(روزنامه اعتماد - 1396/09/27 - شماره 3978 - صفحه 7)
* مرمت ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفري آزادي در چه مرحلهاي است و تا چه زمان تكميل خواهد شد؟
** سه جايگاه ۳۴، ۳۵ و ۳۶ كه براي بازسازي تخريب كرده بوديم مراحل پاياني خود را سپري ميكند، زيرسازيها و آببنديها انجام شده تا مانع ريزش آب به طبقات پايينتر شود. در كارگاه بيروني در حال ساخت نشيمنگاه براي كارگذاري هستيم و همزمان اقدام به نصب آنها ميكنيم و در همين حين در حال بازسازي بخشهاي زيرين و ورودي اين سه زون هم هستيم. تصميم ما اين است كه تا هر بخش تكميل نشده است به سراغ قسمت بعدي نرويم.
* آيا طبق برنامه و زمانبندياي كه براي اتمام هر بخش گذاشته بوديم پيش ميرويد يا كار سريعتر يا كندتر از آنچه تصور ميكرديد پيش ميرود؟
** خيلي عقب هستيم و دليل عقب بودنمان هم ساده است. قبلا ما در نظر داشتيم تا لايهرويي را بداشته و كار مرمت را انجام دهيم اما وقتي اين كار را كرديم تازه مشكلات نمايان شد و ديديم كه يكي از دلايل سنگيني سازه و آب، ريزش نوع بتني است كه متعلق به ۵۰ سال پيش بوده و آن زمان استفاده كردهاند و بسياري از حوادث هم به خاطر همين نوع بتن است. پس تصميم گرفتيم تكنولوژي روز را كه در ساير ورزشگاهها هم به كار گرفتهايم در كار مرمت نيز به كارگيريم. همين امر باعث شد تا كار تخريب طولانيتر از زماني كه انتظار داشتيم شود؛ ضمن اينكه در اين بين مجبور شديم پيمانكارمان را هم عوض كنيم.
* دليل تغيير پيمانكار چه بود؟
** پيمانكار قبلي توان مالي لازم براي اين كار را نداشت، از آنجايي كه بحث بودجهاي ما عقب و جلو ميشود ما نيازمند پيمانكاري بوديم كه توان مالي لازم براي اين كار را داشته باشد كه خوشبختانه پيمانكار جديد اين امكان را دارد و براي همين هم كار با سرعت قابل قبولي در حال انجام است. نكته ديگري كه بايد به آن اشاره كنم اينكه مرمت زون نخست تجربياتي را به ما انتقال داده است و در حال مطالعه هستيم تا كار را دقيقتر پيش ببريم. مشاوران ما در حال بررسي هستند كه آيا اين نوع بازسازي براي اين سازه مناسب است يا نه، از همين رو شايد روش خود را تغيير دهيم و اين تغيير چند دليل دارد كه مهمترين آنها قيمتي است كه براي ما تمام ميشود و ديگر زمان طولاني است كه براي اين نوع بازسازي بايد بگذاريم. البته با سرعتي كه كار گرفته و تجربهاي كه كسب كردهايم اگر با همين روش هم پيش برويم شايد چند ماه زودتر كار تمام شود؛ اما با اين تفاسير در حال بررسي هستيم تا ببينيم ميتوانيم در زمان كمتر و با هزينه پايينتر اين كار را انجام دهيم يا نه.
* اين روش چه مقدار به سبك شدن سازه كمك ميكند؟
** حدود يكسوم سبكتر خواهد شد و اين خود به مقاومت سازه كمك ميكند.
* اشاره كرديد كه پيمانكار عوض شده است يعني ديگر با فردي كه در زمان ساخت مجموعه ورزشي آزادي حضور داشته و اشراف كامل به ورزشگاه دارد همكاري نميكنيد؟
** نه ايشان هستند و به عنوان مشاور با ما همكاري ميكنند. شركت مهندسين مشاور ماهر و همكاران هستند كه از اول در ساخت مجموعه ورزشي آزادي حضور داشته و حالا هم در كنار ما هستند. ما پيمانكار اجرايي كه در مرمت به ما كمك ميكند را تغيير داديم.
* خبرگزاري ايسنا در گزارشي كه هفته گذشته منتشر كرد تصاويري از مجموعه ورزشي آزادي روي خروجي خود قرار داد كه در آن شاهد پروژههاي نيمهتمام كه تعدادشان هم كم نيست، خودروهاي فرسوده، بازيافت زباله، حتي باتلاق و غيره در مجموعه هستيم و اين در حالي است كه مردم ايران انتظار دارند مجموعه آزادي به عنوان يك مجموعه ورزشي فاخر تميزتر و شكيلتر از آنچه در تصاير ديده ميشد، باشد.
** ما در آزادي با دو مشكل بزرگ مواجه هستيم؛ اولي پروژههاي عمراني است كه شرايطشان مانند خيلي از پروژههاي عمراني در سطح كشور است. توجه كنيد ورزشگاه نقش جهان اصفهان ۲۰ سال بود كه همين طور مانده بود تا اينكه تكميل شد و به بهرهبرداري رسيد. پروژههاي ديگر به همين شكل و در حال حاضر ما چه تعداد پروژه نداريم كه همين طور مانده و تكميل نميشود. مثل همين اسلالوم، ورزشگاه ۴۰ هزار نفري بانوان، سالن بوكس و... كه همگي در همين مجموعه ورزشي آزادي بوده كه مهمترين آنها همين ورزشگاه بانوان است و تنها ۲۰ درصد پيشرفت كار داشته و اين در حالي است كه اولويت دولت براي تكميل، پروژههايي است كه بالاي ۷۰ درصد پيشرفت داشتهاند؛ ضمن اينكه تكميل اين ورزشگاه كه مسقف هم هست، نيازمند عدد بزرگ ۲۰۰ ميليارد تومان است.
* سوالي كه در اينجا مطرح ميشود اينكه اصلا نياز است كه ما ورزشگاهي ۴۰ هزار نفري در مجموعه ورزشي آزادي داشته باشيم؟ آيا بهتر نبود اين ورزشگاه در بخش ديگري از شهر كلنگ ميخورد تا ضمن اينكه تمركز زدايي ميشود، ورزشگاههاي به اين شكل در مكان ديگري از تهران داشته باشيم كه افراد لازم نباشد از نقاط ديگر تهران حتما به مجموعه ورزشي آزادي سفر كنند؟
** حتما نياز است. چرا كه ما در سطح شهر جايي به اين وسعت براي اينكار نداريم، يا بايد به انتهاي شهر و پايين مرقد امام برويم يا در شرق و آنطرف محله افسريه؛ ضمن اينكه ما در شرق مجموعه ورزشي تختي را داريم. بايد به اين موضوع توجه داشته باشيم كه ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفري هميشه و در همه مسابقات پر نميشود، پس ما به مجموعهاي نياز داريم كه وقتي تعداد تماشاگران زياد نيست فشار را از روي ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفري كم كنيم. علاوه بر اين ورزشگاه ۴۰ هزار نفري گرچه به نام بانوان كلنگ خورد اما تنها براي انجام مسابقات بانوان نبوده و ميتوان ساير مسابقات را نيز در اين ورزشگاه برگزار كرد و جايگزين مناسبي براي ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفري باشد؛ ضمن اينكه هنوز هم با تمام ترافيك تهران، غرب به خصوص اطراف مجموعه آزادي آنقدرها شلوغ نشده است، البته حرف شما را قبول دارم كه بهتر است در نقاط مختلف ورزشگاههاي اينچنيني داشته باشيم اما خب اين نيازمند بودجه و فضاي مناسب است.
به عنوان مثال توليت مرقد امام خواستار احداث چنين مجموعهاي در شهر آفتاب است يا در شرق تهران يك مجموعه كامل داشته باشيم، با اين تفاسير و با اين شرايط بهتر است اين اتفاق با توجه به توضيحاتي كه دادم در آزادي بيفتد. اتفاقا من فكر ميكردم كه بهتر است پروژههاي ديگر در آزادي ساخته نشود، مثلا زورخانهاي كه كلنگش زده شده و همين طور مانده است و در تصاوير منتشر شده هم ديده ميشود، آيا بهتر نيست زورخانه كه فضاي زيادي هم نميخواهد در داخل شهر و محلهها -كه بيشتر هم مورد استفاده قرار ميگيرد- ساخته شود؟
* فعلا كه ما در كل دنيا در حال ساخت زورخانه هستيم و به درستي هم معلوم نيست براي چه؟! چون با تمام هزينههايي كه شده و ميشود آنقدرها هم در گسترش اين ورزش در جهان موفق نبودهايم.
** كلنگ اين زورخانه فكر ميكنم سال ۹۰ خورده شده است. عدهاي هم خواستار ساخت مسجد در مجموعه بودند تا زمان مسابقه، نمازگزاران با حضور در مسجد نماز بخوانند يا براي مراسم تشييع و... مورد استفاده قرار گيرد. ساخت اين مسجد با هزينه ۲۰ ميليارد توماني كه گنجايش ۲ هزار نفر را داشته باشد در حالي كه در زمان برگزاري مسابقات فوتبال ۱۰۰ هزار نفر به ورزشگاه ميروند، همخواني ندارد.
در واقع در اين شرايط براي اينكه مشكلي پيش نيايد ما مجبور خواهيم شد در مسجد را ببنديم تا اتفاقي رخ ندهد و آيا بهتر نيست اين مسجد در مجموعه ورزشي شيرودي و در مركز شهر ساخته شود؟ به هر حال اينها پروژههايي هستند كه به دليل اولويتهاي دولت و نبود بودجه لازم نيمهكاره ماندهاند، البته ما تمهيداتي انديشيدهايم تا به مرور آنها را نيز تكميل كنيم. به عنوان مثال براي تكميل سالن بوكس مذاكراتي را با شهرداري و دولت داشتهايم. ميخواهم به نكتهاي اشاره كنم كه البته زياد خوب نيست من به آن بپردازم اما اگر بخواهم بگويم كه داستان مجموعه ورزشي آزادي چيست بايد به اين موضوع اشاره كنم كه اين مجموعه نياز به يك مديريت يكپارچه دارد.
* منظورتان از يك مديريت يكپارچه چيست؟ مگر تا حالا اينطور نبوده و مديريت اين مجموعه با سيدحسن طباطبايي نيست؟
** آن تصاويري كه شما ميبينيد و منتشر شده بيشترشان متعلق به فدراسيونهاست. خودروهاي فرسودهاي كه نزديك به ۱۵ سال است پشت فدراسيون بسكتبال است يا تشكهايي كه كنار پيست دوچرخهسواري بود، براي فدراسيون دوچرخهسواري است.
* خب سيدحسن طباطبايي به عنوان مدير مجموعه نميتواند اين وسايل را از مجموعه خارج كند؟
** اين وسايل اموال فدراسيونها به حساب ميآيند و به فدراسيونها گفته ميشود كه آنها را در محوطه رها نكنند اما متاسفانه گوش نميكنند. يكسري وسايل اموال فدراسيونهاست و ما نميتوانيم به آنها دست بزنيم و بايد خودشان تكليفشان را روشن كنند. يك سري چيزها هم هست كه حكم دادگاه دارد كه باز طبق قانون ما نميتوانيم به آنها دست بزنيم. آن چند ماشيني كه آنجا افتاده و مانده است حكم دادگاه دارد و ماجرا حقوقي است و نميتوانيم جابهجايشان كنيم. از ديگر موارد اينكه فدراسيون تير و كمان زميني گرفته تا فروشگاه بسازد كه به نظر من كار غلطي است و نيمهكاره رها كرده و خب اين متعلق به فدراسيون است و براي ما نيست، هرچقدرهم گفتيم كه بياييد اين را درست كنيم چرا كه نماي بدي به در غربي مجموعه داده كسي توجهي نكرد.
در واقع آزادي تكهپاره شده و آقاي سلطانيفر هم بر اين باور است كه مديريت اين مجموعه بايد يكپارچه شده و از اين حالت خارج شود. اين درست كه مجموعه يك مديريت دارد اما هر بخش به دست كسي داده شده و دارد در قسمت خودش مديريت ميكند. مثلا اتومبيل راني، قايقراني، دوچرخهسواري و... هر كدام دارند در بخش خودشان مديريت ميكنند، در واقع بهرهبرداري براي آنهاست و باقي مسائل براي ما است! ما با اينكه اين مكانها در اختيار فدراسيونها باشد، مشكلي نداريم، حداقل آشغال نريزند.
* در يكي از تصاوير ميبينيم كه متاسفانه در گوشهاي از مجموعه كار بازيافت زباله صورت ميگيرد. چه كسي دارد اين كار را ميكند؟
** براي همين ميگويم بايد تكليف مشخص شده و مديريت يكپارچه شود تا معلوم شود كه مسووليت با كيست. دوستان گزارش خبري تهيه ميكردند و اين يك كار خبرنگاري است اما توجه ندارند كه اگر اتفاقي بيفتد بحث حقوقي خواهد بود. محوطه دست فرد ديگري است اما مديرعامل بايد پاسخگو باشد. همان طور كه اشاره كردم مشكلي نيست كه اين مكانها دست فدراسيونها باشد؛ اما خب خودشان هم پاسخگو باشند، اجاره هم نميخواهيم حداقل هزينه نگهداري را خودشان بپردازند. فدراسيون كشتي تالار ۵ سالن را در اختيار دارد، درست يا غلط كاري نداريم كه سالن شمشيربازي را هم چند سال است براي تمرين گرفته، يك سالن هم دارد ميسازد كه اميدوارم سالن خوبي شود و به كشتي كشور كمك كند.
۲ سالن در اختيار كشتي است، آن وقت آب سالن را ما بايد تامين كنيم. برقش را ما بايد تامين كنيم. ۲ ساعت هم كه آب قطع ميشود باختشان را گردن قطعي آب مياندازند. از اين جهت است كه ميگويم بلاتكليف است و بايد تكليف مشخص شود. يا مسووليت را بپذيرند يا اگر نميپذيرند مديريت يكپارچه را عملا قبول كنند. مالكيت مجموعه ورزشي آزادي با دولت است و طباطبايي مدير اين مجموعه، فدراسيونها دولت نيستند، فدراسيونها سازمانهاي مردم نهاد- كه NGO خوانده ميشوند- هستند و حالا يكسري از دوستان خبرنگار هم ميآيند و نميدانم به چه منظور از اين شرايط عكسبرداري ميكنند كه انشاء لله نيتشان خير بوده است.
* من خبرنگاري كه اين گزارش را تهيه كرد ميشناسم و با او صحبت كردم. نيت بدي نداشته و ميگويد وقتي اين صحنه را ديدم براي دلسوزي عكسبرداري كردم تا شايد كار مثبتي صورت گيرد.
** اميدوارم اين طور باشد اما كمي بعيد به نظر ميرسد.
* نه واقعا اين طور بوده، مسابقه كشتي بود و در تايم استراحت كه براي گشت و گذار به گوشه و كنار مجموعه ميرود با اين صحنهها مواجه ميشود و تصميم ميگيرد گزارشي تصويري تهيه كند. همان طور كه گفتم من اين خبرنگار را ميشناسم و با او صحبت كردم.
** البته كه كار خوبي كرده است، خبرنگاران گوش و چشم جامعه هستند و همهشان قابل احترام و بايد به اين موضوع اشاره كنم كه چند مورد را نيز به درستي اشاره كرده است. زبالهها بايد جمع شود، زباله كه ديگر مشكل قانوني ندارد كه نتوان جمع كرد. اين كمك ميكند تا مديران هوشيارتر باشند. اشاره درستي هم در مورد درآمدزايي داشته اما آن را بد مطرح كرده، درست است ميتواند در اين مجموعه به خوبي درآمدزايي كرد.
* بله، نكته درستي است. به عنوان مثال ما شاهد اين هستيم كه مردم از مجموعه انقلاب كه شيك و شكيل است استقبال كرده و با حضور در اين مجموعه از امكانات آن استفاده ميكنند.
** اين هم يك نمونه است كه ما را در تعارض با فدراسيونها قرار ميدهد. براي مثال ما آمديم و براي دور درياچه آزادي كه فضاي بسيار مناسبي دارد، طرح داديم و پول هم گذاشتيم كه آن را اجرا كرده تا با احداث جاده تندرستي و كافيشاپ و... فضايي مفرح را براي استفاده عموم آماده كنيم كه فدراسيون قايقراني شروع به مطرح كردن اين موضوع كرد كه اين محوطه براي بخش قهرماني است و نميتواند عمومي باشد و...
* اما اينكه براي خودشان هم خوب بود، چرا كه علاوه بر درآمدزايي، ورزشكاران ميتوانستند در حضور عموم مردم كه باعث بالا رفتن روحيهشان ميشود تمرينات خود را انجام دهند.
** بله اما اين بحث را مطرح كردند كه با حضور مردم تمركزشان را از دست ميدهند. حرفهايي هم در مورد پوشش ورزشكاران زده شد.
* اما پوشش قايقراني كه يكي از مناسبترين پوششهاست، شايد بهتر بود بهانه بهتري براي مخالفت خودشان مطرح ميكردند.
** براي همين است كه روي بحث مديريت مجموعه تاكيد داريم وگرنه مديريت كردن زياد سخت نيست. من از همينجا اعلام ميكنم كه آزادي پايگاه قهرماني بوده و خواهد ماند اما اين موضوع منافاتي با اينكه عموم مردم هم در اين مجموعه حضور پيدا كنند و با استفاده از امكانات به درآمدزايي كمك كنند، ندارد.
* الگوهاي جهاني اين موضوع چه ميگويند و مديران در ساير كشورها چگونه از اين امكانات كشورها استفاده ميكنند؟
** علاوه بر گزارشاتي كه در اين باره به من داده ميشود چند نمونهاي كه خودم از نزديك ديدهام را برايتان بازگو ميكنم. استاديوم لانه كبوتر چين را بخش خصوصي ساخت و قرار بود بعد از دو سالي كه زمان براي ساخت آن گذاشت ١٠ سال زمان براي بهرهبرداري داشته باشد اما بعد از همان دو سال شهرداري پول داد و ورزشگاه را گرفت. وقتي پرسيدم كه چرا چنين كاري كردند پاسخ دادند به خاطر درآمد بالايي كه دارد. وسط هفته و در يك روز كاملا عادي بود كه من براي ديدن ورزشگاه رفتم، باور كنيد آنقدر شلوغ بود كه تردد سخت شده بود. ديدم كه دارند وسط زمين دكوري بزرگ ميسازند سوال كردم چه كار ميكنيد، اين طوري چمن خراب ميشود كه گفتند در حال ساخت دكور براي برگزاري كنسرت در ورزشگاه هستيم. هر گوشه ورزشگاه را به بخشي داده و كلي سرگرمي ايجاد كرده بودند، البته كارهاي تعريف شده كه با الگوها بخواند نه مثلا مانتوفروشي.
* البته ما شاهد اين هستيم كه در حال حاضر اين اتفاق در سالن مسابقات وزنهبرداري مجموعه ورزشي آزادي افتاده و بهرهبرداري خوبي از اين سالن زيبا ميشود.
** بله همين طور است و دارند از اين سالن استفاده ميكنند. من از ورزشگاه بارسلونا هم ديدن كردم. آن زمان بليت بازديد 17 يورو بود، باور كنيد 17 يورو ميداديد اما وقتي به ورزشگاه ميرفتيد 100 يورو هم در داخل خرج ميكرديد. ورزشگاه ماراكانا در برزيل را هم از نزديك ديدم. اين ورزشگاه يكي از تورهاي شهري ريودوژانيرو است. من زماني با تور به ديدن ورزشگاه رفتم كه قرار بود بازي فوتبال در آن برگزار شود و ورزشگاه پر بود اما با اين وجود مسير تور مشخص بود و ما بدون هيچ مشكلي توانستيم از ورزشگاه بازديد كنيم. ما ابتدا بايد فرهنگ اينچنيني را در كشورمان ايجاد كنيم تا بتوانيم از امكاناتي كه داريم بهره مناسب را ببريم. چقدر از خانمهاي ما كه اجازه حضور در ورزشگاه را به آنها نميدهيم دوست دارند به ورزشگاه بروند، آيا نميتوان در قالب تور آنها را به ورزشگاه برد تا از نزديك ورزشگاه را ببينند؟ تور مجموعه ورزشي آزادي بگذاريم و 20 هزار نفر از اين مجموعه ديدن كنند.
از اين 20 هزار نفر آيا هزار نفرشان سراغ تيراندازي نميروند؟ فدراسيون براي آنها امكان تيراندازي فراهم كند و درآمدزايي داشته باشد از بين اين افراد استعداديابي هم كند. امكان دوچرخهسواري فراهم شود و يك مربي از طرف فدراسيون دوچرخهسواري به صورت اصولي به مردم آموزش دهد. امكان قايقراني ايجاد شده و ضمن كسب درآمد كشف استعداد هم صورت گيرد اما خب چرا اين كارها را نميكنيم؟ چون مديريت واحد براي كارهاي اينچنيني نداريم و تا ميآييم چنين كاري كنيم با بهانههاي مختلف مانع ميشوند. خصوصيسازي اين نيست كه بخشي را به فروش برسانيم. ميتوانيم مكانهاي مختلف را به صورت بلندمدت در اختيار بخش خصوصي قرار دهيم و دولت هم به عنوان يك مقام عالي نظارت داشته باشد.
* فكر ميكنيد اين مهم عملي شود، منظورم اين است كه چه عزمي لازم است تا شاهد عملياتي شدن اين موضوع باشيم.
** اين مهم شدني است. درست كه هر بخش و در راس آن رييس هر فدراسيون به دنبال كار خود است اما همه متفقالقول بر اين عقيده هستند كه يكپارچگي مجموعه حفظ شود و از پراكندگي پرهيز دارند. در واقع با صحبتهايي كه سلطاني فر با روساي فدراسيونها داشته اين عزم آغاز شده و چشمانداز آن حفظ و بهتر شدن مديريت اين مجموعه است.
* هر ساله در فصل سرما شاهد بروز مشكلاتي در بخش گرمايشي استخر قهرماني مجموعه ورزشي آزادي هستيم، آيا تمهيداتي براي جلوگيري از اين مشكل انديشيده شده است؟
** موتورخانه استخر قهرماني مشكل داشت از همين رو تغييراتي در اين بخش ايجاد كرديم. سيستم گرمايشي و پمپها را تعويض كرديم و مشكل برطرف شده است. البته بايد توجه داشته باشيم كه كل مجموعه ورزشي آزادي چه استخر قهرماني، سالن ۱۲ هزار نفري و ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفري و... قدمت بالايي دارد و سال ۱۳۵۳ ساخته شده و در سالهاي گذشته هم به اندازه بودجهاي كه براي نگهداري در نظر گرفته شده، افراد در نگهداري اين مجموعه كوشا بودهاند اما خب اين مجموعه به صورت طبيعي در حال فرسايش است و نميتواند به وصله پينه آن را نگهداري كرد، چرا كه هر چيز عمري دارد و بعد بايد عوض شود.
