تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹  ، 
کد خبر : ۳۰۳۶۳۱

فروپاشی خاورمیانه، نقشه آمریکا

(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/04/25 – شماره 10920 – صفحه 7)

تحلیل اوضاع خاورمیانه و پیشگویی درباره آن چه که رخ خواهد داد بسیار سخت شده است. سختی نه از آن رو که اهداف و رویکردها نامشخص است بلکه از این رو که آیا خاورمیانه دستخوش تغییرات در مرزهای جغرافیایی و حاکمیت‌های سیاسی جدید و قدیم خواهد شد یا نه؟

نظریه توطئه سال‌ها است که بر فضای سیاسی منطقه حاکم شده است، از همین رو بسیاری از تحلیل‌ها حتی از سوی بسیاری از کارشناسان بیشتر بر حس شخصی یا احساسات داخلی است تا تحلیل‌های عقلانی که باید متکی به اسناد،مدارک و اطلاعات قوی باشد.

از سال 1382 هم زمان با حمله آمریکا و انگلیس به عراق بارها و بارها از تجزیه خاورمیانه سخن گفته شده است. هر بار این یا آن نشریه و مجله آمریکایی، انگلیسی و یا اروپایی از نقشه جدید منطقه و مرزهای کشورهای جدید از نوع سایکس پیکو، اسناد و پیشگویی‌هایی را منتشر کرده‌اند. در همین نقطه و همین مرحله از تحلیل‌ها است که درستی یا نادرستی تحلیل‌ها بیرون می‌آید؛ چه آن که ممکن است انتشار اخبار و اطلاعاتی از این قبیل خود سناریو سازی برای قدرت‌های جنگ طلب و ارتش قدرت‌های جهانی در منطقه خاورمیانه باشد.

ما حتی اگر اطلاعات قوی و دست اولی از نقشه‌های آمریکا در خاورمیانه نداشته باشیم اما واضح است که آمریکایی‌ها عامل اصلی بروز نآرامی، جنگ و توسعه دایره هرج و مرج و جنگ‌های نیابتی و طایفی با رویکرد مذهبی در منطقه هستند. شاید ذکر داستان حمله به افغانستان در واکنش به حمله به برج‌های تجاری دوقلو در نیویورک و سپس حمله به عراق برای بسیاری تکراری باشد اما خالی از این حقیقت نیست که آمریکا به دنبال یک استراتژی بزرگتر، با هدف تثبیت اهداف نهایی و درصدد دست یافتن به یک سقف ثابت در منطقه خاورمیانه است. حالا باید دید این سقف ثابت مد نظر آمریکا در خاورمیانه چیست که همه کشورها را به جان هم انداخته و از آب گل آلود ماهی می‌گیرد؟

فراموش نکنیم آمریکایی‌ها برای تحصیل هدف نهایی خویش هزینه‌های انسانی و مالی سنگینی را در منطقه متحمل شده‌اند. ارتش آمریکا فقط در عراق بیش از پنج هزار تن از نیروهای نظامی‌اش را از دست داده و هزاران مجروح برجای گذارده و در کنار آن صدها هزار عراقی را کشته و مجروح کرده است. با این وجود آیا می‌توان پذیرفت با این همه قربانی، آمریکا آمده است تا با دست خالی منطقه را ترک کند؟

در کنار تغییر دولتهای آمریکا که بین دموکرات‌ها و جمهوریخواهان دست به دست می‌شود، این کشور از یک استراتژی ثابت در قبال برخورد بر تحولات منطقه پیروی می‌کند که دست به دست شدن دولت‌ها هرگز آن را تغییر نمی‌دهد. به همکاری دولت اوباما با پادشاهی سعودی در حمله به یمن نگاه کنید و آن را با منش رئیس جمهور پیشین آمریکا در خروج ارتش کشورش از عراق مقایسه کنید. از همین رو برخی تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌های قدیمی که دایر بر خروج آمریکا از خاورمیانه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ بود، بسیار ساده لوحانه بود. یا آن که برخی از کارشناسان سیاسی و نظامی قائل بوده و هستند که آمریکا در منطقه دچار سرگیجه شده و نمی‌داند چه می‌کند و چه می‌خواهد.

آمریکا با حمله به عراق در سال 1382 آمده بود تا با سیاست مهار دوگانه ایران و سوریه در منطقه باقی بماند و اگر ما امروز شاهدیم که ارتش دهها هزار نفری خود را از عراق فراخوانده و دیگر با نیروی زمینی به جنگ‌های منطقه‌ای وارد نمی‌شود معنایش آن نیست که خاورمیانه را رها کرده یا رها می‌کند. حالا اگر می‌خواهیم بدانیم آمریکا با هریک از کشورهای منطقه و حتی ایران چگونه رفتار می‌کند باید مجموعه کل حرکت‌های آمریکا در خاورمیانه را تحلیل کنیم. گارد هجومی دولت کنونی آمریکا علیه ایران در قالب نحوه تعامل این کشور با توافق هسته‌ای و اتخاذ تدابیر جدید مجازات و تحریم‌های اقتصادی علیه کشورمان بخشی از پازل سراسری آمریکا در قبال خاورمیانه است.

به عناوین مهمترین نزاع‌ها، درگیری‌ها، جنگ‌ها و اختلافات سیاسی در خارومیانه نگاه کنید:

1- جنگ سراسری در سوریه که از سال 1389 آغاز شده همچنان ادامه دارد و هیچ راه سیاسی برای پایان این بحران تاکنون مشاهده نمی‌شود.

2- داعش که در سال 1393 با اشغال بخش‌های اصلی استان‌های نینوا و الانبار در عراق و استان‌های دیرالزور و الرقه، در شهر موصل اعلام خلافت کرده بود همچنان در مرزهای غربی عراق و شرق سوریه با ارتش‌های این دو کشور و هم پیمانانش در حال جنگ است.

3- جنگ سعودی علیه یمن از فروردین 1394 آغاز و تا کنون ادامه دارد و هیچ نشانه‌ای از سیطره نظامی سعودی بر این کشور وجود نداشته لذا افقی برای پایان آن یا بروز یک راه حل سیاسی نیز وجود ندارد. جنگی که عملا باعث شد تا علاوه بر سرمایه کشورهای عربی خلیج فارس، نیروهای نظامی آن از کشورهایی همچون امارات نیز مشارکت کنند تا عملا پای کشورهای اصلی این شورا نیز به جنگ باز شود.

پاکستان که به عنوان یکی از کشورهای عضو ائتلاف سعودی علیه یمن است اکنون تحت فشار مضاعفی از سوی سعودی قرار دارد تا حل موضوع مجموعه‌های مسلح تکفیری ضد ایران را که هر از گاهی در مرزهای جنوب شرقی ایران عملیات نظامی انجام می‌دهند را مسکوت بگذارد. بسیاری بر این باورند که سعودی از همه توان خود استفاده می‌کند تا مدخلی جدید برای بروز منازعات امنیتی و نظامی بین پاکستان و ایران از طریق گروه‌های مسلح ضد ایران در این کشور ایجاد کند.

4- ترکیه که در ابتدای بحران سوریه دل به برنامه‌های سیاسی برای سقوط نظام سوریه بسته بود کم کم وارد جنگ سوریه شد. هم زمان با این اقدام به طور ناگهانی اتش بس بین دولت ترکیه و نیروهای نظامی اکراد نیز نقض و جنگ بین دو طرف مجددا آغاز می‌شود. در ادامه، دولت ترکیه با یک کودتای نظامی شکست خورده مواجه و حلقه‌های ارتباط خود برای عضویت در اتحادیه اروپا را پاره پاره می‌بیند و عملا در دو جبهه نظامی داخلی و سوریه وارد معرکه می‌شود و این نیز همچنان ادامه دارد.

5- صدای پای آمریکا برای استقرار در عراق به گوش می‌رسد. اولین نشانه‌های آن کمک‌های تسلیحاتی به اقلیم کردستان عراق است و هم زمان با آن کردهای سوریه را تحت عنوان هم پیمان در شمال سوریه مجهز به تسلیحات جدید کرده و پایگاهی تازه برای خود در این منطقه ایجاد می‌کند، در حالی که از داخل خاک اردن مجموعه‌های مسلح تحت عنوان ارتش آزاد جدید سوریه را سازماندهی و در جنوب سوریه و نزدیکی مرز اردن مستقر می‌شود. این در حالی است که اگر اقلیم کردستان عراق همه پرسی جدایی از عراق را اجرایی کند آنگاه آمریکا میدان عمل جدیدی در منطقه خاورمیانه پیدا می‌کند و بحران‌هایی بزرگتر در منطقه به خصوص با ترکیه کلید خورده و انعکاس آن همه کشورهای حاشیه اقلیم کردستان عراق را در بر می‌گیرد.

6- با سقوط موصل در سال 1393 دولت عراق از ایران برای رویارویی با داعش کمک می‌خواهد. سقوط موصل در آن زمان نتیجه هم پیمانی و همکاری ترکیه و سعودی با داعش بود که تحت لوای حمایت از اهل سنت عراق صورت می‌گرفت و نیروهای سابق ارتش بعث عراق به خدمت گرفته می‌شوند. داعش خود را به سرعت به منطقه جنوب کرکوک و جنوب اقلیم کردستان در مرزهای غربی ایران می‌رساند از همین رو روشن بود که در امتداد سقوط موصل، سقوط بغداد هدف گرفته شده و نیروهای داعش در صدد بودند تا خود را به مرزهای ایران برسانند لذا کشورمان در اقدامی در چهارچوب حفظ امنیت ملی ایران و همکاری برادرانه با دولت عراق، به سرعت وارد مبارزه با داعش شد. سقوط موصل در برابر دیدگان آمریکا با اعزام نیروهای رزمی داعش از سوریه به عراق محقق شد و روشن بود که آمریکا درصدد است تا ایران را درگیر کند و اگر اقدام سریع جمهوری اسلامی ایران نبود چه بسا بسیاری از روستاها و شهرهای مرزی ایران زیر آتش داعش و دیگر نیروهای تکفیری حاضر در عراق قرار می‌گرفت.

7- نیروهای تکفیری داعش و جبهه النصره در آغاز بحران سوریه در شرق سوریه پیشروی‌های قابل توجهی انجام داده بودند و درصدد بودند تا با استفاده از نیروهای هم پیمان در خاک لبنان خود را به سرعت به شمال لبنان رسانده و طرابلس را تسخیر و مرکز جدیدی برای خلافت اعلام و راه به دریای مدیترانه باز کنند و از همین نقطه به سوی شهرهای ساحلی سوریه حرکت کنند. از همین نقطه بود که نیروهای مقاومت اسلامی لبنان عملیات بزرگ خویش برای پاکسازی شرق سوریه در مرزهای مشترک با لبنان را آغاز و از همین زمان بود که به شکلی وسیع و همه جانبه نیروهای مقاومت اسلامی لبنان در نبردهای سوریه به عنوان هم پیمان با ارتش سوریه مشارکت کردند.

8- اردن با آن که در جنگ سوریه حضور مستقیمی ندارد اما بسیاری از نیروهای هم پیمان آمریکا در این کشور حضور داشته و با کمک انگلیس آموزش دیده‌اند و اکنون در منطقه التنف و دیگر نقاط جنوبی سوریه در نزدیکی مرز با سوریه استقرار دارند.

9- در گیرودار جنگ‌های عراق و سوریه، لیبی در شمال آفریقا نیز همچنان شاهد نبردهای سنگینی بین طرفهای متخاصم است که بخشی از آن وابسته به داعش هستند. سایه سنگین این نبردها از شرق بر مصر و از غرب بر الجزایر نیز تاثیر گذارده است، این در حالی است که دولت و ارتش مصر نیز در صحرای سینا در نبردی سراسری با مجموعه‌های مسلح هم پیمان با داعش است و شهرهای مهم مصر هر از چند گاهی شاهد عملیات تروریستی این مجموعه‌های مسلح است.

10- اختلافات سعودی و امارات با قطر پس از دیدار ترامپ از ریاض به اوج خود رسید و با انضمام مصر و بحرین، ائتلاف چهار جانبه عربی به شکل مشترک علیه قطر وارد درگیری سیاسی و اقتصادی گسترده شدند و عملا این کشور عربی را با قطع تنها راه ارتباطی زمینی و محاصره دریایی و هوایی از طریق مرزهای مشترک محاصره کردند. دولت آمریکا و مواضع شخصی ترامپ خود یکی از دلایل اصلی گسترش مخاصمه سیاسی این کشورها با قطر شد و حالا آمریکا تلاش دارد تا بحران خود ساخته‌اش را کنترل و اداره کند! بیم آن می‌رفت این نزاع‌های سیاسی به دخالت مستقیم نظامی در قطر هم بینجامد که دولت قطر با اجرای مفاد توافقنامه نظامی – امنیتی با ترکیه، تلاش کرد تا علاج واقعه را قبل از وقوع بگیرد، موضوعی که پس از استقرار 3 هزار تن از نیروهای نظامی ترکیه در قطر منجر به اختلافات سیاسی بین ترکیه و سعودی از یک طرف و تعمیق اختلافات بین ترکیه با مصر از سوی دیگر شد.

همه عناوین فوق‌الذکر نشان می‌دهد که هرج و مرج و ایجاد درگیری و گسترش جنگ در منطقه خاورمیانه در دستور کار دولت آمریکا قرار دارد. به همین دلیل است که گفته می‌شود طرح‌های جدید ضد ایرانی دولت و جمهوریخواهان آمریکا را باید در همه مواضع آمریکایی در خاورمیانه تجزیه و تحلیل کرد. تحولات منطقه خاورمیانه باعث شده است تا روح همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی کشورهای منطقه برای حل بحران‌های موجود کاملا از بین برود به گونه‌ای که هر از چند گاهی از این جا و آن جا اطلاعات و تحلیل‌هایی درز می‌کند که آمریکا در نهایت به دنبال تجزیه منطقه خاورمیانه است، تا ضمن حفظ مصالح اقتصادی و نظامی خود امنیت اسرائیل را به شکل کامل تامین کند.

خطرناکترین تحلیل‌ها آخرین بار در اواخر سال 1392 توسط نیویورک تایمز منتشر شد که در آن مدعی شد پنج کشور عربی به چهارده دولت کوچکتر تقسیم می‌شوند. بر اساس این ادعا دو استان نینوا و الانبار در عراق به انضمام استان‌های دیرالزور و الرقه در سوریه یک کشور تحت عنوان "سنیستان" تشکیل می‌دهند و اقلیم کردستان عراق به انضمام بخش‌های از مناطق کردنشین در سوریه "کشور کردستان" را شکل داده و با تقسیم بخش‌هایی از سعودی و انضمام بخش‌هایی از یمن به آن، کشور جدیدی در این منطقه تشکیل می‌شود. برهمین اساس جنوب عراق با اکثریت شیعه نشین به عنوان یک کشور جدید به وجود می‌آید و در همین زمان لیبی نیز به سه کشور کوچکتر تقسیم خواهد شد و بخش‌های باقی مانده از سوریه نیز به مناطق دروزی‌نشین و علوی نشین تقسیم می‌شوند.

فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی سابق و ولادت دوباره دولت‌های آسیای میانه و کشورهای استقلال یافته از شوروی و شکل گیری دولت‌های کوچکتر در اروپا بعد از جنگ‌های بالکان، شاید آمریکا را بیش از پیش به تکرار چنین تجربه‌ای در خاورمیانه امیدوارتر کرده باشد.

از زمانی که این گمانه زنی تحت عنوان اخبار درز کرده از موسسات امنیتی و نظامی آمریکایی در نیویورک تایمز منتشر شد همچنان احتمال تجزیه خاورمیانه در صدر تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌ها وجود دارد.

ما نمی‌خواهیم ادعایی بر درستی این پیش‌گویی‌ها داشته باشیم اما همه می‌دانیم اندیشه تقسیم خاورمیانه و تشکیل کشورهایی کوچکتر همچون کردستان، سال‌های سال است که در موسسات مطالعاتی غربی و آمریکایی مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گیرد و برخی اوقات تا حد تنها راه حل خاورمیانه هم مطرح می‌شود و در سال‌های اخیر نیز با اوج گیری درگیری‌ها در عراق و سوریه این ارزیابی‌ها شدت گرفته است.

اما آن چه مسلم است این است که آمریکایی‌ها با رویدادها، حوادث و جنگ‌هایی که در خاورمیانه ایجاد کرده‌اند و آن را با دمیدن در آتش کینه‌های قومی و مذهبی شدت بخشیده‌اند و جنگ‌های نیابتی را در قالب تولد گروه‌های تکفیری همچون داعش توسعه داده‌اند همچنان در حال تکمیل پازل‌های تدوین ساختار جدید در منطقه حرکت می‌کنند که کارشناسان عنوان آن را تغییر مرزهای قرارداد سایکس پیکو تعبیر کرده‌اند.

در سایه این تحولات، روح و سیاست همکاری‌های منطقه‌ای بین کشورهای حوزه خاورمیانه از بین رفته است و هر از چند گاهی شاهد تولد ائتلاف‌های سیاسی و نظامی‌ای هستیم که در تقابل با طرف‌های دیگر در منطقه شکل می‌گیرد. همین فضای خطرناک بروز و شکل گیری راه حل سیاسی برای بحرانهای نظامی در سوریه، عراق، لیبی و یمن را کور و مسدود کرده است و به جای آن هر لحظه بر گسترش درگیری‌های نظامی افزوده می‌شود و عداوت‌های طایفه‌ای و مذهبی جای خود را به هرگونه زندگی مسالمت آمیز می‌دهد. راه برون رفت از این بحران بزرگ تدوین برنامه‌های جدید همکاری بین کشورهای مهم و تاثیر گذار منطقه است تا از میزان نفوذ آمریکا در تخریب روابط بین ملت‌ها و دولت‌ها جلوگیری شود.

خبرنگار ایسنا: علی منتظری

http://jomhourieslami.net/?newsid=140936

ش.د9601429

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات