(روزنامه اطلاعات ـ 1396/06/12 ـ شماره 26809 ـ صفحه 12)
رهبران آمريکا و کره شمالي بر طبل جنگ ميكوبند
* به نظر شما دليل شدت گرفتن بحران در شبه جزيره کره چيست؟ قسمتي از آن به سياست ورزي ترامپ در آمريکابر مي گردد يا تحرکات جديدي از کره شمالي شاهد هستيم؟
** کره شمالي آزمايشهاي زيادي در سالهاي اخير انجام داده است. قسمتي از اين موضوع بر مي گردد به نوع برخوردي که با کره شمالي انجام مي شود. از يک طرف تحريمهاي سنگين عليه کره ايجاد شده است و اين کشور با مشکلات اقتصادي زيادي دست و پنجه نرم ميکند و وضعيت خوبي از اين نظر ندارد. از طرفي قحطي و گرسنگي هر از گاهي باعث تلفات در مردم اين کشور مي شود، اين قسمتي از اين مشکلات است و بخش قابل توجهي هم بخاطر تحريمهايي است که اين کشور را در فشار قرار داده است. قاعدتا اين تحريمها به بهانه آزمايشها و فعاليتهاي موشکي و هستهاي است و در مقابل هم آنها عنوان مي کنند به ابر قدرتي مانند آمريکا اعتماد ندارند و کشورهاي همسايه خود به غير چين را خصم و دشمن خود ميدانند و از اين رو اين موضوع را عنوان ميکنند که براي بازدارندگي نياز به سلاح هستهاي و نياز به حمل کننده اين سلاح که موشک بالستيک است دارند. اينها فعاليت خود را به اين گونه توجيه مي کنند .
در مقابل طرفهاي ديگر هم مانند آمريکا، کره جنوبي و ژاپن معتقد هستند کره شمالي با اين اقدامات بيشتر از رفتارهاي تدافعي، حالتي تهاجمي دارد. بر اين حساب بر اين باورند که منطقه کره به علت رفتارهاي از کنترل خارج شده کره شمالي در حالت جنگ و نابودي قرار دارد و در اين باره هر طرف استدلالهاي خود را دارند.به هر حال با روي کار آمدن ترامپ در آمريکا و قرار گرفتن آن در مقابل کيم جونگ اون در کره شمالي هر دو طرف سياستهاي تندروانه اي را دارند و تنش بين آمريکا و کره شمالي ابعاد تازه اي پيدا کرده و گسترده شده و کره هم با تهديد اينکه خاک آمريکادر دسترس و در برد موشکهاي آن قرار گرفته و ميتواند به آمريکا ضربه اتمي بزند، اين تنش را به اوج خود رسانده است. اما اينکه تا چه حد بتواند اين تهديدات را عملي کند جاي سوال دارد.
* به نظرتان تسليحات و قدرت کره شمالي در اين حد است يا بيشتر در مورد آن غلو مي شود؟
** کره شمالي کشوري بسته است و چيز زيادي از آن مشخص نيست. نه بازرسهايي از آنجا بازديد مي کند که بفهميم واقعا آنها چه چيزي دارند و نه آزمايشهاي آنها تحت نظارتهاي بين المللي است که کساني بتوانند از نزديک شاهد آن باشند. فقط حدس و گمان است که وقتي مي گويند کره شمالي سلاح هستهاي در اختيار دارد بيشتر ملاکشان مقدار پلوتونيومي است که اينها بازفراوري ميکنند. يعني با توجه به اينکه چه مقدار پلوتونيوم بدست مي آيد گفته مي شود که کره قادر است که به عنوان مثال چند کلاهک هسته اي را بسازد. قبلا شک در اين بود که اينها مي توانند کلاهکي را در اندازه کوچکي بسازند که در يک موشک قاره پيما جاسازي کنند يا نه. سوالاتي در اين زمينه وجود داشت که آيا به اين فناوري رسيده اند؟
اما اکنون کارشناسان به جاي کوچک شمردن اين تهديد برعکس آن عمل مي کنند. يعني فرض را بر اين قرار دادهاند که ادعاها درست است و مي تواند تهديد را عملي کند. حالا بايد در برابر اين تهديد چه کرد.اما همه چيز در ابهام است و نميتوان به شکل دقيق گفت که آيا کره مشالي موشکي با قابليت حمل کلاهک هستهاي و با قدرت برد رسيدن به آمريکا را دارد يا نه. چون موشکهايي که تا بحال آزمايش کردهاند بدون کلاهک و بدون مهمات جنگي و سبک بوده است و در بعضي موارد فاصلهاي را رفته و يا ارتفاعي را طي کرده و پايين آمده است. اما اينکه با مهماتي مجهز شود و فاصله طولاني را طي کند هنوز آزمايش نشده که برد واقعي و تقريبي اينها مشخص شود.