بودجههايي كه براي نگهداري در نظر گرفته ميشود در حد تعويض چند لامپ، شيرآلات، مخزن و... است و نميتوان يكدفعه با آن مثلا يك چيلر ۲ ميليارد توماني خريداري كرد، اين ديگر نگهداري نيست، تعويض و كار عمراني است و با مشكلاتي كه ما در بودجههاي عمراني داريم، اين كارها ساده نبوده و با تاخير مواجه ميشود. با اين حال ما تلاش كرديم و مشكل استخر قهرماني را حل كرديم و در بازديدي كه ۲ ماه پيش مسعود سلطانيفر، وزير ورزش از اين استخر داشتند، قهرمانان از كارهايي كه انجام شد اظهار رضايت كردند، حالا هم درخواست تغييراتي در نور استخر دادهاند و قرار شده است لامپ پروژكتور كه در سالن ۱۲ هزار نفري داشتيم را به استخر انتقال دهيم و براي سالن ۱۲ هزار نفري و مسابقات واليبال پروژكتوري جديد خريداري كنيم.
* مهندس، آب مجموعه ورزشي آزادي از كجا تامين ميشود؟
** ما از بخشهايي كه از گذشته سازمان آب در اختيار ما قرار داده براي تامين آب شرب مجموعه ورزشي آزادي استفاده ميكنيم و مشكلي بابت اين موضوع نداريم.
* آب درياچه مجموعه چطور؟
** ۸ حلقه چاه دور تا دور مجموعه داريم كه از گذشته وجود دارند و در همان سالهاي ابتدايي ساخت آزادي حفر شدند و از آن براي تامين آب درياچه آزادي استفاده ميشود. طي هفتهاي اخير آب مورد نياز به درياچه تزريق شده و آب درياچه يك متر و ۵ سانت بالا آمده و طي يكي دو هفته آينده آب حتي بالاتر هم خواهد آمد. ما منتظر فصل سرما و بارش باران بوديم كه متاسفانه هنوز باراني نيامده است. ما در اين بخش با ۲ مشكل مواجه هستيم، اول اينكه جدارههاي چاهها نياز به لايروبي دارد و ديگر اينكه سطح آب بهشدت پايين رفته است، البته ما مشكلي نخواهيم داشت و در ادامه شاهد خواهيد بود كه به مرور درياچه پر خواهد شد.
* در اين فصل مشكلي نخواهيد داشت؛ اما با فرارسيدن فصل گرما و كمآبي چطور؟ بيترديد در تابستان پيش رو و تابستانهاي آينده اين مشكل حادتر خواهد شد.
** عمق چاهها ۱۵۰ متر است؛ اما متاسفانه سطح آب تا ۲۰۰ متر در اين منطقه پايين رفته و اين نشان ميدهد كه شرايط به چه شكل است. البته ما از سازمان آب خواستهايم كه در اين مورد به ما كمك كند و اجازه دهد كه كفشكني كرده و عمق چاهها را افزايش دهيم.
* بيترديد با رسيدن تابستان باز نياز خواهيد داشت تا از آب درياچه براي آبياري درختان و فضاي سبز مجموعه استفاده كنيد و همين امر باعث خواهد شد تا سطح آب درياچه بهشدت پايين برود.
** فضاي سبز و درختان مجموعه بزرگي مثل آزادي حكم ريه را براي شهري مثل تهران دارند؛ اما خب ما در اينجا با دو پارادوكس مواجهيم، يكي اينكه بايد با مشكل كمآبي مدارا كنيم و ديگر اينكه درختان را زنده نگه داريم، ماندهايم با اين شرايط عمق چاهها را عميق كنيم يا درختان را بيآب بگذاريم...
* به هر حال به اين مشكلات در كشور ما گفته ميشود مديريت بحران!
** مديريت بحران دست ما نيست! ما براي اينكار احتياج به مجوز سازمان آب داريم تا كار را قانوني پيش ببريم، البته سازمان آب قول همكاري داده است. البته مسيرهاي ديگر هم هست كه آنها هم باز دست ما نيست.
* مهندس شما همواره به اين موضوع اشاره كرديد كه ورزشگاه امام رضا كه در مشهد ساخته شده ورزشگاه مناسبي است و امكانات خوبي دارد؛ اما مسابقه فوتبال در اين ورزشگاه برگزار نميشود، دليل برگزار نشدن مسابقات در اين ورزشگاه چيست؟
** نميدانم، اطلاع دقيقي در اين باره ندارم. فقط ميدانم هزينه مناسبي براي اين ورزشگاه شده و ورزشگاه بسيار خوبي است؛ اما اينكه چرا مسابقهاي در آن برگزار نميشود را نميدانم.
* در فضاي مجازي شايعه شده كه چون اين ورزشگاه در داخل شهر است، به خاطر مسائل امنيتي، بازيهاي فوتبال در آن برگزار نميشود.
** اطلاعي در اين باره ندارم.
* شركت توسعه در اين چند سال پروژههاي بسياري را افتتاح كرده؛ پروژههايي كه با استقبال و بعضا انتقاد حتي از طرف خود شما مواجه شده است. شما بارها گفتهايد كه در دولت روحاني تصميم بر اين است كه پروژههاي جديد در دستور كار قرار نگيرد و تمركز روي تكميل پروژههاي قبلي كه اشاره هم كرديد، باشد؛ پروژههايي كه بعضي از آنها حكم توفيق اجباري را داشته و طبق گفته كارشناسان، درست كه توسط شركت توسعه تكميل و به بهرهبرداري رسيده؛ اما به هيچوجه همخواني لازم را با منطقهاي كه احداث شده ندارد. در واقع ديده و شنيده ميشود كه ورزشگاهي چند هزار نفره در منطقهاي ساخته شده كه به هيچوجه با جمعيت يا ورزشهاي رايج آن منطقه تطابق ندارد، از همين رو شايد تا آخر هم اين ورزشگاه پر نشود با اين حال چون در دولت آقاي احمدينژاد تاييد و وعده آن داده شده، شركت توسعه به اجبار بايد آنها را ميساخت.
** تمام پروژههاي ما چه نياز باشد چه نه بايد تكميل شود. يك زمان است كه شما ميخواهيد كاري را شروع كنيد و ميرويد بررسي ميكنيد كه اين كار انجام شود يا نه و اگر تصميم به انجام شد، به چه شكل باشد؛ اما شرايط ما اين طور نيست و رييس دولت نهم و دهم آن زمان تصميم گرفتند كه اين كار انجام شود و خودشان هم جمله معروفي در اين باره دارند كه ما اين قطار را شروع كرديم و بعديها بايد ادامه دهند. درواقع خودشان نتوانستند تمام كنند انداختند گردن ما. در اين بين با پروژههايي مواجه هستيم كه شايد نياز هم نباشد اما چون آن زمان تاييد كردند حالا تبديل به مطالبه مردمي شده است و در شهرستاني كه اصلا دووميدانيكار ندارند ميبينيم كه خواستار « تارتان» دوميداني هستند. قسم ميدهيم كه اين اصلا به كار شما نميآيد و نميتوانيد نگهداري كنيد؛ اما چون مطالبه شده، ميگويند فعلا شهر دارد پس ما هم بايد داشته باشيم.
ما در اين چهار سال حتي يك پروژه هم شروع نكرديم؛ اما تلاش ميكنيم با توجه به اولويتها تمام پروژهها را تمام كنيم. اولويت ما ابتدا درصد پيشرفت كار است. مثلا نگاه ميكنيم پروژهاي 80 درصد پيشرفت داشته و پروژهاي ديگر 20 درصد، خب در اين شرايط پروژهاي كه 80 درصد پيشرفت داشته را تكميل ميكنيم. اولويت دوم ما روي نيازهاست. به عنوان مثال دست روي تكميل پيست دوچرخهسواري كرمان گذاشتيم چراكه دوچرخهسواران زيادي دارد و بيشتر مليپوشان كشور از اين استان است. يا در بروجن پيست دووميداني كه يك پيست عالي در كشور به حساب ميآيد و نمونهاش نيست را تمام كرديم چون مليپوشان زيادي دارد. از فدراسيون دوچرخهسواري در مورد تكميل پروژهها سوال كرديم كه گفتند پيست ساري را براي ميزباني مسابقات نياز دارند و حالا دو سال است كه كار تكميل آن را آغاز كردهايم.
با اتمام اين پيست شمال كشور تبديل به يكي از قطبهاي دوچرخهسواري ايران خواهد شد. اين پيست منحصر به فرد بوده و نخستين پيست چوبي كشور است. سقف اين پروژه -كه دهانه 88 متري دارد- كار قرارگاه خاتمالنبياست و تمام شده و براي ترك چوبي در حال مذاكره با هلنديها و روسها هستيم. البته تلاش ما اين است كه اين كار توسط يك شركت داخلي انجام شود. چرا كه علاوه بر كسب اين علم و تجربه، هم هزينه كمتري خواهد داشت و هم اينكه توليد اشتغال ميكند. بتنريزي پروژه انجام شده و دنبال روكش براي تكميل كار هستيم.
* آيا شده است كه پروژهاي در اولويت نباشد يا مورد نياز نبوده باشد؛ اما براي اتمام آن به شما فشار بياورند؟
** چرا اين اتفاق هم افتاده؛ اما نميخواهم از آنها نام ببرم. ما پروژههايي هم داشتيم كه نياز نبوده اما چون تاييد شده بود آنها را تكميل كرديم و خب بعد، در آن را بستهاند و رفتهاند پي زندگيشان و در پارهاي از مواقع هم فشارهايي به ما ميآورند كه مثلا فعلا پروژه را تكميل كنيم كه در اولويت نيست.
* چه كساني از شما خواستهاند پروژههايي را كه مطالبه مردم نبوده يا در اولويت نيست را تمام كنيد؟
** عمدتا نمايندگان مجلس كه خب به دنبال مطالبات مردم هستند.
* آيا در تمام اين موارد شده است كه شهري يا استاني هم خواستار تكميل پروژهاي باشد و در اين بين خود استان هم براي اتمام پروژه كمك كند؟
** بله. همين استان البرز كه سرانه كمي در ورزش داشته و نيازمند تكميل سالن 6 هزار نفري است 10 ميليارد تومان از اعتبار استاني كمك كرده تا اين سالن تمام شود. خيلي مواقع ما از اتمام پروژهها به وجد آمده و خوشحال ميشويم. مثل استاديوم 5 هزار نفري بوكان كه ميبينيم هميشه پر است و حتي ما به مسوولان اخطار دادهايم كه خطرناك است و امكان دارد مشكل پيش بيايد. يا همين ورزشگاه نقش جهان كه شاهد برگزاري بازيهاي فوتبال در آن هستيم. ساير مكانها هم به مرور به بهرهبرداري خواهد رسيد؛ اما اينكه فشار نابجا بياورند جالب نيست. ما پروژهها را بهروز كردهايم و با تكنولوژي روز و سازههاي سبك كه قابل جابهجايي است و همه امكانات لازم را دارد استاديومها را خواهيم ساخت. در حال حذف دووميداني هستيم چرا كه قوانين فيفا نيز اين را ميگويد. اگر نياز به استاديوم دووميداني باشد در جاي ديگر براي اين رشته، ورزشگاه اختصاصي خواهيم ساخت.
* هماكنون چه ورزشگاههايي در حال ساخت هستند، در كجا، با چه ظرفيت و امكاناتي و چه زمان به بهرهبرداري ميرسند؟
** رشت و انزلي دو ورزشگاه قديمي دارند كه در تلاش هستيم تا اين ورزشگاهها را بهروز كنيم. اين دو شهر تيمهاي خوبي دارند كه ورزشگاه عضدي و تختي را داشتند؛ اما از بين رفته است. در ملاقاتهايي كه آقاي سلطاني فر با نمايندههاي شهرها دارد تصميم بر اين شده كه ورزشگاههاي قديمي را به روز كرده و امكانات آنها را افزايش دهيم و بر تعداد ظرفيتشان بيفزايم. مهاباد هم يكي از آنهاست. اسلامشهر در نزديكي شهر تهران كه جمعيت زيادي دارد و ميتواند يكي از قطبهاي ورزش كشور به خصوص فوتبال باشد، نيازمند سالن است كه در تلاش هستيم تا استاديومي مناسب براي آنها مهيا كنيم.
سالنهاي 6 هزار نفري كه در سطح كشور در حال ساخت و تكميل است در شهرهاي شيراز، كرمانشاه، كرج، سنندج، ساري، مشهد و... همگي سالنهايي هستند كه شهرها به آنها نياز دارند. در تهران هم سالن بعثت در حوالي ترمينال جنوب كه شبيه به سالنهاي 6 هزار نفري است اما به دليل كمبود جا 3 هزار نفري ساخته شده است و استخرهاي قهرماني و استخرهاي بزرگ كه مورد استقبال است در اولويت كار ما قرار دارند و به زودي به بهرهبرداري ميرسند.
* با توجه به ورزشگاههايي كه ساخته شده، توان ميزباني ايران از رويدادهاي مهم و بزرگ بينالمللي را در چه حد ميبينيد؟
** ما توان و امكانات لازم براي اين كار را داريم كه قابل قبول هستند. در كنار ورزشگاههاي بزرگ در شهرهاي مختلف، 25 ورزشگاه 15 هزار نفري، 8 ورزشگاه 5 نفري، كلي سالن، استخر و مجموعههاي ديگر در سطح كشور افتتاح كردهايم. يعني از نظر زير ساخت شرايط مطلوبي داريم و زمان آن رسيده تا برويم روي نرمافزار و آدمها كار كنيم و امكاناتمان را به بهرهبرداري بهينه برسانيم. براي نمونه ايران براي ميزباني جام ملتهاي آسيا درخواست ميزباني داد و براي گرفتن ميزباني با كشورهاي تايلند و امارات رقابت داشت. نمايندگان كنفدراسيون آسيا براي بازديد امكانات ايران، به كشورمان سفر كردند، فرمها را پر كرده و از استاديومها و ساير امكانات ايران ديدن كردند و متفقالقول بر اين باور بودند كه ايران استانداردهاي و شرايط لازم براي ميزباني را دارد؛ اما خب اماراتيها با زد و بند ميزباني را از آن خود كردند.
علاوه بر اين نبايد فراموش كنيم كه ميزباني رويدادها، خود به كشورها انگيزه ميدهد تا ساختوساز كرده و پروژههاي خود را تكميل كند، اصلا ميروند ميزباني ميگيرند كه پروژههايشان را تكميل كنند. ما هم اگر ميزبان شويم همين فردا ميزبان نخواهيم بود. بيترديد چهار سال، هشت سال زمان خواهيم داشت و خب ميرويم و آنچه نياز داريم را ميسازيم، مگر برزيل نساخت، مگر روسيه و قطر نميسازند؟ متاسفانه يكي از مشكلاتي كه ما در كشور داريم اين است كه نيمه خالي ليوان را ميبينند. به عنوان مثال ما قبل از اتمام نقش جهان يك سالن 6 هزار نفري با تمام امكانات ساختيم به چه زيبايي كه وقتي نمايندگان آسيا آمدند و ديدند گفتند ما اصلا چنين سالني در خاورميانه براي برگزاري مسابقات فوتسال نداريم و خب مسابقات آسيايي را هم به خوبي در آنجا برگزار كردند؛ اما يك نفر نيامد و در مورد اين سالن نگفت و همه ميگفتند نقش جهان. ما امروز از نظر امكانات با توجه به شرايط و داشتههايمان شرايط قابل قبولي داريم.
* خب از نظر ورزشگاه شرايط را داريم، آيا از نظر هتل، اسكان، ترانزيت و... هم اين طور است؟
** آنهايي كه آن زمان براي ميزباني جام ملتها آمدند تمام اين موارد را بررسي كردند كه موافقت كردند. آنها آيتمهاي زيادي دارند كه با بررسي آنها اعلام ميكنند كه كشوري ميتواند ميزبان باشد يا نه كه خب با ميزباني ايران موافقت شد. آنها به شهرهاي شيراز، اصفهان، اهواز، مشهد، تبريز، تهران و... رفتند و شرايط و امكانات را تاييد كردند. ما شايد در شهرهاي كوچك يكسري امكانات را نداشته باشيم؛ اما در شهرهاي بزرگ تمام امكانات را براي ميزباني داريم. ضمن اينكه اينها چهار نقطه از كشورها را براي ميزباني در نظر ميگيرند كه خب ما شهرهاي بيشتري براي اين كار داريم. كرمان، كرمانشاه، رشت و... را نيز ميتوانيد به شهرهاي بالا اضافه كنيد. ضمن اينكه اگر ميزباني را به ما دهند در زماني كه در اختيار داريم و با بودجهاي كه در اختيار ما قرار ميگيرد ميتوانيم آنچه نياز است را تكميل كنيم. ضمن اينكه تمام آنچه ما ساختهايم همه زيرنظر قوانين سفت و سخت سازمان نظام مهندسي و با توجه به آخرين استانداردهاي فدراسيونهاي بينالمللي هر رشته بوده است.
* با چالشهاي فرهنگي چه كار بايد كنيم؟ به هر حال از فرهنگها و اديان مختلف براي مسابقات به ايران خواهند آمد.
** مردم ما مردم بافرهنگي هستند، البته براي تفاوتهاي فرهنگي است كه ما بايد با گرفتن ميزباني مسابقات آسيايي كار را شروع كنيم.
* خب در آسيا هم ژاپنيها، كرهايها، قزاقها، تايلنديها، ازبكها و... را داريم كه براي مسابقات خواهند آمد.
** خب اين موضوعي است كه بايد به آن فكر كنيم. اين چالشي است كه پيش روي ما است و حل كردن گرههاي مسائل فرهنگي ورزشي نياز هر كشور است چراكه به مراودات بينالمللي كشورها و بحث توريسم كمك ميكند. اين رويدادها باعث استحكام روابط فرهنگي و سياسي بين كشورها ميشود و امكان خوبي را براي معرفي كشورها فراهم ميسازد. چيزي كه من ميتوانم بگويم اين است كه ما از نظر زيرساختها مشكلي براي ميزباني نداريم؛ اما مسائل و چالشهاي فرهنگي بحث ديگري است.
* شايد اگر همين چالشهاي فرهنگي براي ما به شكل ديگر بود، حالا ما به جاي امارات ميزبان جام ملتهاي آسيا بوديم.
** شايد.
* بودجه درخواستي شركت توسعه براي سال آينده چه مقدار است؟
** 1200 ميليارد تومان.
* با توجه به شرايط بودجه كشور و كاهش بودجه ورزش اميدوار هستيد كه تمام اين بودجه درخواستي را در اختيار شما قرار دهند؟
** نه. سال قبل بودجه 520 ميلياردي به ما دادند، امسال 370 ميليارد و اين طور كه به نظر ميرسد در سال 97 با كاهش حدود 50 درصدي مواجه هستيم. ضمن اينكه بايد تورم را هم در نظر داشته باشيم. اگر در گذشته ما يك ورزشگاه را با 5 ميليارد ميساختيم حالا براي ساخت همان ورزشگاه نياز به 25 ميليارد داريم و اين در حالي است كه بودجه افزايش نيافته كه هيچ، بلكه كاهش هم يافته است و نه آن 5 ميليارد بلكه كمتر را در اختيار ما ميگذارند. البته خب ما هم شرايط كشور و اولويتها را ميدانيم و واقف هستيم كه اولويتها در بخش عمراني با ساخت بيمارستانها، صنايع دفاعي، سياستهاي خارجه و ديگر نيازهاي حياتي مردم است.
* اين امكان وجود ندارد كه براي ساخت و سازها از سرمايه و شركتهاي خارجي بهره ببريم؟
** چرا اتفاقا بعد از برجام خيلي از كشورها آمدند و پيشنهاداتي دادند. يك شركت معتبر كه ورزشگاه منچستر را هم ساخته و حالا در قطر در حال ساختوساز است، آمد و ميخواست استاديوم 40 هزار نفري بانوان را بسازد و پولش را از محل درآمد آن بردارد. همه كارها را هم انجام داديم اما آخرش كه ما بايد تضمين ميداديم با مشكلات بانكي مواجه شديم. به هر حال اينها ايراني نبوده و بابت فعاليتي كه در كشوري ديگر ميكنند تضمين ميخواهند و ما بايد اين تضمين را توسط بانكها انجام ميداديم كه خب اين امكان وجود نداشت. خب اين براي ما بسيار خوب بود چون از سرمايه ساير كشورها استفاده ميشد و با امكانات روز دنيا و كيفيت بالاتر انجام ميشد كه متاسفانه نشد.
* آيا با بازسازي كامل مجموعه ورزشي آزادي، ما ميتوانيم ميزبان بازيهاي آسيايي در اين مجموعه باشيم؟
** بيترديد. ما با بازسازي و بهروزرساني اين مجموعه كمنظير ميتوانيم به بهترين شكل ميزبان اين مسابقات باشيم و علاوه بر اين تا 50 سال آينده هم از اين مجموعه بهرهبرداري كنيم.
* اين روزها شاهد آمدن زلزلههاي زيادي در كشور هستيم. به نظر ميرسد صفحات ايران در حال جابهجايي است و تهران به نوعي در محاصره است، آيا مجموعه ورزشي آزادي به خصوص ورزشگاه 100 هزار نفري در زمان زلزله تخريب نخواهد شد؟
** يكسري نشستها در سازهها وجود دارد كه طبيعي است، شما يك ساختمان هم كه ميسازيد بعد از يك مدت به خاطر لرزههاي خفيف، نشستهايي خواهد داشت چه برسد به سازه عظيمي مثل ورزشگاه 100 هزار نفري كه بخشي از همين آب ريزشها به خاطر همين زلزلههاي خفيف است كه مدام وجود دارد و توجهي به آنها نميشود چون امري عادي است اما خب همهچيز بستگي به نوع و شدت زلزله دارد. اگر زلزله قوي باشد كه همهچيز تخريب خواهد شد و ديگر كسي اصلا به ورزشگاه فكر نميكند؛ اما با اين حال طبق تحقيقاتي كه ما داشتيم ورزشگاه هيچ مشكلي بابت اين موضوع ندارد و اتفاقا يكي از امنترين جاها در زمان زلزله است، چرا كه اگر اتفاقي رخ دهد به دليل باز بودن فضا و خلوتي محيط، خيلي راحتتر از خيلي از جاهاي شهر كه فرسوده و تنگ و شلوغ هستند، ميتوان امدادرساني كرد؛ اما با اين حال ورزشگاه ايمن است و هيچ مشكلي ندارد و با بازسازي مناسب آن، نسلهاي آينده هم ميتوانند از آن استفاده كنند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=93250
ش.د9603960