(روزنامه مردم سالاري – 1396/05/19 – شماره 4385 – صفحه 15)
خروج آمریکا از برجام ضربه سختی به این توافق وارد خواهد کرد، اما این ضربه الزاما مرگبار نخواهد بود. برجام یک توافق یک جانبه میان تهران و واشنگتن نیست، کشورهای اروپایی در کنار روسیه و چین نیز از طرفین دیگر این توافق هستند و میتوانند آمریکا را از کارشکنی در آن بازدارند. اروپا اگر توان حرکت سیاسی مستقل از واشنگتن را داشته باشد میتواند با حفظ این توافق هم منافع خود و هم منافع آمریکا را حفظ کند. پیش از هرچیز، اروپا باید پیشدستی کرده اعلام کند که از ترامپ در خروج از برجام پیروی نخواهد کرد.در پی شکست در مذاکرات هستهای در سال 2005، بروکسل با توجه به آنکه توقف پیشرفتهای برنامه هستهای ایران در راستای منافع مشترک آمریکا و اتحادیه اروپا بود، به همکاری در اعمال تحریم علیه ایران موافقت کرد. اکنون اگر دولت ترامپ بخواهد از این توافق خارج شود، دول اروپایی امکان این را دارند تا پایبندی و تعهد واشنگتنن به منافع مشترک این طرفین را مورد سوال قرار دهند. در نتیجه، اروپا باید روشن کند که هرگونه مشارکت و همدستی برای تحریم ایران، منافع مشترک اروپا و آمریکا بخصوص در مورد تهدید روسیه، به خطر خواهد انداخت.
اروپا همچنین میتواند پیش دستی کرده با احیای مقررهای که اتحادیه اروپا را از همراهی با تحریمهای برون مرزی ایالات متحده منع میکند، نتایج منفی اعمال دوباره تحریمهای ضد ایرانی واشنگتن را تخفیف دهد. این مقرره که حال منسوخ شده است، شرکتهای اروپایی را از پیروی از تحریمهای ضد ایرانی که در آن زمان غولهای انرژی اروپایی که در بخش انرژی ایران سرمایهگذاری کرده بودند را تهدید میکرد، بازمیدارد. اتحادیه اروپا باید در این مقرره تجدید نظر کند تا تحریمهای ضد ایرانی واشنگتن را نیز، که به دنبال برجام لغو شدند، پوشش دهد.
با این کار اروپا پیام روشنی به دولت ترامپ خواهد فرستاد مبنی بر این که، اگر واشنگتن تصمیم به صرف نظر کردن از منافع مشترک اروپا و آمریکا را داشته باشد، در این راه تنها خواهد بود.
چنین اقدامیتاثیر مثبت دوسویهای خواهد داشت. نخست شهروندان کشورهای اروپایی خاطر جمع خواهند شد که دولتهایشان آنها را از قید پیروی از تحریمهای برون مرزی واشنگتن رها کردهاند و دوم اینکه، آمریکا دیگر نخواهد توانست شرکتهای اروپایی را به این بهانه تحریم کند. اروپا باید افق بلندمدت را در نظر داشته باشد. اثرگذاری تحریمهای آمریکا به قدرت دلار آمریکایی بازمیگردد، بیشتر معاملات بینالمللی از طریق دلار انجام میشود و جابه جاییهای ارزی حاصل از این معاملات باید از راه آمریکا صورت گیرد. تاکنون تلاشهایی برای ایجاد صرافیهایی خارج از خاک آمریکا انجام شده است اما بروکسل میتواند گام بزرگی در جهت تشویق و تسریع این فرآیند بردارد.
این اقدامات در کنار هم میتواند هشداری برای افرادی باشد که گمان میکنند با توجه به انفعال اروپا، ترامپ میتواند بار دیگر از تحریمهای ضد ایرانی به عنوان اهرم فشار استفاده کند. آن دست از مقامهای آمریکایی که از طرفداران تحریمهای اقتصادی هستند، تا آنجا که آمریکا جایگاه خود به عنوان قدرت برتر اقتصادی در جهان را از دست بدهد، از جنگ اقتصادی خود دست برنخواهند داشت اما منافع مشترک آمریکا و اروپا نباید به خاطر جمعی از ایدئولوژیهای افراطی در کاخ سفید به خطر بیفتد.
در انتها ،اروپا میتواند هم پیمانان بینالمللی خود را به گونهای مجاب کند تا تحریمهای ضد ایرانی واشنگتن بر برجام بیتاثیر شوند.
وقتی واشنگتن برای نخستین بار در اواخر دهه 90 تصمیم به تحریم ایران گرفت، اروپا در مقابله با این تلاشها تنها نبود. ژاپن، کره جنوبی، کانادا، مکزیک و برخی دیگر از کشورها یا مقرراتی مشابه را برای همکاری نکردن با تحریمهای آمریکایی اعمال کردند و یا در بهترین حالت تهدید به چنین اقدامیکرده شرکتهای خود را از همکاری با تحریمهای واشنگتن برحذر داشتند.
«اروپا میتواند بار دیگر متحدانش را به اقدامات پیشگیرانه در مقابله با این تحریمهای احتمالی مجاب کرده دولت ترامپ را از بهم زدن توافق هستهای برحذر دارد.»
فارین پالیسی در پایان مقاله خود نوشت: با توجه به تلاش آمریکا برای جلوگیری از بهرهمندی ایران از منافع حاصل از برجام، ترامپ آشکارا از تعهدات آمریکا در این زمینه خارج شده و بارها از تمایل خود به خروج از این توافق، سخن به میان آورده است.
پیش از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای در سال 2015، باور عمومیدر واشنگتن بر آن بود که اعمال زور تنها راه برای کنترل رهبران ایران است، اما برجام به این افسانه پایان داد. اوضاع امروز نشان میدهد که این فرضیه بیشتر در مورد دولت ترامپ مصداق دارد، در نتیجه دولتهای اروپایی باید توجه لازم را به این امر مبذول داشته و اعمال زور را در دستور کار سیاستهای خود در قبال واشنگتن قرار دهند.
http://www.mardomsalari.net/4385/page/15/19400
ش.د9602089