شار به رئیسجمهور برای حضور زنان در کابینه که البته با شکست روبهرو شد و آقای روحانی تنها به انتصاب چند خانم در معاونتهای ریاستجمهوری بسنده کرد[...]
یادداشت: فشار
به رئیسجمهور برای حضور زنان در کابینه که البته با شکست روبهرو شد و
آقای روحانی تنها به انتصاب چند خانم در معاونتهای ریاستجمهوری بسنده
کرد؛ جنجالآفرینی با موضوع حضور زنان در ورزشگاهها برای تماشای فوتبال
(در حالی که ورزشگاههایی که زنان در آن مسابقه برگزار میکنند، تقریباً
خالی از تماشاگر است) به ویژه در هفته اخیر و به بهانه مسابقه ایران و
سوریه در ورزشگاه آزادی؛ پیشنهاد یک روزنامه اصلاحطلب به رئیسجمهور برای
زنده کردن مسئله بانوی اول در جمهوری اسلامی ایران؛ فضاسازیهای متعدد و
وارونهانگاریهای بیپایان در زمینه حجاب و پوشش زنان در کشور به
بهانههای مختلف، تنها چند نمونه از فهرست بلند بالای خبرسازیها و
جنجالآفرینیهای جریان اصلاحات در حوزه زنان است. اقداماتی که به نظر
میرسد این طیف سیاسی برای جذب رأی نیمی از جامعه و برای آنکه خود را مدافع
تمامقد زنان و دغدغهمند نسبت به جایگاه آنان نشان دهد، در فضای سیاسی و
رسانهای مطرح میکند که البته در ادامه خواهیم دید بیش از آنکه صادقانه
باشد، نمایشهای عوامفریبانهای است برای جذب زنان به جریان اصلاحات و
تصاحب سبد رأی آنان در بزنگاه انتخابات؛ موضوعی که اگر چه با شدت و حدّت
فراوان از سوی این طیف در رسانهها منعکس میشود؛ اما هیچ قرابتی با نوع
عملکرد این جریان ندارد، از سهم ناچیز زنان در رأس هرم تصمیمگیری تا
استفاده نکردن از وزرای زن حتی در دولت اصلاحات که رئیس آن امروز لیدر این
جریان شناخته میشود؛ موضوعی که واضحترین و آخرین نمونه آن را میتوان در
مصاحبه الهه کولایی با روزنامه اعتماد مشاهده کرد. او که کاندیدای
اصلاحطلبان برای شهرداری تهران نیز بود، پیشتر گفته بود از ابتدا قرار
نبود شهردار بشود و تنها نقش ویترینی داشته است. وی این بار در این مصاحبه
با تکرار آن موضوع اضافه میکند: «من از نظر سیاسی هیچ پشتیبانی نداشتم،
احزاب سازوکارها و بدهبستانهای خود را داشتند. من معلم سیاست هستم و به
خوبی میدانستم که قاعده این بازی چیست.»