روز سيام مردادماه، رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعي از مسئولان و فعالان فرهنگي استانهاي يزد و همدان با اشاره به اينكه امروز جوانهاي ما در معرض تبليغات مضر هستند بر اين نكته تأكيد ميكنند در برابر آن صداها و تصويرهاي فريبنده و اغواگر جوان ما احتياج دارد به اينكه يك شاخصي به او نشان داده بشود. اين شاخص را جمهوري اسلامي و نظام اسلامي ميتواند نشان بدهد. ايشان يادآور ميشوند كه: ما بايد امروز تلاشمان را مصروف تربيت ديني و تربيت انقلابي جوانها بكنيم و اين جريان عظيم نيروي انقلاب را هم كه در بين جوانها خوشبختانه هست، تقويت بكنيم؛ بهشان اميد بدهيم، بهشان پشتيباني بدهيم و تقويت بكنيم اين جريان را. اينجور نباشد كه جريان انقلابي تضعيف بشود، جريان مقابل آنها تقويت بشود؛ اين نبايد اتّفاق بيفتد؛ نه در محيط دانشگاه، نه در محيط تبليغات ديني، نه در محيط فرهنگي و امثال اينها.
رهبر انقلاب سال گذشته نيز در ديدار هيئت دولت، در ذيل سرفصل مهم فرهنگ، به نكتهاي مهم اشاره كردند و آن در خصوص مسئوليتهايي است كه حاكميت و دستگاههاي فرهنگي در قبال اين حوزه حساس دارند و در همين بخش فرمودند: «اولويت بسيار مهم كشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبيات و هنر تا سبك زندگي تا فرهنگ عمومي تا اخلاق تا رفتار اجتماعي، شامل همه اينهاست. ما در اين زمينهها تكليف داريم، مسئوليت داريم. دستگاههاي فرهنگي ما واقعاً مسئوليت دارند.»
تأكيد قانون اساسي جمهوري اسلامي در بيان مسئوليتهاي دولت اسلامي در اعتلاي فرهنگ جامعه در اصول اوليه قانون اساسي، ترديدي باقي نميگذارد كه دولت اسلامي با توجه به فلسفه وجودياش نميتواند از خود در زمينه فرهنگي سلب مسئوليت كند و اجازه رشد و فعاليت ارزشهاي غيراسلامي را بدهد. به همين دليل است كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مسئله مهم فرهنگ، در زمره مهمترين وظايف و اوليترين وظايف دولت اسلامي قرار گرفته است. در حالي كه در اصل اول و دوم قانون اساسي به ويژگيهاي اسلامي و انقلابي نظام اسلامي اشاره شده است در اصل سوم قانون، دولت جمهوری اسلامي ايران موظف شده است كه براي نيل به اهداف مذكور در اصل دوم، همه امكانات خود را براي ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوي و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي و همچنين بالا بردن سطح آگاهيهاي عمومي در همه زمينهها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانههاي گروهي و وسايل ديگر به كار گيرد.
رفتارشناسي دشمنان و مخالفان نظام نشان ميدهد كه راهبرد آنها در انحراف مسير حركت انقلاب بر عرصه فرهنگ استوار شده است. به همين دليل اهتمام دشمن و جبهه معارض، بر افزايش توليدات فرهنگي، فراگير كردن بنيانهاي تفكر ليبراليستي و گسترش رويكردها و رفتارهاي غربگرايانه در سطوح مختلف جامعه است، به گونهاي كه تمام ظرفيتهاي جريان معارض براي زدن ريشهها و بنيانهاي فرهنگي كشور و استحاله فرهنگي جامعه با توليدات متنوع فعال شده است. نه تنها در لايههاي رويين فرهنگي مانند تبليغ برخي محصولات فرهنگي، بلكه در لايه پنهاني و عميق تر به صورت هدفمند بنيانهاي فكري در كشور مورد هدف قرار گرفته است. بخشي از آن از ناحيه دانشگاهها و محافل روشنفكري است كه در مقابل آن نيز هماوردي متناسبي صورت نميگيرد.
واكاوي چرخه توليد محصولات فرهنگي مضر و نشر آن در جامعه نشان ميدهد كه يك دگرگوني در اين زمينه رخ داده است. قبلاً توليد محصولات فرهنگي مضر در خارج كشور توليد و در داخل توزيع ميشد اما اكنون توليد چنين محصولاتي به طور مستقل در داخل به سفارش خارج نشينها صورت ميگيرد و در داخل يا در فضاي مجازي منتشر ميشود. درواقع يك نظام توليد هاليودي در خارج تا توليد زيرزميني در داخل شكل گرفته و توليدات آن فزوني يافته است. اين در حالي است كه در عرصه مقابل، توليد آثار و محصولات فرهنگي فاخر، جذاب و تأثيرگذار از شتابي اينگونه برخوردار نيست.
در زمينه چرايي اين روندها البته دلايل زيادي را ميتوان بر شمرد، اما جهت يابي حمايت دولتي به سمت توليد محصولات نامناسب فرهنگي، در كنار عدم حمايت از تلاشهاي فرهنگي نيروهاي مؤمن به انقلاب دو مؤلفه اساسي است. اين روند اگرچه به لحاظ تاريخي فراز وفرودهايي داشته است، اما نقطه آغاز آن را بايد در سالهاي پاياني دولت سازندگي و اوج آن را در دولت اصلاح طلبان دانست، به گونهاي كه سرمايهگذاري بيگانگان وحمايتهاي دولتي همراستا ميشوند و نشانههاي تغيير نيز در عرصه جامعه خودنمايي ميكند. اين در حالي است كه انتظاري كه از دولت رفته و ميرود، متفاوت است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار سال 1392 با اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصريح ميكنند كه حكومت اسلامي موظف به «هدايت فرهنگي» جامعه است. به اين معني كه كارگزاران فرهنگي در نظام سياسي مبتني بر اسلام بايد در چهارچوب اسلام و ارزشهاي فرهنگي آن، «فضايل» را ترويج كنند و «رذايل» را بزدايند. ايشان بر اين باورند كه بر اساس شريعت اسلامي و قوانين نظام جمهورياسلامي، كارگزاران فرهنگي بايد «زمام» و «مهار» فرهنگ عمومي را در اختيار گرفته و خود را «متولي» آن قلمداد كنند.
آنگاه كه ميفرمايند: «نميشود مسئولين كشور مسئوليتى احساس نكنند در زمينه هدايت فرهنگى جامعه. [... ] دولت و مسئولان موظفند كه توجه كنند به جريان عمومى فرهنگ جامعه؛ ببينند كجا داريم ميرويم، چه دارد اتفاق مىافتد، چه چيزى در انتظار ما است. اگر چنانچه مزاحماتى وجود دارد، آنها را برطرف كنند. جلوى موانع را، عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگيرند. [... ] ما مسئوليت شرعى داريم، مسئوليت قانونى داريم در قبال فرهنگ كشور و فرهنگ عمومى كشور. [... ] دولت وظيفه براى ترويجِ بيشتر [دين] دارد؛ [... ] بايد توان خودش را صرف كند در راه ترويج فضائل و جلوگيرى از آنچه مزاحم رشد فضائل است. پس بنابراين، فرهنگ جامعه متولى ميخواهد.»
اكنون و درآستانه كار دولت دوازدهم يكي از مهمترين انتظارات از دولت دوازدهم وبه ويژه وزير ارشاد را ميتوان اين مهم دانست، رهاشدگي فرهنگي در دولت قبل سبب شده بود كه نسبت به ولنگاري فرهنگي كه نتيجه طبيعي آن باز گذاشتن دست مخالفان ومعارضان نظام بود، چند بار احساس نگراني شود، به گونهاي كه مقام معظم رهبري در ديدار اعضاي هيئت دولت در چهارم شهريور سال 1394 ميفرمايند كه: گاهي اوقات مشكلات فرهنگي موجب شده كه من شب خوابم نبرده؛ بهخاطر مسائل فرهنگي. در اين زمينه تقويت و حمايت از نيروهاي مؤمن به انقلاب در عرصه فرهنگ و ممانعت از صرف بودجه بيت المال در تقويت جريان معارض فرهنگي، حداقل انتظار در اين عرصه است.
ش.د9602590