تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۱  ، 
کد خبر : ۳۰۹۳۰۴
6 ویژگی‌ دستگاه تفکر آیت‌الله خامنه‌ای

تفکر رهبری در غربت

اشاره: در تجربه تاریخی ایران معاصر تفکر فقها و اندیشمندان شیعی همواره پشتوانه اصلی پیشرفت و امتداد زندگی جامعه ایرانی در ابعاد سیاست و فرهنگ و اقتصاد بوده است تا جایی که رقبای آنان از فرنگ سر رسیدند و روشنفکران سر برآوردند و از جمله نخستین توفیقات آنان دستاورد محمد علی فروغی در پشتیبانی رضا‌خان و ارائه تئوری‌های بدیل برای مدل‌های اداره جامعه در عرصه‌های سیاست، فرهنگ و اقتصاد بود... فقها و اندیشمندان شیعی دوران فترت کوتاهی را پشت سرگذاشتند تا نسل جدید متفکران و اندیشمندان اصیل شیعی سر برآوردند و سپیده‌دم انقلاب اسلامی نوید اثر بخشی و اشراب خون تازه تفکر ناب اسلامی در رگ‌های جامعه ایران را داد.
پایگاه بصیرت / دکتر مسعود معینی‌پور / عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)

(روزنامه صبح‌نو - 1396/07/24 - شماره 337 - صفحه 11)

این‌بار و با توجه به تراکم تاریخی فقها و اندیشمندان شیعه، عرصه عمل و نظر پیوند خورد و تئوری‌پردازان حکومت اسلامی‌، تأسیس کنندگان جمهوری اسلامی شدند. آنان که با تاریخ آشنا هستند رقابت‌های جنجالی متفکران انقلاب در اواخر سال 57 و اوایل سال 58 را رصد کرده‌اند که چگونه اندیشه پشتوانه جمهوری اسلامی نظر عموم مردم را جلب کرد و توفیق یافت. می‌توان گفت که مزیت رقابتی متفکران انقلاب اسلامی در کامیابی و تأسیس جمهوری اسلامی دارا بودن پشتوانه‌های فکری عمیق و در‌عین‌حال بومی و متلائم با فرهنگ و تاریخ و تمدن جامعه ایرانی بود که در میدان رقابت با سایر نحله‌های فکر توفیق یافت . آیت‌الله خامنه‌ای میراثدار این نسل از متفکران اصیل شیعی است که به‌رغم تمام برجستگی‌های فکر و اذعان استراتژیست های رقیب در بین عموم مردم و نخبگان خودی کمتر شناخته شده و حجاب مدیریت سیاسی او بر رهبری سیاست‌گذارانه و تمدنی او سایه افکنده است.

باید گفت بسیاری از اطرافیان و نزدیکان رهبر حکیم انقلاب نیز در بازنمایی عمق تفکر او ناکارآمد بوده‌اند و بیشتر از اینکه پرده از افکار راقی و بلند او بردارند بیشتر دوست دارند از وجه کاریزماتیک و چهره قدسی او رونمایی کنند حال آنکه به نظر می‌رسد با مراجعه به آراء آیت‌الله خامنه‌ای به آسانی توجه ویژه او به وجوه عقلانی و تفکر نظام‌مند رهبری جمهوری اسلامی به جای وجوه کاریزماتیک وقدسی او آشکار و مشخص است. (این بیان به معنای در نظر نگرفتن وجوه معنوی و شخصیت معنوی آیت‌الله خامنه‌ای نیست بلکه در نقد تقلیل‌گرایی آیت‌الله خامنه‌ای به شخصیت تک‌بعدی است.)

با نگاهی دقیق به ادوار و اطوار رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در بیست و هشت سال گذشته‌، سپهر معنایی آیت‌الله خامنه‌ای قابل کشف است چرا که او متفکری است که عرصه نظر ورزی را به عرصه عمل پیوند داده و تمام کنش‌ها و تصمیمات او برآیند نظام معنایی اوست. برخی ویژگی‌های نظام تفکر ایشان را می‌توان این‌گونه بیان کرد:

