(روزنامه شرق - 1396/05/19 - شماره 2933 - صفحه 8)
همسویی عربستان و اسرائیل، علیالخصوص با محوریت ضدیت با ایران، موضوع تازهای نیست اما اسناد جدید «ویکی لیکس» از سطح و تلاش دیرینه سعودیها برای نزدیکی و آشتی با تلآویو پرده برداشته است. بنا بر اسناد منتشرشده، برنامه عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل از سال ٢٠٠٢ میلادی و با طرح صلح ریاض کلید خورده است؛ طرح صلحی که در نشست لیگ عرب بیروت در همان سال نیز در دستور کار قرار گرفت. روند عادیسازی روابط با اسرائیل در سال ٢٠٠٦ با جار و جنجال تبلیغات رسانههای سعودی ادامه یافت. در این پروپاگاندای رسانهای، اسرائیل نه دیگر دشمن پادشاهی عربستان بلکه در مقام یک متحد غیررسمی تبلیغ میشد. البته طبق اسناد منتشرشده، روند نزدیکی عربستان به اسرائیل، سالها قبل از ٢٠٠٢ و از اواسط دهه ٩٠، در سطوح مختلف دنبال شده است. در واقع اسناد «ویکی لیکس» بر چیزی صحه میگذارد که مقامت سعودی تا پیش از این، آنها را اتهاماتی بیپایه و اساس میخواندند.
تلآویو و ریاض؛ یک دوستی اقتصادی
علاوه بر این، اساس اسناد «ویکی لیکس» بر چیزی انگشت میگذارند که در روند نزدیکی ریاض و تلآویو مغفول مانده است؛ مرحله جدیدی از همکاری اقتصادی میان ریاض و تلآویو که زمینهساز نزدیکی این دو کشور شده است. در یکی از تلگرامهای وزارت اقتصادی و فرهنگی به وزارت خارجه در سال ٢٠٠٥، به بحث تحریمهای اسرائیل و تصمیم کابینه سعودی برای برداشتن تحریمهای سطح دو و سه اسرائیل و حفظ تحریمهای سطح یک اشاره شده است. بر این اساس، عربستان سعودی از اواسط دهه ٩٠ میلادی فقط شرکتهای کاملا اسرائیلی را تحریم میکرده و شرکتهایی که رژیم اسرائیل یا شهروندان اسرائیلی در آن سهم داشتند، مشمول تحریمها نمیشدند. به عبارت دقیقتر، این به معنای از سرگیری فعالیت شرکتهای مرتبط با اسرائیل در عربستان سعودی از اواسط دهه ٩٠ میلادی است.
علاوه بر این، اسناد «ویکی لیکس» از پیوندهای ریاض و تلآویو در سطوحی پرده برمیدارد که پیشتر هیچ اشارهای به آنها نشده بود. بهعنوان مثال، در تلگرامی از سوی وزارت خارجه سعودی در سال ٢٠٠٨ میلادی، به هیئتی ١٠نفره از دانشجویان سعودی اشاره شده که بهعنوان بخشی از یک برنامه آموزشی، میهمان سفارت اسرائیل در آمریکا بودهاند. در این تلگرام وزارت خارجه عربستان خواستار اطلاع از محتوای برنامه میشود، بدون اینکه هیچ مخالفتی با اصل دیدار داشته باشد. در واقع نحوه مواجهه وزارت خارجه با این دیدار از عادیبودن چنین اتفاقهایی حکایت دارد. البته حضور دانشجویان عربستانی در این برنامه آموزشی بعد از آن شروع شد که ترکی الفیصل بهعنوان سفیر عربستان سعودی در واشنگتن معرفی شد؛ از او بهعنوان پدرخوانده آشتی تلآویو و ریاض یاد میشود.
