تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۴  ، 
کد خبر : ۳۰۸۹۶۱

راهبرد امنيت ملي ترامپ؛ ادامه راه اسلاف يا تغيير؟ (بخش اول)

(روزنامه اطلاعات – 1396/10/18 – شماره 26910 – صفحه 12)

راهبرد امنيت ملي دولت جديد آمريکا در مواردي از جمله مسئله ايران با رويکرد دولت سابق اين کشور و در مواردي با عملکرد يک سال گذشته ترامپ، متفاوت است.

صادق قرباني در فارس نوشت: روساي‌جمهوري آمريکا معمولا يک سال پس از ورود به کاخ سفيد، اولين سند رسمي راهبرد امنيت ملي خود را منتشر مي‌کنند. اين سند بعدها به روز مي‌شود و يک رئيس‌جمهوري ممکن است در طول دوران حضورش در قدرت چندين راهبرد امنيت ملي اعلام کند. «دونالد ترامپ» رئيس‌جمهوري آمريکا اولين سند راهبرد امنيت ملي خود را با تأکيد بر شعار «ايالات متحده در وهله نخست» و «احياي عظمت ايالات متحده» منتشر کرد. اين راهبرد بر چهار «ستون» استوار شده است:

حفاظت از مردم ايالات متحده، کشور و سبک زندگي آمريکايي، ارتقاء رفاه آمريکايي،حفظ صلح از مسير قدرت،پيشبرد نفوذ آمريکا «باراک اوباما» در دوران هشت ساله رياست‌جمهوري‌اش، دو سند راهبرد امنيت ملي منتشر کرد؛ يک بار در سال 2010 و يک بار در سال 2015.در گزارش پيش رو با مقايسه راهبرد سال 2015 و راهبرد اعلام‌شده از سوي ترامپ، مهمترين تفاوت‌ها و تشابهات ميان اين دو سند در حوزه سياست خارجي را مرور مي‌کنيم.

خاورميانه

کمرنگ کردن مسئله فلسطين از طريق در کنار هم قرار دادن ايران و تروريسم و تبديل اين «تهديد مشترک» به عنوان عامل پيوند اسرائيل و کشورهاي عربي منطقه، مهمترين راهبردي است که با مطالعه بخش‌هاي مربوط به خاورميانه اين سند، مي‌توان برداشت کرد.در اين سند به همان ميزان که تلاش شده نقش اشغالگري رژيم صهيونيستي در بروز بي‌ثباتي در منطقه کمرنگ شود، براي ايران‌هراسي و پيوند زدن تمام مشکلات منطقه با ايران، تلاش شده است. ايران، فلسطين و سوريه از مهمترين بخش‌هاي مباحث مرتبط با خاورميانه در اين سند هستند.

ايران

راهبرد منتشره دولت ترامپ در مقايسه با راهبرد دولت اوباما از يک سو به وضوح تلاش کرده تا از محدود کردن مسئله ايران به پرونده هسته‌اي اجتناب کند و از سوي ديگر لحني آشکارا تندتر در قبال ايران اتخاذ کرده است.در حالي که در سند دولت اوباما (که زماني منتشر شد که طرفين هنوز در حال مذاکره بر سر توافق هسته‌اي بودند) تمام اشارات به ايران براي صحبت از لزوم دستيابي به توافق هسته‌اي صورت گرفته است، در سند دولت ترامپ صرفا دو بار به برجام اشاره شده، آن هم با عنوان «توافقي معيوب» که نتوانسته فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران را متوقف کند.

در اين سند، دولت ترامپ باز هم مانند سخنراني‌ها وادعاهاي متعدد مقامات آمريکايي در ماه‌هاي گذشته با عباراتي چون «رژيمي سرکش»، «ديکتاتوري»، «مصمم به بي‌ثبات کردن منطقه» و «حامي گروه‌هاي تروريستي» از ايران ياد کرده است.در سومين ستون از راهبرد ترامپ، درباره ايران آمده است: «عذاب جهان امروز، گروهي کوچک از رژيم‌هاي سرکش هستند که تمام مباني حکومت‌هاي آزاد و متمدن را نقض مي‌کنند.در اين سند ادعا شده که رژيم ايران از تروريسم در سراسر جهان حمايت مي‌کند.

اين کشور در حال ساخت موشک‌هاي بالستيک توانمندتري است و اين پتانسيل را دارد که کار را بر روي تسليحات اتمي که مي‌توانند تهديدي براي ايالات متحده و متحدانمان باشند، از سر بگيرد.در اين سند تلاش شده با در کنار هم قرار دادن ايران و گروه‌هاي تروريستي، اين موضوعات به عنوان تهديدات اصلي کشورهاي عربي منطقه و ريشه منازعات خاورميانه مطرح شوند. دولت آمريکا در اين سند، در بخش مربوط به خاورميانه، نوشته است: اين منطقه همچنان ميزبان خطرناک‌ترين سازمان‌هاي تروريستي است. داعش و القاعده در حال ترويج ناآرامي و صادرات جهاد خشونت‌بار هستند.تدوين کنندگان اين سند در ادعايي مضحک گفته‌اند ايران به عنوان مهمترين حامي دولتي تروريسم، از اين بي‌ثباتي براي گسترش نفوذ خود از طريق شرکا، نايبانش، پراکندن تسليحات در منطقه و حمايت مالي، بهره برده است!در مجموع، مسئله ايران يکي از معدود مسائلي است که در مقايسه با سند پيشين راهبرد امنيت ملي آمريکا، دستخوش تغيير اساسي شده است.

فلسطين

با نگاهي به سند منتشره ترامپ به نظر مي‌رسد که او تلاش کرده تا با تأکيد بر «تهديد ايران»، مسئله اسرائيل-فلسطين را موضوعي کم‌ اهميت‌تر از آنچه تاکنون تصور مي‌شد جلوه دهد. در اين سند تأکيد شده است که ريشه منازعات خاورميانه نه مناقشه فلسطين، بلکه «اقدامات مخرب ايران» و «افراط‌گرايي» است.در حالي که در سند سال 2015 از مناقشه اسرائيل-فلسطين به عنوان يکي از ريشه‌هاي بي‌ثباتي در منطقه ياد شده بود، در راهبرد ترامپ آمده است:سال‌هاست که تصور شده که مناقشه ميان اسرائيل و فلسطيني‌ها مانع اصلي صلح و شکوفايي منطقه است. امروز، تهديدات سازمان‌هاي تروريستي و تهديد ايران، موجب درک اين واقعيت شده که اسرائيل دليل مشکلات منطقه نيست. دولت‌ها به صورتي روزافزون براي مقابله با تهديدات مشترک، با اسرائيل منافع مشترک پيدا کرده‌اند.در اين راهبرد، از ايران و تروريسم به عنوان دو تهديد و از همسويي برخي کشورهاي عربي و اسرائيل، به عنوان يک فرصت ياد شده است.

سوريه

راهبرد ترامپ در قبال سوريه، بيش از آنکه بر مقابله با نظام سوريه متمرکز باشد، تلاش مي‌کند شکست داعش در اين کشور را به اقدامات ائتلاف تحت رهبري آمريکا نسبت دهد.در حالي که در راهبرد دولت اوباما بر لزوم «تقويت معارضين سوري» تأکيد شده بود، در سند جديد اشاره‌اي به معارضين نشده است. در سند دولت ترامپ، تنها شرط طرح‌شده براي حل بحران سوريه، امکان بازگشت آوارگان است.در اين بخش از سند، آمده است: براي رسيدن به راه حلي براي جنگ داخلي سوريه تلاش خواهيم کرد. اين راه حل بايد شرايط را براي بازگشت آوارگان و بازسازي زندگي‌شان در امنيت، فراهم کند.در بخش‌هاي ديگر اين سند، دولت آمريکا تلاش کرده تا شکست داعش را به خود نسبت دهد: ما تروريست‌هاي داعش را در ميدان‌هاي نبرد در سوريه و عراق نابود کرديم و به تعقيب آن‌ها تا زماني که به طور کامل نابود شوند، ادامه مي‌دهيم.

شرق آسيا

* چين

شايد بتوان غافل‌گير‌کننده‌ترين بخش سند دولت ترامپ را، موضع آن در قبال چين دانست؛ موضعي به شدت تهاجمي و در عين حال نشانگر نگراني از نفوذ روزافزون چين است. در حالي که ترامپ در ماه‌هاي اخير بارها از دولت و شخص رئيس‌جمهور چين تمجيد و از چشم‌انداز گسترش روابط دوجانبه صحبت کرده، اما در سند راهبرد دولت او، از چين به عنوان يک رقيب و «بازيگري تجديد نظرطلب» ياد شده است.دولت اوباما در آخرين سند راهبرد امنيت ملي خود لحني مثبت در قبال چين داشت و حتي از «ظهور چين» استقبال کرده و توسعه «روابط سازنده» ميان دو کشور را خواستار شد.