1. تفکر روش‌مند

توسعه فقه از صدور احکام تکلیفی فردی و احکام اجتماعی در عرصه‌های مختلف با بهره‌گیری از دستگاه روش‌شناسی اجتهاد که در بردارنده مجموعه‌ای از روش‌های استنباط حکم است از جمله نقاط برجسته منظومه فکری حضرت امام ؟ره؟ و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است که در تصمیمات سیاسی و اجتماعی ایشان خود نمایی می‌کند. برخی این اشکال را مطرح می‌کنند که صرف بیان دستگاه روش‌شناسی اجتهاد به معنای مصطلح نمی‌تواند به‌عنوان مزیت نظام فکری آیت‌الله خامنه‌ای باشد؛ نکاتی در این زمینه قابل بیان است‌: نخست اینکه اگر با فقیه به معنای مصطلح مواجه بودیم این سخن قابل پذیرش بود اما در باب فقیهی صحبت می‌کنیم که علاوه‌بر بهره‌گیری از روش‌شناسی اجتهاد برای استنباط احکام در ابعاد فردی آن را به ابعاد اجتماعی و بین‌المللی در حوزه‌های سیاست و فرهنگ و اقتصاد تسری داده است و در هر عرصه به اقتضائات روشی همان عرصه توجه دارد با این بیان می‌توان ذیل دستگاه کلان روش‌شناسی او، در هر عرصه موضوعی روش‌شناسی خاص آن را استخراج کرد. آنچنان که نگارنده در مقالاتی تلاش کرده تا این کار را انجام دهد.

2. تفکر شبکه‌ای و نظام‌مند

شبکه پیچیده مسائلی که آیت الله خامنه‌ای در طول بیست و هشت سال رهبری با آنها مواجه بوده است اقتضاء می‌کند که نظام تفکری که پشتوانه این تصمیمات است از نظام و پیچیدگی خاصی برخوردار باشد در غیر این صورت در طول قریب سه دهه توفیق نمی‌یافت. سه دهه پر تلاطم که آماج تهدیدات و آسیب‌های درونی و بیرونی بوده‌ایم. پیوند همزمان‌بین و نظام‌مند‌بین حوزه‌های اقتصاد‌، فرهنگ و سیاست و عرصه سبک زندگی و علم و در‌عین‌حال توجه به امنیت ملی و مدیریت جهان اسلام می‌تواند شواهد خوبی برای این تفکر شبکه‌ای و نظام‌مند باشد.

3. تفکر مساله‌مدار

یکی از مهم‌ترین چالش‌های تفکر در زمانه ما در جامعه ایرانی نداشتن مساله‌های بومی و تفکر فارغ از مساله انضمامی اجتماعی در ابعاد سیاست و اقتصاد و فرهنگ است‌. آیت‌الله خامنه‌ای متفکری است که در عین شناخت ابعاد نظری تفکر و تسلط بر حوزه‌های حکمت نظری، همواره تلاش کرده است که خروجی تفکراتش ناظر به حوزه عینی و انضمامی عرصه عمل و حل مسائل بومی اجتماعی باشد. امری مهم که متاسفانه در اکثر موارد مقررین آراء و انظار ایشان به این پیوستگی بین نظر و عمل توجه ندارند و برخورد سطحی با آرای ایشان می‌کنند که آسیب‌شناسی نوع مواجهه بسیاری از افراد صاحب نظر در برخی از حوزه‌های حکمت نظری با انظار و آراء ایشان خود حدیث مفصلی است که در این مجال نمی‌گنجد .

4. بینش تمدنی

مطالعه دوره اوج و شکوفایی تمدن اسلامی در قرون هفت و هشت نشان از آن دارد که متفکران آن زمانه دارای بینشی تمدنی در ابعاد مختلف زندگی اعم از فردی و اجتماعی بودند و هیچ امری را فارغ از تحلیل تمدنی در نظر نمی‌گرفتند‌؛ چالش مهمی که امروز با آن مواجهیم و کمتر کسی به آن توجه دارد اینکه انقلاب اسلامی برآمده از یک بینش تمدنی حداقل به اندازه هزار و اندی سال بوده است و جمهوری اسلامی نظام برآمده از این بیشن است و قرار است جامعه جهانی را ذیل مبنای تمدنی خود در نیل به سوی سعادت دنیوی و اخروی همراه کند .