* اگر تنش جدي شود و کره از قدرت کافي براي عملي کردن تهديدات برخوردار باشد چه اتفاقي رخ خواهد داد؟
** اين موضوع ديگري است که وجود دارد و اين است که اگر اين تنش حالت جدي به خود بگيرد و احساس شود که چنين موشکهايي پرتاب شود و به هدفي بخورد آمريکا هم در ژاپن و هم کره جنوبي هم گوام و آلاسکا سامانههاي ضد موشکي مستقر کرده و اينها به هر حال دغدغههاي چنين موشکهايي را نشان داده اند و تا بحال آزمايشهايي که براي سامانه تاد انجام داده موفقيت آميز بوده است،از اين رو همه چيز به اين بر مي گردد که آيا کره شمالي مي تواند تهديداتش را عملي کند يا نه.
بعد از اينکه تهديدات عملي شود چه هدف زده شود چه نشود آمريکا اقدام تلافي جويانه اي را انجام خواهد داد. اگر آمريکا بخواهد اقدام تلافي جويانه انجام دهد ممکن است تعداد زيادي موشک کروز به تاسيسات حياتي کره پرتاب کند که مي تواند اين موشکها ضربات مهمي را به آنها وارد کند .
آمريکا قاعدتا مي تواند عمل تلافي جويانه اي انجام دهد و به نظر مي رسد که به هر حال در اين حرکات متقابل طرف برنده قدرت بزرگتر يعني آمريکا باشد. چون هم از نظر هستهاي و هم از نظر موشکهاي قاره پيماي دقيق برتر از کره شمالي است. کلا بايد گفت کره شمالي اگر دست به چنين کاري بزند بيشتر به کاري انتحاري شبيه است تا کاري عقلاني. بعيد مي دانم عقلانيت مقامات کره شمالي به حالتي باشد که دست به چنين کاري بزنند. متقابلا آمريکاهم عليرغم تمام شاخ و شانه کشيدنها دست به اقدام پيش دستانه نخواهد زد و منتظر اقدام کره خواهد بود.
* نظرتان اين است که آمريکا به مانند افغانستان يا عراق اقدام پيش دستانهاي را در رابطه با کره انجام نخواهد داد؟
** به هر حال شرايط متفاوت است. در افغانستان، آمريکا با فراغ بال يک کشور را مورد هجوم قرار داد بدون اينکه افغانستان مدافع يا متحدي داشته باشد، در عراق هم چنين شرايطي وجود داشت. اما در کره شمالي ممکن است به مداخله چين منجر شود. از طرف ديگر دست کره شمالي باز است که بر خلاف اينکه گوام را بزند سئول يا منطقهاي ديگر را مورد هدف قرار دهد. اين باعث مي شود که هم کره جنوبي در تلاش باشد که جلوي اين تنش و برخورد را بگيرد و براي همين تشويق کننده آمريکا براي حمله به کره شمالي نخواهد بود و در کل حالت بازدارندگي در چنين شرايطي بسيار بالا است.
* اگر با مدل نظريه بازيها نگاه کنيم، کره به خاطر اينکه اگر ضربه اول را بزند توان زدن ضربه دوم را از آمريکا نمي تواند بگيرد، اين شرايط باعث مي شود خود هم دست به اين عمل نزند؟
** فراموش نکنيم که اين کره است که اعلام کرده گوام را مي خواهد مورد هدف قرار دهد. آمريکاعليرغم همه مواضع تندي که ترامپ مي گيرد و جوابهاي تندي در رابطه با کره شمالي مي دهد اما کمتر از حمله نظامي سخن گفته مي شود و حتي وزير دفاع و وزير امور خارجه بيشتر حرف از مذاکره به ميان مي آورند. از اين رو کره شمالي است که بيشتر تهديد مي کند. حتي زمان تقريبي را هم مشخص کرده است. ولي بعيد مي دانم که اين کار را انجام دهد که اگر اين کار را انجام دهد بايد خود را براي ضربه به تاسيسات مهم خود آماده کند.
* در شرايطي که فضاي متشنجي بوجود آمده است آيا چين و روسيه براي کاهش تنش تاثير گذار نيستند؟
** چين شايد مايل نيست که کره قدرت هسته اي باشد و تلاش خود را هم در اين زمينه انجام مي دهد، اما بايد گفت چين و در مرحله بعد روسيه، شبه جزيره کره را به عنوان يک ميدان بازي براي به چالش کشيدن آمريکا ميدانند و از آن به عنوان اهرم فشاري استفاده مي کنند که بتوانند از آمريکا امتياز بگيرند و در جاهايي آمريکا را وادار به عقب نشيني کنند.
ترامپ؛ رئيس جمهوري بحران ساز
هفتهنامه اشپيگل با اشاره به موضع گيريهاي اخير رئيس جمهور آمريکا در بحرانهايي از جمله کرهشمالي و بحران نژاد پرستي در آمريکا که به تشديد اوضاع منجر شده است، وي را رئيس جمهوري بحران ساز ارزيابي کرد.به گزارش گروه بين الملل خبرگزاري تسنيم، هفتهنامه "اشپيگل" در مطلبي نوشت: مناقشات اتمي با کره شمالي و مسئله راستگرايان افراطي و نژادپرستان در ايالت ويرجينياي آمريکايک بحران بين المللي و يک بحران ملي است که هر دو ضعف رهبري رئيس جمهور آمريکارا نشان ميدهند. "دونالد ترامپ"، رئيس جمهور آمريکا نميتواند مناقشات را برطرف کند، بلکه قادر به انجام عکس آن است.
اشپيگل در ادامه نوشت: ما اين روزها يک آزمون واقعي را براي رئيس جمهور آمريکاتجربه مي کنيم. براي اولين بار دردوران رياست جمهوري اش دونالد ترامپ حالا بايد به بحرانهاي خارجي واکنش نشان دهد. وي بايد در برابر مسئله مناقشات با کره شمالي و همچنين بحران ملي ايجاد شده بعد از راهپيمايي راستگرايان افراطي در ايالت ويرجينياي آمريکاواکنش نشان دهد .
واکنشهاي ترامپ به هردوي اين بحرانها فاجعه بار است. مرد کاخ سفيد تا جايي که مي تواند اين بحرانها را تشديد مي کند به جاي اينکه تنش زدايي کند. اشپيگل در ادامه نوشت: روساي جمهوري آمريکاهمواره بيش از تنها رئيس جمهوري براي آمريکا بودهاند. آنها رهبران بين المللي هستند. آنها ميتوانند مناقشات جهاني را آرام کرده، زندگي انسانها را نجات دهند و در خدمت پيشرفت مشترک همه ملتها باشند؛ يا عکس همه اين اقدامات را انجام دهند.
دونالد ترامپ بعد از گذشتن هفت ماه از ايفاي مسئوليتش در آمريکا خيلي خصلتهايي را که در بالا به آن اشاره شد نداشته است. اين رئيس جمهور 71 ساله آمريکا نه يک برنامه ملي و نه بين المللي ندارد و برنامه اش تنها توجه به نفس خودش است. اما کسي که به عنوان رئيس جمهوري آمريکا دنيا را فراتر از منيت خود درک نکرده و نمي تواند اين کار را کند صلح را در داخل اين کشور و آن سوي مرزها به خطر مي اندازد.
مثلا در مناقشات با کره شمالي دونالد ترامپ به جاي ناديده گرفتن تئاتر تهديد و ايجاد يک اتحاد موثر با چين و در نظر گرفتن نظامي گري براي بدترين حالت، به سخنوريهاي جنگ افروزانه روي آورده است. ترامپ به اين ترتيب نه تنها با چين بيگانه مي شود همچنين شرايط مناسبي را براي عطش ديکتاتوري کره شمالي فراهم ميکند و آن ايجاد تهديد خارجي و در بهترين حالت تهديد از طرف آمريکا است. رئيس جمهوري آمريکا از اين مناقشات يک بحران بين المللي ساخته است.
نويسنده در ادامه با اشاره به حمله به تظاهرات کنندگان مخالف نژادپرستي در ايالت ويرجينياي آمريکانوشت: نژادپرستان و نئونازيهايي که در پايان هفته گذشته در ايالت ويرجينيا فرياد خشم سر دادند همه از طرفداران وفادار رئيس جمهوري آمريکاهستند. پيروزي انتخاباتي ترامپ و شعار اول آمريکاي وي خوشايند اين گروه است.اينکه ترامپ تا امروز دهان باز نکرده و حادثه ايالت ويرجينيا را به عنوان ترور مشخص و اين نژاد پرستان را نژاد پرست خطاب نکرده است، توسط اين گروهها نوعي حمايت و پشتيباني ارزيابي مي شود .
به اين ترتيب ترامپ کشور مهاجر آمريکا را جدا کرده و بر بحرانها دامن مي زند. اگر ترامپ جلوي رنسانس راست افراطي در کشورش را نگيرد حادثه تلخ شارلوتزويل در ايالت ويرجينيا تنها مورد اين چنيني باقي نخواهد ماند. همچنين در اين بحران هم موردي مشابه کره شمالي ديده مي شود که ترامپ به عنوان رئيسجمهور مي تواند آن را آرام يا تشديد کند. اما ترامپ تا به حال تنها به عنوان بحران ساز فعال بوده است. راستگرايان افراطي در شهر شارلوتزويل تجمع کردند تا به برداشتن مجسمه يکي از فرماندهان جنگ داخلي آمريکاکه حامي برده داري بود، اعتراض کنند. حضور مخالفان آنها که عمدتا گروههاي مخالف نژادپرستي بودند به درگيري فيزيکي منجر شد، در همين زمينه، رسانههاي آمريکا گزارش دادند حمله يک ماشين به سمت مخالفان نژادپرستي در تظاهرات راستگرايان افراطي باعث مرگ يک تن و زخمي شدن چندين تن ديگر شد
ش.د9603374