنیم اعلام کرد: «بدهی چند ده هزار میلیاردی دولت به بانکها، بالا بودن میزان مطالبات مشکوک الوصول، مسئله داراییهای ثابت، مصادره اموال مشتریان و معضل داراییهای سمی از مهمترین مشکلات سیستم بانکی کشور است، که در صورت عدم رسیدگی به آنها در 10 ماه آینده احتمال بروز مشکلات دومینووار برای تعداد دیگری از بانکها قابل تصور است و نمیتوان ادغام بانکهای دولتی را در چنین شرایطی به عنوان راه حل مطرح کرد».
وضعیت مساعد نیست
اما حاتمییزد یکی از کارشناسان بانکی کشور با ورشکستگی بانکها مخالف است. وی میگوید: «اگر امروز شاهد یک بینظمی و آشفتگی در نظام پولی کشور هستیم، باید موسسان موسسات مالی و اعتباری که به یقین، پوچ و پوشالی هستند را مقصر بدانیم،
نه نظام بانکی را، این موسسات نوعی بازار سیاه در نظام پولی ایران بهراه انداخته و رقابتی ناعادلانه با بانکها ایجاد کردهاند». به اعتقاد وی «نظام بانکی در ایران، دچار اشکالات ساختاری است اما ورشکستگی نیست و مردم هنوز بانک را ایمنترین مکان برای داراییهای خود میدانند.» سوالی که در اینجا پیشمیآید این است که در نهایت باید به کدام نظر اعتماد کرد؟ آیا بانکها واقعا ورشکسته هستند یا تنها بحرانی زودگذر رخ داده است؟
بانگاهی به نتایج پژوهشهای داخلی و نیز اطلاعاتی که از اظهارنظرهای کارشناسان و مسئولان اقتصادی کشور به دست میآید میتوان تا حدودی دریافت که بانکهای کشور اصلا وضعیت مساعدی ندارند! به عنوان نمونه اعظم احمدیان دکترای اقتصاد و پژوهشگر پژوهشکده پولی و بانکی در مطالعهای با بررسی بانکهای خصوصی و دولتی کشور در بازه زمانی 1386-1393 دریافت که بانکهای تخصصی با بیشترین زمان بقا، دارای بقای 7 ساله و بانکهای خصوصی با 3.5 سال زمان بقا کمترین زمان بقا را دارند و متوسط بقاء بانکها در ایران 6.6 سال است و بعد از این مدت بانک در معرض خطر قرار میگیرد. از طرفی در این مطالعه مشخص شد که بررسی ساختار ترازنامه گروههای مختلف بانکی در دوره مورد بررسی بیانگر این است که در بانکهای خصوصی و خصوصی شده رشد دارایی موزون به ریسک بیشاز رشد سرمایه بانکها است. همچنین کفایت سرمایه این دو گروه بانکی، در دوره مورد بررسی کمتر از میزان استاندارد 8 درصد بوده است. پایین بودن کفایت سرمایه در بانکهای خصوصی و خصوصی شده از استاندارد، بیانگر این است که این گروه از بانکها، سرمایه و اندوخته کافی در برابر ایفای تعهدات خود ندارند. البته در سالهای اخیر به لطف رکود دربازار مسکن و کنترل شدید در بازارهای ارز و طلا، بانکها توانستهاند با ارائه نرخهای بالای سود تا حدودی به جذب سرمایه بپردازند و حتی پس از دستور بانک مرکزی به کاهش سودهای سپرده بلند مدت و کوتاهمدت باز با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری و درقالب طرحهای مختلف و جذاب و به نوعی دور زدن دستور بانک مرکزی همچنان سپرده گذاران را راضی نگه دارند. اما اینکه این وضعیت را تا کی میتوان ادامه داد، سوالی است بسیار مهم.
یک محک
در حقیقت زمانی که تصمیمی کلان در اقتصاد کشور اتخاذ شود را میتوان زمان مناسب برای محک قدرت بانکها در پاسخگویی به تعهدات خود دانست. شاید به همین دلیل است که سالها تکنرخی کردن ارز در کشور از زمانی به زمان دیگر موکول میشود. به هر حال ایده گرفتن یک تصمیم بزرگ در اقتصاد کشور شاید اینبار بانکها را به تعبیر نماینده مجلس دومینو وار واژگون سازد. هجوم بانکی شاید بلایی است که بیش از سایر متغیرها و عوامل موثر بر ورشکستگی بانکها در ایران اثر گذار باشد و در صورت رخداد آن نهتنها بانکها بلکه کل سیستم اقتصادی کشور را درگیر خود کند. هنگامی که هجوم بانکی اتفاق میافتد، سپردهگذاران برای برداشت سپردههای خود، بهطور گسترده به بانک مراجعه میکنند و برداشت ناگهانی سپرده، بانک را مجبور به کاهش دارایی نقد جهت پاسخگویی به برداشت سپرده میکند و در صورتی که بانک از دارایی نقد لازم و کافی برای پاسخگویی به نیاز مشتریان برخوردار نباشد باید بتواند داراییهای غیر نقد را به نقد تبدیل کند و درصورتیکه این داراییها در زمین و ملک سرمایهگذاری شده باشند نمیتوان انتظار نقد شدن آنها را در مدتی کوتاه داشت. اما این که چه عواملی در ایجاد هجوم بانکی نقش دارد را میتوان در نتایج مقالهای که توسط پژوهشگران پژوهشکده پولی و بانکی منتشر شده یافت. در این مقاله مشخص شده که مردان، افراد تحصیل کرده و میانسال بیش از سایرین سپردههای خود را از بانک خارج میکنند و از طرف دیگر متغیرهایی مانند نرخ ارز، نرخ بهره و قیمت سهام نیز بر احتمال رخداد هجوم بانکی اثرگذار هستند. با توجه به این نتایج و نیز وضعیت فعلی کشور درصورتیکه مدیران و سهامداران بانکها تغییری در وضعیت مدیریت داراییهای خود ندهند و از تجارب سایر موسسات درس نگیرند، سقوط آنها دور از انتظار نیست.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=77618
ش.د9601060