بین الملل >>  آمریکاواروپا >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۴  ، 
کد خبر : ۳۰۷۲۰۰
چرا جانسون به دیپلماسی پنهان علاقه دارد؟!

نکاتی در خصوص سفر وزیر خارجه انگلیس به تهران

مقامات انگلیسی در صددند با تغییر بازی و کشاندن آن به حوزه دیپلماسی پنهان، مانع از تمرکز افکار عمومی بر نقاظ ضعف و پاشنه آشیل های خود در حوزه سیاست خارجی شوند. از این رو دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان نباید اجازه اجرای این سیاست را به مقامات انگلیسی بدهد
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/فخرالدین اسدی
سفر بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلیس به تهران از سوی  بسیاری از تحلیلگران حوزه سیاست خارجی  و روابط بین الملل، به عنوان سفری خاص یاد شده ه و موضوعاتی مانند "پرونده محکومان امنیتی"، "برجام" و "مسائل منطقه" از اهداف سفر وی ذکر می شود. در خصوص سفر جانسون به تهران نکاتی مهمی وجود دارد:

1- بوریس جانسون طی ماه های گذشته و خصوصا هفته های منتهی به سفر اخیرش به ایران، از سوی بسیاری از سیاستمداران انگلیسی نسبت به ناتوانی در انجام وظایف و ماموریت های خود متهم شده است. پس از اظهارات جانسون در خصوص پرونده نازنین زاغری و تاکید بر اینکه وی با هدف آموزش! در ایران بوده است، شاهد موج جدیدی از اعتراضات علیه وزیر امور خارجه انگلیس بودیم. کار به جایی رسید که برخی مقامات انگلیسی از جمله جرمی کوربین رهبر حزب کارگر خواستار استعفای جانسون از سمت خود شدند. فراتر از آن، برخی از هم حزبی های محافظه کار جانسون نیز از تصمیم خود مبنی بر حمایت از نخست وزیری وی پس از استعفای احتمالی ترزا می بازگشتند. در چنین شرایطی، یکی از اصلی ترین اهداف جانسون از سفر به تهران، احیای شخصیت حقوقی و حقیقی و حزبی خود بوده است. در تحلیل سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران نباید از این انگیزه های سیاسی و شخصی به سادگی عبور کرد.

2- وزیر امور خارجه انگلیس اخیرا رایزنی هایی را با اعضای کنگره آمریکا و خصوصا برخی سناتورهای سرشناس دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در خصوص برجام صورت داده است. جانسون در سفر به تهران نیز تاکید کرده که کشورش از توافق هسته ای حمایت می کند. با این حال باید این نکته را مدنظر قرار داد که لندن طی دو سال اخیر خود نسبت به نقض توافق هسته ای متهم بوده است. تحلیلگران مسائل هسته ای تاکید دارند که پس از ایالات متحده، انگلیس کارشکن ترین عضو 1+5 در مسیر اجرایی شدن برجام محسوب می شود. در فروردین ماه امسال، وزارت امور خارجه انگليس از ايران به عنوان مکاني چالش برانگيز براي تجارت ياد کرد و از تجّار و صاحبان سرمايه در انگليس خواست تا در خصوص سرمايه گذاري در ايران احتياط کرده و مشورت‌هاي لازم را در اين خصوص انجام دهند.
همچنین انگلیس در جریان  خرید 950 تن اورانیوم و کیک زرد درخواستی از سوی کشورمان نیز سنگ اندازی های زیادی صورت داد و در نهایت مانع از انجام این معامله گردید. مهم تر آن که بوریس جانسون پس از سخنرانی جنجالی اخیر ترامپ در خصوص برجام همواره سعی کرده میان "تغییر برجام" و "ابطال برجام" تفکیک قائل شود.
وی در سخنانی جنجالی تاکید کرد: کنگره آمریکا تنها خواستار  اصلاح برجام! است نه ابطال آن. دولت انگلیس به واشنگتن تعهد داده است که نهایت تلاش خود را در راستای تغییر برجام به سود منافع آمریکا صورت دهد. این موارد عبارتند از: حذف بندهای مربوط به محدودیت های زمانی برجام (بندهای موسوم به غروب آفتاب)، اعمال محدودیت در برنامه موشکی ایران  و بازرسی از اماکن نظامی ایران. لندن با اعمال این تغییرات در برجام کاملا موافق است و هر گونه اظهارات مقامات انگلیسی در موافقت با برجام، صرفا اظهاراتی تاکتیکی (در راستای اقناع افکار عمومی) محسوب می شود.

