(روزنامه اطلاعات ـ 1396/07/05 ـ شماره 26829 ـ صفحه 12)
کشتار مسلمانان روهينگيا در سايه استاندارد دوگانه آمريکا
پس از سفر هيلاري کلينتون و تاکيد بر انجام اصلاحات در ميانمار تاکنون 50 هزار مسلمان ميانماري کشته شده و به بيش از 5000 زن مسلمان نيز تجاوز شده است.
به گزارش مشرق، کشور ميانماراز کشورهاي جنوب شرقي آسيا و در همسايگي کشورهاي چين، تايلند، لائوس و بنگلادش همسايه است. برمه در سال 1842 توسط بريتانيا اشغال و ضميمه خاک هند تحت استعمار شده و "برمه بريتانيا " نام گرفت. استقلال برمه در سال 1948 مورد موافقت بريتانيا قرار گرفت و پس از استقلال به همراه منطقه آراکان، به ميانمار تغيير نام داد .در حدود يک ميليون نفر از جمعيت 55 ميليوني ميانمار را مسلمانان روهينگا تشکيل ميدهند. ورود اسلام به ميانمار به قرن اول هجري و بهوسيله تجار عرب به اين کشور بازميگردد؛ اما از زمان کودتاي نظامي "نيوين " در سال 1962، مسلمانان از مناصب حکومتي و نظامي طرد شدند. مسلمانان روهينگا عمدتاً در غرب ميانمار و در شمال ايالت راخين متمرکز هستند. دولت ميانمار از 1962 هيچگاه اين اقليت را به رسميت نشناخته و آنها را مهاجران غيرقانوني ناميده است؛ اما سازمان ملل در مورد مسلمانان ميانمار معتقد است نسبت به اين اقليت ظلم بسياري رفته و حقوق بشر در مورد آنها رعايت نميشود. مسلمانان روهينگا در ميانمار از جمله فقيرترين افراد ساکن اين کشور هستند که اکثريت جمعيت آن را بودائيان تشکيل دادهاند.
سفر هيلاري کلينتون به ميانمار در مسير سفرش به قاهره و ديدار با مرسي، تير خلاص اصلاحات غربي بر پيکر مسلمانان اين کشور بود. محور اصلي سفر کلينتون به ميانمار بهبود مناسبات آمريکا و ميانمار اعلام شد و وزير خارجه آمريکا در ديدار با تين سين، رئيس جمهوري وقت ميانمار از دولت اين کشور خواست به اصلاحات در اين کشور ادامه بدهند تا ثابت کنند که با جامعه جهاني همراه هستند.پس از اين ديدار تين سين در يک سخنراني اعلام کرد: مسلمانان روهينگيا بايد از کشور اخراج و به اردوگاههاي پناهندگان سازمان ملل منتقل شوند.
دولت ميانمار همچنين به صورت رسمي دستور داد که مسلمانان ديگر حق بنا کردن مساجد جديد يا ترميم مساجد قديمي را ندارند. همين مصوبه کافي بود تا افراطيون بودائي و هندي نزديک به ??مسجد را ويران کنند. پس از اين سفر و مصوبه دولت ميانمار، آتش اختلافات و درگيريها زماني شعلهور شد که ارتش ميانمار 11 مسلمان اين کشور را در ماه مه 2012 کشته و در حمله يک گروه از بودائيان به اتوبوس مسلمانان در ايالت راخين نيز 10 نفر کشته شدند. در طرف مقابل نيز يک بودائي نيز در پاسخ به اين کشتارها به قتل رسيد که رسانهها براي تحريک بيشتر بودائيها آن را تجاوز به يک دختر بودائي و قتل وي عنوان کردند.به دنبال آغاز درگيريها در غرب ميانمار، بودائيها با حمله به مناطق مسلماننشين بيش از 2000 منزل مسکوني متعلق به مسلمانان را به آتش کشيدند و بيش از 100 هزار نفر را آواره و بي خانمان کردند.اين هجوم وحشيانه بودائيها و به آتش کشيدن خانهها و تجاوز به زنان و دختران مسلمان و قتل عام فجيع مسلمانان، اين اقليت را به پناه بردن به مرزهاي مشترک با بنگلادش واداشت و اکنون در شرايط اسفباري ازنظر بهداشت و غذا و دارو به سر ميبرند.اما خشونت عليه مسلمانان که در سال 2012 تنها به ايالت غربي راخين محدود شده بود، در سال 2013 به سراسر کشور گسترش يافت. گروههاي مهاجم خشمگيني از بودائيها که برخي با جنبش نظامي "9 6 9" در ارتباطاند، در شهرهاي ميکتيلا، نايپيادا، باگو و به تازگي نيز يانگون، بزرگترين شهر اين کشور، به مسلمانان حملهور شدهاند. بسياري از مسلمانان يانگون، باگو و ديگر شهرهاي بزرگ جرات رفتن به مسجد، وارد شدن به فروشگاههاي مواد غذايي مسلمانان يا نشان دادن مسلمان بودنشان خارج از خانهها و مغازههايشان را ندارند.
در دو سال گذشته، دستکم 100 هزار مسلمان آواره و هزاران مسلمان ديگر نيز کشته شدهاند.بسياري از رهبران مسلمان قبل از اين، نسبت به چنين حملاتي هشدار داده بودند. با اين که دولت اين کشور تمام تلاش خود را ميکرد تا سرمايهگذاران، خبرنگاران و ديپلماتهاي خارجي را متقاعد کند که خشونت در ايالت راخين در سال 2012 مسئلهاي منحصر به همان ناحيه است، حقيقت آن است که حتي همان سال نيز حملاتي به مساجد و برخي از فروشگاههاي مسلمانان در بخشهاي ديگر اين کشور صورت گرفت. اما احساسات ضدمسلمانان (و گاهي ضد چيني، ضد هندي و ضد هر کسي که از نژاد برمهاي – يا بطور دقيقتر بودائي - نيست) به روشني طي چند سال گذشته در ميانمار، يکي از متنوعترين کشورهاي آسيا ازنظر نژادي و مذهبي شدت يافته است (ولي همچنان، بوديستها اکثريت جمعيت مذهبي اين کشورند). درنتيجه جنبش 9 6 9، بين سالهاي 2012 تا 2013، سخنرانيها و راهپيماييهايي عليه مسلمانان صورت داد و ديويديهايي با محتواي تند عليه مسلمانان توزيعشد.در اين مدت، اينترنت ميانمار نيز، با اين که تنها کمتر از 5 درصد جمعيت اين کشور به آن دسترسي دارند، از سخنان نفرتآميز عليه مسلمانان، هنديها، چينيها و ديگر اقليتهاي نژادي پر شده است. احساس تنفر و حملات فزاينده نژادي ممکن است اين کشور را به نسخه قرن بيست و يک يوگسلاوي پس از جنگ سرد تبديل کند .
نژادپرستي بودائيان، ميانمار را به آشوب خواهد کشاند
در شرايطي که ميانمار ميکوشد از يکي از سرکوبگرترين رژيمهاي روي زمين به سوي دموکراسي گذار کند، اين احساس تنفر و حملات فزاينده نژادي ممکن است اين کشور را به نسخه قرن بيست و يک يوگسلاوي پس از جنگ سرد تبديل کند. بااينکه ميانمار در طول سه سال اصلاحات پيشرفتهاي شگرفي کرده، چنانچه اقدام مناسبي براي پايان بخشيدن به اين خشونت نژادي و مذهبي صورت نگيرد، اين کشور فاصله چنداني با هرج و مرج و آشوب نخواهد داشت.اکثريت بودائي اين کشور با حمايتهاي آمريکا و عروسک حقوق بشري آنگ سان سوچي رهبر مخالفان و برنده جايزه صلح نوبل که مدتي است بهصورت دورهاي مهمان حاميان آمريکايي و غربي خود است، راه گذار به دموکراسي و تحول خود را نسلکشي اقليت مسلمان اين کشور يافتهاند. بنا به توصيه راهب اعظم بودائيان ميانمار، مسلمانان روهينگا يا بايد از اين کشور مهاجرت کنند يا به دست بودائيان کشته شوند و خانه و اموالشان سوزانده شود.
ميانمار پيشينه دور و درازي از بيگانه هراسي و تنشهاي درون نژادي دارد که تاکتيکهاي "تفرقه بيفکن و حکومت کن" استعمارگران انگليسي و حکومت سرکوبگرانه ارتش اين کشور به مدت 5 دهه به آن دامن زده است. در سال 1962، دولت به اجبار بسياري از هنديها را از اين کشور بيرون راند و ارتش نيز، تحت سلطه برمهايان، از زمان به دست آوردن استقلال در سال 1948، با بيش از 15 شورش از سوي اقليتهاي قومي مبارزه کرده است. در سال 2010، ارتش اين کشور تغييراتي را در جهت يک دولت غيرنظامي آغاز کرد، از جمله برگزاري انتخابات که در نهايت به پايهگذاري مجلسي غيرنظامي کمک کرد؛ اما ارتش همچنان قدرتمندترين بازيگر در اين کشور است .
اما پيدايش سريع اين فضاي باز به آزاد شدن نيروهاي خطرناکي نيز منجر شده است. ارتش به طول کامل تحت سلطه شهروندان نيست و برخي از رهبران مسلمان اعضاي نيروهاي امنيتي را به شعلهورتر کردن آتش خشونتها متهم ميکنند. مقامات نميتوانند به فرماندهان محلي ارتش براي پيروي از دستورات اعتماد کنند و بايد در نظر داشته باشند که اگر اختيار کنترل ناآراميها را به نيروهاي مسلح بدهند، آنها نيز براي وخيمتر کردن اوضاع، دست به اقدامات وحشيانه خواهند زد. پليس اين کشور داراي منابع يا آموزشهاي اندکي در زمينه روشهاي غير خشونتآميز کنترل جنبشهاي مردمي است.در اين مدت، با اين که فضاي سياسي بازتر شده، نه دولت و نه آنگ سان سوچي مدعي، هيچ يک طرحي عملي در مورد چگونگي ايجاد دولتي فدرالتر که در کشوري با اين ميزان اقليتهاي قومي و اعتماد اندک به دولت مرکزي ضروري است، ارائه نکردهاند. برخلاف بياعتمادي عميق اقليتهاي قومي نسبت به دولت ملي، از ميان بلندپايهترين مقامهاي اتحاديه ملي دموکراسي، يعني جناح سوچي، تقريباً تمامي رهبران آن مخالف فدراليسم هستند .
ناديده گرفتن اقليتها با هدف پاکسازي نژادي
سوچي پس از آزادي از حبس خانگي و فعاليت سياسي رسمي در ميانمار، به طور رسمي مدل جديدي از يک حکومت فدرال را تبليغ کرده و به ديدگاه پدرش که در کنفرانس و توافق پانگلانگ در سال 1947 به روشني اعلام شد، اداي احترام کرده است.
در شرايطي که مناطق دربرگيرنده اقليتهاي قومي و مذهبي بيش از مناطق ديگر به کمک و سرمايهگذاري در زيرساختهاي فيزيکي نياز دارند، مقامات ناپيدا هنوز هيچ نشده در حال رقابت براي باز کردن مجراهاي کمک و سرمايهگذاري خارجي به مناطقي با اکثريت بودائي هستند که بهاندازه ديگر مناطق نيازمند جاده، برق و نيازهاي اوليه ديگر نيستند. در ضمن، اهداکنندگان نيز در تقلا هستند که به ميانمار راه يابند، چرا که طي چند سال گذشته اکثر کشورهاي غربي تحريمهاي خود را برداشتهاند. بخش ناچيزي از اين کمکهاي جديد به تنشهاي قومي اختصاص مييابد و بخش زيادي از آن نيز بدون هماهنگي با اهداکنندگان ديگر مورداستفاده قرار ميگيرد.اين گونه که مينمايد، نژادپرستان بودائي به خوبي سازماندهي شدهاند، چرا که خشونتهاي اخير عليه مسلمانان به سرعت و به شکلي سازمانيافته گسترشيافته است. در بسياري از شهرها، مسلمانان و اقليتهاي قومي محلي گلهمندند که پليس و ارتش هيچ اقدامي براي محافظت از آنها در برابر متجاوزان انجام نميدهند و حتي در مواردي خود نيز در تجاوز به مسلمانان سهيم هستند.
ائتلاف کشورهاي عرب عليه مسلمانان
دولت، سوچي و سازمانهاي خارجي که طي چند سال گذشته پايشان به ميانمار باز شده بايد هرچه سريعتر نسبت به پايان بخشيدن به اين فاجعه اقدام کنند. از سوي ديگر کشورهاي مسلمان نيز که تاکنون سکوت مرگباري در پيشگرفتهاند و تمام توان خود را در کمک به القاعده در سوريه معطوف کردهاند نيز از متهمان اين نسلکشي خواهند بود. مسلمانکشي و شيعه کشي در کشورهاي مختلف به بخشي از سياست آلوده آل خليفه و آل سعود و ديگر خاندانهايي شده است که نام اسلام را بر دوش ميکشند و بيشترين آسيب را به مسلمانان ميرسانند.
کشورهايي نظير قطر و عربستان که دلارهاي نفتي خود را سخاوتمندانه در اختيار تروريستها، گروههاي سلفي تکفيري و شورشيان مسلح در سوريه و عراق و لبنان و ... قرار ميدهند تاکنون حتي يک ريال عربستان هم به مسلمانان ستمديده و فاجعهزده ميانمار نه تنها کمک نکردهاند، بلکه زحمت حمايت سياسي و لفظي را هم به خود ندادهاند. البته در اين ميان با وجود مواضع مسئولان کشورمان در سطوح مختلف، انتظار حرکت جديتر تا حصول نتيجهاي مطلوب از سوي جمهوري اسلامي ميرود.
نسلکشي مسلمانان با موافقت صريح دالايي لاما
اين بودائيان نژادپرست که تحت تأثير آموزههاي "دالاييلاما" قرار دارند، معتقدند که کسي که مسلمان شده باشد نژاد او ديگر ميانماري نيست و بايد کشتهشده يا از اين کشور اخراج شود.البته دالايي لاماي به ظاهر صلحطلب، به مانند آنگ سان سوچي برنده جايزه صلح نوبل همواره ژستهاي خندان با جملات قصار بشردوستانه را چاشني ديدارها و صحبتهاي خود ميکنند، اما واقعيت اين صلحطلبان! بودائي نيز چيز ديگري است. از ميان دروغهاي زيادي که در مورد دالاييلاما گفته ميشود، مهمترين آنها ادعاي صلحطلب بودن وي است. واقعيت اين است که از اواسط دهه 1950 تا اواسط دهه 1970 يک جنبش مسلحانه تبتي وجود داشت که توسط سازمان سيا موردحمايت قرار ميگرفت.
بر اساس يکي از اسناد وزارت امور خارجه به تاريخ 9 ژانويه 1964، دولت آمريکا حمايتهاي مالي گستردهاي را به شبهنظاميان و همچنين شخص دالايي لاما اختصاص ميدهد. سازمان سيا علاوه بر کمکهاي آموزشي و نقدي به شبهنظاميان طرفدار دالايي لاما در برنامه فرار وي از تبت از نيز نقش داشت. بنا بر اسناد سازمان سيا که اخيراً منتشر شدهاند، نيروهاي آموزش ديده توسط سيا که دالايي لاما را همراهي ميکردند به صورت مستقيم با مأمورين سيا در ارتباط بودند.
دالايي لاما در سال 2009 ميلادي، قبل از ديدار با اولمرت به يک مراسم عبادي دعوت شد که در اين مراسم شرکت کرد. به گفته حجتالاسلاموالمسلمين دکتر محمدتقي فعالي، مدرس حوزه و دانشگاه و نگارنده 9 جلد کتاب در باب جنبشهاي نوظهور معنوي، اگر کسي با کلاه خاخامي در مقابل ديوار "توبه يا ندبه" تعظيم کند، اين عمل بدين معنا است که وي رسماً اعلام کرده عضوي از جامعه صهيونيسم جهاني است.
در سوي ديگر، سکوت معنادار ديگر برنده صلح نوبل ميانمار را که مدعي دفاع از حقوق مردم اين کشور است، بايد در کنار آموزههاي نژادپرستانه بودائيها و دالايي لاما قرار داد. آنگ سان سوچي برنده جايزه صلح نوبل تا کنون نه تنها هيچ موضعي نسبت به کشتار وحشيانه مسلمانان کشورش نگرفته، بلکه تلويحاً اقدامات بودائيان را نيز همواره توجيه کرده است. رهبر مسلمانان ميانمار دکتر محمد يونس نيز سکوت کشورهاي مسلمان در کنار کشورهاي غربي و مجامع حقوق بشري را علت ادامه يافتن کشتار مسلمانان اين کشور ميداند.
به گفته وي بوديستهاي افراطي مسلمانان را در ميان خود نميخواهند و به همين دليل جوانان و به خصوص تحصيل کردههاي مسلمان را دستگير کرده و به نقطه نامعلومي ميبرند و به زنان مسلمان تجاوز ميکنند. گفتني است تاکنون آمار رسمي در مورد تعداد دقيق کشتههاي نسلکشي مسلمانان ميانمار وجود ندارد اما گزارشهاي غيررسمي ناظران محلي از کشته شدن 30 تا 50 هزار مسلمان روهينگا و تجاوز به بيش از 5000 زن مسلمان ميانماري حکايت دارد.اصلاحات مدنظر آمريکا که پس از سفر هيلاري کلينتون به ميانمار در اين کشور آغاز شد، همچنان در بايکوت کامل خبري در جريان است.
ش.د9603492