تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۸  ، 
کد خبر : ۳۰۴۱۰۷
اسدا... عسکراولادی در گفت‌وگو با «آرمان»:

بايد موتلفه و اصولگرايان نقد شوند

مقدمه: دولت نخست دکتر روحانی روزهای پایانی خود را پشت سر می‌گذارد و در آستانه تشکیل دولت دوازدهم قرار داریم. به اذعان بسیاری از کارشناسان، او موفقیت‌های بسیاری در دولت یازدهم کسب کرد و اکنون‌درصدد است با تشکیل کابینه‌ای کارآمد، ‌وعده‌های انتخاباتی خود را اجرا نماید تا به تعبیری، از ریل‌گذاری‌هایی که در دولت قبل انجام داده، در جهت توسعه کشور استفاده نماید. شاید کارشناسان و صاحبنظران بر این نکته پافشاری می‌کنند که بزرگ‌ترین مساله دولت دوازدهم، مسائل اقتصادی است و همین نکته سبب توجه روحانی به حل این معضلات خواهد بود. برای بررسی این موضوع اسدا... عسکراولادی با «آرمان»‌ گفت‌وگو کرده که متن آن را در ادامه می‌خوانید.
پایگاه بصیرت / حمید نظری

(روزنامه آرمان ـ 1396/05/11 ـ شماره 3382 ـ صفحه 6)

* باتوجه به وضعیتی که در سال 92 وجود داشت و آقای روحانی دولت را در آن شرایط تحویل گرفت، در مجموع سیاست‌های اقتصادی دولت آقای روحانی را در این چهار سال چطور ارزیابی می‌کنید؟

** در سال 92 کشور شرایط خاصی درخصوص «تورم» داشت و در وضعیت اقتصادی مشکلاتی داشتیم که با آمدن آقای روحانی این وضعیت تغییر کرد. در دولت یازدهم، ارتباط بین‌المللی ما بهبود پیدا کرد و هدف به این سمت رفت که اقتصاد کشور با کمک اقتصاد جهانی شکل بگیرد و به اصطلاح ما، برجام شکل گرفت. در دو سال نخست که آقای ظریف و همکاران او کوشش‌های فراوانی کردند، برجام توفیق کامل داشت. ما موفق شدیم بیشتر قطعنامه‌هایی که در دولت دهم علیه ما صادر شده بود را بشکنیم و وارد تماس بین‌المللی شویم. در دوران احمدی‌نژاد وقتی رئیس‌جمهور به سازمان ملل می‌رفت قادر نبود با بیشتر از تعداد معدودی از روسای‌جمهور کشورهای درجه 3 دیدار کند و این مساله برای ایران مطلوب نبود. برجام این توفیق را به ما داد که با اکثر نخست‌وزیران، روسا و بزرگان کشورهای اروپایی رابطه داشته باشیم. قطعنامه معروفی که قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل را شکست، برای ما موفقیت بزرگی بود. بنابراین به نظر من برنامه‌های سیاست‌خارجی و برجام آقای روحانی برای کشور توفیق داشت. در سال سوم دولت، دچار بداخمی و بداخلاقی‌های آمریکایی‌ها شدیم که روابط بانکی را باز نکردند. در صورتی که اروپایی‌ها مایل بودند این روابط آغاز شود، اما آمریکایی‌ها چنین نکردند و این باعث شد آسیب‌هایی به ما وارد شود. این بداخلاقی و سوء نیت آمریکایی‌ها نشان از این است که با ما الفت، نزدیکی و دوستی ندارند و به ما به چشم غیردوست و دشمن می‌نگرند. تحریم‌های اخیر نیز گواهی بر این مدعاست. البته ما از تحریم نمی‌هراسیم، چرا که تحریم کشور را پخته‌تر می‌کند اما صدماتی نیز به کشور وارد می‌شود. به هرحال در حال تلاشیم تا با یک برنامه‌ریزی دقیق از تحریم‌ها عبور کنیم.

* در آستانه تشکیل دولت دوازدهم قرار داریم. شما چه پیشنهادی به آقای روحانی و همکاران آینده او در دولت جدید دارید؟

** روابط اقتصادی سال 93 و سال 94 خوب بوده اما در سال 95 برنامه‌های دولت توفیقی حاصل نکرد. بانک مرکزی ما با کمک وزرای اقتصادی تلاش داشت تورم را مهار سازد و تک نرخی‌سازی تورم را با هزینه رکود سنگین پذیرفتیم. حاصل این رکود، بیکاری بود که آسیب‌های جدی‌ای به کشور وارد کرد. پس از آن به سمت این رفتیم که بیکاری، بسیاری از کارخانه‌های کشور را به تعطیلی کشاند. به همین دلیل پیشنهاد من به آقای روحانی این است که بزرگ‌ترین دغدغه او رفع این بیکاری باشد. به خاطر می‌آورم آقای رجایی که رئیس‌جمهور بود، می‌گفت دولت من 36 میلیونی است. در آن زمان جمعیت کشور 36‌میلیون نفر بود. امروز جمعیت ایران 80‌میلیون نفر شده است و این یعنی از 35 سال پیش تا کنون 44‌میلیون نفر به جمعیت اضافه شده و اکنون دست کم 44‌میلیون نفر زیر 35 سال داریم. این رقم نیازمند ازدواج، مسکن، زندگی و... هستند. تنها چیزی که می‌توانیم به این جمعیت بدهیم تا بتواند همه نیازهای خود را برطرف کند، شغل است. جوانی که شغل داشته باشد، ازدواج می‌کند، مسکن تهیه می‌کند، آموزش را تامین می‌کند و زندگی خود را پیش می‌گیرد. بنابراین دغدغه اصلی دولت دوازدهم باید رفع این بیکاری باشد. ما در هر سال، حدود یک‌میلیون و 200‌هزار نفر در مرز 25 سالگی تحویل جامعه می‌دهیم که از این تعداد حدود یک‌میلیون آنها نیازمند شغل هستند. دولت موظف است این میزان شغل را فراهم سازد. اگر این موضوع اتفاق نیفتد، سالی که در پیش داریم بسیار دشوار خواهد بود. در حال حاضر، شروع سال 96 از نظر اقتصادی شروع خوبی نبوده است. 4ماه است مردم منتظر هستند که ببینند چه اتفاقی در کشور رخ می‌دهد. انتخابات چه سرنوشتی پیدا می‌کند، شورا به دست کدام افراد سپرده می‌شود، شهردار کیست، کابینه به چه سمت‌وسویی است و...، چشم باز می‌کنیم و مشاهده می‌کنیم در آستانه ماه شهریور هستیم و 5 ماه از سال گذشته است. برنامه دولت در کوتاه‌مدت باید در این خصوص باشد که این دو مهم، یعنی بیکاری و رکود را برطرف کند.

* رکود در کشور در شرایطی وجود دارد که پیش از دوران آقای روحانی رکود و تورم به‌طور همزمان وجود داشت اما اکنون تنها شاهد رکود هستیم و تورم از کشور برچیده شده است. راه حل معضل رکود را در چه چیزی می‌دانید؟

** معنای عامیانه و معمولی رکود «کسادی» ‌است. بر طرف کردن آن نیز با سرمایه‌گذاری، کمک‌رسانی به واحد‌های تولیدی و... است. مقام معظم رهبری حرف بسیار مهمی می‌زند. اقتصاد مقاومتی بر دو پایه شکل گرفته است؛ تولید و اشتغال. بیکاری به مردم صدمه می‌زند و تولید نیز اشاره به تعطیلی بسیاری از کارخانجات کشور دارد که زمینه را برای واردات رسمی و قاچاق فراهم می‌کند.‌ واردات، چه رسمی و چه غیر رسمی مذموم است و بایستی تولید را افزایش دهیم. وضعیت اقتصادی کشور در آستانه سال 96 به همین دلایل خوب نیست. رکود و بیکاری از یک سمت و گرانی از سمت دیگر به کشور فشار وارد می‌کند. اگر به صورت علمی، تورم را مهار کنیم، در عمل گرانی را مهار نکرده‌ایم. قشر متوسط جامعه، گرانی را «تحمل» می‌کند چرا که به کشور علاقه‌ دارند، اما مشاهده می‌کنیم که اذیت شده‌اند. در این وضعیت دولت آقای روحانی بایستی چه برنامه‌ای پیش بگیرد؟ به نظر من باید رونق اقتصادی را به کشور بیاورد و رکود شکسته شود. این موضوع نیز با حرف و تعارف اجرا نمی‌شود. در عمل باید این رکود برداشته شود. برنامه‌های عمرانی کشور متوقف است که باید با یک برنامه دقیق دستگاه‌های عمرانی فعال شوند تا بخشی از بیکاری جوانان حل و فصل شود. کارخانه‌ها اگر فعال شوند بخش دیگری از مشکل تولید و اشتغال بهبود می‌یابد. این مواردی است که من به آقای روحانی توصیه موکد دارم.

* در مجموع به نظر شما سمت‌وسوی دولت یازدهم به‌سوی حل مشکلات اقتصادی کشور بوده است؟

** از نظر من در گفتار و آمارها، اقتصاد دولت روحانی به سمت حل مشکلات است، اما آنچه در عمل می‌بینیم حرف دیگری است. من هنوز در کف جامعه و در عمل، حل مشکلات را ندیده‌ام و باید گفتار و عمل «یکی» شود. با مردم صادق باشیم، مردم ایران بسیار خوب هستند و اگر واقعا مشکلی داریم با آنها صادقانه در میان بگذاریم. سعی نکنیم مردم ما گمراه شوند و متوجه نشوند چه مشکلاتی در کشور و در سر راه ما وجود دارد. ‌در حال حاضر، گفتارها در جهت حل مشکلات مردم است و آقای روحانی قول داده وضعیت کشور را سروسامان دهد. باید صبر کرد و چند ماه دیگر قضاوت کرد که آیا در عمل نیز مشکلی از کشور حل شده یا خیر. چینش کابینه می‌تواند نخستین گام دولت به سمت اصلاح امور باشد و نشان دهد که قرار است در عمل اتفاقی رخ دهد یا خیر.

* در میان گزینه‌هایی مانند سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و حسن روحانی که در انتخابات حضور داشتند کدام یک برنامه‌ریزی اقتصادی بهتری داشتند؟

** به نظر من هیچ‌کدام از این نامزدها، برنامه‌ریزی اقتصادی مشخصی نداشتند. آقای روحانی نیز به اعتقاد من برنامه مشخصی برای بهبود و پیشبرد اهداف اقتصادی کشور ارائه نکرده است. اقتصاد نیازمند برنامه‌ریزی است. برنامه ششم در مجلس به‌دست آمده و منتشر شده است. از دل این برنامه‌ها باید برنامه‌هایی بیرون بیاید که به ما بگوید در سال اول، سال دوم و... چه کنیم. هنوز چنین چیزی ارائه نشده است. اقتصاد بدون برنامه‌ریزی عملی، قادر به پیشرفت نیست. برای مثال وقتی گفته می‌شود که ما نیاز به توسعه خط راه‌آهن داریم، این یک شعار است. باید به‌طور دقیق گفته شود که امسال راه آهن از شهر «الف» به شهر «ب» کشیده خواهد شد. در اقتصاد نیز به همین صورت باید برنامه دقیق ارائه شود. در صادرات برنامه‌ریزی نداریم. مشخص نیست تولید برای صادرات کجاست، چه چیزی باید صادر شود و مقصد آن کدام کشور باشد. برنامه‌ریزی نیز باید درازمدت باشد، یعنی گفته شود که در 12 ماه آینده باید دقیقا چه کنیم. هدف آقای روحانی پیشبرد اقتصاد، رونق و خروج از رکود است، اما اعلام نمی‌کند که باید طبق چه برنامه مدونی عمل کرد. بانک مرکزی 2 سال است که اعلام کرده قصد دارد ارز را تک‌نرخی کند، اما گفته نمی‌شود که چه زمانی این موضوع اتفاق می‌افتد و به چه قیمتی می‌رسد. عدم برنامه‌ریزی در عمل اقتصادی کلان باعث می‌شود مردم نیز نتوانند برای خود برنامه‌ریزی و هدفگذاری داشته باشند، چرا که اطلاع ندارند فردا چه اتفاقی در وضعیت اقتصادی کشور رخ می‌دهد.

* آیا این وضعیت اقتصادی به آقای روحانی «ارث» نرسیده است؟ احمدی‌نژاد رشد 7‌درصد از دولت اصلاحات تحویل گرفت و رشد منفی تحویل داد.

** من اعتقاد ندارم که وضعیت بد اقتصادی به روحانی ارث رسیده است. رشد اقتصادی احمدی‌نژاد به دلیل ضعف روابط بین‌المللی پایین آمد که روحانی و ظریف این ضعف بزرگ را پوشش دادند. تحریم‌های دوران دولت‌های نهم و دهم باعث شد رشد اقتصادی نسبت به دولت قبل پایین برود. الان گفته می‌شود که ما رشد اقتصادی داریم.‌ ببینید! با روابط خوب بین‌المللی فروش نفت را افزایش داده‌ایم و به ظاهر رشد اقتصادی ایجاد کرده‌ایم اما وقتی نفت فروخته می‌شود پول آن در راه رفع رکود خرج نمی‌شود و بنگاه‌های تولیدی به کار نیفتاده‌اند. این قسمت پایانی آن را موفق نشده‌ایم که اجرا کنیم. در آمارها رشد کرده‌ایم اما من و شما از این رشد چه دیده‌ایم؟‌ مردم گرانی‌ها را تحمل کرده‌اند. قیمت‌ها چند برابر شده‌اند، اما آیا حقوق و دستمزدها نیز به همان تناسب افزایش پیدا کرده است؟ اعتقاد من این است که نیت آقای روحانی حل و فصل این معضلات است، اما گروه اقتصادی او مشورت‌گیر نیست. گروه اقتصادی دولت دوازدهم باید به صورت علمی و عملی مطالعه کند، برنامه ‌بریزد و اجرا کند.

* از بحث اقتصاد که عبور کنیم، شما در جلسات حزب موتلفه حضور پیدا می‌کنید؟

** من مدتی است که کمتر در جلسات شرکت می‌کنم و حضور من از جانب خودم کمرنگ‌تر شده است. من خود را شایسته این امر نمی‌دانم. به عقیده من موتلفه نیازمند تغییر است. در حال حاضر، یک حزب ولایی است و من معتقدم که باید رویکردهای سیاسی- اقتصادی را در پیش بگیرد. اکنون جنبه ولایی آن پررنگ‌تر از جنبه سیاسی- اقتصادی آن است. موتلفه تابع ولایت است که بسیار مثبت است و از نظر سیاسی نیز اعتقادات ویژه‌ای دارند. در ماجرای کاندیداتوری آقای میرسلیم نیز اتفاقاتی رخ داد که من نپسندیدم. از نظر من در روزها و هفته‌های قبل از انتخابات سال 96 خوب عمل نکردند. ماجرای بیانیه و انصراف از انتخابات، اتفاقات خوبی نبود. این اتفاقات باعث تضعیف موتلفه شد. من هنوز عضو هستم، اما به همین دلایلی که ذکر کردم کمتر در جلسات حضور پیدا می‌کنم. در قضیه اعلامیه و بیانیه انصراف میرسلیم، ما مورد مشورت قرار نگرفتیم. شورای مرکزی خبردار نشدند و چند شخص از بزرگان حزب، نشستند، تصمیم ‌گرفتند و عمل کردند. من این تصمیم را نپسندیدم.

* آیا موتلفه بهتر از احزاب اصولگرای دیگر عمل کرد؟

** من معتقدم که حزب سیاسی و اسلامی مستحکمی در کشور وجود ندارد. قالیباف و دیگران را نیز احزاب انتخاب نکردند. قالیباف خودش را انتخاب کرد، حزبی پشت او نبود و در پایان نیز انصراف داد.

* ارزیابی شما از جمنا چیست؟

** من از روز نخست هم گفتم که جمنا سازوکار مناسبی ندارد و آن را نمی‌پسندم. ابتدا موتلفه نیز در جمنا بود. جمنا یک گروه ویژه بود که برای خود برنامه‌ریزی می‌کرد و یک حزب فراگیر نبود. ترکیبی از احزاب مختلف دور هم جمع شدند و تصمیمی گرفتند. نام آن را می‌توان ائتلاف گذاشت. جمنا به موتلفه اعتنایی نکرد و نامزد این حزب گزینه دوازدهم آن بود.

* بعد از مرحوم حبیب‌ا... عسگراولادی بسیاری معتقدند که اصولگرایان دچار تشتت شدند و هنوز نیز نتوانسته‌اند شخصیتی مانند او پیدا کنند که قادر به هدایت و رهبری اصولگرایان باشد.

** مرحوم برادرم، قادر بود به خوبی جناح‌های مختلف‌ را ساماندهی کرده و آنها را جمع و جور کند، اما معتقدم که هر جناح، حزب و تشکیلاتی، رهبر خود را پیدا می‌کند. این موضوع نیز نیازمند زمان است. در همین حزب موتلفه نیز چند چهره وجود دارد که قادرند پیش‌برنده حزب باشند.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/193205

ش.د9601759

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات