(روزنامه اطلاعات ـ 1396/04/18 ـ شماره 26762 ـ صفحه 12)
** يک نکته مهم در مورد يمن که بايد خوب آن را بشناسيم اين است که زيديها خودشان هستند. يعني ما باشيم، نباشيم، زيدي و زيديه خودش است. يعني ايدئولوژي مبارزه زيدي ربطي به ما ندارد. زيدي از سال 122 قمري که زيد قيام کرد، مبارزه کردند. اصلا اختلاف زيديه با شيعه اماميه اين است که شيعه اماميه معتقد به تقيه است و آنها معتقد به تقيه نيستند و مي گويند بايد مبارزه کرد. به محض اينکه يک عده از نظر خودشان کافي به دست آوردند بايد قيام کنند و حالا بعضي اوقات عجله هم کرده و شکست خورده اند. در طول 130 سال يعني از سال 11 تا 250 که حکومت زيدي در شمال ايران تشکيل شد، که در تاريخ ما به نام حکومت علوي است، مرتب زيديها قيام کردند و شکست خوردند به خاطر همين عجله اي که داشتند. يعني فکر مي کردند که عِده و عُده کافي است و تقيه هم قبول نداشتند و قيام کردند. لذا زيديه خودش است. البته بعد از انقلاب اسلامي در سال 1979ميلادي، روحيه پيدا کردند و همان موقع هم عربستان و کليه کشورهاي سلطنتي که از پيروزي انقلاب به وحشت افتاده بودند، دست به کار شدند و شيخ مقبل الوادعي را با پول فراوان و کمکهاي مالي فرستادند. در واقع پدر سلفي يمن همين شيخ مقبل الوادعي است که با کمک عربستان درست يکسال بعد از پيروزي انقلاب ما به يمن آمد و درست از همان موقع عربستان در يمن به شدت عليه ايران و شيعه تبليغ مي کرد.
* کمي به مسائل روز بپردازيم..... بعد از حضور ترامپ در منطقه و قرارداد سنگين تسليحاتي عربستان با آمريکا، به نظرتان عربستان با فضاي بازتري پيش مي رود و آمريکا را در کنار خود حس مي کند ؟ آيا مي توانند کار انصارالله را يکسره کنند و حمله گسترده اي داشته باشند؟
** شايد يک مقدار به خاطر همين کمکها و تسليحاتي که اميد دارند آمريکا به آنها بدهد، مثلا کارهايي صورت گيرد. الان دوسال و دو، سه ماه است که مرتب با پيشرفتهترين هواپيماها و تسليحات و با انبوهي از امکانات به يمن با مردمي فقير حمله مي کنند ولي کاري از پيش نبرده اند. الان هم اگر مي توانستند صنعا را بگيرند، مي آمدند و ميگرفتند. يکسال و اندي پيش بود که طرحي دادند و گفتند: مي خواهيم صنعا را بگيريم و از سه جبهه حمله مي کنيم. يک جبهه از تعز در جنوب به سمت صنعا و يک جبهه از مأرب از شرق صنعا و جبهه ديگر ازحديده در شمال غرب صنعا حمله ميکنيم و صنعا را ميگيريم. الان يکسال و اندي است که از تعز به جايي نرسيدهاند. يعني نيروي زميني طرفدارانهادي فقط با بمبارانهاي عربستان يک مقدار ميتوانند پيشرفت کنند و جلو بيايند. خودشان بدون حملات هوايي عربستان کاري از پيش نميبرند. از طرف مأرب تا 40 کيلومتري صنعا آمده اند و همانجا ماندهاند. يعني نميتوانند جلو بيايند براي اينکه منطقه کوهستاني است. چون بمباران هوايي بدون نيروي زميني کاري از پيش نمي برد و نيروي زميني هم نمي تواند جلو بيايد. انصارالله نيروي زميني آنها را که جلو بيايد، ميزند. حُدِيدِه را ميخواستند بگيرند، بمباران کردند و تمام جرثقيلهاي بندر حديده را نابود کردند ولي نتوانستند حديده را هم بگيرند. تنها کاري که توانستند بکنند اين است که با اين بمبارانها و محاصره زميني، دريايي و هوايي، گرسنگي و قحطي و بيماري وبا را براي يمن به ارمغان بياورند. يمن باتلاق است.
الان هم با اين تحول اخير که در يک ماه پيش اتفاق افتاد که استاندار برکنارشده عَدن به نام «عيدروس الزبيدي» جدايي جنوب از شمال يمن را اعلام کرد و تشکيل شوراي انتقالي داد، معادلات جديدي در صحنه سياسي يمن به وجود آمده است و مسائل يمن پيچيده تر شده است. گفته مي شود امارات در قضيه بحران جنوب يمن و اعلام جدايي عدن از شمال نقش برجسته اي دارد.
* مي توان گفت که منشاء تحولات جديد و اختلافات جديدي که در منطقه پيش آمده به همين مسائل بر ميگردد؟
** توجه کنيد اختلاف بين امارات و عربستان که از قبل هم بود، بيشتر شده است. اختلاف بين قطر و عربستان و امارات و بخصوص اختلاف بين قطر و امارات را به همين قضيه جنوب يمن مربوط مي دانند. در جنوب يمن در عدن، امارات فعال بود. اصلا اداره عدن را عربستان به امارات واگذار کرده بود. اماراتيها مي گويند که منصورهادي با اخوانيها کار مي کند. قبلا هم در دوره علي عبدالله صالح، با اخوانيها بود. امارات به شدت با اخوان مسئله دارد. گرچه عربستان يک مقدار با اخوانيها مشکل دارد منتها با اخوان يمن نوعي سازش دارد. به هر حال بيشتر به دنبال مصالحه است يعني اگر بتواند اخوان يمن را هم به کار مي گيرد. قبلا هم 30، 40 سال با اينها کار مي کرد. عربستان آن زمان که يمن مشکلي نداشت و علي عبدالله صالح بود، حزب تجمع يمني اخواني با عربستان کار مي کردند و مشکلي نداشتند ولي امارات به شدت با اخوان مشکل دارد.
قطر، اخواني است و از اخوانيها حمايت مي کند. يعني يکي از دلايل اين اختلاف اخيري که سر و صدا هم به پا کرده، همين بحث اخوان المسلمين و حماس است که قطر از اخوان و حماس حمايت مي کند و آنها و بخصوص امارات با اخوان مشکل دارند و اين قضيه جنوب يمن يعني اعلام استقلال از طرف يک جناحي از جنبش جنوب که اصطلاحا به آن حراک جنوبي مي گويند، تمامي معادلات سياسي را در منطقه بهم ريخته است. حتي يک تحليلگر کويتي نوشته بود که اگر قضيه جنوب عدن عملي شود، اصلا فاتحه ائتلاف عربي در يمن خوانده شده است.
* استاندار اين منطقه چرا اين موضوع را اعلام کرده است؟
** عيدروس الزبيدي با اماراتيها است. اصلا قضيه استقلال عدن را تماما به حساب امارات مـيگـذارنـد که آنها تحريک کردند. اصلا امارات چرا در عدن و جنوب يمن حضور دارد؟ امارات در جزيره سٌقطرا که يک جزيره گردشگري توريستي يمن در درياي سرخ است و جزيره استراتژيک ميون که در دهانه باب المندب قرار دارد حضور پررنگي دارد.
