علی قاسمی/ پس از پیروزی جریان اعتدالیـ اصلاحطلبی در دو انتخابات ریاستجمهوری و شورای شهر، آنچه با توجه به عملکرد همین جریان در دهه 70 پیشبینی میشد، این بود که سهمخواهی افراد و احزاب پراکنده خیلی سریع خود را نشان دهد و به نوعی پایان ماه عسل آنان فرارسد. با نگاه به تحولات یک ماه گذشته، پیشبینی به نوعی درست از آب درآمد و ماجرای انتخاب شهردار تهران و به توافق نرسیدن در تقسیم پستهای کلان شهرداری و سهمخواهی در کابینه دولت دوازدهم به خوبی حکایت از این معنا دارد. اگرچه سهمخواهیها و اختلافهای درونگروهی برای همه جریانها نکوهیده است و سبب میشود آنها را به انحطاط ببرد و پیش از انتخابات آنها را با شکست روبهرو کند. سخنان محمدرضا عارف در نشست هماندیشی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نشان میدهد، اختلافات بین جریانهای اعتدالی و اصلاحطلبی روزبهروز عمیقتر میشود و انتقادها از حالت در گوشی، استعاره و کنایه خارج شده و بیپروا و آشکارا بیان میشود. عارف در آن نشست گفته بود: «بعضیها پیروز میشوند یادشان میرود چه کسانی برایشان زحمت کشیدند و من این گله را دارم.» وی همین طور در ادامه تأکید کرده بود: «در انتخابات اردیبهشت هیچ شکی نیست که پیروزی روحانی مدیون اصلاحطلبان است. خواهش ما در آستانه تشکیل دولت دوازدهم همراهی و هماهنگی با فراکسیون امید است.» پس از انتقادات شدید رسانهای نسبت به سخنان عارف، لاجرم وی در توئیتر نوشت: «همراهی، هماهنگی و همدلی با جریان اصلاحات رمز موفقیت دولت دوازدهم است و گفتمان اصلاحات در این مسیر به دنبال سهمخواهی نیست» که بلافاصله حسامالدین آشنا در جواب توئیت عارف نوشت: «درست است که گفتمان از جنس سهمخواهی نیست؛ اما امان از سهمخواهیهای افراد به اسم جریان».
به نظر میرسد، فصل رقابتهای درونگروهی اصلاحطلبان آغاز شده است. آنها پس از حضور موفق در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ و ۹۶ و همچنین دو انتخابات مجلس دهم و شورای پنجم، دچار اختلاف اساسی شدهاند. همین اختلافات اساسی و بنیادی در سال 92 سبب شد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شکل بگیرد. اوج واگراییهای اینها در بستن فهرست شورای شهر بود که جنجالهای بسیاری را ایجاد کرد و انتقادها نسبت به هم عمیقتر و البته آشکارتر شد. محسن رهامی، نماینده سابق مجلس درباره شورای عالی اصلاحطلبان گفته است، روش آنها در فضای سیاسی امروز دیکتاتوری است. احمد حکیمیپور، دبیرکل حزب اراده ملت نیز معتقد است مأموریت شورای عالی به پایان رسیده است و دیگر وجود چنین شورایی لزومی ندارد. رسول منتجبنیا، قائممقام حزب اعتماد ملی نیز با لحنی تند میگوید: «قرار بر این نبود که شورایی به وجود بیاید و جایگزین احزاب شود. قرار نبود بالای سر احزاب، آقا بالاسر باشد و یک نهاد تصمیمگیرنده باشد و احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب از آنجا دستور و الهام بگیرند. من این را توهین به اصلاحات و اصلاحطلبان میدانم. این جریان را انحرافی در جریان سیاسی کشور میدانم و این را تحقیر و توهین به فرد فرد اصلاحطلبان میدانم.» نباید فراموش کنیم در دهه ۷۰ دولت، مجلس و شورای شهر در اختیار اصلاحطلبان بود و سهمخواهی اصلاحطلبان را شکست داد و مردم از جریان اصلاحات دلسرد شده و با حضور نیافتن در انتخابات زمینه پیروزی آبادگران را در انتخابات فراهم کردند؛ البته این روند تداومی با اظهارنظر شخصیتهای این جریان در حال نضج گرفتن است. عارف با گلایه از هجمههای صورت گرفته طی چند هفته اخیر به خودش و دیکتاتور خواندن شورای عالی سیاستگذاری گفت: «تا چندی پیش هجمه علیه فرد که مهم نبود اما حالا به جریان است، حتی برچسب دیکتاتوری زدند ما که گفتیم از نقد استقبال میکنیم، به دوستان هم گفتم در خانهام به روی شما باز است چرا در فضای مجازی گفتمان کنیم.» توصیهها و هشدارهای عارف به زبانی دیگر از سوی صادق زیباکلام هم تکرار شد، آنجا که گفت: «چندپاره شدن اصلاحطلبان سم است، رمز پیروزی ما در سالهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶، تشکیل ائتلاف بود. اگر ائتلافی عمل نکنیم و... در انتخابات مجلس در ۹۸ و ریاستجمهوری در ۱۴۰۰ شکست خواهیم خورد.»