(روزنامه كيهان – 1396/09/28 – شماره 21796 – صفحه 8)
سابقه اسنادی چون 2030 به دهه70 برمیگردد
تحولات مخفی و گاه علنی یا نیمه مخفی نیمه علنی در حال وقوع در کشور است. اگر کسی به این تحولات اعتراض و سوال کرد یک جواب نصفه نیمه میدهند و اگر هم کسی متوجه نشود یا سوال نکند اصلا اطلاعی از آنها به مردم نمیدهند.
برخی نهادهای دولتی بدون اینکه شفاف مسئله را بگویند و نسبت آن را با اسلام و انقلاب مشخص کنند سفرها و میهمانیهای خارجی میروند با بودجه بیتالمال که تنها یک نمونهاش سند 2030 است که علنی شد و به دستور رهبری و اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی جلویش گرفته شد. جدای از محتوای سند 2030 این گونه پیش بردن تعهدات و قراردادها خلاف قانون کشور است.
بعد از اقدام رهبر و شورای عالی انقلاب فرهنگی برای متوقف کردن سند 2030 مسببان این سند در تریبونها جار زدند که اینها با اصل آموزش جنسی در سطح کودک و نوجوان مخالفند که باید گفت مطلقا چنین چیزی صحت ندارد ما در آموزشهای اسلامی آموزش جنسی به کودک و نوجوان داریم اما اینکه چه آموزشی با چه محتوایی در چه سنی و در چه زمانی باشد مسئله ماست.
تعلیم و تربیت جنسی قطعا مهم است اما آنچه باید متوجه آن باشیم این است که این انحرافها قبل از سند 2030 در ایران و از دهه 70 به خصوص در سالهای 78 و 79 شروع شد. حتی در دورترین روستاها مفاد آموزش جنسی سازمان ملل را با پول بیتالمال پیاده کردند. همه این تصمیم گیرندگان زمانی در داخل شورای عالی انقلاب فرهنگی بودند، همه مشکلات ما از داخل حکومت و به خاطر وجود چنین افرادی است.
اینکه میگویند تجاوز به کودکان به علت عدم آموزش جنسی در مدارس و مهدکودکهاست یک شیادی و کلاهبرداری است.
مسائلی که امروز با شما در میان میگذارم اگر نگویم، کس دیگری هم نمیگوید. در طول تاریخ جمهوری اسلامی دولتهایی که انقلابیتر بودهاند زیر بار چنین تعهداتی با مجامع بینالمللی نرفتند اما دولتهایی که روحیه انقلابی در آنها ضعیفتر بوده یا اصلا انقلابی نبودهاند مقابل مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ایستادند و بودجه برنامههای آن را نپرداختند. طبق قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید عالیترین شورای آموزش و فرهنگی باشد و حتی اجازه تصمیمگیریهای شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به مجلس در مورد دانشگاه و آموزش و پرورش مقدمتر است به گونهای که اگر لازم باشد باید به صورت قانون تصویب شود و اهمیت شورا از این جهت بالاست. اما به نظرم تا زمانی که مطالبه در مردم و دانشگاه صورت نگیرد اقدامی هم از سوی مسئولان صورت نمیگیرد.
سران سه قوه نسبت به شورای عالی انقلاب فرهنگی بیتفاوتند
از اسفند سال گذشته تا الان تنها 9 جلسه از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی که رئیس آن هم رئیسجمهور است تشکیل شده است در حالی که این جلسات باید به صورت دو هفته یکبار تشکیل شود. اگر رئیسجمهور در این جلسات نیاید باید روسای دو قوه دیگر حضور یابند اما روسای سه قوه در جلسات حضور نمییابند. مگر شما سه نفر مسئول نیستید که اگر تصمیمی در شورا گرفته شد به قوایتان ابلاغ کنید؟، این ضمانت اجرایی شورای عالی انقلاب فرهنگی به فرموده امام خمینی است.
چرا بعد از چهار دهه در انقلاب اسلامی، سازمان ملل باید بیاید درس اخلاق مبتنی بر اومانیته به ما بدهد و مدعی حقوقی مثل حق سقط جنین ناشی از روابط نامشروع، حق خودکشی و ... شود. این موارد منحط در غرب عادی است و جزو حقوق بشر در غرب است. شیوه غربیها این است که مشکلات جامعه خود را به کل دنیا تعمیم میدهند در حالی که اینها مشکلات اصلی جامعه ما نیستند.
زنان مشهور غربی امروز فریادشان از تجاوز مسئولان مردشان درآمده
اصل انقلاب اسلامی برای حقوق بشر صورت گرفت و امام و انقلاب زن را از دو قطبی درآورد. در غرب به زن میگویند یا بدون نقش باش یا اگر میخواهی نقشی داشته باشی باید برهنه شوی. هم اکنون در غرب چالش بگم بگم در زنان رده بالای مسئول و هنرپیشههای درجه یک هالیوود راه افتاده است. امروز همه این زنان مشهور اعتراف به این مناسبات منحط در غرب میکنند و میگویند که مثلا رئیسجمهور آمریکا نسبت به چند ده زن تجاوز جنسی داشته است. ما را دنبال کدام غرب میفرستید؟ حال آنکه رشد سیاسی اجتماعی زن در دامن انقلاب به اعتراف غربیها در ایران چشمگیر است.
خشونت علیه زنان در غرب بیشتر است یا ایران؟
در این سندهای بینالمللی معترض خشونت علیه زنان در ایران میشوند. خشونت علیه زنان در غرب بیشتر است یا در کشوری مثل ایران؟ آنجا کارش به جایی رسیده که تلفنهای اضطراری خشونت علیه زنان راه انداختند. در کشور به اصطلاح آرامی به نام سوئد روزی چندین مورد کتک و دست و پای شکسته زنان توسط مردان گزارش میشود.
دم از حفظ حقوق فرزندان در خانوادههای ایرانی میزنند در حالی که در غرب تجاوز پدر و مادر به فرزندان آمار قابل توجهی است. چهقدر یک جامعه باید سقوط کرده باشد که به اینجا برسد. بعد ما باید برویم به چنین کشورهایی گزارش و جواب پس بدهیم تازه پول هم از ما بگیرند.
در اسلام نه سرکوب جنسی داریم نه خشونت و عقده
این گونه قراردادها چون 2030 مربوط به امروز نیست و همانطور که عرض کردم از سال 73 نمونههایی از این امضاها و قراردادها انجام شده است. در این قراردادها تعهد دادند که گزارشات آموزش و پرورش ایران را به طور کامل به سازمان ملل بدهند و بابت آن هم از بیتالمال بودجه گرفتند.
در اسلام نه سرکوب جنسی داریم که عقده ایجاد شود و نه وحشیگری جنسی. نوجوان و جوان مسلمان هم نیاز عاطفی دارد و هم نیاز جنسی. با هم راه رفتن و با هم حرف زدن جزو حقوق مسلم اسلامی هر دختر و پسری است منتهی به شکلی که حقوق فرد و جامعه را به خاطر هوا و هوس نابود نکنند و همچنین فرد وسیله سوء استفاده جنسی قرار نگیرد.
اصل در اسلام با ازدواج دائم و تک همسری است و اگرچه بنا به شرایطی امکانش نبود ازدواج موقت. در ازدواجهای بدون تعهد و غیررسمی آن کسی که ضرر میکند زن است چون بیشترین تعهدات در ازدواج مربوط به مرد میشود. تعهد زن در اسلام به همسرش این است که روابطش را محدود به همسرش کند نه اینکه هم زمان با مردان نامحرم دیگر رابطه جنسی و عاطفی برقرار کند.
ازدواج زیر 18 سال خطر دارد اما رابطه نامشروع در کودکی و نوجوانی حق است؟
در این تعهدات به سازمانهای بینالمللی، توصیه به آموزش روابط جنسی خارج از ازدواج داده شده است و از طرفی دیگر میگویند زنان نباید قبل از 18 سال ازدواج کنند چون ازدواج در این سنین خطرناک است اما در روابط آزاد هیچ محدودیت سنی قائل نمیشوند. کسانی که در ایران دارند این ارزشها را ترویج میکنند به کدام حق قانونی بشری و دینی این کار را میکنند و اگر ادعا دارند که حرفشان درست است چرا این گونه موارد را علنی در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح نمیکنند؟
اسنادی چون 2030 را به تعالیم قرآن و روایات ارجحیت دادند
یکی از پیمان نامهها و تعهدات مسئولان جمهوری اسلامی ایران با مجامع بینالمللی پیماننامه حقوق کودک 1989 است. در این پیماننامه دستور داده شده است که رفتار جنسی کودکان بدون نظارت خانواده و سقط جنین و دسترسی کودکان به وسایل جلوگیری از بارداری باید عادیسازی شود. سوال ما این است اگر رابطه جنسی و بارداری در قالب ازدواج برای دختران زیر 18 سال اشکال دارد چگونه این روابط جنسی آزاد و سقط جنین برای کودک و نوجوان خطر ندارد.
در این گونه پیماننامهها همچون کنفرانس نایروبی در 1995 گفته شده است که خانواده باید برای نوجوان خود یک حریم خصوصی در مسائل جنسی و باروری قرار دهد، یعنی شما از دختر یا پسر 10 ساله خودت نمیتوانی بپرسی که دیشب با فلان فرد غریبه کجا بودی. اینجا دیگر بحث مجازات و خشونت علیه کودکان نیست بلکه بحث مداخله پدر و مادر است. همچنین در این پیمانها بر تضمین دسترسی نوجوانان به سقط جنین و نگرفتن ایدز تاکید شده است. دقت کنید که در اسلام رابطه جنسی نامطلوب نیست بلکه در قاعده و قانون مطلوب است. اسلام سنی برای ازدواج نگذاشته است بلکه بسته به شرایط و ضرورت فرد میتواند ازدواج کند.
کسی که امکان ازدواج دائم نداشته و مثلا به سن 45 سالگی رسیده است چه باید بکند تا کی باید نیاز جنسی خود را سرکوب کند از نظر این پیماننامهها روابط آزاد غیرشرعی مشکلی ندارد اما روابط شرعی و یا ازدواج موقت مشکل دارد.
اسلام به تمام دوست دختر و دوست پسرها که قرآن نام اخدان را برآنها میگذارد میگوید چرا رابطه بدون حساب و کتاب داشته باشید که معمولا قربانیاش هم زن است، بروید خانواده موقت با تعهد حقوقی تشکیل دهید و از زنا دوری کنید.
اسلام در باب مسائل جنسی بسیار آسان گرفته است اما یک خط قرمز دارد و آن هم رعایت حقوق جنسی است. همانطور که میگوید فرد حق تبرج جاهلی در جامعه ندارد و نباید اتاق خوابش را به خیابان بیاورد، میگوید پدر و مادر حتی مراقب رفتارشان درون خانواده و جلوی بچهها باشند و با همدیگر شوخی جنسی نکنند و یا فرموده است که کودکان موقع ورود به اتاق پدر و مادر در بزنند. اینها همه تعالیم قرآن و اسلام است. همه این تعالیم و آموزشهای جنسی را رها کردهایم و به زبالههای آموزش جنسی غرب چسبیدهاید؟
همراهی عجیب امضاکنندگان 2030 در کشور با رسانههای بیگانه بر سر تجاوز به کودکان در ایران
همین افراد بیگانه با انقلاب در داخل ایران به همراهی سرویسهای رسانههای بیگانه و ضد اسلام در فضای مجازی برنامهای را به عنوان تجاوز به کودکان در ایران راه انداختند و تقصیرش را گذاشتند به گردن مخالفان سند 2030 و گفتند اگر میگذاشتید آموزش جنسی آزاد به کودکان داده شود این اتفاقها در ایران نمیافتاد. این افراد باید پاسخگوی آمارهای بسیار بدتر تجاوز به کودکان در غرب باشند و بگویند چرا از آنها نامی نمیبرند.
تعهدات ایران در اسنادی چون 2030 کدامند؟
در سند توسعه 2000 خواسته شده است که جلوی بارداریها در کشور گرفته شود همچنین در سند توسعه پایدار 2015 تا 2030 که بعدا معروف به سند 2030 شد خواسته شده است که باید جلوی بارداری دختران تا سن 19 سالگی گرفته شود. در این سند ازدواج دختر و پسر زیر سن 17 سال را ممنوع اعلام کرده است اما از آن طرف خواسته شده است که کودک در سنین ابتدایی باید با وسایل ضد بارداری آشنا شود بنابراین اینها فقط مشکلشان ازدواج و شکلگیری تعهد و خانواده است.
اسلام میگوید اگر تشخیص درست درمانی مطرح باشد و یا اینکه شخصی خودش نمیخواهد بچه بیاورد مشکلی نیست نیاورد. در اسلام ما آیات و روایات مربوط به کنترل و عدم کنترل جمعیت داریم که بسته به شرایط فرق میکند مثلا امروز که رشد جمعیت ما به سمت صفر میل میکند دیگر جلوگیری از فرزندآوری معنا ندارد.
مسئله دیگری که در تعهدنامه 2030 خواسته شده است خودمختاری جنسی است و میگوید زن حق پاسخ دادن منفی به روابط جنسی درون خانواده دارد حتی اگر به فروپاشی خانواده بینجامد و آن را تجاوز مرد به حقوق همسرش عنوان کرده است در حالی که روابط جنسی بین همسران در قرآن براساس تفاهم و توافق است.
مورد دیگری که در این سند دیکته شده است فراهم کردن دسترسی نوجوانان به اطلاعات جنسی است و دولت ایران باید این گزارشها را به نهادهای بینالمللی بدهد. این تعهدنامه بند دیگری دارد تحت عنوان آموزش رهایی بخش که در آن مواردی چون خودارضایی که در اسلام مضر و گناه شمرده شده است را مفید عنوان کرده است.
مورد دیگر آموزش همجنسگرایی است که امروز تحت عنوان آمادگی برای کنکور، مشاوره روانشناسی و ... به طور غیررسمی در ایران در حال پیاده سازی است. مورد سوم بند آموزشهای رهایی بخش، برگزاری همایشهای کودک کشی در ایران است، جالب است که برای این همایشها دستور به برگزاری آنها در شهرستان مشخص، سالن مشخص و ساعت مشخص دادهاند. آموزش چهارم بند رهاییبخش، دیدن فیلمهای پورن و کمک به تخیل جنسی در کودکان عنوان شده است و مورد دیگر هم آموزش کتابهایی چون لکلکی در کار نیست، بدن من مال خودمه، اعضای خصوصی من، برخی رازها باید فاش شود و ... عنوان شده است. اگر اعضای بدن تو مال خودت است چرا در روابط جنسی آزاد اعضای خصوصیات را عمومی میکنی؟ در این کتاب بدن برهنه زن و مرد را کشیده بعد میگوید آموزش جنسی به کودکان.
تشکیل انجیاوها و سازمانهای مردمنهاد و ارتباط با انجمنهای علمی فاسد یا ناآگاه نیز خواسته شده است.
علیرغم وجود تعداد زیادی استاد متعهد در دانشگاهها، استادان بیغیرت زیادند. کسانی که به دانشجوی دختر خود به خاطر نمره و پایاننامه نظر بد دارند، بعد میآید در جلسه کلاس علیه احکام اسلام حرف میزند و نسبت قرون وسطایی به اسلام میدهد و عنوان میکند اسلام حقیقی همین داعش است. این استاد باید پاسخ دهد چه کسی داعش را نابود کرد داعش را ارباب آمریکایی تو تجهیز و تقویت کرد. امام خمینی فرمودند اگر استادی به جای درس شروع کرد علیه اسلام حرف زدن و بحث و منطق را هم نپذیرفت او را از دانشگاه بیرون بیندازید و علیه آنها قیام کنید چنین کسی از اسلام به اندازه پنج کتاب هم سواد ندارد.
مورد دیگر که در این تعهدنامه خواسته شده است راهاندازی جنبش آموزش جنسی کودکان است که بدن عریان دختر و پسر بچه را کشیده و اسمش را گذاشته جنبش رهاییبخش. آموزش فمنیست و کودکان و آموزش همجنسگرایی به کودکان. اینها میگویند ازدواج در سن نوجوانی ممنوع است ولی این روشهای منحط را در مورد کودکان میپذیرند.
جامعه مدنی یعنی 60 میلیون گرسنه در آمریکا
این افراد هم صدا با غرب در دهه 70 فریاد و فغان جامعه مدنی برآوردند و آن را بر سر جامعه ایرانی کوبیدند. جامعه مدنی حقیقی یعنی 60 میلیون گرسنه آمریکایی که اگر روزی یک وعده غذا به آنها توسط خیریهها داده نشود از فقر میمیرند. جامعه مدنی یعنی خشونت علیه زنان و سیاهپوستان. البته جامعه ما مشکل زیاد دارد اما آن جامعه منحط غربی نمیتواند الگوی ما باشد.
حجاب و عفاف یعنی در هرجا کار مربوط به آن انجام شود
تعبیر قرآن از رابطه زن و مرد آرامش و سکینت است. ثواب نماز انسان متاهل از مجرد بیشتر است. خدا به زنان پیغمبر میفرماید در جامعه دینی با مردان با ناز و عشوه حرف نزنید چون مردانی هستند که مرض قلب دارند اینکه عدهای میگویند من دلم پاک است و از این جور لباس پوشیدن منظوری ندارم ما هم میپذیریم اما تو منظور بدی نداری اما در جامعه مردان مریض هم منظور بد ندارند؟
حجاب و عفاف یعنی اینکه هر جا کار مربوط به آن انجام شود. دانشگاه جای روابط جنسی نیست جای علم و پژوهش است.
گناهان و روابط نامشروع کودکان و نوجوانان را به اسم قوانین بینالمللی به کشور وارد کردند
در کتابهای توصیه شده برای آموزش به کودکان در این تعهدنامهها عکسهای خودارضایی را میکشند و بعد زیر آن مینویسند این کاملا طبیعی است یعنی دین که این گناهان را منع میکند غیرطبیعی است و بعد هم این موارد منحط را به قوانین بینالمللی ارجاع میدهند.
اجرای cse که برنامه جامع آموزش جنسی با حمایت یونسکو است، انتشار کتب آموزش جنسی برای کودکان و تربیت معلمین آموزش جنسی برای کودکان آموزش سکسوالیته که باید از پنج سالگی شروع شود از دیگر موارد این سند میباشد در حالی که اسلام میخواهد حتی خواهر و برادر از سنین پایین کودکی رختخوابشان جدا شود و همه اعضای خانواده پوشش را جلوی هم رعایت کنند چنین موردی به بلوغ زودهنگام منجر میشود و در نهایت هم میگوید در این مسائل به انتخاب افراد احترام بگذارید. آیا شما به انتخاب یک داعشی و انتخاب یک معتاد احترام میگذاری که بدون اجازه وارد خانه تو شود و خانواده تو را بکشد یا آلوده کند؟ این حق بشر نیست که از آن دم میزنی این حق گناه است. خودکشی، سقط جنین و رابطه نامشروع حق بشر نیستند.
در کشور ما بعد از انقلاب بعد از کنفرانس پکن به اسم بهداشت باروری گفتند مواظب باشید از کودکان سوء استفاده جنسی نشود و یا کودکی که با پدرش حرفهای را یاد میگرفت کودک کار نامیدند.
قبحزدایی از روابط نامشروع به اسم مبارزه با ایدز
در دیگر بندهای این سند زمینهسازی برای زنا در صورت توافق دو طرف خواسته شده است و در مراحل دیگر به دنبال قبحزدایی از مسئله ایدز است.
کسانی که ایدز را اشاعه دادند سبک زندگی مدرن داشتند، البته خیلیها هم قربانی شدند. البته در حین آموزش مسائل مربوط به ایدز به قباحتزدایی از روابط جنسی آزاد هم پرداختند. ایدز مسئله اصلی در غرب است و علت اصلی مرگ و میر در ایران نیست. در ایران 15 نوع بیماری داریم که مرگ ناشی از آنها قابل مقایسه با ایدز نیست. مواد مخدر بیشتر از ایدز قربانی میگیرد اما چرا یک دفعه مسئله همه مسئولان میشود ایدز؟ فرد مبتلا به ایدز یک بیمار است یک قهرمان نیست. غربیها مشکلات جامعه خودشان را میخواهند مسئله و مشکل جامعه ما کنند. مسئولان جمهوری اسلامی باید مشکلات جامعه ایران را پیگیری کنند. مشکلات جامعه ما حتی در مواردی مثل اعتیاد و اشتغال با غرب متفاوت است. در یکی از این کتابها به جوانان میگوید از شبکههای اجتماعی استفاده کنید و لذت ببرید و یا میگوید مشروب نخورید چون در شما استرس ایجاد میکند یا پدر و مادرتان را ناراحت میکند اما نمیگوید تو مسلمانی و باید حدود خدا را حفظ کنی.
مستقیما انگزدایی از ایدز در ایران را خواستهاند
به بهانه کاهش جمعیت و کنترل ایدز آموزشهای جنسی آزاد را تا دورترین مناطق ایران گسترش دادند و قانونا متعهد به انگزدایی از ایدز تحت عنوان مبارزه با تبعیض شدند. بیماری که 90 درصد مبتلایان آن در غرب مشکلات روابط جنسی نامشروع داشتهاند. این با کسی که قربانی این بیماری شده و ناخواسته مبتلا شده فرق دارد.
میگویند اعتیاد جرم نیست بیماری است البته که فرد معتاد بیمار است اما چون خودش اعتیاد را انتخاب کرده خود و خانواده و دنیا و آخرتش را نابود کرده است پس جرم هم محسوب میشود. اگر حتی جرم هم نباشد و فقط بیماری باشد آیا نباید مانع چنین فردی شد که دیگران را بیمار نکند؟ نصف بیشتر زندانیان معتاد هستند اما چرا آنگونه که به دنبال قبحزدایی از ایدز است از اعتیاد نیست و مستقیما خواستهاند که در برنامه چهارم کنترل ایدز در ایران باید تمام دانشآموزان سطح یک و دو دبیرستان آموزش انگزدایی از ایدز داده شوند. آیا خوب است که به بچههای خود بگوییم که ایدز چیز بدی نیست این خطرناک نیست؟
داشتن شریک جنسی بدون تشکیل خانواده در این سند تایید شده است اما همینها به ازدواج زیر 18 سال گیر میدهند.
بسیاری از استادانی که این متون منحط را در دانشگاهها تدریس میکنند و از جمهوری اسلامی حقوق میگیرند میگویند یکی از عواملی که باعث شده مردم کلافه شوند نگاه آتش و پنبه به روابط زن و مرد است و یا میگویند ما به دین و جنسیت کاری نداریم و جوری وانمود میکنند که جاذبه جنسی بین زن و مرد وجود ندارد در حالی که همین استادان در زندگی شخصی خود آلوده به روابط ناسالم و نامشروع هستند و دارای پروندههای قضایی به خاطر تجاوز به حقوق زنان یا دانشجویان خود هستند.
در این سند میخواهد که کسانی که روابط جنسی آزاد غیر از همسر خود دارند آن را به عنوان یک مسئله بااهمیت جلوه ندهند و تنها به عنوان یک بیاحتیاطی به آن نگاه شود. هم اکنون در بسیاری از شهرهای ایران چون تهران، مشهد، اصفهان، ارومیه دارند این آموزشها را میدهند اما کسی درحکومت مسئولیت این آموزشها را نمیپذیرد و وانمود میکند که اینها از طرف ما نیست.
آموزش گناه را به عنوان حقوق کودکان به ملت ایران تحمیل کردهاند
در این سند خواسته شده که از آزار جنسی کودکان جلوگیری شود چیزی که در اسلام جزو محرمات است. پیامبر ما فرمود اگر پدر و مادر از کودک خود به گونهای نیشگون بگیرند که منجر به قرمزی پوست شود دیه دارد این یعنی کنترل خشونت علیه کودکان. پیامبر ما جلوی پای بچهها بلند میشد و زودتر به آنها سلام میکرد و یا میفرمود به کودکان دروغ نگویید و وعده دروغ ندهید و به او مهارت اقتصادی و رزمی و قرآن بیاموزید.
در حالی که در این سند خواسته شده است به کودکان آموزش داده شود که یک نوع خانواده هم خانواده هم جنس است و دستور دادهاند که در این زمینه انیمیشنهای متعدد برای کودکان ساخته شود. یکی از اعضای کنوانسیون حقوق کودک در ایران عنوان کرده است که ما داریم این برنامهها را بیسر و صدا در تهران برای ده هزار کودک پیاده میکنیم.
سند 2030 بیسر و صدا و با کمک بهائیان در حال اجرایی شدن در کشور است
گزارشهایی از کارکنان آموزش و پرورش به صورت مخفیانه به دست من رسیده است که میگوید بیش از 30 کارگاه در کشور تشکیل شده با عنوان تقویت جنسی کودکان. اینکه این کلاسها کارگاهها با چه استادی و با کدام مجوز در شهرهای مختلفی اصفهان، تهران، گناباد، کرمانشاه، مشهد و شیراز در حال اجراست مشخص نیست. مشخص است که سرویسهای بیگانه با واسطه بهائیها دارند این کارها را در مدارس تحت عنوان حمایت از کودکان سیل و زلزلهزده انجام میدهند. یعنی پیشنهاد دادند که در ایران در مناطق سیل و یا زلزلهزده تعدادی مدرسه میسازیم به شرط اینکه آموزش آن مدارس به ما واگذار شود. همچنین بعضی گزارشها میگوید مراکزی برای ارائه خدمات همجنسبازی احداث شده است.
آمار مرگ و میر سالانه در کشور بیشتر به بیماریهای قلب و عروق، تصادفات و سرطان مربوط است. فقط هپاتیت در ایران 15 برابر ایدز قربانی میگیرد پس اگر مشکل سلامت است چرا به هپاتیت و سرطان نمیپردازید اما هیچ کس از دولت پاسخی نمیدهد. در این سند خواسته شده است که آموزش مسائل جنسی باید مختلط باشد و استاد از جنس مخالف این حرفها را آموزش دهد در حالی که در قرآن وقتی قصه یوسف و زلیخا که به نظر بسیار جنسی میرسد به گونهای تعریف میشود که در فرد تحریک و هیجان ایجاد نکند.
اصلا مشخص نیست که چه کسی پاسخگوی این تعهدات در کشور است. نسبت چنین تعهداتی با مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ جوری رفتند چنین سندی را امضا کردند که انگار در یک کشور سکولار میزیستهاند.
چرایی انقلاب فرهنگی در دانشگاهها
کسانی که اتهاماتی در اول انقلاب به موضوع انقلاب فرهنگی در دانشگاه و امام خمینی میزدند امروز خارج از ایران هستند. ستاد و بعدا شورای عالی انقلاب فرهنگی را امام خمینی(ره) تشکیل داد اما چه زمینههایی در آن زمان موجب چنین اقدامی از سوی امام شد؟ امام خمینی چه تعریفی از شورای عالی انقلاب فرهنگی داشت؟ امام خمینی به اتهامها علیه انقلاب فرهنگی در دانشگاهها همان زمان پاسخ دادند.
عدهای به گونهای وانمود میکنند که دانشگاهها در زمان انقلاب فرهنگی همه با تمام توانشان در حال درس و دانش بودند، اما حقیقت این است که گروههای مسلحانه همچون منافقین و تروریستها مثل داعش به جان مردم افتادند به گونهای که چشم مردم را با قاشق زنده زنده درمیآوردند، همین افراد امروز متحدان رسمی آمریکا و انگلیس هستند. در اثر این اعمال خشونتآمیز 15 تا 17 هزار نفر در ایران کشته شدند، از مردم عادی و سبزیفروش گرفته تا کشتن بچه جلوی مادرش سر سفره غذا. دهه 60 که میگویند از این قرار بوده است.
دانشکدههای علوم و فنی دانشگاه تهران شده بود مرکز آدمکشها در آن دهه. دانشگاه به محل بکش بکش و دعوا تبدیل شده بود. با مسلسل و نارنجک در فضای دانشگاه نمیشد فعالیت علمی کرد. در همین دانشگاه تهران آنها دانشگاه را به تعطیلی کشاندند و قضیه انقلاب فرهنگی امام خمینی در دانشگاهها این بوده است.
http://kayhan.ir/fa/news/121336
ش.د9604014