اینکه چرا در این برهه زمانی مشخص، نیروهای حشدالشعبی یا نیروهای مردمی عراق مورد حملات مکرر و سازمان یافته نظامیان آمریکایی مستقر در اردن قرار میگیرند، ریشه در نگرانیهای متراکم کاخ سفید درباره وضعیت آینده نقشه ژئوپلتیک یا جغرافیای سیاسی منطقه دارد.
قبلا گزارشهای متعددی درباره اظهار ناخشنودی رژیم اسرائیل از پیشرویهای خیرهکننده نیروهای مقاومت در جبهه سوریه و عراق و احتمال استقرار نیروهای حزبالله در جبهه جولان و شهر قنیطره که روبهروی یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی اسرائیل در بلندیهای اشغالی جولان قرار دارد، منتشر شده است.
ظاهرا مقامات اسرائیلی نگرانی خود را به واشنگتن درباره تقویت نفوذ جبهه مقاومت در عراق و بویژه سوریه در مرحله بعد از ریشهکنسازی داعش و جبهه النصره و سایر گروههای تکفیری ریز و درشت که در این دو کشور فعالیت دارند، انتقال دادند. به همین دلیل در چند ماه گذشته، پایتختهای اردن و تلآویو شاهد فعل و انفعالات متعددی در سطوح سیاسی و نظامی بود و حتی احتمال دخالت نظامی اردن در خاک سوریه برای دست زدن به عملیاتی علیه ارتش سوریه و نیروهای همپیمان آن مطرح شد.
اما این سناریو به دلیل هراس فزاینده پادشاه این کشور از تبعات وخیم این اقدام، ناکام ماند و آمریکا خود به استقرار نیرو در مثلث مرزی عراق، سوریه و اردن اقدام کرد و حتی طرحهایی برای تصرف منطقه استراتژیک النتف چیده شد که با اقدام پیشدستانه نیروهای حشدالشعبی در اخراج داعش از این منطقه سوقالجیشی و استقرار یگانهای وابسته در النتف خنثی شد.
در واقع مثلث مرزی سهگانه به منزله سکوی حملات دو شاخهای نظامیان آمریکایی به نیروهای مقاومت در دوسوی عراق و سوریه محسوب میشود و ژنرالهای آمریکایی با صدور دستور حملات دو روز گذشته و دیروز علیه چند یگان حشدالشعبی مستقر در نوار مرزی، پیامهای واضحی را برای مسئولان دو کشور در زمینه ایفای نقش فعال در ترسیم خطوط سیاسی و نظامی برای دوران پساداعش ارسال کردند.
از طرفی باید در نظر گرفت پیروزی چشمگیر و خیرهکننده نیروهای مقاومت حزبالله در شرق لبنان و آزادسازی شهر استراتژیک السخنه از چنگال داعش در روزهای اخیر، علایم روشنی از پایان دوران فتنهگری گروههای تروریستی مورد حمایت آمریکا و عربستان و همچنین تکمیل سیطره دولتهای کانون سوریه و عراق بر تمامی مرزهای به رسمیت شناخته شدهشان، ارائه کرده است. این امر، در متن خود مشتمل بر پیامی دایر بر نفی هرگونه تاثیرگذاری احتمالی واشنگتن در آینده سیاسی این دو کشور است و البته، کاخ سفید و کشورهای همپیمان آن در خاورمیانه که در چند سال گذشته سرمایهگذاریهای هنگفتی جهت ایجاد آشوب و ناامنی و استقرار حاکمیتهای سیاسی تحت الحمایه خود در چند کشور عرب، کردهاند، حاضر به پذیرش شکست خود نبوده و اینک میکوشند از نتایج حاصل از پیروزی جبهه مقاومت به سود خود بهره ببرند و این تلاش را به صورت توامان در دو شاخه سیاسی و نظامی دنبال میکنند. از اینرو حملات هوایی و توپخانهای به نیروهای حشدالشعبی و بویژه جنبش نجباء در نوار مرزی عراق و سوریه در این چارچوب قابل بررسی است. زیرا جنبش نجباء بهعنوان ستون اصلی حشدالشعبی عراق یکی از مخالفان سرسخت و عمده هرگونه حضور سیاسی و نظامی آمریکا در شاکله و ترکیب حاکمیت سیاسی عراق و سوریه به شمار میرود.
به هر تقدیر، آینده وضعیت سیاسی خاورمیانه بهدلیل ادامه توطئهگری کاخ سفید و عربستان، چندان روشن نیست. اما آنچه واضح و غیرقابل چشمپوشی است توان انباشته شده و به رسمیت شناخته شده جبهه مقاومت برای ناکام گذاشتن توطئههای ریز و درشت کاخ سفید و حاکمان تحتالحمایه آن در جهان عرب است.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2949721011297762503
ش.د9601919