پویش خبر خوب و برگزاری یک نشست با این موضوع و اقدامات دیگری از این دست بسیار اتفاق خوب و مبارکی است که باید به آن جریانی که در این حرکت پیشرو است، تبریک گفت. کمااینکه در هفته گذشته و در بخش حرف روز این حرکت خوب تأیید شد[...]
یادداشت: پویش
خبر خوب و برگزاری یک نشست با این موضوع و اقدامات دیگری از این دست بسیار
اتفاق خوب و مبارکی است که باید به آن جریانی که در این حرکت پیشرو است،
تبریک گفت. کمااینکه در هفته گذشته و در بخش حرف روز این حرکت خوب تأیید
شد؛ اما سؤال اینجاست که آیا برگزاری همایش و به راه انداختن پویش و... به
تنهایی کافی است؟ آیا ایجاد جریانهای پر سروصدا و نگارش یادداشت و انتخاب
تیترهای درشت برای این موضوع به تنهایی میتواند کارساز باشد؟ پاسخ واضح
است؛ قطعاً خیر، همانگونه که همایشهای متعدد درباره اقتصاد مقاومتی،
مبارزه با قاچاق و موضوعات دیگری از این دست، سالهاست جز هزینهتراشی و
سروصدا، خروجی قابل قبول و ملموسی نداشته است. ایده ایجاد رسانهای که به
جای یأس و ناامیدی، امید و شادابی را به جامعه تزریق کند، بسیار خوب است؛
اما برای رسیدن به جامعه امیدوار به جز برگزاری همایش و سمینار حداقل دو
پیششرط اساسی نیز وجود دارد؛ اول معطوف شدن رسانهها به منافع مردم به جای
منافع گروههای سیاسی، رسانهها وقتی دل در گرو جریانهای سیاسی و حزبی
دارند و همه موضوعات را از دریچه منافع حزبی و جریانی نگاه میکنند، حتی
اگر روز و شب هشتگ خبر خوب بزنند، در تحقق این امر کمکی نخواهند کرد؛ چرا
که اساس نگاه حزبی و در نظر گرفتن منافع جناحی نمیگذارد روایت صادقانهای
از جامعه ارائه دهند و حتی اگر بتوانند در ظاهر و در کوتاهمدت تأثیرات
مثبتی بگذارند، در تحقق قطعی این هدف موفق نخواهند بود. دوم اینکه نیازمند
تعریف درست از خبر خوب هستیم؛ خبر خوب لزوماً به معنای خبر نشاطبخش و
شادیآور و... نیست؛ بلکه خبر خوب برای مردم مشاهده انعکاس صدایشان در
رسانهها و شنیدن پژواک مطالباتشان در رسانهها است. خبر خوب برای مردم آن
است که ببینند مشکلشان از سوی رسانهها آنقدر پیگیری میشود که در نهایت
مسئول و دستگاه مربوطه پای کار آمده و به مشکلشان رسیدگی کرده و آن را
برطرف میکند.