اما در سند جديد که ميزان اشاراتش به چين تقريبا دو برابر سند پيشين است، از لزوم «پاسخگويي به رقابت‌هاي سياسي، اقتصادي و نظامي» صحبت شده است.شايد براي اولين بار باشد که يک دولت آمريکا در سند راهبرد امنيت ملي خود به صورتي آشکار چين را در کنار روسيه، به عنوان يک دولت متخاصم که به دنبال تضعيف ايالات متحده است، به تصوير کشيده باشد. به صورت سنتي، واشنگتن تلاش مي‌کرد تا در اشاره به چين، از لحني محتاطانه‌تر استفاده کند. اما دولت ترامپ اين سنت را کنار گذاشته و مستقيما چين را حتي شديدتر از روسيه، به چالش کشيده است.

در بخشي از اين سند آمده است:چين و روسيه بار ديگر در حال اعمال نفوذ منطقه‌اي و جهاني هستند. آن‌ها امروز در حال کسب توانمندي‌هاي نظامي‌اي هستند که براي ممانعت از دسترسي آمريکا در دوران بحران و محدود کردن توان فعاليت آزادانه ما در مناطق حساس تجاري در دوران صلح، طراحي شده‌اند.دولت ترامپ چين را به سرمايه‌گذاري اقتصادي در جهان براي کاهش نفوذ آمريکا در کشورها، تلاش براي توسعه توان تسليحاتي با هدف به چالش کشيدن آمريکا، به سرقت بردن فناوري و دارايي‌هاي معنوي، تهديد و ارعاب کشورهاي همسايه، به خطر انداختن جريان آزاد حمل‌ونقل، استفاده از روش‌هاي ناعادلانه براي گسترش حضور در اروپا، تهديد حاکميت کشورهاي شرق آسيا، حمايت از «ديکتاتوري در ونزوئلا» و تلاش براي گسترش حضور در آفريقا، متهم کرده است.

ميزان تغيير رويکرد راهبرد جديد آمريکا در قبال چين، آنقدر زياد است که اعتراض دولت چين را برانگيخت. چيني‌ها در پاسخ به اين سند، از ترامپ خواسته‌اند «از تفکرات جنگ سردي دست برداشته» و «اهداف توسعه‌اي چين را تحريف» نکند.بسياري از کارشناسان از جمله «ريچارد‌هاس» رئيس شوراي روابط خارجي آمريکا رويکرد سند دولت ترامپ در قبال چين را با اقدامات عملي وي در يک سال گذشته، در تناقض دانستند.‌هاس در پايگاه «آکسيوس» نوشته است: «دولت ترامپ قاطعانه درباره چين صحبت مي‌کند، اما ازTPP پيمان فرا اقيانوس آرام با هدف گسترش تجارت آزاد با کشورهاي شرق آسيا که بهترين ابزار براي مقابله با نفوذ منطقه‌اي چين بود، خارج مي‌شود و همچنان از چين براي حل مسئله کره شمالي کمک مي‌خواهد.

کره شمالي

بر خلاف راهبرد دولت اوباما که در آن تنها سه بار و آن هم به صورت کلي به مسئله کره شمالي پرداخته شده بود، همانطور که انتظار مي‌رفت سند دولت ترامپ بارها با جزئيات به موضوع توان اتمي کره شمالي پرداخته است.هرچند اغلب موارد اشاره به کره شمالي، تکرار اتهاماتي است که بارها در يک سال گذشته مطرح شده، اما آنچه نهايتا در اين سند براي مقابله با پيونگ يانگ مطرح شده، ايجاد اتحاد ميان کشورهاي شرق آسيا عليه کره شمالي است.در بخش مربوط به مسائل شرق آسيا، آمده است: «رژيم کره شمالي به سرعت در حال شتاب بخشيدن به برنامه‌هاي سايبري، هسته‌اي و موشک‌هاي بالستيک خود است. تلاش کره شمالي براي دستيابي به اين تسليحات، تهديدي جهاني است و به پاسخي جهاني نياز دارد. ادامه اقدامات تحريک‌آميز کره شمالي کشورهاي همسايه و ايالات متحده را به تقويت بيشتر روابط امنيتي و اتخاذ اقدامات بيشتر براي حفاظت از خود، وامي‌دارد. اين سند در ادامه بر لزوم تحکيم روابط آمريکا با ژاپن، کره جنوبي، استراليا، نيوزيلند و ديگر کشورهاي واقع در شرق آسيا و اقيانوسيه تأکيد کرده است.

