* از بازگشت شما به عرصه اجرايي كشور شروع كنيم. دورهاي هشت ساله را به عنوان نخستين زن كابينه ايران در دولت اصلاحات حضور داشتهايد. پس از آن دوره، با وقفهاي چندين ساله كه البته در اين مدت در شوراي شهر تهران هم عضو بودهايد، با آمدن دولت اعتدال به سازمان محيطزيست بازگشتيد. با گذشت سه سال از اين حضور، از بازگشت خود رضايتمندي داريد؟
** اگر فرد از كار خود راضي باشد، باعث سكون و ايستايي ميشود و گمان ميكند كاري كه انجام داده بدون اشكال و ايراد است. نه؛ من فكر ميكنم هميشه جا براي كار و تلاش بيشتر، به خصوص در عرصه محيطزيست و در جهت ارتقاي كارايي و ابعاد مختلف اثربخشي و كيفيت فعاليتها وجود دارد. به ويژه اينكه كار جمعي و سازماني يك كار فرابخشي است. محيطزيست ابعاد بسيار متنوع و گستردهاي دارد. هرچه پيش برويد به ابعادي ميرسيد كه در كشور ما بنا به دلايلي كنار گذاشته شده بودند و به آن توجهي نميشد. بنابراين هرچه در اين زمينهها كار كنيد جا دارد. اينكه انسان در آن جايگاهي كه هست راضي باشد شايد مانع از ادامه حركت او شود.
* شايد بهتر باشد كه نخست ببينيم هدف از قبول مسووليت چه بوده است تا شايد شما هم راحتتر بتوانيد يك ارزيابي درست از خود داشته باشيد؟
** ارزيابي من از خودم اين است كه حداكثر توان خودم را گذاشتهام. حتي يك جاهايي هم باور نميكردم كه بتوانم اما اين توان را خداوند به من داد. اگر نيت كاري براي رسيدن به يك ارزش متعالي وجود داشته باشد، بايد از سوي خداوند و مردم اين رضايت كسب شود، چون صاحب اصلي همه اين مسائل مردم هستند و ما هم داريم براي همين مردم كار ميكنيم. حوزه محيطزيست هم حوزه خيلي سختي است. حوزهاي نيست كه برويم جايي را بسازيم. اصل كار اين سازمان هم كاري نيست كه خيلي ظهور و بروز پيدا كند. اگر همهچيز خوب باشد، هوا خوب باشد، طبيعت سالم باشد همه خوشحال و راضي هستند و شرايط هم شرايط مطلوبي است و خيلي به چشم نميآيد اما مشكلات خيلي سريع به چشم ميآيد. ما مشكلات زيادي داريم و متاسفانه به دليل وجود دوراني از كمتوجهي مديران خيلي از اين مسائل تبديل به مسائل بحراني و علني شده است. مسائلي كه شايد سالها زيرپوستي اتفاق ميافتاد و به آن بيتوجهي ميشد الان آشكار شده و چالشهاي زيادي را در حوزههاي اجتماعي و اقتصادي و سلامت به وجود آورده است.
* خانم دكتر ابتكار چرا همواره سوژه خوبي براي مخالفان و تخريبكنندگان دولت بوده و هستند؟
** اين سوال را خيليها مطرح ميكنند. شايد دليل آن چند جنبه داشته باشد. نخست اينكه خانمها سوژه هستند. بالاخره هنوز هم يك عدهاي هستند كه خيلي از حضور خانمها در عرصههاي عالي مديريتي خوششان نميآيد يا باور ندارند يا حتي موانع فرهنگي ممكن است در اين زمينه وجود داشته باشد.
مساله دوم ممكن است سوابق سياسي من باشد. اگر پيشينه من را نگاه كنيد، من دانشجوي خط امام و انقلاب بودم و اين پيشينه را همراه خودم دارم و هيچوقت هم آن را انكار نكردهام و در دوره اصلاحات هم عنوان معاونت آقاي خاتمي، رييسجمهور را داشتم كه هميشه با افتخار از آن نام برده و به آن دوران افتخار كردم. اين ميتواند يك عاملي براي زدن من باشد.
همه اينها در كنار هم به مساله بزرگ ديگري ميرسد و آن اينكه بحث محيطزيست با منافع گروههاي زيادي تلاقي پيدا ميكند. اگر اين گروهها قانونمند باشند -كه البته در مورد خيليها اين موضوع صدق ميكند- در چارچوب قانون با سازمان همراهي ميكنند. ولي در كل با بسياري از گروههايي كه منافع خاص دارند، ما دچار مشكل ميشويم. از روزي كه آمدهايم تاكنون، با زمينخواري درگير هستيم. ما متوجه شديم كه بخشهايي از مناطق حفاظت شده را زمينخواران چپاول كردهاند. پناهگاه حياط وحش ميانكاله يكي از زيباترين و بكرترين نقاط طبيعت ايران در ساحل درياي خزر بود، ولي بخشهايي از آن در دولت قبل چپاول شد.
ما درگيريهاي سنگيني در اين موضوع داشتهايم اما با همكاري دادستان و با تلاش و فداكاري مديران استان توانستيم بخشي از اين منطقه را آزاد كنيم. بالاخره زمينخواران خيلي دل خوشي از ما ندارند. همين اتفاق در برجين، منطقهاي نزديك تهران هم روي داد. در هزاران هكتار كه هر متر مربع آن بين ١٢ تا ١٤ ميليون تومان ميارزد ساختمانهايي كه چند ميليارد تومان ارزش داشتند ساخته شد كه ما ناچار به تخريب آن شديم. چون همه اينها غيرقانوني تصاحب و تصرف شده بود.
در اين دوره يك برخورد خيلي جدي سازمان با متخلفان شكار و صيد داشته است. در چندين نوبت هم در ستاد و هم در استانها با كسانيكه در قاچاق حيات وحش نقش داشتند بهطور جدي برخورد شد و محمولههاي بزرگي هم كشف شد. روي اين موضوع ما خيلي جدي ايستاديم و همه تلاشهاي محيطبانان ما و گروههاي بازرسي سازمان در اين زمينه به نتيجه رسيد و ما افتخار ميكنيم. ولي خب بالاخره اين فعاليتها يك عدهاي را ناراحت ميكند يا در عرصه برخورد با تخلفاتي مثل جنگلخواري، با وجود اينكه مسووليت مستقيم در اين مورد با سازمان ما نيست اما به دليل اعتقادي كه بر بحث حفاظتي بودن جنگلها و مقابله با بهرهبرداري تجاري از آن داشتيم كاري را در اين دوره شروع كرديم تا موضوع واردات چوب را جايگزين بهرهبرداريها كنيم.
در همان اوايل كار دولت در سال ٩٢ مصوبهاي را به تصويب هيات وزيران رسانديم و به عنوان مديريت پايدار جنگلها، پايش و حفاظت، مصوبه مهمي بود و طبق آن بهرهبرداري غير از درختان آسيب ديده و بيمار را ممنوع اعلام كرديم. البته خيلي تلاش شد كه اين مصوبه لغو شود، حتي پيشنهاد آن را هم به دولت آوردند. اما با گزارشي كه من دادم و از واقعيتهاي جنگلهاي ايران گفتم، دولت يكپارچه در حمايت از جنگلها به مصوبه راي داد. حتي پيشنهاددهنده لغو اين مصوبه هم به لغو آن راي نداد و گفت من جوگير شده بودم. مساله قاچاق چوب هم كم چيزي نيست. در كشور ما متاسفانه اين مساله كماكان هست يا خيلي از موضوعات ديگر. من بسياري از اين موضوعات را ميتوانم نام ببرم. به ارزيابي زيستمحيطي كه خيلي تشريفاتي بود، خيلي جدي در اين دوره پرداختيم.
* وقوع اين حجم از زمينخواري را ميتوان تحت حمايت دولت قبل دانست؟ وگرنه چگونه ميشود اين ميزان از تخلفات روي دهد و اقدامي براي جلوگيري و پيگيري انجام نگيرد؟
** مديران قبل متاسفانه يك جاهايي اغماض كرده بودند. نميتوانم بگويم زمينخواران بهطور مستقيم مورد حمايت دولتمردان گذشته بودند ولي در اين زمينه بيتوجهي شده بود. ٥٠ پرونده با حكم قطعي قلع و قمع در منطقه ورجين، كه در دايره حقوقي اداره كل تهران در دوره قبل صادر شده بود بعد از ورود بازرسي سازمان محيطزيست و اداره آگاهي و قاضي ويژه به اين موضوع، در منزل رييس اداره حقوقي پيدا شد. يعني وي آن پروندهها را بدون اينكه احكام آنها اجرا شود به منزل خود برده بود. ما هم بهطور اتفاقي آن را فهميديم. چون يكبار بازرسي سازمان آمد و به من گزارش داد. گفتم برويد و ببينيد اينها واقعا به اجرا درآمده است يا خير. بعد رفتند و گفتند نه؛ اين احكام اجرايي نشده است. گفتم دوباره چك كنيد، باز هم گفتند نه هيچكدام اجرا نشده است. ما واقعا نميدانيم چگونه كپي احكام هست اما اصل حكم بدون اجرا در خانه اين مسوول بود؟
از اين موارد متاسفانه داشتيم. يا مثلا در پارك ملي سرخه حصار ما مجموعهاي را داشتيم كه در اواخر دوره من در حد خانههاي حلبي آبادي بود، اما بعد از بازگشت من به سازمان، تمام تصاوير هوايي نشان دادند كه همه اينها تبديل به ويلا شده است. اين پارك يكي از قديميترين پاركهاي ملي جهان است و در مجاورت تهران قرار دارد. اگر اجازه دهيم كه اين حريم بشكند، ديگر هيچي حفظ نميشود. كما اينكه متاسفانه يك سري از تعاونيها در دولت قبل آمدند و ساخت و سازهايي را كردهاند كه همه خلاف قانون بود. اين اتفاقات در حريم تهران رخ داد و در حريمي كه مغايرت قانوني زيادي داشت اما مسوولان گذشته اغماض كرده بودند.
* از عملكرد خودتان در اين سه ساله گفتيد. گفتيد كه با چه تعداد و مواردي از تخلف برخورد كردهايد. اما انگار سياست دولت و تك تك اعضاي كابينه اين است كه دستاوردهاي خود را اعلام نكنند. شايد همين امر يكي از دلايل تخريبهايي باشد كه عليه دولتيها صورت ميگيرد. چرا دولتيها فكر ميكنند با در پيش كشيدن سكوت، ميتوانند دستاوردهاي خود را به مردم نشان دهند و بهترين پاسخ به تندروها را در قالب سكوت ميبينند؟
** اين موضوع ناشي از چند مساله است. يكي اينكه ما احتياط ميكنيم و تا چيزي واقعا به نتيجه نرسد، سعي ميكنيم كه اعلام نكنيم. دوست داريم تصميمات را به نتيجه برسانيم و بعد آن را بيان كنيم. فعاليت تبليغاتي توخالي نميكنيم. شعار نميدهيم. چيزي را كه نميتوانيم عمل كنيم وعده نميدهيم. مثلا من به خوزستان و كرمانشاه ميروم ميگويند خانم ابتكار رفت خوزستان و برگشت اما مشكل گردو غبار حل نشد. خب يكجايي را بياورند كه من گفته باشم كه مشكل گرد و غبار را ميتوانم با يك سفر، با يك اقدام، با يك دستور و با يك كار يكساله و دوساله حل كنم. اصلا ميشود حل كرد؟ اصلا براي گردو غباري كه بخشي از آن از كشوري ميآيد كه تحت اشغال است و بخشي از سرزمين آن اصلا در اختيارش نيست و يك كانون عظيم گرد و غبار را به سمت ايران ميفرستد، راهحلي وجود دارد؟ گاهي اينگونه مسائل مطرح ميشود، اما ما سعي ميكنيم واقعيتها را به مردم بگوييم و حقايق را با آنان در ميان بگذاريم.
* اما دستاوردها چه؟ آنها كه ديگر به واقعيت تبديل شدهاند...
** ما آنجاييكه دستاورد بوده گفتهايم، اما انعكاسش درست انجام نشده است. رسانه ملي اصلا بهطور مطلق تا حدود چند ماه قبل و پيش از آمدن آقاي علي عسگري با ما همكاري نداشت و نه تنها اقدامات ما را انعكاس نميداد بلكه جنبههاي منفي آن را در خبرها ميآورد. در اين زمان انعكاس دستاوردها تنها به شبكههاي اجتماعي و برخي روزنامهها محدود ميشد. در واقع رسانه ما بيشتر به همين موارد محدود بود. در بسياري از موارد سعي كرديم در دستاوردهاي خود آنچه را كه واقعا اتفاق افتاده، بگوييم ولي واسطه اطلاعرساني، ما را همراهي نكرد. به ويژه رسانه ملي كه بيشترين تاثير را دارد. در كنار اين مسائل، شبهه افكنيها هم خيلي زياد بوده است. يكي از اين خبرگزاريها طبق تحقيق روابط عمومي سازمان، نزديك به ٣٧٠ مورد جعل خبر، تهمت و دروغ در عرض اين سه سال فقط عليه بنده و سازمان داشتند.
واقعا نميدانم اينها به دنبال چه هستند و هزينه صرف چه ميكنند؟ يك نفر بپرسد كه اين همه خبر تخريبي و دروغ براي چه هست؟ من كه نميدانم، خودشان بنشينند و ارزيابي كنند كه آيا به همان هدفي كه ميخواستند رسيدند؟ به هدفي كه ميخواستند خانم ابتكار را زير سوال ببرند رسيدند؟ واقعا اين هزينهها هدر نرفت؟ اين انرژيها هدر نرفت؟ واقعا كشور ميتواند و اين امكان را دارد كه انرژيها را اينگونه هدر دهد با اين همه كار عقبمانده كه وجود دارد؟ با اين همه كمبود اعتبارات و امكانات و اين همه نيازمندي كه مردم دارند بهجاي اينكه به آنها اطلاعرساني درست كنيم و آگاهيشان را بالا ببريم تا به دولت كمك كنند و يك اتفاق خوبي براي كشور بيفتد، دست به چه كارهايي ميزنيم؟ جوانان ما به اميد نياز دارند نه اميد توخالي و واهي بلكه اميد به اينكه كاري در كشور در حال انجام است و عدهاي دارند تلاش ميكنند.
دولت از مشاركت جوانان از نظر و دخالت آنها در كارها استقبال ميكند، اما آيا اين استقبال به گوش آنان ميرسد؟ ما سعي داريم جوانان را پاي كار بياوريم و به آنها ميدان بدهيم اين ميتواند روحيه ملي را بالا ببرد، اين ميتواند براي همه خوب باشد. يك ارزش مشترك فراجناحي باشد. از موضوعاتي است كه به يك جناح و به يك طيف و به يك دولت ربط ندارد، يك بحث ملي است. بهتر نبود هزينههايي كه براي تخريب ميشود را صرف اينچنين فعاليتهايي كنند؟ البته ما اين كار را ميكنيم.
رويكرد مهم سازمان حفاظت محيطزيست بحث مشاركت مردمي و جوانان بود و خوشبختانه در مورد تشكلهاي مردم نهاد و انجي اوها رشد خيلي چشمگيري داشتيم البته اين رشدي بود كه از اول در دولت خاتمي شكل گرفت. بالاخره دولت اصلاحات فضايي را براي فعاليت و تلاش به وجود آورد كه امكان نقد و آزادي بيان وجود داشت.
* آيا در دولت روحاني هم اين كار انجام گرفت؟ با توجه به اينكه رييسجمهور از همان ابتدا خود را مجري قانون اساسي دانست و بر اجرايي شدن همه اصول آن تاكيد داشت، هرچند در برخي موارد نتوانست به وعده خود عمل كند- چقدر اين امر مورد توجه قرار گرفت و براي دستيابي به آن تلاش شد؟
** دكتر روحاني نگاه بلندي بر اين نوع مسائل دارند. ايشان بر بحث حقوق مدني و آزادي بيان تاكيد داشته و دارند. ما هم سعي كرديم همچون گذشته، باز هم اين فضا را به وجود بياوريم. در اين دوره خوشبختانه تشكلها دوباره شكل گرفتند و از اين فضا استفاده كردند. رشد تشكلها و همچنين ثبتنام تشكلهاي جديد، گستردگي فعاليتهايي كه دارند و نگاه تخصصي كه روز به روز بيشتر ميشود، همه ناشي از توجهات ويژه اين دولت است. الان اين تشكلها به صورت سازماندهي شده فعاليت ميكنند و در سياستگذاريها هم دخالت دارند.
با مصوبه دولت اين شبكه عضو شوراي برنامهريزي و عضو كارگروه آمايش و محيطزيست شوراي مركزي استان شد. البته عضو رسمي با حق راي. اين يعني، دخالت نهادهاي مدني در تصميمسازيها كه گام خيلي مهمي بود كه برداشته شد. همينطور در تدوين برنامه ششم، دو صندلي براي تشكلها در نظر گرفته بوديم و آنها هم خيلي فعال حضور پيدا كردند. خب فضا بسيار اميدواركننده است. ما فقط سعي ميكنيم جلوي كارشان را نگرفته و نااميدشان نكنيم. بعد هم در جلب مشاركت مردم، سعي ميكنيم زمينهها را فراهمسازيم. موضوعات را طرح و نيازهاي خود را در قالب آن عنوان كنيم. در اين ميان از فضاي نقد هم سعي كردهايم استفاده كنيم هرچند يك جاهايي ممكن است تلخ باشد، ولي استقبال ميكنيم.
* دامنه تخريبها عليه دولت اين روزها به توهينهايي رسيد كه متاسفانه از سوي هم لباسان آقاي روحاني هم صورت ميگيرد. دليل اين رفتارها را چه ميدانيد و اينكه دولت با اين حجم از كارها تا پايان نخستين دوره، در برابر اين هجمهها چه اقداماتي بايد انجام دهد؟
** فكر ميكنم كه اين نوع عكسالعملها حاكي از تزلزلي باشد كه در طيف رقيب دولت ايجاد شده است. واقعا استفاده از اين نوع ادبيات و اين نوع تهمتزني به نفع هيچكس و هيچ گروهي نيست. بيشتر از همه به نفع خود كسي كه اين كار را انجام ميدهد، نيست و به نظر ميرسد كه به يك نوعي از استيصال و نااميدي دچار شدهاند كه به چنين واژههايي دست پيدا ميكنند. چون به هرحال در حكومتي هستيم كه منتسب به ارزشهاي ديني است و بهكار بردن چنين اتهاماتي براي مقامي كه رييسجمهور منتخب و محبوب و مورد تاييد مردم و مورد قبول رهبر معظم انقلاب است، حاكي از
قوت تهمت زنندگان نيست.
رقيب اين را بايد بهخوبي بداند كه استفاده از چنين ادبياتي آن هم در شرايطي كه ما مذاكرات دشوار هستهاي را با موفقيت پشت سر گذاشتيم و نه تنها در داخل كشور يك پيروزي بود، بلكه در سطح بينالمللي هم، پيروزي گفتوگو بر جنگ و درگيري و خشونت بود. حالا كه داريم با دشواري اين موفقيت را اجرايي ميكنيم و گام به گام اهداف آن را با سختي زيادي پيش ميبريم، به كار بردن اين ادبيات صحيح نيست. خودشان هم شايد در يك شرايط استيصال هستند وگرنه نه از نظر اخلاقي و نه از منظر سياسي هيچ كاربردي ندارد.
اين رفتارها اگر بخواهد تهديد تلقي شود ما سازوكار قانوني براي آن داريم، اما انتخابات در نهايت تكليف اين دولت و در نهايت سرنوشت بقاي آقاي روحاني را روشن خواهد كرد نه اين نوع الفاظ. چون پشت اين صحبتها استدلال نيست تا اثرگذار باشند. اين افراد اگر ميخواهند مواضع سياسي آقاي رييسجمهور را چه در حوزه داخلي و چه در حوزه بينالمللي مطرح كنند، با افكار عمومي آگاه مواجه هستند. همه بهخوبي ميدانند كه اقدامات دولت در چه چارچوبي بوده و با چه پشتوانههايي انجام شده و ما هم خوب ميدانيم كه ميزان رضايتمندي مردم چقدر نسبت به اين مسائل زياد بوده است. بنابراين منطقي پشت سر بهكار بردن اين الفاظ وجود ندارد. فكر ميكنم اين افراد بايد به يك رقابت قانونمند تن دهند.
در كشور ما قانون حاكم است و اين مردم هستند كه سرنوشت سياسي خود را تعيين ميكنند. خوشبختانه در اين دوره خيلي كار شده تا يك فضاي سالم سياسي فراهم شود. البته هنوز تا شكلگيري احزاب موانع و سختيهاي زيادي وجود دارد ولي امكان فعاليت طيفهاي متنوع سياسي بر خلاف دوره گذشته وجود دارد. تقريبا در دورهاي تك صدايي بر كشور حاكم شده بود. حتي يك جايي گفته بودند اصلاحطلبها را ميخواهيم داخل شيشه كنيم تا صدايشان در نيايد. اما الان نه. الان فضا براي طرح ديدگاههاي كساني كه فعاليتشان در چارچوب قانون اساسي است، وجود دارد.
در مقايسه با آنچه بود، فضا خيلي بهتر شده است. هرچند بايد بگوييم كه هنوز نياز به تلاش بيشتر داريم. همين امر به اميد خدا يك انتخابات سالم و خوب را فراهم خواهد كرد و اميدواريم كه به دور از تخريب و تهديد باشد.
* اما نگراني در مورد اثرگذاري اقدامات طيفهاي مقابل دولت همچنان وجود دارد. هرچند كه شما آن را به دليل بيمنطق بودن داراي اثر نميدانيد، اما فكر نميكنيد ممكن است بر پايگاه اجتماعي دولت تاثير منفي بگذارد؟
** ممكن است اين افراد بهطور موقت بتوانند اين ابهامآفريني را به وجود بياورند و ممكن است بتوانند فضا را مقداري خاكستري كرده و گرد و خاكي ايجاد كنند، اما در واقع مردم قدرت تشخيص دارند و براي خود ملاك و شناخت دارند، جوانان ما قدرت تشخيص دارند و ملاكهايي را در ذهن دارند. ملاكهايي كه آنان در انتخابات ٩٤ بهكار بستند مشخص ميكند كه به بلوغ فكري رسيدهاند.
در آن انتخابات با توجه به تمام سختيها، كسيكه اجازه صحبت كردن در تريبونهاي علني نداشت، كسي كه تصويرش ممنوع بود، اما صدا و نظرش به گوش مردم رسيد. يا خود آقاي روحاني و خط مشياي كه ايشان براي انتخابات تعيين كردند، در راي و نظر مردم تاثير داشت. با توجه به همه محدوديتهايي كه به وجود آمده بود و اتفاقات روي داده در مراحل ابتدايي انتخابات كه كار را بسيار سخت كرده بود به نحوي كه ائتلاف اميد در خيلي از استانها نتوانست كانديدا معرفي كند اما، انتخابات مجلس شوراي اسلامي درس روشني بود. به هر حال بايد همه تلاش كنيم جناح رقيب هم تلاش كند نقد منصفانه كند و مسائل و مشكلات را مطرح كند. اميدواريم در فضاي سالمي اين كار پيش برود. فضاي تخريب و تهديد و توهين، به نفع هيچكس نيست، نه به نفع جناح راست و نه به نفع جناح چپ.
* هم در دولت اصلاحات حضور داشتهايد كه همواره از آن به افتخار ياد كردهايد و هم در دولت تدبير و اميد؛ فكر نميكنيد كه دولت اصلاحات با مشكلات بزرگتري در مقايسه با اين دولت روبهرو بوده، مسائلي كه بعضا امنيتي هم بود؟ با اين حال بهخوبي توانست پايگاه اجتماعي خود را حفظ كرده و هنوز هم حاميان ميليوني خود را دارد...
** هر كدام شرايط خاص خود را دارند. واقعيت اين است كه ميتوانيم بگوييم مشكلات اين دو دولت در يك جاهايي هم وزن بوده است اماالان به دليل گستردگي ارتباطات و شبكههاي اجتماعي و ابهام آفرينيها و فعاليتهايي كه دارد صورت ميگيرد مخصوصا در شبكههاي مجازي كه با بودجه عمومي اداره ميشود كار را براي دولت سخت ميكند. متاسفانه در دولت اصلاحات هجمهها زياد بود اما الان هم شكل ديگري به خود گرفته است.
بالاخره به نظر ميرسد كه طيفهايي در كشور وجود دارند كه احساس ميكنند در برابر اين مسائل مصونيت دارند. حال اين مصونيت شرعي است و اخلاقي و اجازه تهمت و بهتان زدن دارند. مثلا بعضيها فتوايي براي خود صادر ميكنند با اين مفهوم كه اگر كسي باشد كه لطمه و آسيبي به امور مسلمانان وارد كند ميتوانند براي او يك بهتاني را تعريف كنند. يعني تحت عنوان فتواي مباهته، ميتوانند از اين راه وجهه افراد را در جامعه اسلامي خراب كنند. عدهاي بالاخره چنين فتوايي را جور ميكنند و به اين اعتبار دست به توهين ميزنند. در شرايطي كه برخلاف اين؛ در قرآن كريم و احاديث و روايات نكوهش غيبت و تهمت صراحت دارد. بالاخره اينها چيزهايي نيستند كه بخواهيم آن را تفسير كنيم. اينها بحثهايي اخلاقي است كه خيلي روشن در سوره حجرات آمده است و من فكر ميكنم كه به طريق اولي نسبت به كساني كه در عرصه سياسي كشور كه ويترين نظام است حضور دارند، صدق ميكند.
مقامات مسوول ما كه از تريبونها سخن ميگويند و از موضع مسووليتي كه دارند چه دولتي و چه غيردولتي، سخنراني ميكنند بايد اين شوونات را رعايت كنند. اما متاسفانه رعايت اين امر، آن دوره (اصلاحات) نبوده الان هم نيست. يك عدهاي براي خود مصونيت شرعي و سياسي و حقوقي تعريف ميكنند و خيلي بيپروا وارد اين عرصه ميشوند. اما مردم در نهايت تشخيص درست را خواهند داد.
اين افراد در دولت اصلاحات به نتيجه نرسيدند و الان هم نميرسند. بالاخره يواشيواش همه بايد ياد بگيريم كه در داخل چارچوب قانون، سياستورزي قانوني انجام دهيم، اگر جايي اكثريت هستيم شوونات اكثريت را بپذيريم و حق اقليت را هم برايش قايل باشيم. يك جايي هم اقليت را بپذيريم و قاعده بازي را بر هم نزنيم. به نظرم اين مورد خيلي مهم است. اميدوارم خرد عمومي و جمعي در بين سياسيون كشور و همه ايجاد شود.
* بعد از انتخابات ٩٢ اعلام كرديد كه يكي از اهدافي كه براي رسيدن به گزينه روحاني منجر به شكلگيري ائتلاف شد، ايجاد جرياني براي گفتوگوي ملي و دروني در كشور و كم كردن فاصله ميان اقشار مختلف جامعه و سلايق مختلف بود. اما اين موضوع تنها در حد حرف باقي ماند هيچ اقدامي از سوي هيچ يك از بزرگان سياسي انجام نگرفت. چرا چنين برنامهاي پيگيري نشد و فكر نميكنيد اگر اين ائتلاف ادامه پيدا ميكرد، وضعيت دولت از لحاظ آرامش فضاي سياسي خيلي بهتر از اكنون بود؟
** چرا، ممكن است كه بگوييم دولت يا فعالان سياسي در اين عرصه ميتوانستند تلاش بيشتري صورت بدهند اما تلاشهايي صورت گرفت. فكر ميكنم باز شدن تدريجي فضا در بسياري از عرصهها و پيگيري مشكلاتي كه در فضاي سياسي كشور وجود داشته در واقع تلاشي بود كه از سوي رييسجمهور انجام گرفت. ايشان طيفهاي مختلف سياسي و حتي فرهنگي را دعوت ميكند و در جلسات مختلف نظر آنها را ميشنود. بنابراين تلاشهايي صورت گرفت. مهمتر از همه اينكه دولت سعي كرده انتقادات را - هرقدر هم در برخي جاها منتقدان از در تهمت وارد ميشوند و لازم است كه با آنها با ابزار حقوقي برخورد شود- شنيده و اجازه بدهد اين فضا براي نقد باز باشد. براي حمايت از رسانهها دولت تمام تلاش خود را انجام داده تا جايي كه ممكن است با آنها برخورد نشود.
اين فضاها براي ايجاد زمينه گفتمان ملي بود. يا تلاشهايي براي ايجاد زمينه حضور جوانان در عرصههاي مختلف و مشاركت آنها صورت گرفته است، بله به نظر ميآيد كه ميتوانست قويتر باشد اما يك بخشي را بايد بهعهده خود گروههاي سياسي بگذاريم. خود ائتلاف اميد در واقع يك نوع ايجاد گفت و گوي داخلي را پايهگذاري كرد. اما در اين راه بايد بيشتر به سراغ احزاب برويم تا آنها حركت را پايهگذاري كنند و فضا را براي گفتوگوي دروني فراهم سازند.
فكر ميكنم در آستانه انتخابات فرصت خيلي خوبي باشد براي اينكه اين موضوعات مطرح و در يك فضاي خوب و صميمي آزاد گفتوگو شود. اميدواريم اين فضا در رسانهها و دانشگاهها و در احزاب و محافل مختلف سياسي و اجتماعي ايجاد شود.
* به ائتلاف اميد اشاره كردهايد كه منجر به تغيير تركيب مجلس و پيروزي نسبي اصلاحطلبان شد. بحثي كه اين روزها مطرح ميشود، لزوم انسجام اصلاحطلبان است. اما در همين ماههاي پاياني عمر دولت عنوان ميشود كه اين انسجام از بين ميرود و حتي بعضي اعلام ميكنند كه به گزينهاي غير از آقاي روحاني هم بايد فكر كرد. وضعيت الان اصلاحطلبان چگونه است و اين انسجام تا انتخابات ٩٦ ادامه پيدا ميكند يا نه؟
** فكر ميكنم با انتخابات اسفند ٩٤ قدم به قدم هويت اصلاحطلبي روشنتر و آشكارتر شد و ائتلافي كه شكل گرفته بود قويتر و منسجمتر ميشود. چون دلايل وجوبي اين ائتلاف روزبهروز آشكارتر شده و حقانيت آن مشخصتر ميشود. البته ممكن است كه مشكلاتي وجود داشته باشد و علايمي هم بوده كه سبب شده اين نگراني به وجود بيايد كه شايد در مجلس انسجام كافي وجود نداشته باشد، اما خوب است بدانيم كه برخي از اين اشخاص سابقه كار تشكيلاتي نداشتند.
بعضا ميبينيم كه درست هم هست دوستاني كه آمدند خيلي سابقه كار تشكيلاتي ندارند. در حالي كه لازمه اين نوع فعاليتهاي سياسي و جمعي فعاليتهاي تشكيلاتي و اجماعسازي است. خود فرآيند اجماعسازي بحث مهمي است. يعني ما ديدگاههاي متنوع و بعضي وقتها ديدگاههايي كه با هم متضاد هستند را بتوانيم به هم نزديك كنيم و بتوانيم از بين اينها به يك نتيجه مشترك برسيم. گاهي وقتها در سازمان ملل ١٩٥ كشور با اديان، فرهنگها زبانها و نيازهاي مختلف با شرايط جغرافيايي و اقليمي و سياسي و اقتصادي كاملا متنوع بايد بر سر يك سند به توافق برسند. مثل سند پاريس در مورد توافق اقليمي بايد به نتيجه مشترك ميرسيدند.
اگر بر سر اين سند توافق حاصل نميشد ديگر يك توافق جهاني نبود و شايد آن چيزي بود كه يك عدهاي ميخواستند. يعني ميخواستند چندجانبهگرايي باز هم شكست بخورد و يك عدهاي بتوانند يكجانبه بر برنامههاي خود پافشاري كنند. به هر حال رسيدن به اجماع يك هنر است و بايد در اين زمينه بين گروهها و احزاب سياسي كار شود. اينكه بين گروهها و احزاب بتوانيم با همديگر گفت و شنود كرده و بتوانيم خيلي شفاف با هم صحبت كنيم، مسائل را موازنه كنيم و به توافق برسيم و ائتلافهاي قوي تشكيل دهيم و در شرايط حساس آن اهداف مشترك را كه حتي خواستههاي طرفهاي مخالف را هم ممكن است دربربگيرد، اجرايي كنيم، هنر بزرگي است.
يعني اين نيست كه لزوما رقبا در مقابل هم باشند. رقبا در جاهايي واقعا با هم همكاري ميكنند. الان هم همينطور است. همين رقبا در يك سري مسائل ملي با هم اشتراك دارند. ولي به يك نقاطي كه ميرسند يك سري اختلافات مانع از اين ميشود كه كنار هم قرار بگيرند. طبيعي هم هست. ولي اين ائتلاف در جمع جريان اميد كماكان با قوت پابرجاست و دلايل آن هم اين است كه هرچه در سال ٩٢ بوده امروز در سال ٩٥ خيلي قويتر، وجود دارد و فكر ميكنم كماكان اصلاحطلبان و همه گروههايي كه در ائتلاف اميد بودند، اعلام كردند كه از روحاني به عنوان تنها گزينه حمايت ميكنند حالا ممكن است انتقاداتي هم به نحوه اجراي برنامههاي آقاي رييسجمهور داشته باشند. اين هم طبيعي است. بالاخره در امور اجرايي كشور مشكلات خيلي زياد است.
رييسجمهور ممكن است به چند تا از وعدههاي خود خيليخوب پايبند بوده مثلا برجام، رفع تحريمها و لغو قطعنامههاي سازمان ملل كه مسير توسعه كشور را در همه زمينهها قفل كرده بود كه خوشبختانه دستاورد هم داشت. ممكن است كه بگوييم همه دستاوردها هنوز حاصل نشده است كه آن همزمان ميبرد. براي احياي درياچه اروميه آقاي رييسجمهور خيلي تلاش كردند. اتفاقات خوبي افتاد كه شايد ما پيشبيني هم نميكرديم اين ميزان بهبود پيدا كند يا بهبود شرايط سياسي كشور. از سال ٨٨ به بعد خيلي فضاي سختي بر كشور حاكم شد. در سال ٩٢ هم خيلي فضا سخت بود و آقاي رييسجمهور همه تلاش خود را براي بهبود اين فضا انجام داد و الان وضعيت خيلي بهتر است. شايد وضعيت مطلوب نباشد اما همه قبول دارند كه وضعيت عمومي خيلي بهتر شده است. خيلي جاي اميد است.
همه ميدانيم كه وضعيت تورم چگونه بود. تورم ٤٠ درصد يعني چه؟ يا همين شاخص اميد. چقدر در دوره قبل همه نگران اين موضوع بوديم؟ اما امروز اين اميد وجود دارد به اين دليل كه مردم ديدند و ميبينند كه دولت با همه كاستيها در حال حركت روبه جلو است. براي اشتغال كار ميكند، براي رونق صنعت كار ميكند، براي محيطزيست هم كار ميكند. اينها حوزههاي دشواري است كه با آن همه گرفتاريها و مشكلاتي كه دولت كشور را تحويل گرفت، ممكن است به اين سرعت نتيجه ندهد اما مردم حداقل ميدانند مطالبي كه ميشنوند و كارهايي كه ميبينند دولت انجام ميدهند، در چارچوب يك منطق و برنامه است. دولت هدفمند حركت ميكند. برنامه دارد.
اينگونه نيست كه كارشناسي بيايد و خلقالساعه چيزي بگويد و بشود برنامه بدون پايه، بشود موجسواري تبليغاتي، پوپوليزم و ايجاد فضاهايي كه پشتوانهاي ندارد. حساسيتي كه در مورد سلامت اداري وجود دارد را در نظر بگيريد. دولت با موضوع فيشهاي حقوقي خيلي قاطع و محكم برخورد كرد. آقاي روحاني در حل اين موضوع پيشگام بودند و خيلي سريع دستور دادند كه مساله را حل كنند. اين اتفاق مهمي بود، شايد اگر در شرايط ديگري اين اتفاق روي ميداد، روي آن سرپوش ميگذاشتند كمااينكه مسائلي شبيه يا بدتر از اين بود كه رويش سرپوش گذاشته شد.
در دورهاي نه جريان آزاد خبري بود و نه خبرنگار آزادي بود كه بتواند روي موضوعاتي از اين دست كار كند. يعني فضا اينقدر امنيتي بود كه كسي جرات نداشت اين موضوعات را مطرح كند. اگر روي اين موضوعات همان موقع نور انداخته ميشد خيلي از اين تخلفاتي كه دولت يازدهم با آن مواجه شد همان زمان باز ميشد و قبل از اينكه به گره كور تبديل شود مثل ماجراي فيشهاي حقوقي، براي آن، راهحل انديشيده ميشد. همان موقع متخلفان متوجه ميشدند فضا براي تخلف، اختلاس، دروغ و تخريب امن نيست و ممكن است كه همهچيز آشكار شود. اين آشكارسازي و آزادي بياني كه براي رسانه است براي شبكههاي اجتماعي هم وجود دارد و فضا را براي تخلف ناامن ميكند و اين خيلي خوب است.
ممكن است پذيرش انتقادات سخت باشد و يك جاهايي هم عدهاي سوءاستفاده كرده و به سمت تخريب حركت كنند. اما در مجموع اعتقاد دارم اين خيلي بهتر از آن فضاي بسته امنيتي است كه هيچ صدايي در آن شنيده نميشد و خيلي اتفاقات هم به دليل همين شرايط افتاد. من فكر ميكنم آرماني كه دنبال تحقق آن هستيم، جامعه سالمي است كه اينگونه مسائل در آن به صورت شفاف و روشن مطرح شود و دولت و حكومت هم پاسخگو باشند و مردمي كه صاحبان اين كشور ناميده ميشوند، اگر جايي تخلفي ميبينند تذكر دهند يعني همان امر به معروف و نهي از منكر را نسبت به حاكمان انجام دهند. اين تفكر و انديشه است كه يك كشور را نجات ميدهد و ميتواند مشكلات را حل كند.
بنابراين براي اينكه به آن نقطه برسيم بايد اجازه دهيم فضا مهيا باشد و همانطور كه نقد ميكنند، همانطور هم مشاركت كنند. اگر فضا بسته باشد مردم هرگز براي مشاركت به ميدان نميآيند. چون از خود ميپرسند وقتي حرفشان شنيده نميشود، وقتي حكومت عزتي براي آنها قايل نيست و وقتي حاضر نيستند دردهايشان را بشنوند ديگر مشاركت و همراهي چه معنا دارد؟ بايد اميدوار باشيم، ما راه ديگري نداريم جز سياستورزي و تلاش در عرصههاي مختلف سياسي و اجتماعي و اينكه در نهايت صندوق راي تعيينكننده خواهد بود.
ما اصلا گزينه ديگري پيش روي خود نداريم و همه سعي خود را خواهيم كرد كه در همين چارچوب حركت كنيم و مطمئن باشيد ائتلافي كه سال ٩٢ شكل گرفت با قوت بيشتر سال ٩٦ هم تكرار شود.
* با حضور در دولت اعتدال همچنان روابط شما با بزرگان اصلاحات برقرار هست؟ منظورم شخص رييسجمهور اصلاحات است.
** من فكر ميكنم همه دوستان روابط خوبي با ايشان دارند. من بارها خيلي از دوستان دولت را در جلسات و در برنامههايي كه آقاي خاتمي داشتند، ديدم. بله اين ارتباطات وجود دارد و خيلي هم طبيعي است. اعضاي دولتي كه سالها با هم كار كردند طبيعي است كه هنوز هم با هم همفكري و تبادلنظر داشته باشند.
با وجود همه محدوديتهايي كه براي آقاي خاتمي وجود دارد جلسات و نشستهاي ايشان برقرار است. ما هم هر وقت فرصت كنيم در برنامههاي ايشان شركت ميكنيم. البته من خيلي درگير كار اجرايي هستم و متاسفانه فرصت كافي براي پرداختن به كارهايي كه علاقهمند به انجام آن هستم پيدا نميكنم و براي برخي ديدارها فرصت كافي ندارم.
* با توجه به تعلقخاطري كه خيلي از دولتمردان به رييسجمهور اصلاحات دارند كاري براي رفع ممنوع التصويري ايشان انجام گرفته است؟
** خيلي تلاش ميشود. خود آقاي روحاني كاري كه در يزد كردند، اينكه آقاي خاتمي را برادر خود خواندند و با آن كلام فاخر از ايشان نام بردند، نشان از تلاش براي حل اين مشكل دارد و فكر ميكنم اين تلاش واقعا صورت ميگيرد و دنبال ميشود. به هر حال عواملي است كه مانع از حل اين موضوع ميشود اما به نظرم ايشان تاثيرگذاري عميق خود را در فرهنگ، سياست و در ادب مردم ايران بهجاي گذاشتهاند. مهم اين است كه اين همدلي بين سه سران سياسي كشور، روحاني، هاشمي و خاتمي وجود دارد و كارها با اعتماد و علاقه و احترام انجام ميشود.
فكر ميكنم اين موضوع خيلي به آينده كشور كمك خواهد كرد. ما فضا ميخواهيم براي اينكه بتوانيم كار كنيم. آرامش و اعتدالي ميخواهيم براي اينكه بتوانيم مشكلات را از پيش رو برداريم و كشور را از خيلي مخاطرات جدي نجات دهيم. الان بحث محيطزيست و خصوصا آب يك تهديد جدي است و متاسفانه يك دوره بيتوجهي مطلق به بحث محيطزيست، كشور را به اين نقطه رسانده است. در نتجه همين بيتوجهيها، شورايعالي محيطزيست را منحل و بحث محيطزيست را از دستور كار دولت خارج كردند.
بسياري از مسائل مثل درياچه اروميه را ناديده گرفتند، سفرههاي آب زيرزميني ايران را به سمت نابودي كامل بردند، اجازه خشك شدن تالابها و درياچههاي ايران را دادند. در كل بحث محيطزيست در اولويتها نبود مسائل ديگر مثل مديريت جهاني اولويت داشت و مهمتر بود. ما الان احساس مخاطره جدي داريم براي آينده ايران. الان بحث اين نيست كه بخواهيم دولت قبل را زير سوال ببريم و آنها را نقد كنيم. نه اصلا اين موضوع نيست.
بحث اين است كه ما در اين شرايط بسيار خطرناك قرار داريم. فرصت اندك است و بايد بتوانيم در يك تعامل سياسي داخلي و بينالمللي، عقب ماندگيهاي شديدي را كه در حوزه محيطزيست و آب داريم سريعا جبران كنيم. زمان عليه ما است. وقتي ميگوييم مشكل آب تهديد تمدني است پس چرا داريم فرصتها را براي آينده ايران هدر ميدهيم. الان وقت اين نيست كه وارد يك سري منازعات سياسي بشويم. چه خاصيتي براي ما دارد؟ مردم با قوت پاي نظام ايستادند و راي دادند. نااميد كردن مردم به نفع كيست؟ برخي چهرهها چه منافعي را دنبال ميكنند؟ در راستاي كدام يك از برنامهها هستند؟ وقتي اين همه رهبر معظم انقلاب تاكيد بر همدلي دارند و سال قبل را به اين نام اعلام ميكنند براي اين است كه بتوانند كار كنند.
اما با همه مشكلات دولت با تمام وجود كار ميكند و هدف ما همين است. بله درست است ما جهتگيري سياسي داريم اما وقتي كه كار اجرايي ميكنيم ديگر به دنبال مقاصد سياسي نيستيم. در كار اجرايي دنبال مقاصد واقعي كاري هستيم و ميخواهيم به هدفگذاريهايي كه براي نجات كشور انجام ميدهيم برسيم. اين فرصتي كه الان پيش آمده بايد از آن استفاده كنيم و نگذاريم اين فرصتها از دست برود. داريم ميبينيم كه در منطقه چه اتفاقاتي افتاده و متاسفانه چه آسيبهايي به مردمان آن وارد شده، با احتساب همه ابعاد موجود بايد سعي كنيم با همكاري و مشاركت بين قوا و مشاركت بين گروههاي سياسي، كشور را به سمت شرايطي ببريم كه در آن بتوانيم آينده و توسعه پايداري را براي كشور ترسيم كنيم.
* آقاي رييسجمهور خود بهطور مستقيم پيگير مسائل محيطزيستي هستند؟
** آقاي روحاني خود پيشگام و در جاهايي هم پرچمدار اين موضوع هستند. گاهي اوقات هم تاكيداتي بر مسائل محيطزيست دارند. رييسجمهور خط و مشيها را تعيين ميكند. اولويتها خيلي زياد است. نميگوييم كه مثل كشورهاي اروپايي همه مشكلات را حل كردهايم آنها نرخ اشتغال خوبي دارند، رشد اقتصادي خوبي دارند، رفاه عمومي خيلي خوبي دارند شاخصهاي توسعه انساني دارند، محيطزيست هم برايشان اولويت است.
اما ما اينگونه نيستيم. ما واقعا بحرانهاي اقتصادي و اشتغال براي مان مساله است. صنايع و توليد وضعيت دشواري دارند و خروج از ركود براي دولت خيلي اهميت دارد. هنوز بسياري از استانها در شاخصها دچار عقب ماندگي هستند. به قول آقاي خاتمي فقر چهره خشن خود را در اين استانها نشان ميدهد. هنوز كه آسيبهاي اجتماعي داريم. اما در كنار همه اين مسائل و اولويتها آقاي روحاني هرگز از بحث محيطزيست از روز اول تا به الان كوتاه نيامده است. در همين نشست اخير با استانداران اعلام كردند كه اگر يك موقعي حفظ محيطزيست مستحب بود امروز واجب است و در برخي موارد از اوجب واجبات است.
وقتي ميگوييم در طرح سلامت موفق بودهايم خوب است كه توجه داشته باشيم پايه اين طرح، محيطزيست است. اگر هوا ناسالم باشد، اگر آب ناسالم باشد دايما بيمار توليد ميكنيم. اگر طبيعت دستخوش مخاطرات شود سلامت جامعه آسيب ميبيند. استانداران درگير كار اجرايي هستند. خط و مشياي ميخواهند تا آن را بهكار بگيرند. بارها و بارها آقاي روحاني خيلي محكم در رابطه با دستاوردهاي زيست محيطي كشور حرف زدند و از اهميت آن گفتند.
اگر ميخواهيم توسعه پايدار داشته باشيم، بحث محيطزيست همه جا بايد جاري و ساري باشد. خوشبختانه اين حمايت از سوي رييسجمهور رخ ميدهد و اين خيلي كمك ميكند به ما و تاكنون هم خيلي راهگشا بوده است. گرچه مشكلات ديگري مانند كمبود بودجه و امكانات وجود دارد ولي حمايتهاي صورت گرفته از سوي آقاي روحاني به ما پشتوانه قوي داده است. بالاخره بخش مهمي از كار ما اثرگذاري است و به همين منظور بايد با دستگاههاي مختلف كار كنيم تا سياستهاي محيطزيستي در آن دستگاهها هم اجرا شود.
حاصل اين تلاشها و اثرگذاريها، نخستين كارنامه زيست محيطي دولت بوده كه همه دستگاهها در آن حضور دارند. اين نشان ميدهد كه مجموعه دولت در اين زمينه در حال حركت است و مكلف شده كه عملكرد زيست محيطي داشته باشد و هر كدام بتوانند نقش خود را ايفا كنند.
* چند ماه از اجرايي شدن برجام ميگذرد و اما بهطور محسوس تاثيرات آن در زندگي مردم ديده نميشود و همين امر باعث شده انتقادات زيادي عليه دولت روحاني شكل بگيرد. حتي هشدارهايي از سوي حاميان دولت براي بهبود وضعيت معيشتي مردم داده شده است. آيا برجام نياز به فرصت بيشتري براي اثربخشي دارد؟
** اين دقيقا مانند همان مواضعي است كه نسبت به سازمان محيطزيست گرفته ميشود. اگر هوا خوب باشد خيلي ديده نميشود، اما اگر بد باشد همه آن را ميبينند. الان يك اتفاقاتي افتاده كه متاسفانه ديده نميشود.
مخاطرات جدي كه تحريمها داشت و آنچنان بر كشور فشار آورده بود كه ديگر همهچيز در حال نابودي بود، كنار رفته است. فشارهاي سنگيني كه وجود داشت و تمام مراودات و ارتباطات بينالمللي را قطع ميكرد و ما كماكان آن روند صعودي تورم و اختلالات در بازار ارز را داشتيم، به پايان رسيده است. فضاي بينالملل بسته بود، اگر آن فضا را بسنجيم و حساب كنيم كه آن منحني ما را به كجا ميرساند و مقايسه كنيم و ببينيم كه امروز كجا هستيم، آنوقت است ميفهميم كه چرا برجام در وضعيت ما تاثير گذاشته اما شايد آن تاثيري كه انتظار ميرفت نباشد.
شايد اين واقعيت هم باشد كه تندروها و مخالفان دولت در جهت تحقق نتايج برجام اختلال ايجاد ميكنند. در اجرايي شدن برجام پيچيدگيهايي هست كه شكي در آن نيست. يعني اين مساله به منافع خيليها در عرصه بينالمللي برميگردد كه شايد مايل نباشند كه اين اتفاق بيفتد. از آن طرف عدهاي هستند كه خيلي تمايل دارند با ايران كار كنند. من در حوزه محيطزيست كار ميكنم ولي يك بخشي از رويكرد ما در مناسبات بينالمللي توجه به فناوريهاي پاك و سبز است. در اين زمينه سرمايهگذاريهاي صورت ميگيرد كه پس از اجرايي شدن برجام بسياري براي آن ابراز علاقه كردند. اين افراد معتقدند كه سرمايهگذاري در ايران توجيه اقتصادي دارد كه البته تا به امروز خيلي از كارهاي ما در اين زمينه شروع شده است.
بنابراين اتفاقاتي دارد ميافتد اما زمان ميبرد، تا اينكه مردم مستقيم آثار و نتايج را ببينند. كلا تحولات اقتصادي زمانبر است و آني نيست. اما اگر تصور كنيم كه چه شرايطي داشتهايم، اگر تحريمها برداشته نميشد، اگر قطعنامهها ادامه داشت، چه سرنوشتي در انتظار ما بود، به نتايج مثبت برجام ميرسيم. تصور كنيد هر روز صحبت از اين بود كه با ايران وارد جنگ بشويم. ولي الان خيلي فضا تغيير كرده اگرچه معتقدم هنوز كار زيادي براي اجراي برجام بايد انجام شود و اميدوارم مجال از دست تندروها مخصوصا در امريكا گرفته شود تا به اين توافق خيلي ارزشمند آسيبي وارد نشود.
اميدوارم كه همه طرفين برجام به وظايف خود عمل كنند. برجام يك توافقنامه جمعي بود. بالاخره موفقيت اين برجام موفقيت چندجانبهگرايي و طرفداران صلح و ثبات در دنياست. دنيايي كه ترور، نا امني و افراطگرايي آن را فراگرفته، چنين توافقي پيام محكم و قوي به آن دارد. اگر به اين توافق آسيب بخورد و اجرايي نشود، ميتواند اثر منفي زيادي به انديشههاي تفكري در تاييد افراطگري داشته باشد. بنابراين همه بايد تلاش كنند و همچنين فرصت بايد منصفانه به دولت داده شود تا اين مناسبات را حل و فصل كرده و بتواند فضا را براي فعاليت و تلاش و كار مخصوصا براي جوانان فراهم سازد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=53082
ش.د9504741