صبح صادق اهداف و گزینههای پیش روی ترامپ در مواجهه با توافق هستهای را بررسی میکند
دکتر سیامک باقریچوکامی/ آیا کسی فکر میکرد دولتمردان آمریکا در کاخ سفید پس از توافق برجام، گزینههای مقابله با برجام را مطرح کنند؟ اگرچه در زمان مذاکرات هستهای و در جریان تصویب توافق برنامه اقدام مشترک مخالفتهایی در کنگره آمریکا ابراز میشد، یا حتی جمهوریخواهان لایحهای برای مخالفت با برجام ارائه داده بودند، اما در داخل کشور نسبت به این تصور یا پیشبینی که «دولت آمریکا (نه کنگره) ممکن است به بهانههای مختلفی برجام را از حیز انتفاع بیندازد، یا طرح خروج از برجام را مطرح سازد»، بیتوجهی و بیاعتنایی میشد و حتی امری نامعقول و خلاف قواعد بینالمللی معرفی میگردید. در حالی که رهبر معظم انقلاب گفته بود؛ به طرف مقابل اعتماد نکنید، فریب لبخند او را نخورید، به وعده نقد که میدهد ـ وعده نقد، نه عمل نقد ـ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد!
با این حال اکنون گمانهزنی در خصوص اینکه ترامپ با برجام چگونه برخورد خواهد کرد؟ آیا به تداوم آن خواهد پرداخت، یا از برجام عبور خواهد کرد؟ این عبور چه معنایی دارد؟ آیا به معنای عبور از برجام فعلی و رسیدن به برجامهای جدید خواهد بود، یا عبور از مفاد و تعهدات از سوی آمریکاییها تلقی میشود، یا عبور به مفهوم ابزارسازی برای اعلام فشار و تحریمهای جدید خواهد بود؟ به یکی از مباحث جدی رسانهها، تحلیلگران و سیاستمداران تبدیل شده است.
گزینههای پیش رو
«برجام را پاره خواهم کرد»؛ این جملهای بود که ترامپ در زمان انتخابات و در جمع اعضای آیپک مطرح کرد. جملهای که بسیاری فکر آن را نمیکردند. با این وجود، باز هم موضع جدی در قبال آن گرفته نشده بود، به جز رهبر معظم انقلاب که با قاطعیت اعلام کرد؛ اگر آمریکا برجام را پاره کند، ما آن را آتش خواهیم زد. پس از پیروزی، همانطور که ترامپ وعده داده بود، برجام یکی از مهمترین اولویتهای او در کاخ سفید شد، همزمان و به موازات مواضع ترامپ که این توافق را یک فاجعه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی میدانست، گزینههای متعددی پیش روی رئیسجمهور آمریکا قرار گرفت.
1ـ خروج پیشدستانه از برجام
مواضع و رفتار ترامپ نشان میدهد که وی شخصاً به خروج هر چه سریعتر از برجام معتقد است. او این توافق را یک فاجعه و اقدام احمقانه میداند و تاکنون اینگونه وانمود کرده است که باقی ماندن بر برجام امنیت آمریکا و رژیم صهیونیستی را به خطر خواهد انداخت. جان بولتون نیز اعلام کرده بود که خروج از برجام باید جزو بالاترین اولویتهای سیاست خارجی ترامپ باشد. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز تأکید کرد که توافق هستهای را نباید آن قدر بزرگ کرد که غیر قابل نابودی به نظر برسد. در همین راستا ترامپ از افرادی مانند «استیو بنن» استراتژیست ارشد کاخ سفید و «سباستین گورکا» دوست نزدیک بنن خواست تا کاری کنند، او ظرف 90 روز برجام را لغو کند. در همین راستا «درک هاروی» از مشاوران ارشد ترامپ نیز طرح جامعی برای خروج از برجام آماده کرد؛ اما همزمان، این گزینه با واکنشهایی در کاخ سفید و خارج از آن روبهرو شده است. ارنست مونیز وزیر سابق انرژی آمریکا و یکی از اعضای مذاکرهکننده در برجام گفت: «خروج از برجام آمریکا را منزوی میکند و اروپاییها و دیگران به تعامل با ایران ادامه خواهند داد.» اگرچه هر سه مشاور ترامپ در زمینه برجام یعنی «بنن»، «گورکا» و «هاروی» مجبور به استعفا شدند؛ اما موضوع خروج از برجام همچنان یکی از گزینههای پیش روی ترامپ در کاخ سفید است، منتهی با این ویژگی که خروج باید بهانهای داشته باشد. یکی از بهانههایی که ترامپ دنبال میکند، اعلام پایبند نبودن ایران به تعهدات برجام است که تیمهایی را نیز برای این منظور به کار گرفته است.
2ـ وادار کردن ایران به خروج
بخشی از منتقدان خروج پیشدستانه کاخ سفید از برجام معتقدند که بهترین گزینه برای خلاص شدن از برجام وادار کردن ایران برای خروج از آن است. باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی سنا و یکی از طراحان قانون تحریمی جدید 3364. H.R اعلام کرد که به جای پیشقدم شدن در خروج از توافق برجام باید تلاش کرد تا ایران طرف برهمزننده توافق هستهای باشد، چون ما میخواهیم متحدانمان با ما همراه باشند. به اعتقاد طرفداران این گزینه، برجام از تعهد پاریس محکمتر نیست و اصلاً قرارداد نیست؛ لذا خروج از آن به هیچ مصوبهای نیاز ندارد، کافی است به آن اعتنا نکرد و به تحریمهای وسیعتر علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخت. اعمال تحریمهای ISA و تحریم 3364. H.R و درخواستهای فرابرجامی مانند بازدید از تأسیسات نظامی ایران از جمله اقداماتی است که به واسطه آنها انتظار دارند منافع برجام برای ایران به صفر برسد و ناگزیر به خروج از آن شود. گزینه وادارسازی ایران به خروج از برجام، هم در کنگره آمریکا و هم در اندیشکدههای این کشور و حتی در دولت ترامپ طرفدارانی دارد. در این زمینه دکتر «شیرین هانتر» استاد روابط بینالملل دانشگاه جرج تاون واشنگتن معتقد است: «جریانی در داخل دولت ترامپ وجود دارد که واقعاً میخواهد ایران را تحریک و وادار به خروج از برجام کند.»
3ـ اصلاح برجام
عده زیادی از مقامات آمریکا در کنگره این کشور و محافل اندیشهای معتقدند که برجام ناقص است و باید اصلاح شود. به اعتقاد این افراد باید کاری کرد که ایران وادار به پذیرش اصلاح برجام شود و محدودیتهای موقت برنامههای هستهای که در برجام پیشبینی شده، دائمی شود و پیشرفت غنیسازی پس از هشت سال کاملاً متوقف شود و محدودیتهای موشکی و تسلیحات پیشبینی شده نامحدود شود. مواضع تیلرسون وزیر خارجه آمریکا دلالت بر این معنا دارد که برجام باید مورد بازبینی کامل قرار گیرد و نواقص آن برطرف شود. ولید فارس، مشاور ترامپ اظهار داشت، کاخ سفید، برجام را بررسی خواهد کرد و به کنگره خواهد فرستاد و از ایرانیان خواهد خواست تا چند گزینه را تغییر دهند. در این راستا مذاکراتی بسیار فشرده صورت خواهد گرفت. با این وجود، اصلاح برجام در آمریکا طرفداران فراوانی دارد. این دیدگاه از همان فردای توافق برجام رسانهای شد، از جمله دیوید آلبرایت در بخشی از توصیههای خود به کنگره و تیم مذاکرهکننده آمریکایی گفته بود: «کنگره باید با تصویب قانونی، جزئیات توافق، مصداقهای نقض توافق و جرایم احتمالی را مدون کند؛ واشنگتن پس از سال دهم باید اعلام کند غنیسازی نیمهتجاری در ایران خلاف هنجارهای منع اشاعه است؛ رفع تحریمها باید به برطرف شدن کامل نگرانیهای آژانس منوط شود؛ پس از پایان عمر توافق، باید به بهانه عدم صرفه اقتصادی، با توسعه غنیسازی مخالفت شود.»
بنابراین، به نظر میرسد دستور بازبینی از سوی ترامپ بر این نکته اشعار دارد که «اصلاح برجام» یکی از گزینههای جدی به جای خروج از برجام است. در نهایت کارشناسان معتقدند که دو تا سه ماه دیگر گزارش مفصل تیم بازبینی سیاست آمریکا در قبال ایران، تکلیف را یکسره خواهد کرد.
4ـ حفظ برجام برای اعمال برجامهای دیگر
برخی از کارشناسان، استراتژیستها و مقامات آمریکایی گزینه حفظ برجام را به ترامپ پیشنهاد دادهاند. این دسته از افراد معتقدند که برجام با همه نقاط قوت و ضعفش یک فرصت برای آمریکاست که در سایه آن دیگر مؤلفههای اقتدار ایران را از طریق فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی تضعیف میکند. «مارتین ایندیک» مشاور اجرایی مؤسسه بروکینگز در این زمینه اظهار داشت: «این توافق باعث ایجاد فرصتی ده ساله شد که طی این مدت منطقه از تهدید توانمندیهای هستهای ایران در امان بماند. مبارزه با ایران در خاورمیانه جنگزده سخت است؛ اما اگر ما علاوه بر خود ایران با قدرت هستهای ایران نیز در یک زمان مبارزه کنیم، همه چیز سختتر میشود، مادامی که ایران کاملاً به برجام پایبند باشد، آمریکا و متحدان منطقهایاش زمانی برای دیگر عناصر عقبرانی راهبردی ایران به دست خواهند آورد.»
با توجه به جابهجاییهایی که در کاخ سفید رخ داده است و هشدارهایی که صاحبنظران آمریکایی مانند ریچارد هاوس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در زمینه عواقب خروج یکجانبه آمریکا از برجام دادهاند و وجود دیگر گزینههای پیش رو، به نظر میرسد که ترامپ و تیم او تصمیم عجولانهای اتخاذ نکنند. ترامپ تلاش خواهد کرد تا همانطور که کوهن معاون پیشین سازمان سیا اظهار داشت، پیش از یافتن اطلاعات کافی در تأیید نظراتش تصمیمی درباره برجام نگیرد. همچنین کاخ سفید گزینهای را اتخاذ خواهد کرد که براساس آن بتواند بخشی از متحدان اروپایی را در کنار خود قرار دهد. بنابراین، او ممکن است دو ماه آینده ایران را ناقض برجام اعلام کند و پایبندی ایران به برجام را نیز تأیید نکند؛ اما تنها به همین یک دلیل دست به خروج یکجانبه از برجام نخواهد زد؛ در مقابل سیاستهای تحریمی را به بهانههای نقض و پایبند نبودن ایران تشدید خواهد کرد تا جایی که به زعم خود، ایران متقاعد به محدودیتهای بیشتر در برجام شود. چنانکه ترامپ اعلام کرد: «اگر ایران به این توافق پایبند نشود ما اقدامات سخت و شدیدی اتخاذ خواهیم کرد.»
اهداف و چرایی گزینههای حفظ، لغو یا اصلاح برجام
تمام گزینههای پیش رو، در این موضوع اشتراک نظر دارند که مفاد برجام برای تأمین امنیت ملی آمریکا و متحدان آن به ویژه رژیم صهیونیستی کافی نیست؛ زیرا به زعم طرفداران گزینههای موصوف:
1ـ محدودیتهای موقت ده ساله یا پانزده ساله در برجام تهدیدکننده امنیت ملی آمریکا است. به تعبیر مایکل روبین چه توافق هستهای را دوست داشته باشید یا از آن بدتان بیاید، زمان آن رو به پایان است. پس وقت آن رسیده است که اهرمهایی برای فردای خاتمۀ توافق بسازیم. وقتی مدت توافق منقضی شود، محدودیتها برداشته میشوند و یک توافق هستهای با منابع کامل و در مقیاس صنعتی در اختیار ایران میماند؛ آنگاه ایالات متحده چه خواهد کرد؟
2ـ مفاد برجام در زمینه تواناییهای نظامی، موشکی و تسلیحاتی ایران و محدودیتهای مربوط به آن در قطعنامه 2231 تأمینکننده امنیت ملی آمریکا و متحدان آن نیست. چنانکه پنتاگون در گزارش اواخر سال گذشته که به سفارش کنگره آمریکا تهیه کرده بود، گفته است که از زمان حصول توافق هستهای میان ایران و گروه موسوم به 1+5، توان تهاجمی ایران در فضای سایبری به تدریج تقویت شده و همزمان دقت موشکهای بالستیک ایران افزایش یافته است. ایران «ذخیره قابل توجهی از موشکهایی دارد که قادرند سراسر منطقه از جمله پایگاههای نظامی ایالات متحده و اسرائیل را هدف قرار دهند. ایران همچنان به توسعه موشکهای پیشرفتهتر ادامه میدهد. ایران اعلام کرده است که قصد دارد از سال 2016 به بعد، ماهوارهبری پرتاب کند که در صورت بازطراحی به صورت یک موشک بالستیک، میتواند به برد موشکهای بالستیک قارهپیما هم برسد.»
3ـ توافق هستهای سیاستها و رفتارهای ایران در منطقه را تغییر نداده و قدرت و نفوذ ایران در خاورمیانه بسیار افزایش یافته است. در گزارش پنتاگون آمده است که نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هنوز هم ابزار کلیدی سیاست خارجی و اعمال قدرت این کشور به خصوص در عراق، سوریه، لبنان، بحرین و یمن به شمار میآید. تحلیل کیسینجر از موقعیت جدید ایران در منطقه نیز همین حکایت را بازگو میکند، آنجا که گفت: «اگر قلمروی داعش تحت هدایت نیروهای سپاه ایران یا نیروهای شیعه وابسته به آن قرار گیرد نتیجه میتواند تشکیل کمربند منطقهای باشد که از تهران به بیروت میرسد و این امر میتواند موجب ظهور یک امپراتوری بنیادگرای ایرانی باشد.» در همین فضا و تحلیلها است که ترامپ اعلام کرد ایران با بیثباتسازی غرب آسیا و فراتر از آن در حال نقض روح برجام است! در واقع، به زعم وی برجام قادر به مهار قدرت منطقهای ایران نیست.
بنابراین اهدافی که دولت ترامپ و نمایندگان و سناتورهای آمریکایی در تجدیدنظر یا حفظ آن برای برجامهای دیگر دنبال میکنند این است که:
1ـ با توسل یا از رهگذر برجام باید تحریمها علیه ایران را افزایش داده و دولتمردان ایرانی را به نقطه تغییر محاسبات مجدد رساند.
2ـ با قرار دادن پرونده برجام در فضای خاکستری، باید منفعتهای ناشی از آن را برای ایران محدود کرد.
3ـ با طرح گزینههای روی میز در خصوص برجام، ریسکپذیری سرمایهگذاری در ایران را باید بالا برد.
4ـ ایران را وادار به تغییرات رفتاری موردنظر در منطقه کرد و بسترهای ذهنی لازم را برای برجامهای دو، سه و چهار فراهم کرد.
5ـ ایرانیان را برای برخورداری از برنامههای غنیسازی هستهای در آینده منصرف و محدودیتهای موجود در برجام را دائمی کرد.
واکنش ایران
اگرچه تاکنون دولت جمهوری اسلامی ایران به دولتمردان آمریکایی نسبت به نقض برجام و ادعاهای مطروحه از سوی کاخ سفید واکنش معتبری نشان نداده است، اما به نظر میرسد همانطور که رهبر معظم انقلاب اعلام کرده بودند؛ خروج آمریکا از برجام به هر بهانه به منزله پایان و مرگ برجام و آغاز به کار برنامههای هستهای طبق ماده سوم دستورالعمل مجلس شورای اسلامی است. مطابق بند سوم مصوبه مجلس شورای اسلامی در رابطه با الزامات اجرای برجام آمده است: «دولت موظف است هرگونه عدم پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل را در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد، به طوری که ظرف مدت دو سال ظرفیت غنیسازی کشور به ۱۹۰ هزار سو افزایش یابد. شورای عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع میباشد. دولت باید ظرف مدت چهار ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه نماید.»