عدم وجود بینش تمدنی در نظام معنایی متفکر است که ممکن است او را منتقد تمدن غرب بسازد اما ایجاباً نظام تمدنی بدیل را جایگزین نکند و عملاً در علم و عمل پیرو نظام تمدنی غرب باشد‌؛ یکی از اقتضائات جدی بینش تمدنی عدم توقف در مرزهای ایران در تفکر و سیاست‌گذاری است و اقوام و ملل مختلف ذیل نظام تمدن اسلامی را در بر می‌گیرد. توجه جدی آیت‌الله خامنه‌ای در نظام تعایش با اهل سنت در پیشبرد اهداف تمدن اسلامی و حساسیت‌های ویژه ایشان در بحث بیداری اسلامی و پیگیری‌ها و مطالبات متعدد در این حوزه یکی از نشانه‌های بینش تمدنی ایشان است که متاسفانه در معدودی از متفکران مسلمان در این سطح یافت می‌شود.

5. توجه به تجارب تاریخی

در نظام معنایی آیت‌الله خامنه‌ای توجه به تراکم تجربی و تاریخی اعم از تاریخ خودی یا غیر خودی جایگاهی بسیار اساسی و مهم دارد‌؛ ویژگی مهمی که بسیاری از اندیشمندان شیعه از آن غافلند و به همین دلیل از تراکمات تجربی تاریخی در تفکر و عمل بی‌نصیبند و به بهانه ستیز با فلان تاریخ و تمدن باب بهره‌گیری تجربی را از آن بسته‌اند .

6. آزاداندیشی

تحجر و دگم‌اندیشی آفت تفکر و مدیریت کلان اجتماعی است و ضربه‌ای که متحجران در طول سال‌ها به انقلاب اسلامی در بستر جمهوری اسلامی زده‌اند در بسیاری از ابعاد روشنفکران غربزده نزده‌اند. یکی از دغدغه‌های جدی آیت‌الله خامنه‌ای قبل و بعد از انقلاب و خصوصاً بعد از دوران رهبری تاکید و پیگیری آزاد اندیشی بوده است و خود نیز عامل به آن است‌. جست‌وجوی ساده در دیدارهای و گفتارهای ایشان و تاکید همراه با استقبال از نقد افکار و آراء خود ایشان در مرحله نخست و سپس پیگیری دردمندانه شکل‌گیری کرسی‌های آزاد اندیشی می‌تواند شاهد خوبی بر وجود این ویژگی در نظام تفکر ایشان باشد. به نظر می‌رسد می‌توان ادوار رهبری آیت‌الله خامنه‌ای حداقل به سه دوره ده ساله 68-78،78-88 و 88 تا امروز تقسیم کرد و در این سه دوره رشد و بالندگی این پنج ویژگی را در منظومه تفکری ایشان با امثله فراوانی ثابت کرد.

اما نکته‌ای در پایان‌: دهه نخست رهبری آیت‌الله خامنه‌ای همراه بود با بایکوت رسانه‌ای ایشان در رسانه‌های غربی و عربی تا جوامع مختلف با آراء و نظرات و جهت گیری‌های رهبر ایران بعد از پشت سر گذاشتن بحران جانشینی حضرت امام (ره) به مثابه یک رهبر جهانی بی‌اطلاع بمانند و رهبر ایران ناشناخته بماند. این بایکوت اما در ادامه رهبری آیت‌الله خامنه‌ای به دلایل شرایط منطقه‌ای و جهانی و موضع‌گیری‌های شفاف بین‌المللی از بین رفت. چرا که همگان امتداد امام (ره) را در آیت‌الله خامنه‌ای به وضوح یافتند.

این امتداد در اصول و فروع با امام ؟ره؟ در تفکر و عمل کاملاً قابل تطبیق بود الا اینکه در موارد جدید آیت الله خامنه‌ای با بهره‌گیری از عناصر روش‌شناسی اجتهاد ،در حوزه فکر و علم و عمل مجتهدانه تصمیم گرفتند و عمل کردند. سوگمندانه باید بگویم به نظر می‌رسد عده‌ای (اعم از قاصر و مقصر) فهمی یا علاقه‌ای به زدودن غبار از ابعاد منظومه تفکری آیت‌الله خامنه‌ای ندارند و حجاب‌های معاصرت‌، دشمنی‌، جهل و غفلت هر کدام به نوعی این نظام واره فکری را در بر گرفته است که امیدوارم محققان و پژوهشگران بیشتر به این امر توجه کنند.

http://sobhe-no.ir/newspaper/337-1/11/13137

ش.د9604594

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات