پسر محمدرضا عارف، معاون اول دولت اصلاحات، همان فردی که در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم ناچار به کنارهگیری شد و امروز بر صندلی سبز بهارستان تکیه زده[...]
یادداشت: پسر
محمدرضا عارف، معاون اول دولت اصلاحات، همان فردی که در انتخابات
ریاستجمهوری یازدهم ناچار به کنارهگیری شد و امروز بر صندلی سبز بهارستان
تکیه زده، در مصاحبهای مدعی میشود اگر او امروز توانسته است با شرکتهای
بزرگ مخابراتی همکاری کند یا موجودی بانکیاش صدها برابر جوانانی است که
آقازاده نیستند و میان سیاسیون آشنایی ندارند، هیچ ربطی به آن ندارد که پسر
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم است؛ بلکه به ژن خوب او و به استعداد فراوانش
برمیگردد! ادعای مضحکی که به اندازه کافی در رسانهها به آن پرداخته شد و
در شبکههای اجتماعی به تهی و تو خالی بودن ادعای این فرد که حتی شهرتش را
نیز مدیون پدرش است و کمتر کسی حتی نام او را میداند و از وی به عنوان
«پسر عارف» یاد میکنند، اعتراض شد؛ اما شگفتانگیز اینجاست که اکنون پس از
گذشت چند روز از این ماجرا و اعتراضات مردم یک آقازاده دیگر که از قضا
فرزند یکی دیگر از وزرای دولت اصلاحات است، به اعتراضات مردم واکنش نشان
میدهد و با قرار دادن پستی در شبکههای اجتماعی معترضان به خود
برتریبینیِ پسر رئیس شورای عالی اصلاحطلبان را به گاو تشبیه میکند. پسر
موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات با اشاره به هشتکها و موجهای اعتراضی
در شبکههای اجتماعی، مینویسد: «کفتارها چند گاو وحشی را میترسانند و
ناگهان تمام گاوها شروع به دویدن میکنند؛ این در حالی است که اکثر آنها
اصلاً نمیدانند ماجرا از چه قرار است، نمیدانند از چه میگریزند و به
کدام هدف میدوند، فقط همراه بقیه میدوند... موجهای توئیتری که این روزها
شکل میگیرد عجیب آدم را به یاد این موضوع میاندازد!» عبارات عجیبی که
البته مشتی است از نمونه خروار رفتار و ذهنیت آقازادگان خودبرتربینی که از
رانتها و امتیازات ویژه برخوردارند، موضوعی که این سؤالها را به وجود
میآورد؛ از کی و کجا آقازادهها چنین زیادهخواه و طلبکار شدند؟ چه شد که
اینان برای خود ارج و قربی فراتر از مردم قائل هستند و به خود اجازه
میدهند چنین به مردم توهین کنند؟!