(روزنامه مردم سالاري – 1396/05/19 – شماره 4385 – صفحه 1)
وزیر خارجه ایران ابتدای ماه جاری در حاشیه نشست فوق العاده کشورهای اسلامیدر ترکیه ، ظاهرا با برخورد نسبتا گرم جبیر مواجه و او نیز با خنده از همتای عرب خود استقبال کرده است. برخی دیپلماتهای عرب و یک مقام وزارت خارجه ترکیه این برخورد را «مصافحه و اتفاقی خوب» توصیف کرده که چندان هم غیر منتظره نبوده است. «مقام دیپلماتیک ترک در پاسخ به این سوال که آیا دولت متبوعش درشکل گیری این اتفاق نقش داشته یا خیر؟ میگوید» نمیدانم! اما هیچ چیز غیر ممکن نیست.ما با هردو کشور مناسبات خوبی داریم».به باور من برخورد استانبولی اول اگوست وزرای خارجه ایران و عربستان رامنطقا باید چیزی فراتر از به قول محمد جواد ظریف «یک برخورد عادی» دانست.
بیشتر به این دلیل که وزیر خارجه ایران آشکارا همتای سعودیاش را یک دوست قدیمیتوصیف کرد، اما توضیح نداد دقیقا منظور او از این عبارت چیست!؟اما هر چه هست باید نشانی از یک اتفاق پنهان قلمدادگردد. «عبدالباری عطوان» تحلیلگر ارشد جهان عرب درشماره چهارشنبه گذشته روزنامه عرب زبان «رای الیوم» چاپ لندن مینویسد«مطمئنا عادل جبیر و جواد ظریف، تنها در مقابل دوربینها دست ندادهاند. بلکه چراغ سبز آن توسط مسئولان سعودی نشان داده شده است».
واقعگرایانه و نه چندان ایده آلیستی، برخورد عاطفی اول اگوست استانبول، به خودی خود نمیتواند اتفاقی خاص توصیف شود، اگر نتوان از آن فرمولی برای حل اختلافات دو کشور و معضلات خاورمیانه پیدا کرد.درست یا غلط! اما منطقه عربی وکشورهای حوزه خلیج فارس قادر به مصون نگه داشتن خود از عواقب مناسبات دو کشور ایران و عربستان نیستند اگر نتوانند جهت منفی آن رامعکوس کنند.
قدرت نفوذ موثر، تعریف و نشانه گذاریهای متفاوت محدوده فلات امنیتی دو کشور در خاورمیانه از خلیج فارس گرفته تا دامنههای مدیترانه شرقی و آفریقای عربی، تلاش در جهت معکوس کردن و یا برهم زدن معادلات هژمونیک منطقه به نفع خود و البته علیه دیگری و از همه مهمتر فضای محدود و نیمکت کوچک منطقه ، تنها گوشههایی از زمینههای زور آزمایی به شمار میروند که این دو کشور را از گذشته (حتی پیش از انقلاب 1979 ایران)رودر روی هم قرار داده، اما امروز آنها را به یک مصاف تمام عیارکشانده است.یک مقام ارشد دیپلماتیک عمانی نزدیک به بن علوی وزیر خارجه این کشور میگوید«همه نگران و درگیر وضع بغرنجی شدهایم.»
اما مسقط به تلاشهای مثبت خود ادامه خواهد داد.«البته باتوجه پارهای زیاده رویهای کلامی و تنش آلود افرادی مانند پرنس محمد بن سلمان ،شاید برای نتیجهگیری نهایی از تحولات جاری قدری زود باشد.اما پارهای محافل سیاسی - امنیتی مقیم منطقه معتقدند برداشته شدن پارهای موانع در روابط ویران شده دو کشور، احتمالا زمینهای برای تغییر نگرش طرفین نسبت به یکدیگر فراهم کرده است.
برداشته شدن سد اعزام زائران ایرانی به اماکن مقدس مکه و مدینه ، همکاری سعودیها در پذیرش هیات دیپلماتیک ایران در جده، موافقت تهران با اعزام هیات سعودی برای بررسی چگونگی و بررسی حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در تهران و مشهد، صدور بعضی احکام مربوط به محکومیت مهاجمان به سفارت عربستان، اظهارات تا حدی پس و پیش شده عادل جبیر مبنی بر عدم اصرار به کناره گیری اسد در سوریه و اعلام آمادگی شاه سلمان برای مذاکره با رهبران حوثی یمن ،مواردی هستند که توافق و تمرکزحداقلی روی هر یک از آنها، میتواند مستقلا به کاهش سطح تنشها میان دو کشور کمک کند.«عطوان» معتقد است«نباید در مورد دست دادن وزرای خارجه ایران و عربستان و نتایج احتمالی آن چندان مبالغه کرد. اما در موضوع حج مشخص بود که مسئولان سعودی به طریقی خواهان گشایش در روابط با ایران هستند».
به هر حال نه الزاما از موضعی خاورمیانهیی و محلی،حتی با نگاه معطوف به ثبات و امنیت بینالمللی،تداوم شرایط مخاطره آمیز بحران سیاسی میان ایران و عربستان دیگر نه امکان پذیراست ونه منطقی. ازاین جنبه نحوه برخورد دیپلماتیک وزیر خارجه ایران کاملا قابل درک است. تغییر وضع موجود ضرورت دارد،اما نه صرفا به علت اهمیت تهران و ریاض،بلکه بیشتر به این دلیل که مناسبات دو کشور با حفظ امنیت وتامین ثبات در منطقه گره خورده،بهتر است تعارف در این زمینه را کنار بگذاریم. روزنامه رای الیوم مینویسد«آنچه روی داده تحولی مهم است که باعث میشود که وقوع گشایشهایی در روابط بین ایران و عربستان در آینده نزدیک را بعید ندانیم.چه بسا این اقدام در جنگ سوریه نیز انعکاس داشته باشد. دو طرف در یافتهاند گفتگو و دست یافتن به تفاهمات کم هزینه تر و کم ضررتر از هر اقدام دیگری است.
منبع: خبر آنلاین
http://www.mardomsalari.net/4385/page/1/19388
ش.د9602087