(روزنامه مردم سالاري – 1396/05/08 – شماره 4375 – صفحه 2)
آیتالله محسن غرویان در گفتوگو با ایلنا، درباره بحث نواصولگرایی که با هدف تغییر در کنش جریان اصولگرایی مطرح شده است، گفت: اصطلاح اصولگرایی و اصلاحطلبی قبل از اعتدالگرایی مطرح بود و اعتدال را آقای روحانی از چهار سال قبل مطرح کردند و به نظر من مسئله اعتدالگرایی نشاندهنده این بود که اصولگرایی و اصلاحطلبی مفهوم و کارکرد سیاسی و فرهنگی خود را از دست داده است و اعتدالگرایی آمد و جای آن را پر کرد. این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه مفهوم پیشنهاد نواصولگرایی نشانهای از آن است که اصولگرایی دچار ابهام و اضمحلال شده است، ادامه داد: برخی اصولگرایان خودشان هنوز نمیدانند اصولگرایی یعنی چه و در درون خود دچار تشتت آرا شدهاند و مسئله جمنا این موضوع را به خوبی نشان داد. غرویان با اشاره به شکست اصولگرایان در انتخاباتهای اخیر بیان کرد: انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و خبرگان نشان داد که اصولگرایی کارکرد خود را به شدت از دست داده است و با توجه به اتفاقاتی که در طول زمان میافتد باید تئوریپردازان و متفکران و اندیشمندان جامعه در صحنه مسائل سیاسی- اجتماعی تجدیدنظر کنند.
او با تاکید بر اینکه اصولگرایی در حال پوستاندازی است، تصریح کرد: نواصولگرایی که قالیباف آن را مطرح کرد نشانگر این ادعا است و نکته اساسی این است که اصولگرایان در انتخابات اخیر نشان دادند از مردم خیلی فاصله گرفتهاند، یعنی رای مردم درست برخلاف آن چیزهایی است که اصولگرایان با عنوان اصولگرایی مطرح میکنند. این استاد حوزه در تعریف نواصولگرایی گفت: مفهوم نواصولگرایی میتواند این باشد که اصولگرایان باید به درون مردم رفته و به فکر، ذوق و تشخیص مردم احترام بگذارند و فاصله خود را با متن جامعه کم کنند. او با اشاره به عدم موفقیت قالیباف در عرصه سیاسی، گفت: بعید میدانم افراطیون اصولگرا از پیشنهاد قالیباف استقبال کنند، اما معتدلان اصولگرا و آنهایی که واقعبین هستند و متن جامعه را به خوبی درک میکنند و جهان امروز را بهتر میشناسند و نسبت به روابط سیاسی و دیپلماتیک درک بهتری دارند، استقبال خواهند کرد.
غرویان گفت: اصولگرایان برای پرداختن به بحث نواصولگرایی باید تئوریپردازان عالم و دانشمند داشته باشند و به خصوص از میان علمای دین اگر کسانی پا به میدان بگذارند که نواصولگرایی را تبیین کنند تاثیرگذاری آن بهتر است. او با بیان اینکه از پیشنهاد قالیباف استقبال میکنم، گفت: اما اینکه قالیباف بتواند رهبری تئوریک نواصولگرایی را بر دوش گیرد، بعید است و باید عالمان و دانشمندان حوزه و دانشگاه با یک پشتوانه پربار علمی این بحث را ادامه دهند. این فعال سیاسی اصولگرا، در رابطه با اینکه با توجه به اینکه بیان کردید اصولگرایان تندرو از این بحث استقبال نمیکنند، آیا پیشنهاد قالیباف کنار زدن جریان سنتی اصولگرا و جامعتین و عبور از اصولگرایی است؟ گفت: اصولگرایی مبهم است و دارای درجات و ذومراتب است و اگر قرار بود نواصولگرایی، اصولگرایی را کنار بگذارد که این اصطلاح به کار نمیگرفت، اما جریان ارتجاعی سنتی را کنار میزند و یک قرائت جدید از اصولگرایی مدنظر دارد .
غرویان در رابطه با اینکه مطرح شدن بحث نواصولگرایی و تغییر در کنش اصولگرایان از سوی قالیباف به دلیل شکست در عرصههای سیاسی است و یا جریان اصولگرایی را شکست خورده تلقی میکند، گفت: هر دو مبحث مطرح است یعنی هم آن حوادثی که از سوی جناح اصولگرایی بر سر آقای قالیباف در عرصه سیاسی آمد تاثیر داشته و هم اینکه منطق اصولگرایی در کلیت جامعه ما مواجه با شکست شده است و طبیعی است که حوادث پیرامون وقتی برای شخصی رخ میدهد او را وادار به تجدیدنظر در افکارش میکند و تغییری در ساختار ذهنی او ایجاد میشود. او تاکید کرد: با توجه به حوادثی که در کشور اتفاق افتاد و آقای قالیباف از نزدیک با آن مواجه شد، او را به یک تحول فکری و تجدیدنظر در هندسه معرفتی و شاکله ذهنی کشانده است.
او در رابطه با اینکه در سالهای اخیر پایداریها و احمدینژاد نماد نواصولگرایی محسوب میشدند احتمال دارد قالیباف به سمت پایداریها و جریان احمدینژاد سوق پیدا کند، گفت: به نظر میرسد که نواصولگرایی میخواهد خود را به اصلاحطلبی نزدیک کند تا اینکه بخواهد به سمت جریان پایداری پیش رود و نواصولگرایی حرفهایی را مطرح میکند که اصولگرایان و روشنفکران دینی از سالها پیش مطرح میکردند. این فعال سیاسی در ادامه افزود: قالیباف نمیخواهد که صریح و آشکار عدول خود را از اصولگرایان بیان کند و این موضوع تحت عنوان نواصولگرایی مطرح میشود اما میخواهد اعلام کند اصولگرایان سنتی دیگر جوابگوی جامعه نیستند و باید در ساختار و مبانی خود تجدیدنظر کنند.
http://www.mardomsalari.net/4375/page/2/18528
ش.د9601589