(روزنامه آرمان ـ 1396/09/18 ـ شماره 3485 ـ صفحه 7)
** به نظر بنده آغازکننده، آقای احمدینژاد بود. رفتار و اقدامات احمدینژاد در آن سال به شکلی بود که مردم را عصبانی کرد. از آغاز رقابتهای انتخاباتی، احمدینژاد و یارانش رفتاری از خود بروز میدادند که میشد پیشبینی کرد که این ماجرا در آینده شکل دیگری به خود میگیرد. احمدینژاد در مناظرات انتخابات ریاستجمهوری بهصورت علنی و در پیشگاه ملت ایران، بزرگان نظام و انقلاب را زیر سوال برد که این مساله سبب تحریک طرفداران کاندیدای مقابل شد. از سوی دیگر در سخنرانی که در بین مردم انجام داد، طرفداران کاندیدای مقابل را «خس و خاشاک» نامید که این مساله هم سبب عصبانیت حامیان انتخاباتی کاندیدای رقیب شد. به نظر من احمدینژاد همه این اقدامات را بهصورت تعمدی انجام داد.
* منظور شما از تعمدیبودن چیست؟
** بنده معتقدم که آقای احمدینژاد پس از اینکه در سال 84 به ریاستجمهوری رسید، دنبال این بود که برخی را که معروف به یاران امام بودند، حذف کند. به همین دلیل از فرصت انتخابات استفاده کرد و با دوقطبیکردن جامعه تلاش کرد که به هدف از پیش تعیینشده خود دست پیدا کند. احمدینژاد دنبال حذف آیتا... هاشمی، آقای ناطقنوری و رئیس دولت اصلاحات از صحنه قدرت بود و تا حدود زیادی نیز موفق شد. بدون شک تاریخ در آینده درباره اهداف احمدینژاد و اسرار و رموز اتفاقات آن سال و سالهای پس از آن قضاوت خواهد کرد و ممکن است مسائلی در آینده افشا شود که نشان میدهد احمدینژاد چه در سر میپرورانده است.
* هدف احمدینژاد از این حذف کردنها چه بود؟
** احمدینژاد در ابتدا تلاش کرد با دوقطبیکردن جامعه بین خود و آیتا... هاشمی به اهداف خود دست پیدا کند. این در حالی است که تا حدودی نیز در این زمینه موفق شد و دوقطبی «هاشمی-احمدینژاد» در یک مقطع زمانی برای احمدینژاد فوایدی در پی داشت. در مقاطع بعدی نیز احمدینژاد همین تاکتیک را دنبال کرد. در شرایط کنونی نیز وی احساس میکند اگر در جامعه دوقطبی «احمدینژاد-لاریجانی» را به وجود بیاورد، میتواند به اهداف خود دست پیدا کند. با اینهمه، در شرایط کنونی احمدینژاد دچار خطای محاسباتی شده است و نمیتواند از دوقطبی«احمدینژاد-لاریجانی» به سود خود استفاده کند. زمانی که احمدینژاد از دوقطبی «هاشمی-احمدینژاد» در جامعه سود برد، هنوز ماهیت وی برای بسیاری از دوستداران انقلاب، یاران و مردم مشخص نشده بود و همه گمان میکردند این دوقطبی به دلیل اختلاف سلیقه سیاسی به وجود آمده و در عالم سیاست مسالهای طبیعی است. این در حالی است که در شرایط کنونی ماهیت احمدینژاد و تفکرات وی برای همه مشخص شده و افکار عمومی دوقطبی «احمدینژاد-لاریجانی» را یک دوقطبی سیاسی و معمولی قلمداد نمیکنند بلکه معتقدند که احمدینژاد برای بقای خود در فضای سیاسی کشور دست به چنین رفتارهایی میزند. احمدینژاد دنبال «دشمن فرضی» میگردد تا با تخریب آن، جایگاه خود را در بین افکار عمومی جامعه ارتقا بدهد. اتفاقا در این زمینه نیز دنبال افراد و دستگاههایی میگردد که قابلیت چنین کاری را داشته باشند که افکار عمومی تحتتاثیر قرار بگیرد. در شرایط کنونی نیز به این نتیجه رسیده که اگر علیه قوه قضائیه مانور بدهد، میتواند افکار عمومی را تحتتاثیر قرار بدهد و به اهداف خود دست پیدا کند. احمدینژاد از الفاظ و عباراتی استفاده میکند که هرکدام از نظر قضائی مورد پیگیری قرار بگیرد، با مجازاتهای سنگینی همراه خواهد بود. به نظر من اگر «فرقه زنبیلیه» محاکمه شوند، ماهیت اصلیشان برای مردم مشخص خواهد شد.
* شما عنوان میکنید احمدینژاد بهدنبال ایجاد دوقطبی «احمدینژاد-لاریجانی» است. اگر به گذشته نگاه کنیم، در مقطعی که احمدینژاد دنبال ایجاد دوقطبی بین حامیان خود و آیتا... هاشمی(ره) بود، وی تاحدودی برای این کار پایگاه اجتماعی داشت. این در حالی است که امروز احمدینژاد پایگاه اجتماعی قابلتوجهی ندارد. در نتیجه وی چگونه میتواند دوقطبی «احمدینژاد-لاریجانی» در جامعه ایجاد کند؟
** بله، بنده هم با شما موافق هستم که در شرایط کنونی احمدینژاد فاقد پایگاه قابلتوجه اجتماعی است. با این حال، احمدینژاد نیز بهخوبی به این مساله آگاهی دارد. به همین دلیل نیز این رفتار و اقدامات را انجام میدهد تا دوباره برای خود پایگاه اجتماعی ایجاد کند. بدون شک هدف اصلی احمدینژاد از ایجاد جنجال و هیاهو علیه قوه قضائیه تحریک مردم برای حمایت از وی و بازسازی چهره خود در بین مردم است. به نظر من اگر قوه قضائیه تساهل و تسامح را در ماجرای احمدینژاد کنار بگذارد و چهره واقعی احمدینژاد و یارانش را به مردم معرفی کند، دیگر هیچکس حرفهای احمدینژاد را جدی نمیگیرد و وی نمیتواند دوباره برای خود پایگاه اجتماعی درست کند.
* مشایی در کلیپی که بهتازگی منتشر کرده است، به صراحت تهدید میکند که اگر بازداشت شود، کلیپی را منتشر خواهد کرد. دیدگاه شما درباره این نوع برخورد مشایی چیست؟
** به نظر میرسد مشایی، احمدینژاد و بقایی احساس میکنند اسراری را در اختیار دارند که میتواند سند ضمانت و بقای آنها در فضای سیاسی باشد. از سوی دیگر افکار عمومی جامعه نیز به این نتیجه رسیده که گویی در پشت پرده خبرهایی است که مشایی به صراحت تهدید میکند. به نظرم باید بلافاصله پس از انتشار این کلیپ مشایی تحت تعقیب قرار میگرفت. هنگامی که مشایی چنین اظهاراتی را به زبان میآورد و هیچ واکنشی در این زمینه نشان داده نمیشود، این شائبه به وجود میآید که ممکن است در پشت پرده اسراری وجود داشته باشد که مشایی را به این درجه رسانده است که بهصورت علنی تهدید کند. به نظر من در شرایط کنونی تساهل و تسامح در مقابل اقدامات احمدینژاد منطقی قوی ندارد. به همین دلیل نیز قوه قضائیه باید با قاطعیت با فرقه قرمزپوش «زنبیلیه» برخورد کند.
* به نظر میرسد احمدینژاد و یارانش بهخوبی به سرانجام اقدامات خود آگاهی دارند و با علم به این مساله چنین اقداماتی را انجام میدهند. به همین دلیل نیز سوال افکار عمومی در شرایط کنونی این است که چرا احمدینژاد چنین سخنانی را بیان میکند؟
** این سوالی است که بنده نیز مطرح میکنم و معتقدم باید برای عدم برخورد بهموقع با احمدینژاد و فرقه زنبیلیه به افکار عمومی پاسخ داده شود. بدون شک هر فرد دیگری که جای احمدینژاد بود و چنین سخنانی را بر زبان جاری میکرد، با برخورد شدید مواجه میشد. این در حالی است که رویکرد تساهل و تسامح در پیش گرفتهشده مشخص نیست که چرا تا به این اندازه با احمدینژاد و یارانش مماشات میکند. در شرایط کنونی مردم با این تعارض در جامعه مواجه شدهاند؛ چرا احمدینژاد هر اقدام و سخنی که دوست داشته باشد، انجام میدهد؟ بدون شک احمدینژاد با گفتار و رفتار خود شرایطی را در کشور به وجود آورد که جامعه به سمت دوقطبیشدن حرکت کرده و حامیان کاندیداهای انتخاباتی دچار تنش شدند. در نتیجه اگر قرار به محاکمه باشد، باید همه طرفین دعوا و از جمله احمدینژاد که عامل دعوا بوده است نیز مورد محاکمه قرار بگیرد. مقام معظم رهبری به صراحت عنوان کردند که به مصلحت ایشان نیست که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. با این همه، احمدینژاد در وزارت کشور حضور پیدا کرد و در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد.
* آیا روی سخن احمدینژاد و یارانش فقط یکی از قواست؟
** به نظر میرسد احمدینژاد روی همه این مسائل برنامهریزی کرده و در حال حاضر به صورت سنگربهسنگر جلو میرود. بدون شک تاریخ در آینده مسائل مهمی را از این فرد و نزدیکانش افشا خواهد کرد. احمدینژاد امروز دستگاه قضائی را هدف حملات خود قرار داده اما شک نکنید اگر با وی برخورد قاطعی صورت نگیرد، در آینده همه ارکان را مورد هجمه قرار میدهد. این در حالی است که فردا خیلی دیر خواهد بود و دیگر نمیتوان جلو وی را گرفت. هرچند بنده معتقدم همین امروز هم برای برخورد با احمدینژاد دیر شده است.
* شما در مصاحبه اخیر خود مدعی شدهاید که در طول دوران ریاستجمهوری احمدینژاد 79000 سکه در بین افراد مختلف توزیع شده است. این مساله را بیشتر واکاوی میکنید؟ آیا بهجز این مورد، در زمینههای دیگر نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است؟
** ما در طول هشت سال دوران جنگ تحمیلی روزانه 27 شهید تقدیم کشور و نظام میکردیم، این در حالی است که این آقایان در طول هشت سال دوران ریاستجمهوری خود روزانه 27 سکه به افراد مختلف میدادند. دولت احمدینژاد به شکلهای مختلف سکه، پول و خدمات به افرادی داده که جای سوال و بررسی دارد. با اینهمه، در شرایط کنونی 11 حکم قطعی و تصویبشده در دیوان محاسبات درباره احمدینژاد وجود دارد. مساله مهمی که افکار عمومی باید در نظر داشته باشد این است که برخلاف اظهارات بقایی، مشایی و احمدینژاد که پس از احضارها، آن را سیاسی میکنند، این افراد پرونده سیاسی اعلامشدهای ندارند و دلایل بسیاری از این احضارها مالی و اقتصادی بوده است. به همین دلیل در شرایط کنونی فرقه زنبیلیه در حال آدرس غلطدادن به مردم است. بنده دو سوال از بقایی دارم: نخست اینکه ایشان باید به قوه قضائیه و افکار عمومی پاسخ بدهد که در صندوق عقب ماشین ایشان چند سکه وجود داشته و وی این سکهها را قصد داشته به چه افرادی بدهد؟ از سوی دیگر وی باید به این سوال نیز پاسخ بدهد که در صندوق امانات ایشان در بانک چه میزان سکه وجود داشته و هدف وی از نگهداری اینهمه سکه در آنجا چه بوده است؟ بقایی جای فرافکنی و فرار به جلو باید درباره عملکرد خود در نهاد ریاستجمهوری به مردم پاسخگو باشد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/206192
ش.د9604206