کابینه دور از انتظار حسن روحانی برای اصلاحطلبان و به دنبال آن رأی بالای مجلس دهم به وزرای پیشنهادی رئیسجمهور در حالی که جریان اصلاحات مدعی در دست داشتن اکثریت خانه ملت بود، برای این جریان بسیار ناامیدکننده و شوکآور بوده است، تا آنجا که روزنامههای اصلاحطلب از لزوم بازسازی سازوکارها در این جریان سخن به میان آوردهاند و انتقادات باورنکردنی را نسبت به نیروهای خود، به ویژه اعضای فراکسیون امید مطرح کردهاند[...]
یادداشت: کابینه
دور از انتظار حسن روحانی برای اصلاحطلبان و به دنبال آن رأی بالای مجلس
دهم به وزرای پیشنهادی رئیسجمهور در حالی که جریان اصلاحات مدعی در دست
داشتن اکثریت خانه ملت بود، برای این جریان بسیار ناامیدکننده و شوکآور
بوده است، تا آنجا که روزنامههای اصلاحطلب از لزوم بازسازی سازوکارها در
این جریان سخن به میان آوردهاند و انتقادات باورنکردنی را نسبت به نیروهای
خود، به ویژه اعضای فراکسیون امید مطرح کردهاند که در آخرین نمونه از این
اظهارات، جلال جلالیزاده از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از فعالان
اصلاحطلب، در شماره اخیر نشریه «صدا» نزدیک به کارگزاران طی یادداشتی با
انتقاد از عملکرد فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی مینویسد: «یکی از
مهمترین اشکالاتی که فراکسیون امید دارد، نداشتن یک شخص کاریزماتیک است که
برای اعضای فراکسیون محوریت داشته باشد و اعضا به نظر او اهمیت دهند. اگر
از افرادی مانند آقای عارف در لیست استفاده شده، بیشتر به خاطر پشتوانههای
قبلی و گذشته ایشان بوده است، وگرنه در مدتی که در مجلس بودند عملکرد قابل
قبولی نداشتند.» انتقاد تند و طرح این موضوع که عارف کاریزما و توانایی
اداره فراکسیون امید را ندارد، زمانی بیشتر معنا مییابد که نزدیکی رئیس
فراکسیون امید با رئیس دولت اصلاحات و حضور وی در شورای سیاستگذاری
اصلاحات را در نظر داشته باشیم؛ دو موضوعی که میتواند دامنه اعتراضات را
از شخص عارف فراتر برده و به سیاستگذاریهای رئیس دولت اصلاحات تعمیم دهد
تا مشخص شود اعتراض به عارف، انتقاد و حمله غیر مستقیم به رئیس دولتهای
هفتم و هشتم است. مسئلهای که پیشتر نیز برخی افراد با به کار بردن
عباراتی، چون پدرخواندههای اصلاحات، تصمیمگیری افرادی معدود، مدیریت
شخصمحور به جای خرد جمعی و... آن را مطرح کرده بودند؛ اما انگار اتفاقات
اخیر آرام آرام تعارفات را از بین برده و نقطه آغاز تغییر در این جریان
خواهد بود.