تیران و صنافیر
پروژه نزدیکی به اسرائیل در سال ٢٠١٢ میلادی با مقالهای به قلم ژنرال «نایف بناحمد بنعبدالعزیز»، یکی از بانفوذترین فرماندهان نظامی سعودی ادامه یافت. او در این مقاله ضمن ستایش از اسرائیل، بر نیاز تقویت روابط میان عربستان و تلآویو تأکید کرده بود. تلگرامی از سوی بخش امور فنی و اطلاعات وزارت کشور به سعود الفیصل نشان میداد که طرف سعودی از واکنش اسرائیلیها به این مقاله راضی بوده است. در واقع از این مقاله بهعنوان یکی از جاده صافکنهای بهبود روابط تلآویو و ریاض یاد میشود. علاوه بر این، یک نظرسنجی در سال ٢٠١٤ از هزار شهروند سعودی درباره تقابل اعراب و اسرائیل، نشان داد که اکثریت سعودیها از «صلح با اسرائیل و راهحل دو دولتی» حمایت میکنند.
در چنین فضایی بود که «سلمان الانصاری»، بنیانگذار لابی سعودی در ایالات متحده، خواستار ائتلاف ریاض و تلآویو براساس منافع اقتصادی و منطقهای مشترک شد. او همچنین با اشاره به قابلیتهای اسرائیل در حوزههای مهندسی آب و معدن، نزدیکی میان عربستان و اسرائیل را به نفع خاورمیانه عنوان کرده بود. همچنین «انور العشقی»، ژنرال بازنشسته سعودی، در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «دویچهوله» از علت اصرار عربستان برای تصاحب دو جزیره تیران و صنافیر پرده برمیدارد. به گفته او، با این کار، عربستان بهطور مشترک با مصر، بر عبورومرور کشتیهای اسرائیلی از تنگه تیران نظارت خواهد داشت که این مسئله امکان همکاری میان دو منطقه را فراهم میآورد.
مانعی به نام مسجدالاقصی
شاید در واکنش به این پالسهای مثبت از طرف سعودی بود که حدود دو ماه پیش، «ایزرائیل کاتز»، وزیر حملونقل و اطلاعات اسرائیل از «ملک سلمان»، پادشاه عربستان خواست تا «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل را برای ارتقای روابط دیپلماتیک به ریاض دعوت کند. او همچنین خواستار سفر «محمدبن سلمان»، ولیعهد عربستان به تلآویو شده بود. در ادامه «آویگدور لیبرمن»، وزیر دفاع اسرائیل نیز نسبت به توسعه روابط اقتصادی و دیپلماتیک با کشورهای عرب ابراز علاقهمندی کرد؛ او گفته بود رسیدن به یک توافق منطقهای بر سر مسئله فلسطین و برقراری روابط اقتصادی با کشورهای عربی، به معنای درآمدزایی ٤٥میلیارد دلاری برای اسرائیل خواهد بود. بااینحال، به زعم بسیاری از کارشناسان در شرایطی که مسجدالاقصی در اشغال اسرائیل به سر میبرد، بعید است که شاهد عادیسازی کامل روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل باشیم. مواضع اخیر ملک سلمان نیز به نظر بر این مسئله مهر تأیید میزند.
بعد از بستهشدن مسجدالاقصی به دست نیروهای اسرائیلی، برخی رسانهها مدعی شدند که ملک سلمان شخصا برای بازشدن مسجدالاقصی به روی مسلمانان وارد عمل شد. هرچند در ماهها و هفتههای اخیر با عزل «محمد بن نایف»، ولیعهد پیشین و جایگزینشدن محمد بن سلمان، شاهد تمرکز قدرت در خاندان سلمان بودهایم؛ اما مسئله فلسطین و مسجدالاقصی چیزی نیست که پادشاه و ولیعهد او بتوانند با نادیدهگرفتن آن، طرح عادیسازی کامل روابط با اسرائیل را در پیش گیرند. این مسئله علاوه بر تضعیف جایگاه عربستان در میان کشورهای اسلامی میتواند به عاملی برای دامنزدن به تنشهای داخلی در این کشور بدل شود.
http://www.sharghdaily.ir/News/138189
ش.د9601641