اروپا

اتحاديه اروپا و ناتو

هرچند ميزان اشاره اين سند به تعهد آمريکا به روابط با اروپا و ناتو اندکي کاهش يافته، اما لحن آن آشکارا با سند دولت اوباما مشابه است. اين در حالي است که ترامپ در دوران رقابت‌هاي انتخاباتي ناتو را ائتلافي «منسوخ» توصيف کرده بود. البته ترامپ در جريان سخنراني‌اش همزمان با رونمايي از اين راهبرد، باز هم اندکي به لحن انتخاباتي‌اش بازگشت و گفت:اگر اعضاي ناتو مي‌خواهند همچنان مورد حمايت نظامي آمريکا باشند، بايد «سهم منصفانه» خود از هزينه‌هاي اين پيمان را بپردازند.در متن راهبرد درباره روابط با اروپا آمده است:يک اروپاي آزاد و قدرتمند براي ايالات متحده اهميتي حياتي دارد. تعهد مشترک به مباني دموکراسي، آزادي فردي و حاکميت قانون، ما را به هم پيوند داده است.اين سند، نفوذ روزافزون چين و تلاش روسيه براي القاء تصور کاهش حمايت آمريکا از اروپا را دو تهديد عمده براي اروپا، دانسته است. در اين سند از ناتو با عنوان «يکي از مزيت‌هاي ما در برابر رقبايمان» ياد شده و آمده است: ايالات متحده به بند پنجم پيمان واشنگتن [تعهد به دفاع جمعي] متعهد مي‌ماند.

روسيه

مواضع ماه‌هاي اخير ترامپ در قبال روسيه و خودداري او از انتقاد صريح از مسکو، موجب شده بود تا تصور شود که در سند دولت او رويکردي سهل‌گيرانه‌تر در قبال روسيه اتخاذ شود، اما در اين بخش هم محتواي سند، با عملکرد دولت ترامپ يکسان نبود .

اين سند، در بسياري از موارد به روسيه همان صفاتي را داده که به چين هم داده است: چين و روسيه بار ديگر در حال اعمال نفوذ منطقه‌اي و جهاني هستند. آن‌ها امروز در حال کسب توانمندي‌هاي نظامي‌اي هستند که براي ممانعت از دسترسي آمريکا در دوران بحران و محدود کردن توان فعاليت آزادانه ما در مناطق حساس تجاري در دوران صلح، طراحي شده‌اند.در بخش ديگري از راهبرد آمريکا آمده است: چين و روسيه در حال ساخت تسليحات پيشرفته و توانمندي‌هايي هستند که مي‌توانند زيرساخت‌هاي حساس و ساختار فرماندهي و کنترل ما را تهديد کنند.

دولت ترامپ همچنين روسيه را به «استفاده از ابزارهاي اطلاعاتي براي تضعيف دموکراسي‌ها»، «مداخله در امور داخلي کشورها در سراسر جهان»، بي‌ثبات کردن اوراسيا، تلاش براي گسترش نفوذ در کشورهاي در حال توسعه، تلاش براي القاء تصور کاهش حمايت ايالات متحده از اروپا، نقض حاکميت و ارعاب همسايگان و حمايت از کوبا و ونزوئلا، متهم کرده است.علاوه بر اين، در حالي که ترامپ شخصا بارها مداخله يا اثرگذاري روسيه در انتخابات رياست‌جمهوري سال 2016 را رد کرده، در بخشي از راهبرد امنيت ملي دولت او، آمده است: روسيه از عمليات‌هاي اطلاعاتي به عنوان بخشي از تلاش‌هاي تهاجمي سايبري‌اش براي اثرگذاري بر افکار عمومي در سرتاسر جهان استفاده مي‌کند.روسيه در واکنش به اتهامات مطرح‌شده در اين سند، دولت ترامپ را به اتخاذ سياست‌هاي «امپرياليستي» متهم کرده است .

جمع‌بندي

در مجموع مي‌توان گفت مقايسه دو سند 2015 و 2017 نشان مي‌دهد که در برخي موضوعات از جمله مسئله ايران، مناقشه فلسطين و بحث چين، تفاوت‌هايي آشکار در راهبرد دو رئيس‌جمهوري وجود دارد. حذف کامل مبحث تغييرات اقليمي هم از جمله تفاوت‌هاي بزرگ ميان دو راهبرد بود. در عين حال، مقايسه آنچه در سند 2017 آمده با آنچه ترامپ در يک سال گذشته انجام داده هم نشان‌دهنده تفاوت سياست اعلامي و عملکرد دولت کنوني آمريکا دستکم در موضوعاتي مانند روسيه، چين و اتحاديه اروپا است . ادامه دارد...

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2018\01\01-07\20-39-50.htm&storytitle=%D1%C7%E5%C8%D1%CF%20%C7%E3%E4%ED%CA%20%E3%E1%ED%20%CA%D1%C7%E3%81%BA%20%C7%CF%C7%E3%E5%20%D1%C7%E5%20%C7%D3%E1%C7%DD%20%ED%C7%20%CA%DB%ED%ED%D1%BF

ش.د9604477

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات