این روزها که شاهد فتحالفتوح جبهه مقاومت و شکست داعش هستیم، باید بیش از پیش به واکاوی این پیروزی بزرگ بپردازیم[...]
یادداشت: این
روزها که شاهد فتحالفتوح جبهه مقاومت و شکست داعش هستیم، باید بیش از پیش
به واکاوی این پیروزی بزرگ بپردازیم. در واقع، محور مقاومت در برابر توطئه
پیچیده استکبار جهانی، صهیونیسم بینالملل و کشورهای مرتجع عربی شکل گرفت و
گامبهگام کشورهای مختلف به این مجموعه اضافه شدند؛ اما این جمهوری
اسلامی ایران بود که نقش اساسی را برعهده داشت. هدایتها و رهبریهای ولی
امر مسلمین در قوام جبهه مقاومت و اتحاد نیروهای مقاومت در کشورهای منطقه
تأثیر بسزایی داشت. این هدایت و راهبری ابعاد مختلفی داشت که برخی از آنها
عبارتند از:
1ـ یکی از مهمترین وجوه رهبری امام خامنهای، ترسیم آینده
روشن و همراه با پیروزی برای جبهه مقاومت بود. به طور حتم شش سال زمان کمی
نیست و جنگیدن و صبر برای پیروزی نیازمند بصیرتی نافذ است که گاه حتی
داشتن چنین بصیرتی در میان فرماندهان ارشد جنگ نیز به راهنمایی و هدایت
نیاز دارد. 2ـ وجه مهم دیگر از مدیریت جنگ با داعش مقابله همزمان با این
پدیده در عراق و سوریه است؛ به گونهای که با دشمن در جبهههای مختلف
مقابله شود و حلقه ایجادشده نوبهنو تنگتر شود و کار به جایی برسد که
داعش دیگر جایی در منطقه پیدا نکند. از همین رو از یک جایی به بعد دیگر این
متجاوزان نیستند که میدان جنگ را تعیین میکنند؛ بلکه آنها مجبورند برای
زنده ماندن خودشان بجنگند و مدیریت میدان جنگ در دست مدافعان است. 3ـ در
شرایطی که بسیاری در داخل کشور به دنبال ایجاد این سؤال در ذهنهای مردم
بودند که جنگ در سوریه و عراق چه ارتباطی به مردم ایران دارد، رهبر حکیم
انقلاب این نکته را تبیین کردند که اگر در عراق و سوریه نمیجنگیدیم، باید
در کرمانشاه و همدان به مقابله با دشمن میرفتیم. این تنها نمونهای از
حمایت لسانی رهبر معظم انقلاب از رزمندگان مدافع حرمی است که در خط مقدم
میجنگند. 4ـ یکی دیگر از هنرهای مدیریت این میدان این است که جمهوری
اسلامی ایران محور مقاومت میشود و فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... با
محوریت جمهوری اسلامی با دشمن مقابله میکنند. شاید با نگاه واقعبینانهتر
هیچگاه امکان ایجاد چنین آرایشی که مؤلفههای جبهه مقاومت را تشکیل
میدهند، حول کشوری دیگر وجود نداشت.