سیاسی >>  تاریخ معاصر >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۰۳۸۶۴
دکتر حقانی در گفتگو با بصیرت

ترفندهای دشمن در کودتای 28 مرداد، ترویج نا امیدی، بی اعتمادی به مسئولین و نفوذ بود

یکی از ترفندهای دشمن این است که مردم را از آینده ناامید کنند. وقتی جامعه‌ای نسبت به آینده ناامید شود، هر اتفاقی ممکن است از آن به بعد رخ دهد. از دیگر روشهای غربی‌ها علیه نظام این است که مردم را نسبت به مسئولین و مدیران اصلی نظام بی اعتماد کنند .همچنین باید نسبت به مسئله نفوذ حساس بود و آگاهی بخشی در جامعه نسبت به این موضوع صورت گیرد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
ترفندهای دشمن در کودتای 28 مرداد: ناامیدی، بی اعتمادی به مسئولین و نفوذ28 مرداد سال 1332 یادآور کودتای انگلیسی- امریکایی بر علیه دولتی ملی است که با گذشت بیش از نیم قرن، هنوز بخش‌های زیادی از آن مبهم باقی مانده است. 25 خرداد امسال با انتشار اسناد 1007 صفحه‌ای از اسناد مربوط به روابط ایران و امریکا در دهه 1950 از سوی وزارت امور خارجه آمریکا، گوشه‌ای از اتفاقات پیش و پس از کودتا مشخص شد و در هفدهم مرداد ماه نیز مؤسسه غیر انتفاعی "آرشیو امنیت ملی امریکا" با انتشار دو سند دیگر از کودتای 28 مرداد نقش انگلیس در این حادثه را روشن‌تر کرد. بررسی اهمیت و سطح اطلاعاتی این اسناد در کنار حواشی مطرح در شبکه‌های اجتماعی از جمله ادعای نقش آیت الله کاشانی در کودتای 28 مرداد ما را بر آن داشت تا در محضر استاد موسی فقیه حقانی، پژوهشگر برجسته تاریخ معاصر و رئیس مؤسسه تاریخ معاصر ایران به بررسی کارشناسی این موضوعات و زوایای پیدا و پنهان این حادثه تاریخی بپردازیم. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

لطفاً بفرمایید هدف امریکایی‌ها از انتشار اسناد کودتای 28 مرداد در مقطع فعلی چیست؟
آمریکایی‌ها با انتشار این گزارش‌ها، در ابتدا به دنبال این هستند که خود را از زیر بار فشار افکار عمومی نجات دهند. لذا این گزارش‌ها قرار بود مدت‌ها قبل منتشر شود. بنا به گفته جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، انگلیسی‌ها از امریکا خواسته بودند که این گزارش‌ها منتشر نشود. چون با این کار اولاً اسامی افراد دخیل در کودتا مشخص می‌ شد.(یعنی در حال حاضر نیز برخی از این افراد با انگلیس همکاری می‌کنند که ممکن است با انتشار اسامی آنها، همکاری‌ ها قطع گردد.) و ثانیاً ممکن بود بررسی‌هایی از سوی محققان بر روی اسناد و گزارش‌ها صورت گیرد و از این طریق بسیاری از روش‌های عملیاتی انگلیسی‌ها علیه ایران آشکار شود. البته آمریکائی ها خود نیز ملاحظاتی داشتند لذا انتشار اسناد را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران موکول کردند.
به همین دلایل شاهدیم که کتاب منتشر شده حاوی گزارش‌هایی سانسور شده است و بیش از 800 مورد سانسور در 1007 صفحه این کتاب توسط سازمان سیا اتفاق افتاده است. یعنی تقریباً در هر صفحه‌ای یک سانسور آشکار وجود دارد. این سانسورها شامل ‌اسامی افراد، جریانات و روش‌هایی که در کودتا به کار برده‌اند، می‌شود. همچنین باید اشاره کرد که این گزارش ها از سوی سازمان سیا منتشر نشده است، بلکه از سوی برخی از اعضای سفارت نوشته شده و مشخص است که در برخی از گزارش‌ها، افراد نویسنده تخصص‌های لازم را نداشته‌اند. زیرا برخی از گزارش‌ها قوی نوشته نشده است. در یکی از این گزارش‌ها آمده است که، پیشنهاد شد تا به آیت‌الله‌ بروجردی نزدیک شویم و از ایشان برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کنیم. در ادامه اگر امکان داشت، پستی را برای او در نظر بگیریم. این سطح از گزارش و نگارش،‌ نشان می‌دهد که نگارنده اصلاً به اوضاع جامعه آن روز آشنا نبوده و نمی‌داند که شخصیت آیت الله العظمی بروجردی فراتر از پست و مقام‌های دولتی است.
 لذا در این شرایط و با این روش انتشار، نه تنها این اسناد کمک چندانی به روشن شدن زوایای کودتا نمی‌کند بلکه امریکایی‌ها با انتشار آن اهداف بزرگ‌تری را دنبال می‌کنند. در جنگ نرمی که غربی‌ها از سال های گذشته علیه ایران آغاز کرده‌اند، انتشار این اسناد و و زمینه‌سازی‌هایی مانند دامن زدن به ادعای دست داشتن آیت الله کاشانی در کودتا توسط برخی شبکه‌های اجتماعی مشخص، نشان می‌دهد که آن‌ها به دنبال بی اعتماد سازی جامعه ایران نسبت به نیروهای انقلابی، مذهبی و رهبران دینی هستند. بالاخره آیت الله کاشانی به عنوان رهبر دینی و سیاسی ایران در آن مقطع شناخته می‌شود،‌ اگر این فرد، با آن سابقه ضد استعماری که دارد بی اعتبار شود،‌ می‌تواند تبعات تاریخی این مسئله دامن خیلی دیگر از چهره‌ها و شخصیت‌های جامعه را دراذهان بخشی ازجامعه بگیرد و نوعی بی اعتمادی در جامعه نسبت به مسئولین و سران ایجاد کند.  

بر اساس اسناد منتشر شده، آیت الله کاشانی چه نقشی در ماجرای کودتا داشت؟
نقش آیت الله کاشانی در این اسناد ثابت  نمی‌شود. زیرا این اسناد یک سری گزارشات غیر قابل استناد و سلیقه‌ای است. در بخشی از این اسناد آمده است که برای اختلاف انداختن بین کاشانی و مصدق،برنقاط اختلاف آنهاتاکید کنیم این مسئله چگونه ثابت می کندایشان درکودتا دست داشتند. همین امردرباره دکترمصدق هم می تواندصدق کند.یعنی اگربراختلاف ایشان باآیت الله کاشانی تاکیدشود بیانگر دخالت او درکودتا است؟  در ادامه گزارش آمده است، ما نمی‌توانیم آیت الله کاشانی را بخریم و او اهل این حرف‌ها نیست. لذا باید او را ترور شخصیت کنیم. درهمین راستا کاریکاتورهای زشت از وی کشیدند و او را حتی منتصب به انگلیس کردند. امریکا به عوامل خود در حزب ایران دستور داد که به کاشانی حمله کنند. این حمله‌ها از سوی عوامل این حزب در شب‌های محرم به منزل آیت الله کاشانی انجام شد.آیا این زمینه سازی برای کودتانیست؟ از فروردین 1332 همه در ایران می‌دانستند که وقوع کودتا محتمل است اما سؤال اصلی اینجاست که چرا دکتر مصدق که رسانه و قوای نظامی وانتظامی دستش بود و با همه قدرتی که داشت، هیچ اقدامی برای جلوگیری از کودتا نکرد؟ با همه این اوضاع، آیت الله کاشانی در نامه 27 مرداد خود خطاب به دکتر مصدق می‌نویسد، علی‌رغم همه جفاهایی که به من روا داشتید، باز هم من حاضرم با همکاری با شما جلوی این کودتا را بگیریم. این نامه تاریخی نشان می‌دهد که آیت الله کاشانی در کودتا دخالتی نداشته است.
بر خلاف همه نکاتی که در بالا آمد، اگر فرض بر این بگذاریم که آیت الله کاشانی در کودتا نقش داشته است، باید سهمی از کودتا به او تعلق می‌گرفت. اما آیا آیت الله کاشانی سهمی از کودتا برد؟ آیت الله کاشانی بعد از کودتا بلافاصله تحت نظر قرار گرفت و بیش از زمان قبل از کودتا منزوی گردید. ایشان در ماجرای تجدید رابطه با انگلیس مواضع سختی از خود نشان داد که در رادیو به او اهانت کردند. در ماجرای کنسرسیوم نفتی نیز وی مخالفت شدیدی داشت و پسر ایشان در مجلس هجدهم علیه کنسرسیوم نطق سرسختانه‌ای ارائه داد که منجر به کشته شدنش شد. بعد از آن قضیه به درون خانه آیت الله کاشانی ریختند و او را مورد ضرب و جرح قرار دادند. دندان او را شکستند و به زندان انداختند. در زندان سعی کردندترور رزم آراء را به گردن آیت الله کاشانی بیندازند که بگویند عامل ترور رزم آرا او بوده تا از این طریق طرح اعدام آیت الله کاشانی را اجرا کنند که در این مقطع آیت الله بروجردی دخالت می‌کند و از اعدام آیت الله کاشانی جلوگیری می‌کند. حتی وقتی شاه از این قضایا مستأصل می‌شود به آیت الله بروجردی می‌گوید، اجازه بدهید آیت الله کاشانی را محاکمه بکنیم اما اعدام نمی‌کنیم. همه این شواهد نشان می‌دهد که اصلاً نمی‌توان گفت که آیت الله کاشانی در کودتا مشارکت داشته است.

هدف از انتشار  فیلم و عکس منتسب به نقش آیت الله کاشانی در کودتای 28 مرداد چه بود؟
به نظر می‌رسد انتخاب این مقطع و انتشار یک فیلم کوتاه و یک عکس از سوی یک شبکه اجتماعی معلوم الحال که هر دو نیز ثابت شده جعلی است، ‌تکمیل کننده پازلی برای تخریب روحانیت و مرجعیت شیعه در کشور است.
 در این فیلم، سه قطعه از فیلم‌های مختلف را مونتاژکرده‌اند؛ در قسمت اول فیلم، تیمسار زاهدی بر روی تانک و در خیابان‌های تهران مانور می‌دهد. ‌در قسمت دوم فیلم، آیت الله کاشانی با بقایی کنار درب مجلس شورای ملی سابق و همان مجلس شورای اسلامی فعلی ملاقاتی دارند. در قسمت سوم فیلم نیز درگیری‌هایی در نزدیکی‌های منزل مصدق به نمایش گذاشته می‌شود و سپس ادعامی‌ شودکه آیت الله کاشانی از خانه ویران شده مصدق بازدید کرد و این فیلم را سندی برای دخیل دانستن آیت الله کاشانی در کودتا می‌دانند. سپس عکس فردی از پشت سرمنتشر و اینگونه وانمود می‌کنند که محمدرضا پهلوی پس از کودتا با آیت الله کاشانی دیدار داشته و در حال بوسیدن صورت ایشان است. در حالی که شخص داخل عکس نه از نظر قد و نه از نظر قیافه به محمدرضا پهلوی شبیه نیست. نکته مهم این که مخالفان آیت الله کاشانی هنوز بعد از گذشت بیش از 50 سال ایشان را رها نکرده و به تخریب شخصیت او می‌پردازند.

علت اختلاف‌های آیت الله کاشانی با دولت دکتر مصدق چه بوده است؟
آیت الله کاشانی بسیار تلاش می‌کرد تا مصدق به حکومت خود ادامه دهد. او عامل اصلی بازگرداندن دکتر مصدق بر اریکه قدرت درتیر سال 1331 بود. در موارد معدودی اختلافاتی میان آن‌ها بالا گرفت؛ مورد اول اختلاف در مورد اختیاراتی بود که مصدق در از مجلس بدست آورده بود و تلاش می‌کرد آن اختیارات را دوباره تمدید کند که آیت الله کاشانی نیز به عنوان رئیس مجلس مخالف این اختیارات بود، زیرا خلاف قانون بود؛ در مورد برخی از انتصابات در دولت مصدق نیز اختلافاتی بین آیت الله کاشانی و مصدق وجود داشت؛ همچنین در مورد موضوع اعتماد به غرب و آمریکا با یکدیگر اختلاف داشتند. اما با وجود همه این اختلافات، تا روزهای آخر، آیت الله کاشانی برای ایجاد وحدت میان جامعه تلاش‌های بسیاری کرد،‌ ولی متاسفانه از طرف برخی جریانات که توسط شبکه‌های جاسوسی غربی تحریک می‌شدند، بر اختلافات دامن زده شد تا منجر به کودتا و شکست دولت مصدق گردید.
علت نگاه خوشبینانه دکتر مصدق به امریکا چه بود و تداوم این نوع نگرش در جمهوری اسلامی ایران چه آفت‌ها و آسیب‌هایی را می‌تواند به دنبال داشته باشد؟
آمریکا‌یی‌ها تا آن زمان، در جهان،‌ منطقه و ایران، پیشینه استعماری نداشتند. در آن زمان آمریکایی‌ها شعارهای ضد استعماری می‌دادند و اعلام می‌کردند که ما برای آزادسازی کشورهای مستعمره آمده‌ایم، ضمن اینکه در همان اوایل به گرو‌ه‌های ملی در ایران اعلام کرده بودند که ما با ملی کردن صنعت نفت همراهی خواهیم کرد،لذا برخی از افراد مثل دکتر مصدق که   به این وعده هاوادعاهاخوشبین بودند. 
روش دکتر مصدق در داخل،‌ پارلمانتاریستی بود و در مجامع بین المللی نیز معتقد بود که باید از ظرفیت مجامع بین المللی استفاده شود و تأکید داشت که مجامع بین المللی مؤثرند و می‌توان از طریق آنها کارها و مشکلات را برطرف ساخت. اما آن تجربه گذشته نشان داده است که نمی‌توان فقط به ظرفیت‌ مجامع بین‌المللی برای حل مشکلات داخلی اعتماد کرد.
به نظر می‌رسد دکتر مصدق در رابطه با امریکا فریب شعارهای آن‌ها را خورد و تصور کرد که با کمک آمریکایی‌ها خواهد توانست دست انگلیسی‌ها را از کشور کوتاه کند.
اساساً دولت‌هایی که از آرمان‌گرایی فاصله می‌گیرند و دچار عملگرایی(پراگماتیسم) می‌شوند،‌ تجدید نظرهایی در سیاست‌های خود اعمال می‌کنند که این مسئله نه فقط در دولت مصدق بلکه در دیگر دولت‌ها نیز وجود داشته است.
در مقطعی آرمان‌ها غلبه می‌کند و وقتی آرمان‌گراها نتوانستند در عمل به مقاصد خود دست پیدا کنند، ‌به جای اینکه دلایل عدم تحقق آرمان‌ها را تجزیه و تحلیل کنند، ‌بلافاصله دست به تجدید نظر می‌زنند و به وادی عمل‌گرایی ورود پیدا می‌کنند که در وادی عمل‌گرایی نیز بحث ترمیم رابطه با قدرت‌ها و دست کشیدن از آرمان‌ها را مطرح می‌کنند. البته جمهوری اسلامی آن واقع بینی لازم را در کنار آرمان‌ها دارد. توجه به ظرفیت های داخلی،‌ از منابع انسانی گرفته تا منابع طبیعی و تلاش برای به فعلیت رساندن آن از این مقوله است.
اما متأسفانه در مدیریت کشور آن زمان و بعد از انقلاب اسلامی در برخی مواقع غلبه عملگراها وجود دارد که شاید در رفتار آن‌ها سابقه انقلابی‌گری و آرمان‌گرایی وجود داشته باشد، ‌ولی به جهت ناتوانی‌های شخصی و عدم درک ظرفیت‌هایی موجود یا عدم باور به ظرفیت‌های داخلی، از آرمان‌ها دست کشیده و به عمل‌گرایی سوق پیدا کرده‌اند. مقام معظم رهبری بارها در بیانات واحکام تنفیذ خود به روسای جمهور تأکید داشته اند که به نصرت الهی باور داشته باشید. بنابراین وقتی کسی به نصرت الهی باور نداشته باشد، در مراحل سخت و دشوار دچارعمل‌ زدگی  شده و از آرمان‌ها و باورهای اعتقادی وانقلابی دور می‌شود و باوری که منجر به نفی سلطه و وابستگی می‌شود، تداوم پیدا نمی‌کند. بنابراین این مسئله یکی از ویژگی‌هایی است که هم در دوران ملی شدن صنعت نفت و هم در برخی از دولت‌های بعد از انقلاب گریبان‌گیر جامعه ایران شده است.
لذا مطالعه تاریخ توسط مسئولین و مدیران ارشد نظام کمک می‌کند تا به این نتیجه برسند که ترک آرمانها وعمل‌گرایی و پراگماتیسم نمی‌تواند چاره درد کشور باشد. بر اساس اطلاعات تاریخی، هر نوع اعتماد بر غرب، بیهوده است و اگر برنامه و دیدگاه‌های غرب نسبت به ایران در گذشته و حال مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد،‌ هیچ وقت این مسیر باطل مجدداً طی نخواهد شد. البته گفته بنده به این معنا نیست که گفتگو و مذاکره با غربی‌ها صورت نگیرد، بلکه قدم اول مذاکره آن است که تیم مذاکره‌کننده بداند که دیدگاه غرب نسبت به ایران چگونه است و آن‌ها چه آینده‌ای را برای کشورر ایران طراحی می‌کنند، سپس با دانستن این موارد است که می‌توان گفتگوهای منطقی ومحکمی با غربی‌ها داشت.

عبرت‌های کودتای 28مرداد برای این دوره از نظام ایران اسلامی و برای مسئولین کشور چه می‌تواند باشد؟
مسئولان و جامعه باید از همان نکاتی  که غربی‌ها تلاش دارند آن را از ما پنهان کنند، عبرت بگیرند. آن‌ها تلاش دارند تا ما با روش‌های آنها در سرکوب وانحراف انقلاب ها و نهضت‌های مردمی آشنا نشویم. زیرا همان روش‌ها بکارگیری می‌شود تا انقلابی مانند انقلاب اسلامی نتواند به دستاوردهای خود دست پیدا کند. لذا باید روی این موضوع متمرکز شد.
یکی دیگر از ترفندهای دشمن این است که مردم را از آینده ناامید کنند. وقتی جامعه‌ای نسبت به آینده ناامید شود، هر اتفاقی ممکن است از آن به بعد رخ دهد. در ابتدا همه به مسائل اطراف خود بی تفاوت خواهند شد. بعد از آن دیگر جامعه برای حل مشکلات خود نگاه به این نظام و نیروهای آن نخواهد داشت و منتظر اقدام کس دیگر و نگاهش به دهان کسان دیگری خواهد بود. هر اندازه این ناامیدی به آینده بیشتر شود این سرخوردگی و از دست دادن امید نسبت به عملکرد نظام مستقر تشدید خواهد شد. لذا نباید این ناامیدی در جامعه اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از روشهای غربی‌ها علیه نظام این است که مردم را نسبت به مسئولین و مدیران اصلی نظام بی اعتماد کنند .همچنین باید نسبت به مسئله نفوذ حساس بود و آگاهی بخشی در جامعه نسبت به این موضوع صورت گیرد. زیرا هر وقت که کشور در پیچ‌های تاریخی و بزنگاه‌ها قرار گرفته است، مسئله نفوذ و نفوذی‌ها ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد ساخته‌است.
بنابراین از کودتای 28 مرداد می‌توان این درس را گرفت که باید امید رادر جامعه تقویت کرد وپروژه ترویج بی‌اعتمادی نسبت به ارکان نظام را ناکام گذاشت.
حضور جدی جریان انقلابی در فضای مجازی که امروزه به مراتب مخرب‌تر ازمطبوعات دوره ملی شدن نفت در خدمت جنگ نرم دشمنان علیه انقلاب و نظام اسلامی عمل می‌کند و هدف اصلی آن تزریق روحیه ناامیدی نسبت به آینده، ‌بی‌اعتمادی به نظام و القاء باور عدم موفقیت روحیه و روش انقلابی‌ در اداره جامعه است، می‌تواند تقابلی جدی با دشمن در این زمینه رقم بزند.
آن‌ها تلاش دارند تا به جامعه این گونه القاء کنند که هر نوع تفکر انقلابی بی‌نتیجه خواهد ماند و سر از افراطی‌گری در می‌آورد که متأسفانه برخی از مسئولین نیز بر این القائات دامن می‌زنند و در نشریاتی که مشخص است به آن می‌پردازند. حتی برخی تلاش دارند این گونه القاء کنند که تفکر انقلابی دینی زاینده خشونت در جامعه است.

از دکتر حقانی بابت وقتی که در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند تشکر می‌کنیم.

مصاحبه از: اکبر کریمی

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات