(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/04/25 ـ شماره 4364 ـ صفحه 2)
زیبا کلام درباره راه حلهای پیشنهادی خود پیرامون برون رفت از وضعیت فعلی گفت: راه حلهای کلان و برون رفت از وضعیت فلاکت بار اقتصاد، تغییر وزرا ویا جا به جایی افراد نیست. اینکه آقای سیف را از ریاست بانک مرکزی برداریم و فرد دیگری را بگذاریم و جای آقای نهاوندیان فرد دیگری را بیاوریم، ای کاش این مسأله حل میشد اما واقعیت این است که مشکلات اقتصادی ما بسیار عمیق است و فرقی ندارد که آقای سیف یا نهاوندیان سرکار است یا آقای نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه است یا اینکه درب سازمان برنامه و بودجه را مانند زمان آقای احمدی نژاد گل گرفتهاند؛ فرقی نمیکند که رییسجمهور آقای روحانی باشد یا احمدی نژاد؛ تفاوتی که به وجود میآید تفاوت بسیار ناچیز است. واقعیت این است که باید فکر اساسی و بنیادی برای اقتصاد فاسد و ناکارآمد ایران شود. او افزود: هر بخش از اقتصاد دولتی ایران را که روی آن دست میگذارید میبینید فرو میرود و پوسیده است و رد پای دولت، سازمانهای دولتی و نظامیرا شما در بسیاری از حوزههای اقتصادی کشور مشاهده میکنید. آن کسی که غایب است و شما نمیبینید بخش خصوصی است. در حالی که در ترکیه موتور تحول اقتصادی بخش خصوصی بود. در مالزی و اندونزی و چین و آرژانتین نیز بخش خصوصی بود که موتور جهش اقتصادی است و دولت فقط یک سری سرمایهگذاری زیربنایی کرده اما اقتصاد دست بخش خصوصی بوده است. در ایران ما اساسا بخش خصوصی که مستقل از حکومت باشد نداریم؛ آنچه که به نام بخش خصوصی وجود دارد، در حقیقت بخشهای بزرگ دولتی هستند که آمدند مثلا فلان صنعت را خریداری کردند و به تعبیر درست آقای روحانی اقتصاد ایران خصولتی است؛ هم دولتی است و هم خصوصی. اقتصاد ما مشخص نیست اقتصاد آزاد است یا اقتصاد دولتی است، هم آزاد است هم دولتی است هم آزاد نیست و هم دولتی نیست.
او درباره نقش دولت برای حل این مشکل گفت: این مسألهای نیست که شخص آقای روحانی یا دولت دوازدهم بتواند حل کند چون اراده و عزمیکه میخواهد مقاومتر، اساسیتر و بنیادیتر است. صادق زیبا کلام با اشاره به موضوع شعارزدگی افزود: با شعارهای قشنگ متأسفانه مشکلات اقتصادی حل نمیشود. شعارهای قشنگ در حوزه سیاسی و اجتماعی قشنگ است ولی هیچ کشوری با شعارهای قشنگ و زیبا، اقتصاد خود را نتوانسته بسازد. چین با شعارهای قشنگ و زیبا اقتصاد خود را نساخته است؛ آمریکا و آلمان نیز همین طور. بنابراین آقای روحانی به نظر من وظیفه دشواری دارد که این اراده را به وجود بیاورد. اقتصاد ما در یک باتلاق گیر کرده است، علیرغم اینکه نفت و گاز و معادن سرشار داریم ولی متأسفانه به واسطه اینکه ساختار اقتصادی فاسد است، آن جهشی که کشورهای دیگر کردند در ایران اتفاق نیافتاده و اینها به نظر من مسایل اساسی و مهمیهستند. در خصوص 7 میلیون بیکار چه باید کرد؟ اگر تغییر ویژهای در وضعیت اقتصادی رخ ندهد احتمال میرود ظرف 5 و 10 سال آینده 40 تا 45 درصد مردم به زیر خط فقر برسند. شکاف طبقاتی ظرف 4 دهه گذشته به مراتب بیشتر شده و فاصله بین کسانی که خیلی ثروتمند هستند و کسانی که خیلی فقیر هستندبیشتر شده است.
http://www.mardomsalari.net/4364/page/2/17530
ش.د9601108