دوباره اردوی دانشآموزی، دوباره حادثه واژگونی اتوبوس و دوباره همان حرفهای همیشگی! 4 بامداد روز گذشته اتوبوس حامل دانشآموزان دختر هرمزگانی که راهی اردوی ملی فرزانگان در شیراز بودند، در نزدیکی روستای قلعهبیابان داراب واژگون شد[...]
یادداشت: دوباره
اردوی دانشآموزی، دوباره حادثه واژگونی اتوبوس و دوباره همان حرفهای
همیشگی! 4 بامداد روز گذشته اتوبوس حامل دانشآموزان دختر هرمزگانی که راهی
اردوی ملی فرزانگان در شیراز بودند، در نزدیکی روستای قلعهبیابان داراب
واژگون شد و در این حادثه 11 نفر کشته و 34 نفر زخمی شدند؛ با فاصله چند
ساعت، همه شبکههای اجتماعی پر شد از تصاویر واژگونی اتوبوس و چمدانهای
مسافرتی دانشآموزان که با هزاران امید و اشتیاق بسته شده، ولی هرگز در
مقصد باز نشدند. تنها ساعاتی بعد سیل همدردیها و پیامهای تسلیت مقامات
مختلف سرازیر شد؛ نمایندگان مجلس از ضرورت بررسی دقیق ماجرا سخن گفتند و
خیلی زود مسئولان مختلف خود را به محل حادثه رساندند و از لزوم جلوگیری از
تکرار چنین اتفاقاتی سخن به میان آوردند. شاید مسئولی هم در آن میان درباره
بیمه بودن کودکان حرفی زده و اعلام کرده باشد هیچ جای نگرانی نیست! مانند
همیشه زمان زیادی لازم نبود تا مقصر اصلی شناسایی شود، مقصری که دلیل همه
حوادث بزرگ و کوچک در کشور همان است؛ خطای انسانی یک ناشناس که اینگونه
اعلام شد، برابر گزارشهای اولیه مأموران پلیس راه استان، خستگی و
خوابآلودگی راننده علت این حادثه ناگوار بوده است! تا خدایی ناکرده ما
مردم فکر نکنیم پای مسئول یا مدیری در میان است. حادثهای که بار دیگر این
پرسشهای بیپاسخ را در برابر ما قرار میدهد که تا کی قرار است این چرخه
معیوب ادامه داشته باشد؟ تا کی قرار است دانشآموزان کشور، که آیندهسازان و
امیدهای این مملکت هستند و قرار است فردای ایران را بسازند، به همین سادگی
جان خود را از دست بدهند؟ والدین دانشآموزان تا کی قرار است میان رضایت
دادن برای اردو رفتن فرزندانشان با هزار دلهره و نگرانی و رضایت ندادن
مردد باشند و در نهایت نیز با چنین خبرهایی روبهرو شوند؟ آیا زمان ورود
جدی و تدوین قوانین و مقرارتی سختگیرانه با محکمترین نظارتها برای امنیت
اردوهای دانشآموزی فرا نرسیده است؟