تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۳  ، 
کد خبر : ۳۰۶۱۲۱
تحليل مصطفی درايتي از شرايط امروز كشور

روحاني فاصله‌ها را كم مي‌كند

مقدمه: این‌روزها همه در فکر ترکیب کابینه در دولت دوازدهم هستند تا ببینند کدام وزرا از قطار دولت پیاده می‌شوند و چه افراد جدیدی مسافر قطار دولت دوازدهم خواهند شد، اما در این بین بسیاری نیز هستند که همچنان به تخریب دولت می‌پردازند. در موضوع برجام همین افراد که به‌ظاهر دغدغه منافع ملی داشتند چه هجمه‌ها و انتقاداتی که به روحانی، ظریف و تیم هسته‌ای او وارد نکردند و چه تخریب‌ها و تهمت‌هایی به آنها وارد نکردند، اما وقتی معلوم شد در برجام طرف ایرانی دستاوردهای بیشتری داشته است، اکثریت به سکوت گراییدند. اکنون همان موضوع برای قرارداد توتال اتفاق افتاده است و باز هم برخی که به‌ظاهر دغدغه تولید و اشتغال ملی دارند به تحرک درآمده و علیه دولت هجمه می‌کنند. آنها خود نیک می‌دانند که دولت از برنامه‌های توسعه‌ای و مطالبات مردم و وعده‌های خود کوتاه نمی‌آید، اما تخریب آنها تمامی ندارد. از سوی دیگر، برخی شکست‌خوردگان انتخابات نیز در پی ایجاد چالش برای دولت هستند و انگار انتخابات برای آنها به اتمام نرسیده است. در همین راستا رئیس‌جمهور در جلسه هیأت دولت گفت: «حسادت‌های بعد از انتخابات معنا و مفهوم ندارد.» برای بررسی حواشی موجود و بررسی کابینه دوازدهم، مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، با «آرمان» گفت‌وگو کرده است که در ادامه می‌خوانید.
پایگاه بصیرت / حمید شجاعی
(روزنامه آرمان - 1396/04/22 - شماره 3366 - صفحه 6)

* آقای روحانی در جلسه هیأت‌دولت دیروز با اشاره به پایان یافتن انتخابات تاکید کردند که حسادت‌های انتخاباتی معنا و مفهومی ندارد. این سخن رئیس‌جمهور را چطور تحلیل می‌کنید؟

** حساسیت‌های زمان تبلیغات انتخابات و هماوردی‌های انتخابات زمانی دارد و قاعدتا این زمان تا وقتی است که انتخابات برگزار می‌شود، اما پس از اینکه نتیجه انتخابات مشخص شد قاعدتا این هماوردی به پایان می‌رسد و انتظار این است که تمام نیروها دست‌به‌دست هم دهند تا شخصی که منتخب ملت است بتواند به تمام وعده‌های داده‌شده عمل کند. کارشکنی و رفتارهای زمان انتخابات و سرایت دادن آن به همه زمان‌ها کشور را دچار اخلال می‌کند و ضرر این اخلال، نخست متوجه کشور و سپس متوجه مردم خواهد شد. شاید مخالفان دولت دم از اخلاق بزنند، اما زمانی‌که در کار دولت ایجاد اشکال می‌کنند، هیچ کاری رو به سامان نخواهد رفت. منظور سخن آقای روحانی این است که به نظر می‌رسد برخی فکر می‌کنند انتخابات تمام نشده و حتی برخی اظهارنظرها نشان می‌دهد برخی پس از انتخابات تازه می‌خواهند پاشنه گیوه خود را بالا بکشند و هماوردی را بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات و مستقر شدن دولت، دنبال کنند.

طبیعتا این به‌طور یقین نه با منافع ملی سازگاری دارد و نه با منافع مردم. ایجاد التهاب کردن و رفتارهای این‌چنینی شاید در دوره تبلیغات و میدان انتخاباتی می‌توانست توجیه داشته باشد، اما طبیعتا پس از انتخابات توجیهی ندارد. این افکار و رفتار فقط یک عقیده را پشت سر خود می‌بیند، اینکه برخی نمی‌خواهند باور کنند اکثریت مردم سلیقه آنها را نپسندیدند و انتخاب نکردند. این حرکات مخالفان نه فقط ایجاد مشکل برای دولت بلکه در حقیقت شاخ و شانه کشیدن برای مردم است، چون یک حداکثری به هر دلیلی اینها را نپسندیدند. این مسائل با کسانی که اهل سیاست باشند و نظام را بشناسند، سازگاری ندارد. انتظار این است که هر جریان فکری که در انتخابات دچار عدم موفقیت می‌شود در فرصت پس از انتخابات به آسیب‌شناسی کارهای خود بپردازد و ببیند چه مشکلی داشته که موجب رویگردانی اکثریت مردم از آنها شده و آنها را ترمیم کند تا برای مرحله بعدی انتخابات آمادگی بیشتری داشته باشد.

این‌گونه رفتارها هم به خود آنها صدمه خواهد زد و هم به نوعی رودررویی این جریانات با مردم را به ذهن جامعه منتقل خواهد کرد که حاصل و نتیجه آن عدم موفقیت این جریان حتی در دوره‌های بعد است. از سوی دیگر، این مسائل موجب خواهد شد که دولت مستقر دچار حواس‌پرتی‌هایی شود و از کارهای در دست بررسی باز ماند. وقتی رئیس جمهور مستقر شد، طبیعتا رئیس‌جمهور تمام مردم است و باید همه کمک کنند دولت در راستای مطالبات مردم به نحو مطلوبی عمل کند. البته این به معنای نادیده گرفتن حق اقلیت نخواهد بود و طبیعتا رایی که به رقبای آقای روحانی داده شده با انگیزه‌های اقتصادی صورت گرفته است، چون شعارهای آنها صرفا اقتصادی بود. در این راستا دولت اگر بخواهد همان وعده‌ها که با مصلحت و امکانات کشور همخوانی داشته باشد را عملیاتی کند نیازمند فضایی آرام است؛ مگر اینکه بگوییم این افراد به مردم راست نگفتند و دلشان به حال مردم نسوخته و خواهان حل مشکلات مردم نبوده‌اند.

می‌توان این‌گونه گفت که شاید این جریانات فقط با یک شعار انتخاباتی به هر نحو ممکن به دنبال حذف رقیب بودند و برای مردم ارزشی قائل نبودند. از این‌رو طبیعتا مردم عادی نیز این رفتار را نمی‌پسندند و سخن آقای روحانی بیشتر ناظر بر این مسأله است که دیگر فصل انتخابات تمام شده و باید با کمک به دولت، مشکلات، گرفتاری‌‌ها و چالش‌های پیش‌روی توسعه کشور را از سر راه برداریم. مشکلات کشور بیشتر از آن است که تصور می‌شود. از این‌رو سنگ‌اندازی در کار دولت نه مورد رضای خداوند و نه مورد رضایت مردم خواهد بود و آنها که در این راه قدم برمی‌دارند دلشان به حال کشور و مردم نسوخته است. البته باید گفت این‌طور نیست که مردم نفهمند، بلکه مردم به‌خوبی این‌گونه رفتار‌ها را درست تفسیر و تبیین کرده و عکس‌العمل‌های خود را با آن تنظیم می‌کنند. از این‌رو انتظار می‌رود بیشتر به فکر مردم و کشور باشیم و به رای اکثریت مردم احترام بگذاریم تا پس از آن بتوانیم انتظار داشته باشیم که اگر زمانی هم ما موفق شدیم، دیگران به ما احترام بگذارند.

اگر جریانی به رای مردم احترام نگذاشت آن زمان نباید انتظاری داشته باشد. در کشوری مانند ایران انتظار این است که گروه‌ها و میدا‌ن‌دارانی که مدعی سیاست، فهم و درک هستند، شرایط کشور را بشناسند، بفهمند و هضم کنند. در این راستا باید رفتارهای خود را با یک انتخابات و هماوردی طبیعی در کشور همساز کنند و نشان دهند که ظرفیت موفقیت و شکست را دارند. این تمرینی است که انتظار می‌رود و جریان مقابل آقای روحانی یعنی جریان اصولگرا تا زمانی که خود را آرام نکند و به آسیب‌شناسی جریان خود نپردازد، در هماوردی‌های عادلانه امکان شکست این جریان همیشه بالاست. بهتر این است که اصولگرایان مقداری به ارزیابی نواقص کارهای گذشته خود بپردازند تا بتوانند در رقابت‌های بعدی توفیق بیشتری کسب کنند.

* به نظر شما تغییرات در دولت باید به چه نحوی باشد و در چه سطوحی صورت بگیرد؟

** البته آقای روحانی توجه دارد و مرتب تکرار هم می‌کند «من به وعده‌هایی که می‌دهم پایبندم»، انصافا نیز با تمام مشکلاتی که پیش‌روی دولت بوده رئیس‌جمهور در این مسیر حرکت کرده است. آنچه در دولت دوم انتظار می‌رود این است که جز هماهنگی مورد انتظار در کابینه که در برخی مواقع کاستی‌هایی در دولت یازدهم داشت، دولتی چابک‌تر و متحرک‌تر از دولت گذشته تشکیل دهد. البته این مورد در صحبت‌های رئیس‌جمهور دیده شده که مقداری به جوانگرایی بیشتر در دولت بپردازد. هماهنگی و جوانگرایی دو اصلی است که نباید هیچ‌یک فدای دیگری شود. به هر صورت چالش‌های کار اجرایی کشور در تمام حوزه‌ها سنگین است که از سویی نیازمند افراد توانمند و از سوی دیگر نیازمند افراد پرتحرک و ریسک‌پذیر می‌باشد، چون حالت ریسک‌پذیری را بعضا در دولت اول آقای روحانی مشاهده می‌کردیم و احساس می‌شد که فاصله برخی اعضای کابینه با رئیس دولت بسیار زیاد است.

از این‌رو باید این فاصله کم شود و دولت کابینه‌ای با تحرک و چابکی بیشتری را در همه عرصه‌ها اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... بر سر کار آورد. این انتظاری است که در سخنان رئیس‌جمهور بوده و جامعه نیز او داشته است. البته اینکه گروه‌ها و افراد متعدد یا دنبال سهم هستند یا دنبال مطرح کردن افراد خود، باید گفت رئیس‌جمهور ارزیابی دقیق‌تری نسبت به سایرین در این ارتباط خواهد داشت. برای ما مهم این است که جهتگیری آقای روحانی مطابق با شعارهای داده‌شده باشد و احساس شود شتاب تحرک این دولت نسبت به دولت گذشته در این چهارسال بیشتر بوده است. اینکه آقای روحانی از چه افرادی در کابینه استفاده می‌کند در درجه دوم اهمیت قرار دارد و آن اعتراضی هم که در گذشته بود از این جهت بود که احساس می‌شد برخی اعضای کابینه نسبت به وظایف خود تحرک و چابکی لازم را ندارند یا بعضا مطرح می‌شد که عملکرد دولت با جهتگیری کلی که مطرح شده است، ناهماهنگی‌هایی داشته که باید بسیار کمتر شود. من فکر می‌کنم اگر آقای روحانی در کابینه دوم خود این جهتگیری و تحرک را مقداری بیشتر مدنظر قرار دهد، آنچه اتفاق خواهد افتاد ان‌شاءا... به نفع کشور خواهد بود.

