اولین برگه های تقویم سال 85 در حالی ورق می خورد که به اعتقاد برخی تحلیلگران، آغاز به کار واقعی دولت نهم را باید همزمان با شروع سال 85 محاسبه کرد چرا که در مدت زمان سپری شده بخش عمده ای از توان و فرصت دکتر احمدی نژاد صرف شناسایی و معرفی وزرای کابینه، اخذ رای اعتماد از مجلس، انتصاب معاونان، استانداران، مدیران کل، تنظیم بودجه ای متناسب با خواسته های دولت، سفر به استان ها و مناطق محروم جهت شناسایی واقعی تر نیازها و مطالبات مردم، شناسایی ظرفیت ها، دریافت نظرات کارشناسان و نخبگان، رایزنی با احزاب، گروه ها و تشکل ها، شکل دهی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی، پالایش مراکز کلان اجرایی و سیاستگذاری از نیروهای فرصت طلب و سودجو، بسیج امکانات و ظرفیت دولت و ایجاد روحیه تلاش و پشتکار برای آغاز نهضت خدمت رسانی به مردم و زدودن پیرایه های فقر، فساد و تبعیض از چهره جامعه ایران مصروف شده است.
پس از انتخاب دکتر احمدی نژاد، رهبر معظم انقلاب در پیام تشکری که در تجلیل از حضور حماسی مردم در انتخابات نهم صادر فرمودند، در تحلیل این حضور اظهار داشتند: «در این انتخابات پرشکوه، شیرین و پرافتخار، مردم نشان دادند که تشنه عدالت و حقیقت و دشمن فساد هستند و همه مسئولان باید با درک خواسته ملت در جهت تحقق آن گام بردارند.»
اما عصاره تحلیل سکاندار هدایت نظام اسلامی از تشکیل دولت نهم را باید در این تعبیر جستجو کرد. آنجا که در اولین دیداربا هیات دولت نهم فرمودند: «با پیروزی و تشکیل دولت آقای احمدی نژاد، انقلاب در مسیر صحیح خود قرار گرفت.»
اعتماد به نفس احمدی نژاد و اعتقاد عمیق وی به توانایی سرپنجه های اسلام به گره گشایی از معضلات جامعه، دردانه ای است که انقلاب و نظام دینی ما سخت به آن محتاج می باشد. احمدی نژاد در سخنرانی های انتخاباتی اش و سپس در سفرهای استانی خود به صراحت اعلام کرده که منظومه فکری رهبر معظم انقلاب مبنی بر انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و دنیای اسلام را به جد پیگیری خواهد کرد. در واقع، پیروزی احمدی نژاد به تولد یک گفتمان که از تولید ادبیات انقلابی، اسلامی و حکومتی در عرصه داخلی و خارجی بود، منجر گردید.
سرمایه های دولت احمدی نژاد
مردمی بودن انقلاب اسلامی ایران در دو مرحله «حدوث» و «بقاء» آن را تبدیل به انقلابی منحصر به فرد و متمایز از سایر انقلاب ها نموده است. در مرحله حدوث، درست است که پدیده انقلاب اساسا به عنصر مردم بستگی دارد، لکن با این گستردگی و اخلاص و شور در هیچ جای جهان شناخته شده نیست.
اما ویژگی دیگر این انقلاب که سرمایه عظیم دولت دکتر احمدی نژاد خواهد بود، تبلور اراده ملی و عمومی در «بقا»ی آن است. نظامی که طی 27 سال حاکمیت خود در سخت ترین شرایط اعم از جنگ تحمیلی، فتنه های داخلی، تحریم های اقتصادی، فشارهای بین المللی و... 26 انتخابات را با بالاترین سطح مشارکت در دنیا (به طور متوسط 65درصد ) پشت سر گذاشته است، نظامی که امروزه از آن به عنوان مردمی ترین حکومت دنیای امروز نام می برند و این هنر و تدبیر و کیاست دکتر احمدی نژاد است که سوار بر یک موج مردمی برخاسته از مطالبات واقعی آنان که همانا عدالت خواهی، ظلم ستیزی، پایبندی به آرمان های نظام اسلامی، رشد و شکوفایی تولید و صنعت و رفاه عمومی جامعه می باشد، به پیش رود و سرمایه اصلی این راه، جوانانی پاک، پرتلاش و پرنشاط هستند.
انتخاب های امیدبخش
در سفر اردیبهشت ماه سال گذشته مقام معظم رهبری به استان کرمان، ایشان در بیان ویژگی های مدیران کشور فرمودند: « همانگونه که در دوران انقلاب و دفاع مقدس، جوانان کشور و جنگ را اداره کرده اند، همان نسل جوان توان اداره کشور را به خوبی داراست» بنابراین در کشوری که حجم انبوهی از مطالبات مردم بر زمین مانده و سال هاست که کارآمدی نظام را به چالش کشیده، وجود عناصری جوان، پاک، متعهد و با انگیزه، نه تنها نقص و کمبودی به حساب نمی آید بلکه افق های روشنی را فراروی نظام اسلامی نوید می دهد.
به نظر می رسد در انتصاب ها و انتخاب های احمدی نژاد، همه چیز معطوف به منشأ نمایش شکوهمند و اعجاب آور مردم است. او گام اول را در انتخاب های خود محکم برداشته و امید می رود این روند امیدبخش در سال 58 ادامه یابد.
بیداری و پویایی نسل جوان در ایران اسلامی، گوهر نابی است که دولت دکتر احمدی نژاد باید بیش از پیش بر آن بنازد و تکیه زند. جوانانی که براساس نتایج «پیمایش ملی» 98 درصد آنان به ایرانی بودن خود افتخار می کنند. 95 درصد آنان در مراسم های مذهبی شرکت می کنند و 93درصد آنها آماده دفاع در برابر تجاوز دشمن هستند.
این جوانان کسانی هستند که از هفته ها قبل از آغاز مراسم اعتکاف، به صف ایستاده و لحظه شماری می کنند. جوانانی که در سال های گذشته 80 درصد معتکفین را تشکیل می دادند و چه بسیار از آنان هم به دلیل کمبود جا و امکانات با چشم گریان به خانه هایشان بازگشتند و نتوانستند در این مراسم معنوی شرکت کنند. این جوانان همان کسانی هستند که «تامس .ال.فریدمن» روزنامه نگار برجسته آمریکایی در روزنامه نیویورک تایمز درباره آنان نوشت: «اکنون در خاورمیانه این بمب نیست که آمریکا را تهدید می کند بلکه این بیداری، آرمان گرایی و دینی شدن نسل امروز دنیای اسلام است که با تنفر روزافزون از سیاست های آمریکا، به تقابل با دنیای غرب برخاسته است. بدون شک، مهد این تفکر، جمهوری اسلامی ایران است و الگوی آنان، جوانان مسلمان ایرانی است.»
از سوی دیگر روزنامه واشنگتن پست با درج مقاله ای تحت عنوان «ایران، کانون نظامی و علمی خاورمیانه» پیش بینی کرد با توجه به برخورداری جمهوری اسلامی ایران از 30 میلیون جوان و تقویت و بازسازی مراکز علمی و پژوهشی، ایران به زودی به قطب علمی و فرهنگی خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
احمدی نژاد، وامدار مردم
به اعتقاد تمامی تحلیلگران سیاسی، سوم تیر روز پیروزی مطالبات مردم بر مطالبات احزاب بود و احمدی نژاد باید خود را وامدار مردم بداند تا احزاب، چرا که در سوم تیر مردم با همنوایی و همنمایی اعجاب انگیز خود، فرزند آهنگری را بر منصب ریاست جمهوری نشاندند که هیچ پست و مقامی را از وی طلب نمی کنند و تنها راه ادای دین به این مردم، خدمت بی منتی است که براساس آموزه های دینی، بالاترین عبادت است.
شیوه رفتار احمدی نژاد در سال 84 نشان داد که وی فردی آرمانخواه و متکی به اراده مردم است و استقلال و اقتدار خود را قربانی زد وبندهای حزبی و جناحی نخواهد کرد. ادامه این مسیر روشن و هدفمند، رمز موفقیت و کامیابی دولت احمدی نژاد در سال 85 خواهد بود.
ضرورت تشکیل اتاق فکر
دکتر احمدی نژاد هم باید از اتاق فکری مستقل، مقتدر و توانا برخوردار باشد و هم از مسئولان اجرایی پرنشاط، آرمانخواه و عدالت محور. یکی از مهمترین ملاک ها، در برنامه ریزی ها توجه به امور اصلی و اهم جامعه است. حضرت امیر(ع) یکی از عوامل زوال دولت ها را تمسک به امور فرعی و تضییع امور اصلی اعلام فرموده اند.
مردم در انتخابات نهم احساس کردند که دکتر احمدی نژاد دست روی دردهای اصلی جامعه گذاشته و برخلاف برخی ظاهربینان، به ریشه های مسائل و مشکلات اشاره می کند.
مطمئنا در ریشه یابی بسیاری از ناهنجاری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به جای مردم باید به سراغ مسئولان و برنامه هایی رفت که بسترساز و زمینه چین این ناهنجاری ها بوده اند.
توسعه عدالت محور
مردم با انتخاب خود نشان دادند که می خواهند رویکردی عدالت محور بر مقررات کشور حاکم شود و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض جدی گرفته شود. مردم با «نه» گفتن به دو تفکر «توسعه اقتصادی» و «توسعه سیاسی» خواستار تحول در اهداف و روش ها شدند و یک صدا «توسعه عدالت محور» را در دستور کار خود قرار دادند.
«ما می توانیم» نیازمند عزمی ملی است که نماد این عزم و تلاش ملی در دولت نهم که ریاست آن را احمدی نژاد برعهده گرفته، موج می زند. در سال 85، مهمترین وظیفه دولت بازگرداندن امیدها به تاثیرگذاری آرای مردمی و اعتماد به نفس به آحاد این جامعه اسلامی است. تن دادن به کار جمعی، وحدت در تصمیم گیری و عمل، ارائه شفاف برنامه ها و راه حل های مشخص، تیم اجرایی تعریف شده وشفاف سازی و پاسخگویی و خدمت بی منت به خلق خدا باید وجهه همت دولت قرار گیرد و از دشمنان خارجی و به خصوص داخلی غفلت نورزد. مقام معظم رهبری در اولین دیدار هیات دولت با گوشزد کردن این مهم، فرمودند: «از دشمن خارجی که سلطه گران و دیکتاتورهای دنیا هستند، غافل نشوید. اما مهمتر از دشمن خارجی، دشمنان درونی اند یعنی آفت ها، بیماری ها و میکروب ها. مرگ ما بیش از آن که ناشی از این باشد که دیگری بیاید ما را بکشد، ناشی از این است که در درون خودمان اختلافی به وجود می آید. غالبا مرگ ها ناشی از ویروس، میکروب، بیماری و سلولی عاصی ای است که سرطان درست می کند. کمتر ناشی از این است که کسی بیاید آدم را بکشد. دولت اسلامی هم همین طور است. باید مواظب دشمن های درونی اش باشد.»
آغاز بازی برد-باخت
دولت احمدی نژاد سال 85 را در حالی آغاز کرده است که پرونده فعالیت های هسته ای ایران به شورای امنیت گزارش شده است. رفتن این پرونده به شورای امنیت، علی رغم تبلیغات رسانه ها که از آن به بازی باخت-باخت تعبیر می کنند، چهره ای دیگر از بازی برد-باخت می باشد و این بهترین فرصت را برای دولت ایران فراهم آورده است. که با رفع تمامی تعلیق ها و میدان دادن به نیروهای جوان و متخصص و مومن بومی ابعاد فناوری استراتژیک هسته ای را در کشور به سرعت فراگیر نماید.
یک روز پیش از آغاز اجلاس فوق العاده شورای حکام، مایکل رابین، کارشناس مسائل ایران در پنتاگون و عضو موسسه امریکن اینترپرایز، خطاب به نماینده آمریکا در آژانس به صراحت گفت: «آمریکا در محاسبات خود نباید روحیه ایرانیان را نادیده بگیرد، غرب امروز با سد محکمی به نام غرور ملی ایرانیان مواجه شده است» بر این اساس، به نظر می رسد هر چه اقدامات خصمانه و قلدرمآبانه غربی ها به ویژه آمریکا شدت پیدا کند، به همان اندازه پایه های اقتدار و انسجام ملی مستحکم تر و شعله های خشم و نفرت از تحرکات باج خواهانه غربی ها فراگیرتر می شود. توان استراتژیک نظام در داخل و خارج مرزها به گونه ای است که ظرفیت عبور از تمامی موانع و بحران های فرارو را دارا می باشد به شرط آن که با هوشیاری و هوشمندی، پیش فرض های اجرای پروژه های غرب را در ایران به طور کامل خنثی سازیم.
یکی از استراتژی های پیچیده غرب در مواجهه با فعالیت های هسته ای ایران و نوع برخورد این بلوک با نظام اسلامی، کشاندن بازی به داخل زمین ایران است تا براساس فشار رسانه ای و بهره گیری از نهادها و مجامع بین المللی، بازی در زمین ایران و در داخل ساختار سیاسی و اجرایی کشورمان را آغاز نمایند، چرا که در گزارش های اخیر موسسات راهبردی غرب، همواره روی این نکته تاکید شده که ظرف دو سال اخیر و با پیشرفت های حاصل شده در فناوری بومی هسته ای، روند تقویت و تثبیت، «اقتدار ملی» در ایران پیشرفت چشمگیری داشته که یقینا این پیشرفت خار چشم دشمنان نظام اسلامی خواهد بود.
قراردادهای اقتصادی - امنیتی
کشوری که بدخواهان بسیار دارد و در معرض آماج حیله ها و نیرنگ هاست، بخشی از سرمایه گذاری ها و قراردادهای اقتصادی آن با کشورهای همسایه، منطقه و حتی اروپا، روسیه، چین، هند، ژاپن و... باید با نگاه امنیتی صورت پذیرد.
صدور گاز به ترکیه ولو به قیمتی پایین تر از نرخ جهانی، عقد قرارداد انرژی با کشورهای پاکستان، هند و چین با همه مخاطرات و گرفتاری های پیش رو، صدور آب شیرین به کویت و امارات، صدور برق به افغانستان، ارمنستان، عراق و ترکیه و عبور فیبرنوری کشورهای منطقه از ایران، احداث سدهای مشترک میان ایران و کشورهای همسایه همچون سد دوستی در مرز ایران و ترکمنستان، احداث راه آهن شمال به جنوب و برقراری ارتباط ریلی کشورهای آسیای میانه به خلیج فارس، سرعت بخشیدن به احداث اتوبان شمال به غرب که راه مواصلاتی کشورهای آسیای میانه با ترکیه و اروپا را برقرار می نماید، مشارکت در طرح های نفت و گاز و پتروشیمی کشورهای حوزه خلیج فارس و دریای خزر، پذیرش دانشجو از کشورهای مسلمان و منطقه، سرمایه گذاری در امر توریسم و دعوت از مسلمانان و اتباع کشورهای همسایه برای بازدیدهای کم هزینه و حتی رایگان از جمهوری اسلامی ایران، فعال نمودن حوزه های علمیه طلاب خارجی در قم، اعزام روحانیون و مبلغان مذهبی به کشورهای عربی و اسلامی، راه اندازی شبکه های رادیو و تلویزیونی برای مسلمانان منطقه، چاپ و توزیع روزنامه های منطقه ای، تاسیس خبرگزاری های اسلامی و منطقه ای، حضور و مشارکت فعال تر در پیمان ها و توافقنامه های منطقه ای، گسترش تبادلات اقتصادی و فرهنگی با همسایگان و کشورهای اسلامی، دعوت از سرمایه گذاران اسلامی و اعطای تسهیلات ویژه به آنان، حمایت از صدور کالاهای ایرانی ولو با قیمت های حمایتی و یارانه ای، تامین مایحتاج غذایی کشورهای همسایه اگرچه این امر مستلزم واردات مواد غذایی به کشور باشد، اعزام فارغ التحصیلان پزشکی و فنی، احداث بیمارستان ها و مراکز بهداشتی و درمانی در کشورهای همسایه، ایجاد مراکز فرهنگی و آموزش زبان فارسی، برپایی نمایشگاه های اقتصادی و فرهنگی و دهها و صدها تدبیر و برنامه دیگر از این قبیل می تواند به عنوان سپر دفاعی جمهوری اسلامی ایران به حساب آید. به عبارت دیگر، شالوده استراتژی «سرمایه گذاری امنیتی» مبنی بر ایجاد «وابستگی متقابل» است به گونه ای که اگر موقعیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران توسط کشوری به خطر افتد، منافع سایر کشورها نیز به خطر خواهد افتاد. امروز کمتر کسی می تواند در سرمایه گذاری های با برکت انقلاب اسلامی بر روی حزب الله لبنان و جنبش حماس و مقاومت اسلامی در فلسطین از خود تردید به خرج دهد. جنبش هایی که از آنان به عنوان عمق استراتژیک نظام اسلامی و خاکریز اول دفاعی جمهوری اسلامی ایران نام می برند.
در حوزه عراق نیز اگرچه به دلیل اتهاماتی که آمریکایی ها به ما وارد کرده اند، نتوانسته ایم به نحو مطلوبی از نفوذ و کارآیی خود در این کشور استفاده نماییم و به نوعی روی به محافظه کاری آورده ایم اما سال 85 می تواند نقطه آغازی برای بهره گیری از این ظرفیت تاثیرگذار و سرنوشت ساز باشد. ما باید در عراق با آمریکایی ها صریح تر و قاطع تر سخن بگوییم. ما باید امنیت خود را به نوعی با نفوذی که در عراق داریم، پیوند بزنیم و به 051هزار نیروی آمریکایی حاضر در عراق یادآوری نماییم که گوش شما لای دری است که امکان باز و بسته ماندن آن در، به دست جمهوری اسلامی ایران است. این داستان در کشورهای دیگر منطقه همچون افغانستان، فلسطین، لبنان و... قابل تکرار و تجربه است.
ما می توانیم شعار نیست
سند چشم انداز 20 ساله پس از قانون اساسی، مهمترین سند جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی شان در سال گذشته، برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و آغاز اجرای سند چشم انداز 20 ساله را مهمترین تحولات سال عنوان می نمایند. متاسفانه در سال 84 به دلیل برگزاری انتخابات و آفاتی که انتقال قدرت در ایران به همراه دارد و رکود و رخوتی که بر دستگا های اجرایی عارض شده بود، اجرای سند چشم انداز با موانع و مشکلات عدیده ای همراه گردید اما سال 85 می تواند طلیعه ای برای اجرای سندی باشد که پس از 20 سال جمهوری اسلامی ایران را به قدرت برتر منطقه تبدیل نماید.
سند چشم انداز 20 ساله، اگرچه راهی سخت، پرفراز و نشیب و دشوار می باشد، اما مسیری است مطمئن که به درستی انتخاب شده و تحمل سختی های آن برای ملتی که راهی را به درستی و آگاهانه انتخاب کرده، سهل الوصول و ممکن خواهد بود به شرط آنکه همکاری قوای سه گانه، نظارت و پیگیری مستمر دولت، تحول در جایگاه جنبش نرم افزاری و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض را در دستور کار خود قرار دهیم.
خودکفایی در تولید گندم پس از 46 سال، تولید سلول های بنیادی، دستیابی به فناوری هسته ای و تولید بومی چرخه سوخت هسته ای، قرار گرفتن در میان سه کشور برتر دنیا در زمینه سدسازی و سیلوسازی، خودکفایی در صنایع نظامی، سرمایه گذاری های بنیادین در صنایع سنگین، کشاورزی، نفت، گاز، پتروشیمی، آلومینیوم، فولاد، سیمان، به بهره برداری رسیدن بیش از 200 سد طی سال های آینده، کسب رتبه اول در تولید و صادرات محصولاتی همچون پسته، زعفران و خرما و بسیاری دیگر از این گونه موارد، دستیابی به اهداف سند چشم انداز 20 ساله را امکان پذیر نموده است.
در واقع سند چشم انداز، یک نوع هدف گذاری است که بر مردم و مسئولان، قابلیت و توان ارزیابی جایگاه کشور را در سطح منطقه و بین الملل اعطا می کند که در کجا قرار گرفته و مشکلات فراروی نظام چه می باشد تا با بازبینی و رفع نارسایی ها، افق روشن فردای کشور را طراحی، اجرایی و قابل حصول نمایند.
سند چشم انداز به عنوان محور وحدت و بسیج ملی باید در کانون توجهات مردم و مسئولان در سال 85 قرار گیرد تا جبران بی مهری های سال 84 فراهم گردد. الزامات تحقق آن هم همبستگی ملی، مشارکت عمومی، رفتار علوی، وجدان کاری، انضباط اجتماعی، برپایی جنبش نرم افزاری و مبارزه با فقر، فساد و تبعیض می باشد و شاید فلسفه نامگذاری سال های گذشته و جاری توسط رهبر معظم انقلاب، بسترآفرینی برای طراحی و عملیاتی نمودن سندی بوده است که اینک افق 20 ساله جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتر منطقه در آن مشاهده می شود.
و سخن پایانی آنکه،دولت دکتر احمدی نژاد در آغاز سال جدید، با اتکا به سه امتیاز کم نظیر یعنی الف-پشتیبانی و حمایت قاطع مقام معظم رهبری، ب-پشتوانه قدرتمند و پرشور و نشاط مردم ج-وامدار نبودن به گروه ها و جریان های سیاسی، توانایی گسترده افق های جدید، حل و گره گشایی از مشکلات مردم و ارتقای سطح و جایگاه منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران را داراست. احمدی نژاد در پایان سال 85 اثبات خواهد کرد «ما می توانیم» شعار نیست. او در آخرین سفر استانی خود به استان گلستان و در جمع مردم آق قلا اعلام کرد:
ایران 70 میلیون احمدی نژاد دارد. احمدی نژاد خادم ملت است و برای خدمت به مردم تن آسایی و تن پروری را به کناری نهاده است.