3- نکته سوم به سیاست های منطقه ای لندن باز می گردد. بدون شک بوریس جانسون به عنوان وزیر امور خارجه انگلیس به شدت نگران افزایش هزینه های تصاعدی شکست لندن در منطقه غرب آسیاست. طی یک سال اخیر انگلیس شکست های زیادی را در منطقه پذیرفته و هزینه های زیادی را بابت آنها متحمل گردیده است: در کشور یمن، حمایت های تسلیحاتی مستقیم دولت انگلیس از رژیم آل سعود برای به خاک و خون کشیدن مردان و زنان و کودکان نتیجه ای در بر نداشته و حتی استمرار جنگ یمن، منجر به افزایش دامنه شکست و ضریب ناتوانی انگلیس در این کارزار شده است. در کشور بحرین و طی 5 سال گذشته، دولت انگلیس نهایت تلاش خود را در حمایت از رژیم آل خلیفه به کار برده است. حتی انگلیس از اقداماتی مانند محاصره منزل شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین در منطقه الدراز حمایت کرده است. آموزش پلیس بحرین برای سرکوب مردم یکی دیگر از اقدامات نهادهای دولتی و امنیتی انگلیس در راستای حمایت از رژیم منفور حاکم در منامه بوده است. با این حال فرسایشی شدن تحولات بحرین و تزلزل بنیان های حکومت آل خلیفه، انگلیس را نسبت به آینده منامه وحشتزده ساخته است.
در دو کشور سوریه و عراق، انگلیس ناکامی های به مراتب سخت تری را متحمل گردیده است. انگلیس در سال 2013 میلادی به همراهی ایالات متحده آمریکا تلاش کرد تا با ایجاد داعش ، از آن به عنوان ابزار و نیرو محرکه ای برای مدیریت تحولات منطقه استفاده کند. با این حال  شکست داعش در سوریه و عراق و نقش آفرینی نیروهای مردمی (خصوصا بسیج مردمی در عراق و سوریه) و افزایش قدرت جبهه مقاومت، جملگی محاسبات لندن را در منطقه به هم ریخته است. بنابراین، بوریس جانسون در حالی به تهران آمد که هزینه های شکست انگلیس در غرب آسیا به مراتب نسبت به قبل بیشتر شده است.
در چنین شرایطی مقامات انگلیسی سعی دارند در وهله اول ژست طلبکارانه همیشگی خود را حفظ کنند! این در حالیست که اساسا بوریس جانسون و دیگر مقامات انگلیسی باید پاسخگوی اقدامات ضد امنیتی خود در ایران و ضد اقتصادی خود در دوران پسابرجام باشند. آنچه مسلم است اینکه امروز جانسون و دیگر مقامات انگلیسی صرفا باید در جایگاه و مقام "پاسخگویی" به ملت ایران حاضر شوند و جایی برای " مطالبه و سخنگویی" از سوی آنها وجود ندارد.
تجربه دهه ها و سال های گذشته نشان می دهد یکی از خطوط قرمز انگلیس در دورانی که با بحران در حوزه سیاست خارجی خود دست و پنجه نرم می کند، کشاندن بازی از حوزه دیپلماسی رسمی و عمومی به سوی "دیپلماسی پنهان" است.
مقامات انگلیسی در صددند با تغییر بازی و کشاندن آن به حوزه دیپلماسی پنهان، مانع از تمرکز افکار عمومی بر نقاظ ضعف و پاشنه آشیل های خود در حوزه سیاست خارجی شوند. از این رو دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان نباید اجازه اجرای این سیاست را به مقامات انگلیسی بدهد. بوریس جانسون و دیگر مقامت انگلیسی به خوبی می دانند که اگر بازی به حوزه دیپلماسی عمومی و حتی رسمی کشیده شود، آنها دفاعی از خود در برابر جمهوری اسلامی ایران نخواهند داشت. در نهایت اینکه جانسون چاره ای جز اعتراف به شکست در منطقه و اذعان نسبت به خطاهای دولت متبوعش در قبال ایران ندارد. بدیهی است که هر گونه اصرار مقامات انگلیسی نسبت به استمرار وضع موجود و اعمال فشار و تهدید بر ایران، هزینه های شکست لندن در برابر تهران را دوچندان خواهد کرد./

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات