(روزنامه جوان ـ 1396/06/04 ـ شماره 5172 ـ صفحه 4)
همزمان با شنيده شدن زمزمههايي درباره انتخاب پيمانكاران فاز 11 پارسجنوبي مبني بر احتمال ترك مناقصه در برخي بخشها، وزير نفت به پيمانكاران نفتي گفته است بايد خودتان را براي كار كردن در اين پروژه آماده كنید.
به گزارش «جوان»، زنگنه روز چهارشنبه به خوزستان سفر و روز پنجشنبه با پيمانكاران و شركتهاي نفتي جلسهاي برقرار كرد كه بيشباهت به اتمام حجت نبود؛ اتمام حجتي كه اگر نتوانيد در پروژه فاز 11 حضور داشته باشيد، خودتان مقصر هستيد. به اظهارات وزير نفت توجه كنيد: در قراردادهاي تازه نفتي اگر سهم داخليها كم باشد من از همه طلبكار ميشوم كه چرا نرفتيد كار بگيريد. فضا فراهم است كه ۱۰۰ درصد كارها ايراني انجام شود.
اينكه وزير نفت شركتهاي ايراني را به حال خود رها كند و بگويد خود دانيد و توتال، همان موضوعی بود كه كارشناسان بارها نسبت به آن ابراز نگراني كرده بودند و آنطور كه از شواهد پيداست، زنگنه توتال را به مقامي رسانده است كه خودش انتخاب كند ولو با هر ابزار و توجيهي.
تجربه تاريخي
شبيه همين روزها در دوره وزارت زنگنه در دولت اصلاحات وجود داشت؛ جايي كه شركتهاي خارجي موظف بودند بخشي مشخص از امور پيمانكاري را به شركتهاي ايراني واگذار كنند ولي تعدادي از شركتهاي خارجي با سپردن اصل پيمان به يك شركت خارجي، شركتهاي ايراني را پادوي پيمانكاري ديگر كرده يا با ارائه پيشنهاداتي خاص و برخي امور صوري، آنها را شريك پيمانكار معرفي ميكردند در حالي كه يك كاغذ بازي صرف صورت ميگرفت.
كساني كه قراردادهاي بيع متقابل را در ياد دارند، ميدانند كه شركت توتال با تأسيس چند شركت در جزيره كيش استفاده از ظرفيت داخل را دور زد و با خريد يك ساختمان براي شركتهاي ايراني، حق سكوت شيريني به آنها پرداخت ميكرد تا ادعايي درباره پروژه نداشته باشند يا در پروژه دارخوين، شركت اني براي بخش حفاري، شركت ملي حفاري را به عنوان پيمانكار دست دوم خود برگزيد و بخش اعظمي از سود پروژه را به يك شركت خارجي پرداخت كرد. با چنين تجربهاي حالا وزير نفت ميگويد شركتهاي ايراني خودشان ميدانند و توتال و اگر نتوانند سهمي از اين پروژه كسب كنند، طلبكار آنها خواهد شد، البته زنگنه گفته است توتال فرانسه به طور محرمانه توان شركتهاي ايراني را ارزيابي كرده و با توجه به بررسيهاي خود اقدام به انتخاب پيمانكار ميكند.
سؤالي كه در اين باره پيش ميآيد آن است كه آيا قرار است مناقصه برگزار شود يا توتال بر اساس تشخيص خود برخي امور را به شركتهاي ايراني واگذار كند؟ گرچه وزارت نفت معتقد است همه چيز در مناقصه تعيين ميشود ولي اخباري كه گوش به گوش ميچرخد، روي ترك تشريفات در برخي بخشها تأكيد دارد كه اگر چنين شود، تمامي وعدههاي وزارت نفت براي مناقصه براي همه بخشها زير سؤال ميرود.
وزير نفت چندي پيش براي آنكه به شركتهاي ايراني اطمينان دهد همه كارها توسط ايرانيها انجام ميشود گفته بود توتال فقط ناظر پروژه و مديريت مخزن را بر عهده دارد و هفته گذشته نيز در خوزستان روي آن اصرار كرد، با اين تفاوت كه اگر ايرانيها نتوانند در اين پروژه فعال شوند، مشكل از خودشان است و بايد به وزير نفت پاسخگو باشند.
مقسم كار
آنطور كه وزير نفت معتقد است ايرانيها بايد خودشان را به توتال ثابت كنند تا باشند. در واقع تعيينكننده توتال است و اين شركت با ارزيابي فني خودش تشخيص ميدهد ميتواند با چه شركتهايي همكاري كند و در وسعت عملي كه چه در پشت پرده و چه در عيان به آن تعلق گرفته است، تشخيص ميدهد چه كند و چه نكند، البته وزارت نفت قطعاً از بندهاي مهمي در قرارداد خواهد گفت كه توتال بايد و بايد از توان ايراني استفاده كند ولي آيا وزارت نفت در صورت بروز تخلفي از سوي توتال، اعتراض خواهد كرد؟ پاسخ ساده است، وزارت نفت هيچگاه در اختلاف ايراني و خارجي، طرف ايراني را نگرفته است كه مصداق بارز آن، تجارب قراردادهاي بيعمتقابل است كه شركتهاي ايراني همانند يك پادو در خدمت شركتهاي خارجي بودهاند و در نهايت هم با بيمهري وزارت نفت مواجه شدند، با اين استدلال كه شما اوستا كاريد و بايد ياد بگيريد.
گرچه به گفته زنگنه هم اكنون شركتهاي ايراني به بلوغ كافي رسيدهاند ولي با استانداردهاي جهان و توتال فاصله دارند، لذا حق با توتال است. گرچه نزديك شدن ايران به اين استانداردها مورد طلب همه دلسوزان نفت است اما با توجه به تفكرات حاكم بر نفت، شركتهاي ايراني پيش پاي شركتهاي ديگر ذبح خواهند شد و اگر اين اتفاق رخ دهد، توجيه وزارت نفت مشخص است؛ با استانداردها فاصله داشتند پس حذف شدند!
ش.د9603739