یکی از نکتههای قابلتوجه در این سخنرانی اشارههای متعدد ترامپ به «متحدان» آمریکا بود. «مشورت گسترده با متحدان» درباره طرح استراتژی جدید ضدایرانی کشورش و «همکاری با متحدان» برای مقابله با «اقدامات بیثباتکننده» ایران برخی از مواردی بودند که ترامپ در آنها ادعا کرد آمریکا و متحدانش با یکدیگر همدست شدهاند. اگرچه ترامپ در سخنرانی خود اشاره نکرد منظورش از متحدان آمریکا دقیقاً کدام کشورها هستند و آیا این «متحدان» شامل طرفهای غربیِ برجام نیز میشوند یا نه، اما برداشت غالب این است که اشاره ترامپ به موضوعات غیرهستهای به معنای آن است که وی، انگلیس، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا را نیز با استراتژی جدید ضدایرانی خود، همراه میداند.
اکنون این سؤال مطرح است:
چگونه میتوان فهمید که آیا اروپاییها با ترامپ همراهی خواهند کرد یا نه؟
برای پاسخ به این سؤال میتوان به از دو روش استفاده کرد: روش اول، نگاه کردن به گذشته است و روش دوم، منتظر ماندن برای آینده.
در گزارش پیش رو، با بررسی اظهارات نمایندگان رسمی دولتهای انگلیس، فرانسه و آلمان و همینطور اتحادیه اروپا، از روش اول به این سؤال پاسخ خواهیم داد.
روز دوشنبه، ۳ مهر ۹۶، سفرای سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان و همینطور سفیر اتحادیه اروپا در آمریکا[۲] طی نشستی به میزبانی اندیشکده تأثیرگذار «شورای آتلانتیک» به تشریح مواضع رسمی دولتهای متبوع خود پرداختند[۳]. مدیریت این جلسه به عهده «باربارا اسلاوین» مدیر «طرح آینده ایران» در شورای آتلانتیک و کارشناس کارکشته امور ایران بود که پیش از هر چیز، «دیوید اوسالیوان» نماینده اتحادیه اروپا در جلسه را با این سؤال دشوار مواجه کرد که «اگر ترامپ پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند، اتحادیه اروپا چه خواهد کرد.»
اوسالیوان پس از برشمردن نقاط قوت توافق هستهای با ایران و بیان برخی توصیفات بدیهی از این توافق، قصد طفره رفتن از ارائه یک پاسخ مستقیم به سؤال اسلاوین را داشت، اما بار دیگر با همین سؤال مواجه شد. وی در نهایت گفت که اتحادیه اروپا تا زمانی که توافق هستهای با ایران «به قوت خود باقی باشد و به عملکرد خود ادامه دهد» به مفاد آن پایبند خواهد بود. اوسالیوان ادامه داد:
«ممکن است ما در ادامه [این جلسه] بخواهیم درباره برخی از مشکلات دیگری صحبت کنیم که با ایران در منطقه داریم، اما من هیچیک از این مشکلات منطقهای را سراغ ندارم که حل آن، در نتیجه دستیابی ایران به سلاح هستهای، از آنچه که هست دشوارتر نشود.»
«ژرار آرو» سفیر فرانسه در آمریکا دومین مهمانی بود که در جلسه شورای آتلانتیک صحبت کرد. وی ضمن تأکید بر اینکه «توافق هستهای در فضایی ایزوله و مجزا از سایر موضوعات شکل گرفت» توضیح داد که این ایزوله بودن فقط یکسویه نیست، «یعنی هیچ چیزی در این توافق ما را از مقابله با چالشی، یا بهتر بگویم، چالشهایی بازنمیدارد که ایران در سایر زمینهها ایجاد میکند.»
وی ادامه داد:
«ما سؤالات [و انتقادات] زیادی درباره فعالیتهای ایران داریم؛ در سوریه، درباره حمایت آنها از فعالیتهای تروریستی و در زمینه موشکها. و ما اعلام کردهایم که آمادهایم تا با متحدانمان در اینجا [آمریکا] و متحدانمان در منطقه در جهت مقابله با این چالشهای ایران همکاری کنیم.» آرو همچنین تهدید کرد که اگر ایران بعد از توافق هستهای بخواهد تعهدات خود تحت پیمان منع اشاعه هستهای را نقض کند «ما ابزارهای نظامی قدرتمندی داریم که [برای استفاده علیه ایران] حاضر هستند.»
بعد از نماینده فرانسه، «کیم دارِک» سفیر انگلیس در آمریکا به توصیف «ارتباط شخصی» ترامپ با خانم «ترزا می» نخستوزیر انگلیس پرداخت. دارک ارتباط میان ترامپ و می را «یک ارتباط شخصی خیلی خوب» و نتیجه این ارتباط را یک «مکالمه بسیار آزادانه و روان» درباره دشمنی با ایران دانست. وی گفت که رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر انگلیس هفته گذشته حدود ۵۰ دقیقه در نیویورک (طی نشست مجمع عمومی سازمان ملل) با یکدیگر دیدار و چیزی حدود نیمی از این زمان را درباره ایران صحبت کردند.
سفیر انگلیس البته گفت ترامپ به می نگفته که قرار است پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند، اما درباره مشکلات توافق هستهای با تهران از نظر خودش زیاد صحبت کرده است. مهمان شورای آتلانتیک همچنین توضیح داد که «نخستوزیر [می] درباره فعالیتهای ایران در منطقه، از جمله حمایت آنها از حزبالله، حمایتشان از حوثیها در یمن، و حمایت تهران از اسد در سوریه با ترامپ اظهار موافقت کرد.» ظاهراً می پا را از این هم فراتر گذاشته و به شکل خودجوش «پیشنهاداتی را نیز به ترامپ داده است که ما آنها را دنبال خواهیم کرد تا ببینیم چگونه میتوانیم این کار [مقابله با ایران] را بهتر از گذشته انجام بدهیم.» دارک ضمناً حمایت کشورش از برجام را مشروط به پایبندی ایران به این توافق دانست و این تبصره را نیز اضافه کرد که معیارِ این پایبندی، نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
شاید بتوان گفت که در میان مهمانان نشست شورای آتلانتیک، جانانهترین و منطقیترین دفاع از برجام را «پیتر ویتیگ» سفیر آلمان در آمریکا انجام داد. با وجود این، او هم ادعاهای غربیها علیه ایران را تکرار کرد و بدتر از همه اینکه بعد از دفاع از برجام و به عنوان «جمله آخر» با استفاده از کلماتی شبیه به سخنرانی اخیر ترامپ، توضیح داد که «ما نگرانیهای مشترک [با آمریکاییها و دیگر کشورهای غربی] درباره نقش «شرارتبار» ایران در منطقه، برنامه موشکی این کشور و غیره داریم و میتوانیم درباره این موضوعات صحبت کنیم، اما بر اساس پایبندی به توافق هستهای.»
حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان طی سخنرانی خود در پاسخ به اظهارات ترامپ، اشاره کرد که برجام یک توافق چندجانبه است و رئیسجمهور آمریکا نمیتواند به تنهایی این توافق را لغو کند. این استدلال طبیعتاً با اتکا به کشورهای اروپایی مطرح شده است، چراکه اگر کار به هرگونه رأیگیری درباره اختلافات میان آمریکا و ایران برسد، تنها کشورهایی که احتمالاً به نفع ایران رأی خواهند داد، چین و روسیه هستند و انتظار نمیرود انگلیس، فرانسه، آلمان یا اتحادیه اروپا به سود ایران رأی بدهند. به این ترتیب، آمریکا آرای کافی برای نشاندن حرف خود به کرسی را دارد، هرچند این حرف لزوماً مطابق با واقعیت یا منطق نباشد.
البته اشاره به چندجانبه بودن توافق، در اظهارات نمایندگان اروپایی در نشست شورای آتلانتیک نیز وجود داشت و این خود میتواند نشانه خوبی باشد. با این وجود، دو سناریو در اینباره وجود دارد: اولاً اینکه این مواضع نمایندگان انگلیس، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا پیش از اعلام نظر ترامپ درباره تأیید پایبندی ایران به برجام، با هدف بازدارندگی اتخاذ شده باشد، که در این صورت اظهارات روز جمعه رئیسجمهور آمریکا نشان داد که این هدف، حاصل نشده است.
سناریوی دوم مبنی بر این است مواضع نمایندگان اروپایی، واقعاً نشاندهنده دفاع آنها از برجام باشد. شواهدی مبنی بر این سناریو نیز در صحبتهای سفرای اروپایی در آمریکا دیده میشود، از جمله اشاره به منافع اقتصادی کمپانیهای اروپایی از برجام و عدم تمایل آنها به بازگشت به دوران تحریمها. با این وجود، حتی اگر اروپاییها در دفاع از برجام قاطع هم باشند، باید منتظر ماند و دید در صورتی که آمریکا به صورت یکجانبه و چنانکه تهدید کرده است، از برجام خارج شود، آیا اروپاییها ترجیح میدهند در کنار متحد قدیمی خود بمانند یا روابط سیاسی و اقتصادی خود با آمریکا را فدای روابط تجاری کمپانیهایشان با ایران خواهند کرد
آیا میتوان به اروپاییها اعتماد کرد؟برای پاسخ به این سؤال که آیا برای حفظ برجام، روی اروپاییها حساب باز کرد یا نه، باید مواضع نمایندگان اروپا در نشست شورای آتلانتیک را یک بار دیگر بررسی نمود. نماینده اتحادیه اروپا میگوید، التزام این اتحادیه به برجام مشروط به آن است که «توافق به قوت خود باقی باشد.» آیا این به آن معناست که اگر توافق، حتی به علت کنار کشیدن یکجانبه آمریکا، از درجه اعتبار ساقط شود، اتحادیه اروپا هم دیگر خود را ملزم به اجرای آن نمیداند؟
نماینده فرانسه در حالی که هنوز چیزی از عمر خود برجام نگذشته، ایران را به خاطر نقض فرضی معاهده منع اشاعه هستهای آن هم بعد از انقضای برجام، تهدید مستقیم نظامی میکند. در این شرایط اگر آمریکا کوچکترین اشارهای به فرانسه کند، آیا امیدی هست که این کشور مقابل آمریکا بایستد و از ایران حمایت کند؟ نباید فراموش کرد که فرانسه در مذاکرات هستهای هم نقش پلیس بد را خوب بازی میکرد و چهبسا با همدستی ترامپ باز هم بخواهد امتیازات بیشتری از ایران بگیرد.
نماینده انگلیس میگوید تا زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی ایران به برجام را تأیید کند، لندن نیز خود را ملزم به عمل به تعهداتش تحت توافق هستهای میداند. تاریخ نشان داده که آمریکا به راحتی میتواند نظرات خود را به سازمانهای بینالمللی و از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحمیل کند (عموماً هر کشوری که بودجه سازمانهای بینالمللی را تأمین میکند، قدرت رأی بیشتری در آن سازمانها دارد). اگر ترامپ آژانس را وادار کند تا در یکی از گزارشهای خود، تلویحاً یا مستقیماً پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند، آیا انگلیس زمینه خروج از برجام را پیش پای خود نخواهد دید؟
نماینده آلمان اگرچه ظاهراً (به خاطر قراردادهای تجاری در زمینه خودروسازی و موارد دیگر) تمایل کمتری به بر هم زدن برجام دارد، اما «نگرانیهای آمریکا درباره فعالیتهای منطقهای ایران» را نیز درک میکند و ممکن است با زمینهسازیهای مناسب، نظیر اتهاماتی که ترامپ در سخنرانی خود به ایران وارد کرد، از خیر چند دلاری بگذرد که میخواست از تجارت با ایران به جیب بزند. هرچه باشد استفاده از کلمات سنگینی مانند «شرارتبار» در توصیف نقش منطقهای ایران، نشان میدهد رفتارهای منطقهای ایران بیش از بقیه کشورهای اروپایی برای آلمان گران تمام شده است.
روی هم رفته، نمایندگان اروپا در نشست شورای آتلانتیک، پیش از اظهار موضع رسمی ترامپ مبنی بر عدم تأیید پایبندی ایران به برجام، از برجام دفاع و از اقدامات منطقهای ایران انتقاد کردند. اکنون که ترامپ جدیت خود درباره مقابله با برجام را اثبات کرده، وضعیت فرق خواهد کرد و باید دید اروپاییها تا چه اندازه حاضرند روی برجام پافشاری کنند.
در نشست شورای آتلانتیک، سفیر انگلیس به نکته قابلتوجهی اشاره کرد که نشان میدهد ترامپ ممکن است از آنچه که ناظران بینالمللی تصور میکنند، باهوشتر باشد.
دارک گفت: «طی دو یا سه ماه گذشته، حجم گفتوگوها میان خود ما اروپاییها و همچنین میان ما و کارشناسان دولت آمریکا درباره چگونگی افزایش فشار علیه ایران، آنچه میتوان درباره بندهای انقضادار برجام انجام داد، راهکارهای تشدید نظارتها [بر برنامه هستهای ایران] و گزینههای موجود برای مقابله با فعالیتهای ایران در منطقه، به شکلی واقعی و جدی افزایش پیدا کرده است.»
وی سپس ادامه داد:
«بنابراین، به یک معنا، مواضع این دولت [ترامپ] از زمان روی کار آمدن، پیشاپیش وضعیت [و فشارها] را علیه ایران تغییر داده است. بنابراین این دولت تا همین الآن هم موفق بوده است.» نماینده انگلیس ضمن اظهار خرسندی از این زمینهسازی برای افزایش فشارها علیه ایران، گفت: «اما بیایید برجام را حفظ کنیم. به این ترتیب، هم میتوانیم اساس عدم اشاعه را در آینده [برای فشار علیه ایران] نگه داریم و هم راههایی را پیدا کنیم تا به شکل دستهجمعی با یکدیگر برای مقابله با فعالیتهای ایران در منطقه همکاری نماییم.»
به این ترتیب به نظر میرسد مواضع متفاوت اروپا و آمریکا درباره برجام و برخورد با ایران، صرفاً اختلاف در «روش» است و نه در «هدف». در چنین شرایطی، وابستگی به برجام به معنای تبدیل شدن به بازیچهای در دستان کشورهای غربی است، کشورهایی که ممکن است هنوز تصمیم نگرفته باشند با برجام به ایران فشار بیاورند یا بدون برجام، اما تصمیمشان درباره فشار به ایران قطعی است. به عبارت دیگر، از دیدگاه دولت روحانی، سناریوی «بد» اکنون این است که غربیها بخواهند با برجام به ایران فشار بیاورند و سناریوی «بدتر» اینکه بخواهند هم برجام را بر هم بزنند و هم فشارها را از سر بگیرند. حتی شاید بتوان در این نظریه، جای سناریوهای بد و بدتر را هم عوض کرد. این معادله از هر دو طرف قابلحل است!