تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۷  ، 
کد خبر : ۳۰۴۶۰۴
اسناد محرمانه اف‌بي‌آي مدعي فرار هيتلر به آرژانتين است

مستند: هيتلر خودکشي نکرد

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1396/05/21 ـ شماره 474 ـ صفحه 8)

تاريخ ايراني: يک شبکه تلويزيوني در آمريکا با ساخت مستندي پرخرج مدعي شده که هيتلر دست به خودکشي نزده و پيش از تسليم آلمان موفق به فرار از برلين شده است. سازندگان اين مستند مي‌گويند فيلم آنها بر اسناد محرمانه اف‌بي‌آي متکي است. آيا آدولف هيتلر، رهبر آلمان در دوران حکومت حزب ناسيونال سوسياليسم واقعا در آستانه پايان رسمي جنگ جهاني دوم خودکشي کرد؟ اين پرسش تاکنون دغدغه تاريخ‌نگاران غيرحرفه‌اي، سازندگان فيلم‌هاي تخيلي و طرفدار تئوري‌هاي توطئه در سراسر جهان بوده است. بنا به روايات تاريخي شناخته‌‌شده، آدولف هيتلر به‌همراه همسرش، اوا براون در ۳۰ آوريل ۱۹۴۵ در آستانه پايان جنگ جهاني دوم و تسليم کامل آلمان دست به خودکشي زد. بنا به دستور هيتلر، يکي از محافظان وي جنازه او و همسرش را در باغ کاخ صدراعظم آلمان در برلين سوزاند. حال در آمريکا سازندگان يک مستند تلويزيوني می‌خواهند ثابت کنند هيتلر موفق به شکستن محاصره «ارتش سرخ» و فرار از برلين شده است. اين مستند تلويزيوني در هشت قسمت تهيه شده و قرار است با عنوان «فرار هيتلر، حقيقت يا افسانه» از اواسط ماه دسامبر امسال در آمريکا در «کانال هيستوري» به نمايش گذاشته شود. به گزارش دويچه‌وله، در اين مستند اشاره مي‌شود که تيمي تحت رياست رابرت بر، مأمور سابق سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) و نويسنده کتاب‌هاي تاريخي، وظيفه بررسي فرار احتمالي هيتلر به کشورهاي مختلف را برعهده داشته است. رابرت بر از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۷ مأمور سازمان سيا در کشورهاي مختلف، به‌ويژه در خاورميانه بوده و به چند زبان ازجمله عربي و فارسي تسلط دارد. در اين مستند تأکيد مي‌شود که مدارک به‌دست‌‌آمده «جعلي» نيستند و ردپاي هيتلر پس از خروج از برلين با «روش‌هاي مدرن و دقيق» پيگيري شده است.

به گفته سازندگان اين مستند، ادعاي فرار هيتلر مبتني‌بر صد‌ها مدرک و سندي بوده که از پرونده‌هاي محرمانه پليس فدرال آمريکا (اف‌بي‌آي) به‌دست آمده است. اسناد محرمانه اف‌بي‌آي نشان مي‌دهند هيتلر پس از فرار از آلمان در کشورهاي مختلف ازجمله در آرژانتين و برزيل اقامت داشته است. برخي صحنه‌هاي اين مستند در برلين و در تونل‌هاي باقي‌مانده از زمان جنگ جهاني دوم در پايتخت آلمان تهيه شده‌اند. ميدان ديدني و نوساز «پوتسدامر» و فرودگاه تعطيل‌شده تمپلهوف ازجمله محل‌هاي فيلمبرداري اين مستند هستند. کاخ صدراعظم آلمان پيش از شکست اين کشور در ميدان پوتسدامر شهر برلين قرار داشت که درپي حمله ارتش سرخ به‌شدت آسيب ديد. بقاياي اين ساختمان سرانجام پس از تقسيم آلمان و شهر برلين و شکل‌گيري حکومت کمونيستي در بخش شرقي اين کشور به کلي منهدم شد اما بخش‌هاي بزرگي از تونل‌هاي زيرزميني دست‌نخورده ماندند و پس از وحدت دو آلمان، درهاي ورود به قسمت‌هايي از اين تونل‌ها روي علاقه‌مندان گشوده شد. در اين مستند نيز به وجود تونلي که کاخ صدراعظم آلمان و «پناهگاه پيشوا» را به فرودگاه تمپلهوف متصل مي‌کرده، اشاره مي‌شود. شبکه تلويزيوني «هيستوري» (تاريخ) اعلام کرده که برخي فرستنده‌هاي تلويزيوني و شبکه‌هاي اينترنتي نيز به‌طور همزمان اين مستند را پخش خواهند کرد.

هيتلر و دخترانش در آرژانتين

در کتاب «گرگ خاکستري: فرار آدولف هيتلر» که چهار سال پيش در بريتانيا منتشر شد، در روايتي مشابه با آنچه در اين مستند آمده، ادعا شده بود که هيتلر خودکشي نکرده بلکه از آلمان گريخته و تا ۱۷ سال بعد نيز زنده بود تا اينکه در سال ۱۹۶۲ در آرژانتين درگذشت. نويسندگان اين کتاب، سايمون دانستن نويسنده، فيلمساز و عکاس حوزه تاريخ نظامي و جرارد ويليامز خبرنگار باسابقه بي‌بي‌سي، اسکاي‌نيوز و رويترز مدعي هستند اسناد و مدارک متقن بسياري براي اين فرضيه در دست دارند. آنها در کتابشان نوشته‌اند که اوا براون، معشوقه هيتلر که گفته شده فقط يک روز همسرش بود، به اتفاق او از آلمان خارج شده و صاحب دختراني شده و همراه با آنها در آرژانتين زندگي کرده است. به تخمين اين کتاب هيتلر در ۷۳ سالگي مرده، نه در ۵۵ سالگي. ويليامز، يکي از نويسندگان اين کتاب گفته که وجود اسناد و مدارکي درباره فرار هيتلر از آلمان چنان قانع‌کننده است که نمي‌توان به آنها بي‌اعتنايي کرد. به گفته ويليامز «استالين، آيزنهاور و هوور واقف بودند که هيتلر در سنگر زيرزميني خود نمرده ولي سخت مي‌توان توضيح داد چرا هر سه آنها از اين واقعيت غافل شدند و در طول دهه‌ها نيز به اين واقعيت توجه لازم نشده است.» يک نويسنده يهودي هم سال گذشته مدعي شد هيتلر خودکشي نکرده بلکه به آرژانتين گريخته و پس از آن به ماتو گروسو در برزيل رفته است. سيمونه در کتاب «هيتلر در برزيل؛ زندگي و مرگ» نوشته که دوستان هيتلر نقشه گنجي را به او داده و او نيز درپي يافتن اين گنج بوده است.

روايت شاهدان آخرين ساعات زندگي هيتلر

صحت اين روايت‌ها را خاطرات شاهدان آخرين ساعات زندگي هيتلر زير سؤال مي‌برند؛ يکي از آنان ارنا فلگل، پرستار هيتلر که ۱۰ سال پيش در ۹۳ سالگي به روزنامه گاردين گفت: «هيتلر در آخرين روزهاي زندگي‌اش موهاي خاکستري زيادي داشت که او را ۱۵ تا ۲۰ سال پير‌تر نشان مي‌داد. او در آخرين روزهاي زندگي‌اش در خودش غرق بود و به‌سختي راه مي‌رفت و به‌ دليل سوءقصدي که در سال ۱۹۴۴ عليه او صورت گرفت، سمت راست بدنش تا حد زيادي ضعيف شده بود.» فلگل که به يک روزنامه آلماني گفته بود «نمي‌خواستم اسرارم را با مرگم دفن کنم»، وداع هيتلر با تيم پزشکي‌اش در عصر ۲۹ آوريل ۱۹۴۵، يک روز قبل از خودکشي را اين‌طور روايت کرده است: «هيتلر از اتاقش بيرون آمد، با همه دست داد و کلمات دوستانه کمي را هم بر زبان آورد. تعداد کمي صداي شليک گلوله هيتلر را شنيدند. بلافاصله دکترهاي زيادي در پناهگاه حاضر شدند، من جسد هيتلر را نديدم چون جسد را به باغ انتقال داده بودند.»

روخوس ميش، محافظ هيتلر که دو سال پيش در ۹۶ سالگي در آلمان درگذشت، درباره ساعات پاياني زندگي رهبر ديکتاتور آلمان نازي به بي‌بي‌سي گفته بود: «ناگهان شنيديم که يک نفر، يکي از همراهان هيتلر را صدا زد و گفت به نظر، آن اتفاق افتاد. آنها صداي تيراندازي شنيده بودند اما من نه. مارتين بورمن، منشي خصوصي هيتلر به همه دستور داد تا آرام بگيرند. همه شروع به زمزمه کردند. من داشتم با تلفن صحبت مي‌کردم و به عمد بلند‌تر حرف زدم چون مي‌خواستم صدايي بشنوم. دوست نداشتم احساس کنم ما در پناهگاه مرگ بوديم. مارتين بورمن دستور داد در اتاق هيتلر باز شود. من هيتلر را ديدم که سرش روي ميز قرار داشت. اوا براون روي مبل دراز کشيده بود و سرش به طرف هيتلر بود. زانوانش به طرف سينه جمع شده بود. او لباس آبي تيره‌رنگي با چين‌هاي سفيد به تن داشت. هرگز آن صحنه را فراموش نمي‌کنم. ديدم که آنها هيتلر را پوشاندند و وقتي از کنار من رد شدند، پاهاي او از پارچه بيرون زده بود. فردي سر من فرياد زد «عجله کن، آنها دارند رئيس را مي‌سوزانند.» تصميم گرفتم نروم چون يکي از مسئولان گشتاپو را آنجا ديدم و اين فرد نباید در آنجا ‌بود و براي همين به همکارم گفتم شايد ما را به‌خاطر اينکه آخرين شاهد ماجرا هستيم، بکشند. روز بعد ماجرا ادامه پيدا کرد. 6 فرزند جوزف گوبلز، رهبر جديد آلمان در پناهگاه به قتل رسيدند. اين ماگدا، مادرشان بود که آنها را کشت. بلافاصله پس از مرگ هيتلر، همسر گوبلز با فرزندان خود به پناهگاه آمد. او در حال آماده‌شدن براي کشتن بچه‌هاي خود بود. او نمي‌توانست چنين کاري را آن بالا انجام دهد و براي همين به پناهگاه آمد چون آنجا مانع از کار او مي‌شدند. او با هدف کشتن فرزندان خود به پناهگاه هيتلر آمد. فرزندان گوبلز کنار من بودند و همه ما مي‌دانستيم قرار است چه اتفاقي بيفتد؛ آشکار بود. دکتر استامپفگر، دکتر هيتلر را ديدم که به 6 بچه گوبلز چيزي براي نوشيدن داد؛ يک نوشيدني شيرين. دکتر هيتلر کمک کرد تا آنها را بکشند. يک يا دو ساعت بعد، خانم گوبلز درحالي‌که گريه مي‌کرد از اتاق خارج شد و شروع به ورق‌بازي کرد.»

ادعايي ديگر: هيتلر معتاد بود

يک ماه پيش نيز کتابي با عنوان «حمله همه‌جانبه» در آلمان، مدعي استفاده ارتش هيتلر از ماده مخدر «کريستال مت» شده و نوشته بود از سال ۱۹۳۷ داروي متاآمفتامين بنيان با نام تجاري «پرويتين» توسط نازي‌ها توليد و ميان نيروهاي مسلح توزيع شده است. اين دارو به‌عنوان قرصي که براي مبارزه با استرس و خستگي طراحي شده و در مصرف‌کننده احساس سرخوشي ايجاد مي‌کند، تبليغ مي‌شد. در ابتدا ارتش متوجه نبود پرويتين، يک ماده مخدر است. سرباز‌ها فکر مي‌کردند مصرف آن مثل خوردن قهوه مي‌ماند اما رهبران نازي به‌خوبي از ارزش پرويتين به‌عنوان يک محرک در هنگام نبرد مطلع بودند. پس از آزمايش اين قرص در جريان حمله به لهستان، ارتش آلمان پيش از حمله به فرانسه در بهار ۱۹۴۰، ۳۵ ميليون قرص پرويتين سفارش داد. حمله به فرانسه، جهان را بهت‌زده کرد. در عرض چهار روز، تانک‌هاي هيتلر بيش از آنچه ارتش آلمان در طول چهار سال جنگ جهاني اول توانست پيشروي کند، در فرانسه پيشروي کردند. پرويتين به نازي‌هاي متجاوز کمک مي‌کرد تا بيدار مانده، به پيشروي ادامه دهند و احساس خوبي داشته باشند. به نوشته اين کتاب، تئودور مورل، پزشک شخصي هيتلر، او را کاملا به موادمخدر وابسته کرده بود و رهبر نازي در زمان خودکشي‌اش در سال ۱۹۴۵، کاملا معتاد بود. نورمن اوهلر، نويسنده اين کتاب به يادداشت‌هاي مورل دسترسي پيدا کرده که نشان مي‌دهد او در يک بازه ۱۳۴۹ روزه، مجموعا ۸۰۰ تزريق به هيتلر انجام داده است. يکي ديگر از بخش‌هاي جالب کتاب اوهلر، افشاي وابستگي روزافزون هيتلر به «يوکودال» است. يوکودال يک ماده مخدر ضددرد بوده که تأثير آن دو برابر مرفين معمولي است. او افشا کرده که اولين‌بار پيش از ملاقات با موسوليني در سال ۱۹۴۳ از اين ماده به هيتلر داده شد. در آن زمان ايتاليا احتمال خارج‌شدن از اتحاد با آلمان نازي را سبک و سنگين مي‌کرد اما پس از دوبار تزريق يوکودال، چنان حس خوبي به رهبر نازي‌ها دست داد که توانست موسوليني را متقاعد به متحد‌ماندن با آلمان کند.

بر‌اساس اسنادي که دستگاه اطلاعاتي آمريکا سال گذشته منتشر کرد، ادعا شده بود پيشواي آلمان نازي نه‌تنها به کوکائين بلکه به آنچه امروز به «آيس» (شيشه) مشهور است هم اعتياد داشته است.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/77329

ش.د9601978

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات