اواسط سال ۲۰۱۲ بود که با ورود تروریستهای غیرعرب و خارجی به سوریه، «بان کی مون» -دبیر کل سازمان ملل متحد- پذیرفت که «کمیته بینالمللی مستقل تحقیق در مورد سوریه» (IICOIOS) به رهبری «کارن کانینک ابو زید» آمریکایی و «پائولو پینِیرو» برزیلی جایگزین «ناظر سازمان ملل در سوریه» (UNSMIS) شود. برعکس UNSMIS که ریاست آن را یک ژنرال نروژی به نام «رابرت مود» بر عهده داشت و در سوریه هم مستقر بود، «کمیته بینالمللی مستقل تحقیق در مورد سوریه» در ژنو مستقر بود و سیاستهای آمریکا را دنبال میکرد و منبع اعتمادش، منابع تروریستی بودند. از آن پس بود که ائتلاف غربی ضد سوریه، منافع خود را در کمیته مستقل مذکور دنبال کرد و سیل تروریست به سوریه جاری شد.
پائولو پینیرو و کارن ابو زید
اندکی بعد، «کارلا دلپونته» ایتالیایی -که بلندگوی دشمنی غرب با دولت اسد بود- به ابو زید و پینیرو پیوست. به گزارش ۲۰۱۲ «کشتار حوله»، گزارش ۲۰۱۶ آزادسازی حلب، و گزارش ۲۰۱۷ متهم دانستن دولت سوریه به کشتار شیمیایی توجه کنیم، میبینیم که نقش دلپونته که عامل سیاستهای غرب بوده تا چه حد پررنگ است. همین کارلا دلپونته بود که در سال ۲۰۱۳ مجبور شد که پس از افشاگریهای رسانههای افشاگر و لو رفتن فیلمهایی از آمادهسازی سلاحهای شیمیایی توسط تروریستها، اذعان کند که گاز سارین توسط گروه جبهةالنصره استفاده شد. اما این اعتراف او به حقیقت، هیچگاه در هیچکدام از گزارشهای این کمیته مستقل (!) دیده نشد.
این کمیته، برای اینکه ظاهر امر را حفظ کند، در وهلههایی اندک، جنایات مشهود تروریستها و حمله آمریکا به برخی شهرهای سوریه را محکوم کرد اما وقتی دولت سوریه را متهم به جنایت میکرد، هر چه شواهد مستدرک فریاد میزدند که تروریستها به روش آمریکایی، یونیفورم نظامی ارتش سوریه را میپوشند و اقدام به «عملیات پرچم دروغین» میکنند و کشتارها را به گردن دولت سوریه میاندازند، گوشش شنوا نبود.
براستی کدامیک از گزارشهای مستند پروفسور «تئودور پاستول» فیزیکدان و کارشناس نظامی آمریکایی در مورد کشتارهای گروههای تروریستی توسط کمیته مذکور مورد توجه قرار گرفت؟ تیم سه نفرهای که وی به همراه «ریچارد لیولد» و «مرام سوسلی» حامل گزارشات تکاندهندهای در مورد حمله شیمیایی غوطه در سال ۲۰۱۳ بود که آمریکاییها به شدت از افشای آن جلوگیری کردند و وقتی ترامپ حمله شیمیایی «خان شیخون» در سال ۲۰۱۷ را به گردن «بشار اسد» انداخت، پاستول به شدت از او انتقاد کرد و در لفافه ابراز داشت که مستندات قدرتمندی برای بیان اصل حقیقت دارد.
پروفسور پاستول
گزارشها، یک به یک، حاکی از دروغپردازیها و شیوع اطلاعات غلط در مورد حقیقت بحران سوریه بود و نتیجه آن شد که آمریکاییها میخواستند: تخریب چهره سربازانی که به حق از وطن خود دفاع میکردند. گزارش اول کمیسیون، در سال ۲۰۱۲ و در مورد حمله شیمیایی کشتار حوله بود. یک پروپاگاندای جنگی سطح پایین اما بموقع. وقتی در فصل هشتم کتاب «جنگ کثیف سوریه» نوشته پروفسور «تیم اندرسون» نگاه کنیم، دست کم ۱۵ شاهد مستقل و زنده، از حقیقت پشت پرده جنایت پرده برداشتهاند و جزییات دقیق کشتار ۱۰۰ انسان بیگناه «حمص» توسط «بریگارد فاروق» ارتش آزاد سوریه را شرح میدهند. خانوادههایی که باقی ماندند و تحت سیطره تروریستها بودند، کمی بعد توسط ارتش سوریه از دست آنها نجات یافتند. همین افراد در انتخابات اخیر سوریه، در مقابل تهدیدات تروریستها برای تحریم انتخابات ایستادند و به دولت سوریه رای دادند. آیا اگر مسئول کشتار عزیزان آنها دولت سوریه بود، به آن رای میدادند؟
پروفسور تیم اندرسون
ژنرال رابرت مود که خیلی محترمانه او را از قضیه سوریه کنار زده بودند و کمیته ابو زید-پینیرو را جایگزین کمیته حقیقتیاب وی کرده بودند، وقتی متوجه تناقضات موجود در گزارشات کمیته جدید شد، بلافاصله کمیتهاش از سوی سازمان ملل و تحت فشار آمریکا منحل گردید. کمیته ابو زید-پینیرو هم بیدرنگ، برای اینکه رسواییاش سر برنیاورد، متن گزارش را تغییر داد و انگشت اتهام را از سمت دولت سوریه به سمت شبهنظامیان حامی دولت سوریه به نام «شبیحه» گرفت. پس از ان بود که رسانههای سوری، روسی، و حتی اروپایی از کمیته مربوطه خواستند که در مورد گزارشاتی که بدون کوچکترین جزییات و مستندی ارائه داده است توضیح دهد.
این فقط یک لحظه و یک تصویر از صدها لحظه و تصویر ناشی از حملات شیمیایی تروریستها در سوریه است. آیا ابو زید، پینیرو، و دلپونته میتوانند لحظهای متصور شوند که چه میشد اگر جای آن زن نشسته در میان تصویر بودند و عزیزان خودشان آنطور در اطرافش بیجان افتاده بودند که اینگونه در حال کتمان و تحریف حقیقت هستند؟
درست مدتی بعد، آمریکا طرح حمله به سوریه بر اساس طرح حمله به لیبی را به نام «دفاع از شهروندان مظلوم سوریه» در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد. مانور و برنامه آمریکا به همت هوشمندی روسیه، چین، و هند به زمین خورد و کمی بعد، کمیته ابو زید-پینیرو، گزارشی تند و تهاجمی بر علیه شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد.
۵ سال بعد، در سال ۲۰۱۷، اکنون این کمیته ظاهرا مستقل (!) آزادسازی حلب از چنگ عوامل القاعده را همچون یک جنایت جلوه میدهد. آنها شادی هزاران هزار مردم رنجدیده پس از آزادسازی شهرشان از دست تروریستها را نمیبینند. شوربختانه، حقیقت بار دیگر کتمان شد و کمیته مذکور، در گزارشهای دروغین خود مدعی گردید که در طی آزادسازی حلب، این شهر مدام تحت بمبارانهای هوایی روزانه روسها قرار داشت. گزارشات BBC و خبرگزاری ژینهوآ حاکی از آن است که بمبارانها به قصد نشانه گرفتن گروههای تروریستی صورت گرفته و در روز ۱۸ اکتبر ۲۰۱۶ متوقف شده بود. گزارش «مریت کندی» حاکی از آرامش و ثبات چندهفتهای برای کمکرسانی انسانی و همچنین تخلیه شهر از نیروهای تروریستی بود.
گزارش «پستانو» و «گراهام هریسون» مستندات کاملی از این میدهد که بمباران هوایی روسها چند هفته بعد و در پی خرابکاری و مقاومت دوباره تروریستها از سر گرفته شد. در همین احوال بود که رسانههای حامی تروریستها از جمله CNN مدعی بودند که حملات هوایی پیاپی روسها ادامه داد و با دستکاری ابعاد ذهن امنیتی مخاطب، دروغهای خود را به اذهان عمومی تزریق میکردند.
هنوز مقاله آتشین «گرت پورتر» -مورخ و روزنامهنگار تحقیقی و تحلیلگر مسایل امنیتی- در اذهان ما میدرخشد که در آن کمیته ابو زید-پینیرو را به خاطر عدم ذکر منابع دستاولی و صحیح و معتبر در گزارشاتاش و استفاده از منابعی چون «کلاه سفیدها»ی جهادی دستپرورده آمریکا و انگلیس به شدت محکوم کرد. «استفان دی میستورا» -نماینده ویژه سازمان ملل در سوریه- کلام و اندیشه مسموم و شیطنتبار کمیته مذکور را در سازمان ملل فریاد میزد و زمینه را برای فتح دومین شهر بزرگ سوریه توسط تروریستها مهیا میکرد. اما سوریها و متحدینشان به هر تلاشی که بود، اجازه ندادند که این امر مسجل گردد.
گرت پورتر
حالا که سپتامبر ۲۰۱۷ است و جنگ تقریبا تمام شده و کفه پیروزی به نفع دولت سوریه سنگینی میکند، گزارشی از کمیته ابو زید-پینیرو میبینیم که در آن تروریستها و آمریکا تقبیح و محکوم کرده و اصطلاحا ادای بیطرفها را در میآورد. کمیته مستقل (!)، بدون ارائه هیچ مدرک مستدلی، ۲۰ فقره از ۲۵ حمله شیمیایی سال ۲۰۱۷ در سوریه را به گردن دولت سوریه میاندازد که از آن میان میتوان به حمله شیمیایی «اللطامنه»، غوطه شرقی، و خان شیخون اشاره کرد. اما گزارشات مستدل و علمی-نظامی پروفسور پاستول و تیماش، نشاندهنده این است که حقیقت به این شکل نیست و حتی در مورد حمله خان شیخون که این کمیته آمریکایی مدعیست که از هوا صورت گرفته، اینچنین نبوده است. در فصل ۹ کتاب جنجالی «جنگ کثیف سوریه»، پروفسور اندرسون با استناد بر شواهد قدرتمند و گفتار شاهدان عینی معتبر، قویا فرضیه «عملیات پرچم دروغین» تروریستها بر علیه دولت سوریه در آگوست ۲۰۱۳ در غوطه شرقی را به اثبات میرساند.
حالا مسئله قابل توجه این است: همه کسانی که منابع گزارشهای ابو زید و پینیرو بودند، قربانیان و ارائهدهنده خدمات پزشکی «مناطق تحت کنترل تروریستها» را شامل میشدند. و بسیار طبیعی است که سخنانی بگویند که به نفع تروریستها و بر ضد دولت سوریه باشد. دیگر منابه آن هم، »سازمان منع گسترش سلاحهای شیمیایی» (OPCW) سازمان ملل و برخی تصاویر ماهوارهای مغرضانه است. مانورهای تبلیغاتی کمیته مذکور، آنقدر وقیحانه بود که دولت سوریه هیچگاه حاضر به همکاری با آن نشد. OPCW در جریان خان شیخون هم اجازه نداد که یک کمیته روسی برای بررسی قضایا وارد آن منطقه شود و فقط بر مبنای اظهارات تروریستهای جهادی و کلاهسفیدهای مزدور انگلیس و آمریکا گزارش خود را ارائه داد. در دیگر نوبتها هم منبع گزارشات این کمیته، گروهکهای تروریستی «تحریر الشام»، «احرار الشام»، «جیش الاسلام»، و «فیلق الرحمان» بودند.
تروریستهای «احرارالشام» / یکی از منابع مورد وثوق کمیته ابو زید-پینیرو
حلقه شناعت و شیطنت کمیته ابو زید-پینیرو در گزارشی که چندی پیش در مورد شکست داعش در دیرالزور توسط ارتش سوریه ارائه داد کامل شد. در آن گزارش، دوباره حملات شیمیایی بر گردن دولت سوریه انداخته شد تا اذهان عمومی از پیروزیهای ارتش سوریه بر نیروهای نیابتی عربستان-ناتو منحرف شود. اطمینان داشته باشید که این کمیته اصطلاحا و اسماً مستقل، روند پروپاگاندایی و جانبدارانه و مغرضانه خود را تا پایان ادامه خواهد داد.
منبع: مشرق