* در تغییرات دولت چه مسائلی در اولویت قرار دارد؟

** با نگاهی به عملکرد دولت در طی چهار سال گذشته گاهی احساس می‌شد که چالش‌های آن سیاسی است و سبب پدید آمدن موانعی می‌شود و عملا کار اقتصادی نیز مسیر صاف خود را از دست می‌دهد. اعتقاد ما همیشه بر این است که سیاست باید به معنای یک مدیریت خوب و حکمرانی خوب، بستر و زمینه‌ای را فراهم کند تا همه بخش‌های دیگر جامعه را پشتیبانی کند. اگر آنچه لازم است در سیاست محقق نشود، در سایر بخش‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچار مشکل خواهیم شد. حداقل این انتظار وجود دارد که همسان با تحرکات اقتصادی، موضوعات دیگر هم مدنظر قرار گیرد. اگر بین این مجموعه‌ها ناهماهنگی به‌ وجود آید، بسیاری از تلاش‌های اقتصادی نیز به سرانجام نخواهد رسید. آنچه در برجام مشاهده کردیم حکایت از این داشت که گرچه مشکلات اقتصادی بسیاری موجب شد تا جامعه به این نقطه برسد و تا زمانیکه این مسأله حل نشود مشکلات باقی خواهد ماند، اما بستر اصلی مخالفت‌ها بر مسائل سیاسی می‌چرخید و اگر آنجا مقداری مدیریت صورت می‌گرفت طی روالی که مدنظر بود می‌توانست کار پیش برود تا بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی کشور را حل‌وفصل کند.

قرارداد توتال یکی از دستاوردهای برجام است که تا کنون کشور از آن منتفع شده است. شرکت توتال با قراردادی که با وزارت نفت ایران منعقد کرد، راه را برای شکوفایی اقتصادی هرچه بیشتر ایران گشود. از دیگر ثمرات برجام می‌توان به برداشته شدن تحریم‌ها اشاره کرد . در همین چندروزه که مسأله توتال مطرح می‌شود کاملا پیداست که عده‌ای درصدد جریان‌سازی سیاسی واهی برای کشور هستند. با توجه به اینکه به لحاظ کارشناسی یقینا این کار حرکت مثبت و مفیدی برای کشور بود، اما جنس مخالفت‌کردن‌های این‌چنینی با این‌گونه قراردادها سیاسی است. گرچه وقتی مشاهده می‌کنیم، می‌بینیم به مسأله نفت به عنوان یک مسأله اقتصادی پرداخته شده، اما واقعیت این است که نوع مخالفت آنها نه اقتصادی بلکه سیاسی است.

طبیعتا افراد کارآزموده و افرادی که اهل سیاست هستند و سیاست را خوب می‌شناسند برای آرام نگه داشتن میدان، تلاش خواهند کرد با مدیریت اتفاقات پیش‌آمده زمینه‌هایی مطلوب برای کارهای اقتصادی فراهم کنند. این جریانات در حالی این مخالفت‌ها را انجام می‌دهد که اگر در دولت خودشان به این توافقات دست پیدا می‌کردند آن را به عنوان موفقیت ملی مطرح می‌کردند، اما زمانی‌که دولت آقای روحانی این کار را انجام دهد آن را کار اشتباهی معرفی می‌کنند. بنابراین توجه لازم به جنبه‌های سیاسی کابینه ضروت دارد و موجب خواهد شد افراد اقتصادی و فرهنگی بستر مناسب‌تری برای فعالیت پیدا کنند. گرچه شاید آقای روحانی برداشت دیگری داشته باشد.

* به نظر شما اشخاص و جریان‌هایی که قراردادهایی مانند توتال را به بهانه تولید و اشتغال ملی مورد سوال قرار می‌دهند واقعا دغدغه منافع ملی دارند؟

** نیت این افراد از این مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها بسیار مشخص است. نیت آنها مقابله با دولت است. برای مثال، اگر اتفاق برجام در دولت قبل اتفاق می‌افتاد آنها چنان برنامه‌هایی پیاده می‌کردند که با این توافق توفیق بزرگ دولت حاصل شده است. گرچه اگر می‌توانستند حتما این کار را انجام می‌دادند. مخالفان هیچ انگیزه‌ای جز مخالفت با دولت ندارند، فقط چون رسانه در اختیار دارند و چون صدایشان بسیار بلند است، تلاش می‌کنند که اگر پنج نفر هم باشند صدای خود را بلند کنند، در حالی‌که مردم با رای اول خود نشان دادند با برجام موافقند و با رای دوم خود نشان دادند به جهتگیری دولت امیدوارند و این جهتگیری باید ادامه پیدا کند. بنابراین طبیعتا این‌گونه صحبت‌کردن‌ها در مسیر خواست اکثریت مردم تلقی نخواهد شد.

http://www.armandaily.ir/fa/news/main/191210

ش.د9602777

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات