فتنه پساداعش

(روزنامه جام جم ـ 1396/04/26 ـ شماره 4873 ـ صفحه 6)

آنچه قابل تامل و قابل ملاحظه است، خاتمه و انقضای تاریخ مصرف این گروهک جنایتکار و ضدبشری است که حتی اربابان آمریکایی آنها صحبت از پایان کار داعش کرده،‌ ولی ضرورت مبارزه با حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و مقاومت را در سوریه و عراق تهدید اصلی و ضرورت حضور و مقابله با آن را ماموریت خود می‌دانند. چرا که کاخ سفید همچنان امنیت رژیم جعلی صهیونیستی را وظیفه خطیر خود دانسته و با فشار لابی‌های صهیونیستی بویژه ایپک حتی حاضرند منافع بلندمدت ایالات متحده را فدای این جرثومه فساد و ضدانسانی کنند. اما سوال اصلی این است که آیا آمریکا و نظام سلطه پس از نابودی داعش و انقضای قطعی تاریخ مصرف این گروهک جنایتکار و ضدبشری و تروریستی دست از سر ملت‌های منطقه برخواهند داشت و ملت‌های منطقه را به حال خود خواهند گذاشت و آیا اجازه خواهند داد ملت‌های مسلمان منطقه مسیر استقلال، آزادی و رشد و توسعه خود را در پیش بگیرند؟ قطعا پاسخ منفی است. نظام سلطه منافع خود را در بی‌ثباتی، ناامنی، ضعف و وابستگی ملت‌های مسلمان منطقه و نابودی ظرفیت‌های ملی و بومی این ملت‌ها و دفع خطر و تهدید از منافع نامیمون و نامشروع خود و بخصوص امنیت و ثبات رژیم صهیونیستی تعریف کرده‌اند. بنابراین قطعا برای آینده و دوره پس از داعش هم طرح و توطئه جدیدی در دستور کار خواهند داشت و باید آماده بود و سهل‌انگاری و خام‌اندیشی را کنار گذاشت.

نظام سلطه تجارب و دستاوردهای خود را تجزیه و تحلیل و به‌روزرسانی می‌کند. در واقع داعش ورژن یا نسخه سومی از شکل‌گیری گروه‌های اسلامی افراطی و منحرفی بود که ابتدا با هدف مقدس به ظاهر جهاد با روس‌های متجاوز و اشغالگر افغانستان، نهضت طلبه‌ها در پاکستان با هدایت سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و سرمایه عربستان و پشتیبانی و ترانزیت پاکستان شکل گرفت که پس از دفع اشغال و شکل‌گیری دولت اسلامی افغانستان،‌ جریان خطرناک طالبان را در افغانستان حاکم کردند و در ادامه این جریان خطرناک با تابلو و پرچم جدیدی تحت عنوان القاعده در عراق ظاهر شدند و به جنایات و اقدامات تروریستی خود ادامه دادند و حوادث مشکوکی چون 11 سپتامبر و مشابه آن را رقم زدند و زمینه تجاوز و حضور آمریکا و متحدانش را در افغانستان و سپس عراق و مناطق دیگر رقم زدند که تداوم این تجاوز و حضور، با استراتژی تغییر جغرافیایی منطقه تحت عنوان خاورمیانه جدید و سپس خاورمیانه بزرگ در دستور کار قرار گرفت. اما اوجگیری حرکت بیداری اسلامی و سقوط دولت‌های تونس و مصر و خطر دومینوی سقوط دولت‌های وابسته دیکتاتور و مرتجع منطقه، زنگ خطر را برای آنها به صدا درآورد و آنها خود را در معرض توفان رو به گسترش گفتمان انقلابی و بیداری اسلامی دیدند.

چاره کار، مهندسی معکوس و انحراف افکار عمومی از مسیر گفتمان ناب انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی به سمت گفتمان انحرافی و متحجرانه اسلام آمریکایی و انحرافی بودکه ابزار و عامل این جریان تفکر انحرافی و اسلام خشن تروریستی و تکفیری داعش به عنوان ورژن یا نسخه سوم جریان انحرافی و تروریستی با تابلو و پرچم اسلام و شعار ایجاد دولت اسلامی عراق و شامات بود که محصول آن بیش از شش سال کشتار،‌ جنایت و نابودی ظرفیت‌های جهان اسلام اعم از ظرفیت‌های انسانی و برادرکشی تا نابودی زیرساخت‌های حیاتی ملت‌های منطقه بخصوص در سوریه،‌ عراق، لیبی،‌ یمن و... بوده است. گروهی که از سال‌های 2011ـ2010 با ورود به سوریه جنایات خود را شروع کردند و با ترکیبی از اتباع بیش از 70 کشور بویژه عرب‌ها، چچنی‌ها و... سربازان و مزدوران ارتش نیابتی نظام سلطه در منطقه شدند.

همان طور که قبلا خانم کلینتون در کتاب خاطرات خود یادآور شده که ما با همکاری 24 کشور از متحدان خود، این گروه را طراحی کردیم و به‌وجود آوردیم و نیز اعترافات اسنودن یا اسناد به‌دست آمده از کنسولگری آمریکا در بنغازی در تائید شکل‌گیری این گروهک تروریستی توسط آمریکایی‌ها یا اخیرا اعتراف صریح آقای ترامپ مبنی بر این‌که داعش را اوباما و کلینتون به‌وجود آورده‌اند تا پاسدار منافع آمریکا باشند، این موضوع را تائید می‌کند. این صراحت و اعتراف در کلام مسئولان کاخ سفید و بویژه شخص ترامپ بیان یک واقعیت ولی تلخ برای ملت‌های منطقه است و آن این‌که نظام سلطه برای حفظ منافع خود و صهیونیسم بین‌الملل هیچ حد و مرزی اخلاقی و انسانی را برای اقدامات خود قائل نیستند و قطعا هرگونه اقدام و جنایتی را برای حفظ منافع خود به‌کار خواهند بست. پس نباید دل‌شاد باشیم که داعش نابود شد و دوران ثبات، آرامش و امنیت در راه است. زهی خوش خیالی. منتظر ورژن و نسخه جدیدی از چهره تروریسم و جنایات تکامل یافته و روزآمد در آینده نزدیک باید بود که با اسم ، عنوان و تابلوی جدیدی در لوای اسلام و اسلام خواهی، خود را به ملت‌های منطقه تحمیل و بحران‌سازی و ناامنی‌های گسترده‌تری را رقم خواهد زد.

امروز دو جبهه در منطقه در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند: یک جبهه در قالب گفتمان ناب اسلام انقلابی و جهادی یا همان جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران و در مقابل آن جبهه گفتمان اسلام آمریکایی و انحرافی برای نابودی ظرفیت‌های جهان اسلام و تقدیم منابع و منافع ملت‌های مسلمان به نظام سلطه با محوریت رژیم آل‌سعود و پشتیبانی و حمایت‌های همه‌جانبه نظام سلطه به رهبری آمریکا و متحدان اروپایی و منطقه‌ای خود.

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2920140960903143960

ش.د9603598