* به نظرتان از لحاظ سياسي اراده اي براي اينکه مسئله يمن در ميز مذاکره حل شود، وجود دارد؟
** بايد بشود. بالاخره بايد از طريق مذاکره و گفتگو حل شود. طرحي که خيلي وقت پيش در اوايل جنگ دکتر ظريف ارائه داد که حاوي 4 ماده بود مبناي آن طرح گفتگوي خود يمنيها بود. منتها در گفتگو اولا طرفين بايد همديگر را به رسميت بشناسند و بعد هم حاضر شوند، هر دو طرف امتياز دهند. يعني مذاکراتي که حدود يکسال و دو، سه ماه پيش به مدت سه ماه در کويت انجام شده و به شکست انجاميد، به گونه اي بود که طرف منصورهادي حاضر نبود انصارالله را به رسميت بشناسد. انصارالله الان صنعا را در دست دارد و دولت يمن در دستش است.
* از لحاظ ميداني زيديها چه شرايطي دارند؟
** مناطق شمال که الان دست زيديها و انصارالله است، مناطق پرجمعيت يمن است.
حضرموت شايد از لحاظ مساحت نصف يمن باشد ولي جمعيت و موقعيت مهمي ندارد. جمعيت يمن در شمال يمن است. 5 ميليون جنوب و 20 ميليون شمال و در واقع حضرموت صحرايي بين يمن و عربستان است که جمعيت خيلي کمي دارد.
* مذاکراتي که در اين باره صورت گرفته چرا به شکست انجاميد؟
** مذاکرات در کويت بين دو طرف يمني بود. ما معتقديم که مذاکرات بايد يمني- يمني باشد. خودِ انصارالله هم حاضر است منتها منصورهادي بر سه نکته تاکيد دارد و مي گويد که اين سه سند بايد مبناي کار ما باشد. يکي طرح شوراي همکاري خليج فارس است که 5 سال پيش باعث برکناري علي عبدالله صالح شد. يکي قطعنامه 2216 است و ديگري نتايج کنگره گفتگوهاي ملي است. مي گويند که اين سه سند بايد مبناي کار ما باشد. انصارالله اين را قبول ندارد. قطعنامه 2216 مي گويد که انصارالله بايد از صنعا و کليه شهرهاي يمن خارج شود. تمام تسليحاتي که از ارتش در دستش است را تحويل دهد. ولي انصارالله اينطور که خودشان گفته اند که حاضر است قدرت را با گروههاي مختلف در يمن تقسيم کند و تنها راه حل مشکل يمن هم همين است که قدرت تقسيم شود. يعني همه قدرتها، قبائل و احزاب که شامل انصارالله، حزب مؤتمر، حزب اصلاح و جنبش جنوب بايد يمن را به صورت مشترک اداره کنند. يعني قدرت بايد به صورت ائتلاف درآمده و يمن را اداره کند.
* آيا چشم اندازي مانند گفتگوي آستانه که براي سوريه شکل گرفته بود براي يمن هم وجود دارد؟
** دولت اوباما تلاشي در اين زمينه صورت داد. يعني دولت اوباما برخلاف اصرار منصورهادي براي سه سند و خصوصا قطعنامه 2216 اصرار داشتند که قطعنامه بسيار بدي عليه انصارالله تهيه شده است. دولت اوباما و جان کري وزير خارجه وقت در ماههاي آخر دولت اوباما تلاش کردند و حتي در امان با انصارالله ملاقات کردند؛ آنها اصراري بر قطعنامه 2216 نداشتند بلکه دنبال راه حل ميانه اي بودند که براي حل بحران يمن پيدا کنند و به روش سياسي بحران يمن را حل کنند ولي فرصت نشد. يعني خودهادي قبول نکرد که البته بعيد است خودش به تنهايي تصميم بگيرد حتما با پشتوانه عربستان اين پيشنهاد را رد کرد. حتي حاضر نشد اين طرح مکتوب شيخ اسماعيل ولد شيخ، نماينده ويژه سازمان ملل در امور يمن را به صورت رسمي بپذيرد .
* آيا طرح و نظر ايران هم همين است که بين گروههاي مختلف مصالحه و تقسيم قدرت شود؟
** دولت آقاي روحاني و وزارت خارجه يک طرف قضيه است و بالاخره جنبههاي مختلف هست. وزارت خارجه و دولت آقاي روحاني دنبال راه حل سياسي هستند.
* طرح آقاي ظريف چه بود؟
** اصل آن توقف جنگ و مذاکره يمني- يمني و اينکه گروههاي مختلف با هم ائتلاف کنند و يمن را اداره کنند.
* در حال حاضر چشم انداز روابط ايران و عربستان به کدام سمت مي رود؟
** در حال حاضر شرايط به بدترين شکل است. البته ما در داخل آمادگي داريم و آقاي روحاني بارها گفته و حتي کشورهايي براي ميانجي گري بين ما و عربستان آمدهاند و ما اعلام آمادگي کردهايم ولي خود عربستان به کشورهاي ميانجي جواب نداده است .
* طي 4 سال گذشته که آقاي روحاني بود مهمترين مسئله خارجي را موضوع هسته اي مي دانستند که تمام شد. ولي 4 سال آينده را بايد به حل کدام مسئله بينديشند؟
** بايد براي منطقه طرحهايي انديشيده شود. يعني مشکل ما با عربستان و کشورهاي حوزه خليج فارس که در اصل روابطمان را با عربستان حل کنيم.
* به نظرتان چه روشهايي وجود دارد؟ مثلا در مورد بحران قطر...
** بايد تلاش کرد ولي به نظرم اينها جزئي است. يعني استفاده از بحران اخير بين قطر و عربستان و امارات مسائل ديگري ست. بايد ديپلماسي مان فعال باشد. کويت هم بالاخره مي خواهد که به حل مشکلات ما و کشورهاي حوزه خليج فارس کمک کند. عمان که از اول يک حالت بينابين داشت و شايد بهتر از همه بود. البته ما خودمان هم با قطر مشکلاتي بر سر مواضع آنها در سوريه داشته ايم.
* سوريه نقطه اي است که تقابل منطقه را به وجود آورده است؟ اگر اين بحران حل شود مسائل بسياري قابل حل است؟
** بله، سوريه مهمترين بخش است. حالا يمن خيلي مسئله اي ندارد. يعني از لحاظ منافع ملي با ما فاصله دارد. بالاخره در سوريه درگير شديم و به اين سادگيها هم نميتوانيم خلاص شويم. اگر مسئله سوريه حل شود، يمن هم به دنبالش راحت تر حل مي شود. البته نبايد حل بحران يمن به حل بحران سوريه مرتبط شود. تلاش براي حل بحران يمن ميتواند به نحو مستقل پيگيري شود.
* چشم انداز مذاکرات آستانه را چطور مي بينيد؟
** خيلي پيچيده است. يعني بحران سوريه بسيار پيچيده شده است. همين که مي گويند مخالفين به ادلب بروند يعني ادلب يک محل تجمع براي کل مخالفين است که بالاي آن هم کردها هستند. سوريه عملا به سه، چهار بخش تجزيه شده است.
* فضاي حاکميت عربستان چگونه است؟ به نظرتان اين فضا با اين مدل که جلو مي رود مي تواند موفق باشد؟
** آنجا هم مشکلاتي دارد. بحث جانشيني ملک سلمان هست که مي خواهد حکومت را به پسر خودش منتقل کند و نه به محمد بن نايف و اين اجلاس اخير ترامپ با سران عربستان و شوراي همکاري خليج فارس و کشورهاي عربي و اسلامي و خلاصه پذيرايي گرمي که عربستان از ترامپ کرد، بخش ناگفته اش همين حمايت ترامپ از انتقال پادشاهي به محمد بن سلمان (وزير دفاع عربستان) است. حالا اينکه سرنوشت خود ترامپ چه شود و آيا تا آخر مي ماند يا نه، مسئله اي است که در آينده روشن خواهد شد.
ش.د9601331