(روزنامه شرق - 1396/10/18 - شماره 3055 - صفحه 6)
* اگر کنگره آمريکا پايبندي ايران به برجام را تأييد نکند، اتحاديه اروپا و به ويژه اتريش که مدتي بعد، رياست دورهاي اتحاديه اروپا را در اختيار خواهد گرفت، چه سياستي را در پيش خواهد گرفت؟
** من بهعنوان سفير اتريش نميتوانم نقطهنظرات خانم موگريني را تفسير کنم. اما از زاويه نگاه سياست خارجي اتريش، برجام هم کارايي لازم را داشته و هم نتايج مثبتي داشته است. براساس گزارشهايي که سازمان بينالمللي انرژي اتمي منتشر ميکند، ايران مرتب به تعهد خود درخصوص برجام پايبند بوده است.
* ترامپ بارها از برجام انتقاد و تهديد كرده است كه از آن خارج ميشود. به نظر شما در اين صورت برجام چه سرنوشتي پيدا ميکند؟
** اتريش از نظر سياست خارجي، کشور بيطرفي است؛ درعينحال، سياست خارجي اتريش بخشي از سياست خارجي اتحاديه اروپاست. ما به اين توجه نميکنيم که آمريکا چه سياستي براي برجام در پيش ميگيرد؛ يا عکسالعمل ايران درباره خروج احتمالي ايالات متحده از برجام چه خواهد بود. ما در سياست خارجي خود تلاش ميکنيم دولت و کنگره ايالات متحده آمريکا را به اين درجه از اطمينان برسانيم که ايران همواره به تعهدات خود درباره برجام پايبند بوده است.
* شما به تلاشهاي کشور اتريش در قبال برجام در مواجهه با آمريکا اشاره داشتيد. اين گامهاي عملياتي کدام است؟
** انعقاد برجام يکي از بزرگترين موفقيتهاي سازمان بينالمللي انرژي اتمي در عصر حاضر بود و جايگاه مقر هميشگي اين سازمان در شهر وين را تقويت کرده است؛ البته استقرار اين سازمان در وين و جو مثبت حاکم بر شهر وين هم بر اين موفقيت تأثيرگذار بوده است. همچنين قابلذکر است هزينههايي که بعضا هم کم نبودند، بر عهده اتريش بود که اتريش هم بهعنوان ميزبان با کمال ميل اين هزينهها را تقبل کرد. اتريش کشور بيطرفي است و عضو هيچ تعهد و پيمان نظامي بينالمللي نيست و همواره سعي کرده در گفتمانهاي راهبردي، زمينه گفتوگو بين کشور دوست ايران و کشور دوست ايالات متحده را ايجاد کند.
سفير ما در واشنگتن در تلاش است به غير از کنگره، در جامعه مدني و با حضور در اتاقهاي فکر در آمريکا و گفتوگوهايي با وزارت خارجه آمريکا، تعهد ايران به برجام را گوشزد و از برجام دفاع کند. همچنين سفير اتريش در نيويورک در سازمان ملل بسيار فعال است و اخيرا با يک رسانه ايراني درخصوص تلاشهاي خود گفتوگو کرده است. همچنين گفتوگوها در سفارت آمريکا در وين در جريان است. البته بايد با تأسف بگويم که مدت زيادي آمريکا در وين سفير نداشت. البته بنده بهعنوان سفير اتريش در تهران ازجمله وظايف خود ميدانم که هرجا از من درخواست شود و نياز به اين وساطت و گفتوگو باشد، اين نقش را به نام دولت اتريش درباره برجام بر عهده بگيرم.
* يک رويه سياست اگر خوشبيني و اميدواري است؛ رويه ديگر آيندهنگري براي وضعيت بغرنج است. اتحاديه اروپا براي وضعيت احتمالي منفي برجام چه سياستي انديشيده است؟
** اين يک پرسش بسيار راهبردي است و بايد بهصورت دقيق و استراتژيک به آن پاسخ داد. بايد مجموعه حوادث را با هم ديد. اتريش بازيگر اصلي اين صحنه نيست؛ همزمان بر آن تأکيد دارم که برجام متعلق به کشورهاي ١+٥ نيست؛ بلکه متعلق به جامعه جهاني است؛ شوراي امنيت سازمان ملل متحد به نمايندگي از جامعه جهاني بر برجام صحه گذاشته است. برجام بهعنوان پيمان هستهاي بينالمللي به رسميت شناخته شده است. اگر در اين پروسه کشوري تصميم بگيرد به تعهد خود عمل نکند، تعهد جامعه جهاني پابرجا خواهد ماند. برجام روندي کاملا ساختارمند و چندمرحلهاي را با رعايت زمانهاي مشخص براي خروج يکي از طرفهاي پيمان از تعهدات خود در نظر گرفته است. از ديد اتريش بايد اين گامهاي مشخص در نظر گرفتهشده براي خروج احتمالي يکي از طرفين طبق ماده ٣٦ برجام برداشته شود.
من اين را بهصورت تئوري ميگويم؛ بعضا تئوريها با سياستهاي حقيقي فاصله دارد ولي آنچه اتحاديه اروپا بر آن تأکيد کرده، اين است که برجام يک پيمان بينالمللي است و ما هم همواره با اين اصل به آن نگاه ميکنيم. نکته ديگر اين است؛ اين تحريمهايي که درخصوص ايران وضع شده، تحريمهاي ابتدايي ناشي از فعاليت اتمي بود. همزمان با تأييد برجام در شوراي امنيت سازمان ملل متحد تحريمهاي اوليه برداشته شد. با برداشتهشدن تحريمهاي اوليه اتريش جزء اولين کشورها بود که تلاش بسيار زيادي براي تعامل با ايران كرد. ما اولين کشور اروپايي بوديم که خط اعتباري با گارانتي دولتي به ميزان يک ميليون يورو اختصاص داديم. اين پيامي به ديگر شرکاي ما در اتحاديه اروپا بود تا با حضور خود بتوانند بعد از رفع تحريمها اين تعامل را با ايران برقرار کنند.
* در طول مذاكرات چقدر براي هزينههاي جانبي صرف شد؟
** ميزان هزينهها به دلايلي که منطقي هم بوده منتشر نشده است. اما من سالها قبل از آمدن به ايران يکي از مسئولان تعيين سياستهاي راهبردي اتريش با ١١کشور مهم از ديد سياست خارجه اتريش و سه کشور سوريه، عراق و ترکيه بودم. ميتوانم در اين حد بگويم که هزينههاي ايجادشده براي اتريش معادل بودجه سالانه براي دو کشور از اين بين بوده است البته اين با خواست خود اتريش و بهعنوان سهمي براي ايجاد صلح و ثبات در منطقه پرداخته شده است. اتريش ميخواست اثرات ضرر ناشي از تحريمها را که به ايران وارد شده بود رفع کند تا ايران مجددا بهعنوان عضو عادي جامعه جهاني به رسميت شناخته شود.
* مبلغ دقيق اين هزينهها چقدر است؟
** يک عدد يکرقمي ميليون يورويي، عددي نزديک به دورقمي.
* شما در اين تبيين ديدگاه فقط بهنفع ايران اشاره کرديد و به آنچه اتريش و در رأس آن اتحاديه اروپا دنبال آن است، اشارهاي نشده. بهنظر شما چرا برجام براي اتحاديه اروپا اهميت دارد؟
** اتريش از دهه ٧٠ ميلادي نقش پررنگي در صلح خاورميانه بازي ميکند. من بعدا درباره مناسبات تاريخي-اقتصادي ايران و اتريش صحبت خواهم کرد؛ ايران و اتريش ٧٠٠ سال روابط مستند جامعه مدني را در تاريخ روابط خود دارند، ٥٠٠ سال روابط اعزام هيئتهاي ديپلماتيک و امسال صدوشصتمین سال روابط کامل ديپلماتيک را جشن خواهيم گرفت. براساس اطلاعاتي که من دارم اتريش تنها کشور اروپايي است که در دوره انقلاب سفارت خود در ايران را باز نگه داشت. اولين مقام بلندمرتبه دولتي و اولين رئيسجمهور غربي بعد از انقلاب رئيسجمهور اتريش بود که به تهران سفر کرد. اولين رئيسجمهور غربي که پس از رفع تحريمها به ايران سفر کرد هم رئيسجمهور اتريش بود. هواپيمايي اتريش تنها هواپيماييای بود که ارتباط پروازي خود را با تهران در دوره تحريم ادامه داد. اين بخش سياسي و احساسي دوستي ديرينه ايران و اتريش است.
ايران قبل از انقلاب دومين شريک تجاري اتريش خارج از منطقه اتحاديه اروپا بود. هدف من بهعنوان سفير اين است که در چهار سال سطح روابط تجاري را به اين حد برگردانم. اتريش بعد از پايان دوره کمونيست در شرق اروپا نقش بسزايي بهعنوان عرضهکننده دانش و فناوري و همچنين نزديکي و آشنايي با بازار آزاد ايفا کرده است. در بيشتر کشورهاي شرق اروپا، بانکها و بيمههاي اتريشي نقش اول را در تحول اقتصادي آنها داشتهاند. اکنون بعد از ٢٥ سال از فروپاشي کمونيسم، اقتصاد اين کشورها جزء باثباتترين اقتصادها هستند که رشد اقتصادي آنها در حال حاضر بالاتر از رشد اقتصادي اتريش است. دايره بعدي حضور متمرکز ما از سال ٢٠٠٠ در منطقه قفقاز جنوبي بود. کشورهايي مانند گرجستان جزء کشورهاي نمونه در حوزه توسعه بازار آزاد جامعهمحور مدرن بودند. براي من بهعنوان شخصي که بهصورت مثبت و راهبردي فکر ميکند، ايران ميتواند در مرحله بعدي اين فعاليتها قرار گيرد.
* سفير اتريش در ايران چه گامهاي عملياتيای براي رسيدن به اهداف خود برداشته است؟
** اتريش و ايران اشتراکات جالبي با هم دارند. ايران يکي از باقدمتترين تمدنهاي جهان است. آن چيزي که دو کشور را از هم متفاوت میکند، اين است که اتريش نه نفت دارد و نه منابع زيرزميني؛ تنها منبع ما فکر و ذهن ماست.
* آنچه نفت مانع آن است؟!
** (لبخند....) ما تمايل داريم ايران را در اين دانش شريک کنيم. شما از تحريمها صحبت کرديد؛ آنچه مانع نزديکي ميشود. اما سکه دورو دارد آنچه درحال حاضر کندي و اختلال را براي حضور سرمايهگذاران خوب در ايران ايجاد ميکند، چارچوب مقرراتي است که باعث ميشود سرمايهگذارها با تعلل و تعمق بيشتري در ايران حاضر شوند. در اين حالت سرمايهگذار با اهداف کوتاهمدت و با هدف سود سريع ميآيد و تفکر بلندمدتي ندارد و با آوردن قطعات يا کارهاي ديگر به فکر سود کلان کوتاهمدت است. ولي آن چيزي که من به دنبال آن هستم گفتمان با اعتماد متقابل و صريح با دولت و ارجاع اين بازخوردها به دولت است. ميخواهم بگويم چرا سرمايهگذاران خوب از کشوري کوچک مثل اتريش نميتوانند سرمايهگذاري بلندمدت در ايران داشته باشند.
بعضا اين عدمرغبت براي حضور، به دليل موانع حقوقي و اداري است يا به دليل غيرقابلپيشبينيبودن چارچوب اقتصاد و عدم شفافيت آمار و ارقام. ما ميخواهيم وراي يک صادرکننده خوب در ايران حضور داشته باشيم. ميخواهيم بهعنوان يک شريک خوب در کنار ايران باشيم که نظام اقتصادي ايران به نظام اقتصادي بازار آزاد و جامعهمحور، پويا و مدرن تبدیل شود. بهصورت مشخص اتريش خود را بهعنوان شريک ايران در گذار از اقتصاد مصرفکننده به اقتصاد توليدکننده پويا ميبيند.
* آيا اين موانع از ديدگاه سرمايهگذاران اتريشي به دولت ايران ارجاع داده شده است؟
** بله!
* پاسخي که گرفتهايد چه بود؟
** من در حال گفتوگو با دولت هستم. اقتصاد مقاومتي موفقيتهاي بزرگي براي ايران در زمينه زيرساختهاي راهبردي مانند راهآهن، برق و ... داشته است. اينها ازجمله وظايف دولت است ولي پيشنهاد مقام عالي رهبري ايران دو بعد داشت که درباره يک بعد آن کمتر صحبت شده است. بخشي که به آن کمتر توجه شده، توسعه بخش خصوصي در ايران است. ايران زيرساختهاي توسعه فوقالعادهاي دارد؛ بنگاه اقتصادي نيمهدولتي، بنيادها و سپاه را دارد؛ تجار باذکاوتی دارد؛ اما آنچه از ديد اتريش حلقه گمشده اقتصاد ايران است، بنگاههاي کوچک و متوسط توليدکننده است.
* بنگاههاي كوچك و متوسط؟
** منظور بنگاههاي كوچك توليدکننده است و نه بازاريها و تجار. اينها يک تکيهگاه و بهنوعي ستون فقرات اقتصادي اتريش هستند. آنچه باعث موفقيت بنگاههاي کوچک و متوسط شده آموزش فنيوحرفهاي است؛ با اين کيفيت و با اين ساختاري که در کشورهايي مانند سوئيس، اتريش و آلمان موجود هستند. آموزش فنيوحرفهاي آموزش دوگانهاي است که هم در مدرسه فنيوحرفهاي، فرد آموزش ميبيند و هم از طريق محيط کار امکان آشنايي و ورود به دنياي کار و دانش آکادميک را خواهد داشت. از اين طريق فرد هم اشتغالآفرين ميشود و هم استارتآپهايي که در بدو شروع به کار موفق باشند، ميتوانند در اقتصاد ايران سهمي داشته باشند.
* چقدر تجربه اتريش ميتواند در ايران به کار آيد؟
** يکي از وظايف اصلي سياست و ديپلماسي اتريش اين است که به فعالان اقتصادي و سرمايهگذاران انگيزه دهد تا بازارها را بررسي کنند. يکي از ابزارهاي اين کار بررسي بازارها و ارزيابي بازار مقصد از طريق تدارک سفرهاي تجاري با موضوع خاص است. در اين حوزه سعي ميکنيم تمرکزمان روي شرکتهاي بزرگ ايراني باشد. به اعتقاد ما ايران در صنعت خودرو قويترين صنعت را در خاورميانه دارد. شرکتهايي در اتريش هستند که از نظر فناوري در حوزه خود جزء پيشروها در جهان به حساب ميآيند. همکاري با اين شرکتها وابستگي ايجاد نميکند. اتريش نهتنها براي بازار ايران بلکه با توجه به نقش و حضور ايران در کشورهاي منطقه، دوست دارد در اين حوزه براي حضور در بازارهاي کشور ثالث با اقتصاد ايران همکاري کند.
* بعد از برجام بزرگترين هيئت اقتصادي با ٢٠٠ نفر از اتريش به ايران آمد و از ايران هم هيئتي ١٢٠نفره به اتريش رفت که اين موضوع بهلحاظ کميت و کيفيت در ميان کشورهاي اروپايي شاخص بود. بعدها بارها رفتوآمد اين هيئتهاي تجاري تکرار شد. نتيجه اين سفرها به کجا انجاميد؟
** يکي از همکاران من ميگفت کوهي از يادداشت تفاهم امضا شده، ولي جز چند مورد انگشتشمار منجر به قرارداد نشده است. اتريش نقش محوري در اين چند قرارداد امضاشده دارد؛ براساس يکي از اينها، شش بيمارستان در حال برنامهريزي، اجرا و ساخت هستند. اينها بيمارستانهاي نسل پنجماند، مدرنترين بيمارستانها که بهصورت ديجيتال اداره ميشوند و با فناوري مهندسي روز ساخته خواهند شد.
* اين بيمارستانها در تهران ساخته ميشوند؟
** بله ازجمله در منطقه ٢٢ تهران هماکنون سازه يکي از آنها ديده ميشود و بعدي در شهر قم ساخته ميشود. اين بيمارستانها، ٣٠٠ تا ٨٠٠ تختخوابي با برنامهريزي و دانش و اجراي مجموعه اتريشي انجام شده است. کارفرمايان اين پروژهها، تابهحال تجربه همکاري با شريک خارجي را نداشتهاند، بااينحال شريک اتريشي را براي خود انتخاب کردهاند. نمونه بارز آن، شرکت «MedAustron» است که بيمارستان هستهاي ايران را براي مقابله با بيماريهاي سرطان تأسيس ميکند در اين پروژه ١٨٠ميليون يورويي قرار است چندين بيمارستان از اين نوع در ايران و منطقه ساخته شود.
جناب آقاي دکتر روحاني، رياست محترم جمهوري، در آينده نزديک کلنگ کارخانه فولادي را با سرمايهگذاري ٨٠٠ ميليون يورويي که اتريش در اينجا نقش اساسي را خواهد داشت و عرضهکننده اصلي فناوري اين خط توليد خواهد بود، بر زمين خواهد زد. اتريش در حوزه مدرنسازي خط آهن ايران با کشورهاي ديگر همکاري ميکند. عددي که شما از آن خبر نداريد اين است که ٤٠ درصد سوزنهاي خط آهن در ايران از طرف شرکتهاي اتريشي بوده است. اين فهرست طولاني است. اتريش نميخواهد فقط صادرکننده کالا به ايران باشد، بلکه خود را شريک سياستهاي اقتصادي ايران ميداند و ميخواهد در کنار دولت ايران باشد.
* در روابط تجاري ايران و اتريش، به خط اعتباري يک ميليارد يورويي اتريش براي همکاري با ايران اشاره شده است. نتيجه اين تصميم به کجا انجاميد و آيا بار ديگر چنين خطوطي باز ميشود يا نه؟
** آنچه شرکتهاي اتريشي به آن غبطه ميخورند، اين است که بخش زيادي از اين خط اعتبار برنامهريزيشده است. تقاضا براي آن زياد بود. تأکيد ميکنم اين خطوط، اعتباري براي کالاهاي مصرفي ندارد، بلکه براي سرمایهگذاریهای بلندمدت زيرساختي است که نفع و سود آن شايد به دو نسل آينده نيز برسد.
* چرا تأسف؟
** براي اينکه از اين خط اعتباري بهصورت کامل استفاده شود. ما هميشه به شرکتهاي اتريشي که تمايل به حضور دارند، انگيزه ميدهيم بدون توجه به تحريمهاي ثانويه آمريکا، امکان سرمايهگذاري براي شرکتهاي اتريشي وجود دارد و اين ريسک را میتوان محاسبه و پيشبيني کرد. درحاليکه وظيفه ديپلماسي اين است که ريسکها را کاهش دهد.
* کدام بانک و بيمه اتريشي با ايرانيها همکاري ميکند؟
** اين يک ميليارد يورو خط اعتباري را يک بانک ايالتي متوسط به نام «اوبر بانک» اختصاص داد. اين خط اعتباري از ضمانتها و گارانتيهاي دولتي ايران و اتريش برخوردار است. يکچيز ديگر، ايران هم وظايف زیادی دارد که بايد به آنها عمل کند؛ براي مثال تنظيم بازار سرمايه که با آن ميتوان کار سرمايهگذاري را تسهيل کرد.
* آيا موانع از ديدگاه سرمايهگذاران اتريشي به دولت ارجاع داده شده و پاسخ چه بوده است؟
** براساس بازخورد شرکتهاي اتريش تحليلي درباره اين مسائل دارم؛ در اين طرح چهار جهت بررسي شده است. نکات قوت اين است که ايران دومين قدرت اقتصادي منطقه است و يک طبقه تحصيلکرده سطح بالا دارد، قابليت توليد ناخالص بالايي دارد و سطح زيرساختهایش بسيار بالاست. آموزش در حوزههاي رياضي، فناوري و علوم طبيعي در سطح بالايي است. يک حسن برتر از ديد من اين است که درگيريهاي فرقهاي و ديني در ايران برخلاف اکثر کشورهاي منطقه وجود ندارد. دکترين اقتصاد مقاومتي از ديد من موفقيتآميز بوده، ولي حلقه مفقوده آن توجه کمتر به بخش خصوصي بوده است. فرصتها در ايران عبارتاند از: تعهد دولت به اصلاح داخلي و حضور در عرصه بينالمللي که فرصت خوبي براي ايران است. ايران خود را بهعنوان شريک اتحاديه اروپا ميبيند و در بهروزرساني دانش و فناوري اقتصادي علاقه زيادي براي ادغام و همگرايي در اقتصاد جهاني دارد.
چيز ديگري که تأکيد ميکنم این است که ايران موفق شده نهتنها بازار يکپارچه داخلي ايجاد کند، بلکه کليد و راه ورود به يک بازار ٤٠٠ ميليوني منطقهاي به حساب ميآيد و براي مثال مانند کشورهاي ديگر که براي حملونقل کالاي خود هزار جور مشکل دارند، ايران بهصورت يکپارچه اين زيرساختها را در اختيار دارد. اما نکات ضعف عبارتاند از: هنوز قانون اصلاح بانکي تصويب نشده است. نکته ضعف اين است که براي مثال، در سرمايهگذاري مشترک طرف ايراني زمين خود را در اختيار ميگذارد و سرمايهگذاري و کار اجرائي را به شريک خارجي ميسپارد و ترجيح ميدهد سرمايه خود را به بانک بسپارد. يک شرکت خوب اتريشي به بهره سهدرصد سود سالانه کاملا رضايت دارد ولي باوجود بهره ١٥ درصدي بانکي، اينها کمتر رغبت به سرمايهگذاري ميکنند. اتريش براي تقويت حوزه فني حرفهاي آمادگي دارد. من در پنج نکته شرح دادم که چگونه ميشود فضاي کسبوکار را رونق و بهبود بخشيد. اولين مسئله ايجاد اعتماد عمومي براي سرمايهگذاري است... .
* آيا دولت اين طرح را پذيرفت؟
** با علاقه فراوان مسئولان دولتي شنواي اين پيشنهادها بودند و من را ترغيب کردند که راهحلها را دقيقتر تبيين کنم.
* اين جلسات با وزارت اقتصاد و دارايي بود يا وزارت خارجه؟
** يکي از مسئولان ارشد نهاد رياستجمهوري. ما کشور کوچکي هستيم و نميخواهيم حاشيه درست کنيم، ولي علاقه داريم سهم خود و تجارب خود را عرضه کنيم.
* در حوزه بيمه آيا شرکت بيمهاي اتريشي در ايران چون بيمه هرمس آلماني، همکاري ميکند؟
** ساختارها و سيستمها در اتريش با کشورهايي چون آلمان متفاوت است؛ در اتريش Kontrllbank بانک ناظر بر صادرات و واردات است و ضمانتهاي لازم را انجام ميدهد.
* يکي از مهمترين موانع در اين حوزه موانع بانکي-بيمهاي است. آيا اين ترس در ميان بانکهاي اتريشي هم در مورد ايران ديده ميشود؟
** من فکر ميکنم با افتتاح خط اعتباري، بانک اتريشي توانسته بهخوبي از فرصتها استفاده کند. اوبربانک بنا به حوزههاي تخصصي خود بهتر ميتواند روي فعاليت در ايران متمرکز شود. شرکتها اتريشي حاضرند ريسکهاي قابلمحاسبه را بپذيرند ولي طرف ايراني هم وظايفي دارد. اصلاح قانون بانکها، شفافيت ارقام اقتصادي ازجمله خواستههاي طرف اتريشي هستند. شرکتهاي اتريشي کوچک که ميخواهند با کل سرمايه خانوادگي خود در ايران حضور داشته باشند، از پيشبينيپذيرنبودن اقتصاد ايران واهمه دارند اما من تأکيد ميکنم طرف ايراني هم وظايف زيادي دارد. در سالهاي تحريم دنيا با توسعه زيادي روبهرو بود که ايران بايد با تلاش بسيار، بتواند اين عقبماندگي را جبران کند.
* اتريش در حوزه انرژي پاک هم در ايران سرمايهگذاري داشته است؟
** يک نمونه از همکاري ما در حوزه انرژي پاک در کرمان است که پارک انرژي خورشيدي تعبيهشده است. ما با معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري همکاري داريم تا تمام طيف انرژي پاک را بررسي کرده و در اين زمينهها همکاري کنيم.
* برگرديم به بخش اول گفتوگو؛ شما در بخش اول گفتوگوي خود به نقش اتريش در خاورميانه اشاره کرديد. تفاوت نگاه اروپا و آمريکا در خاورميانه چيست؟
** تفاوت در نوع حضور است؛ چه از نوع تعامل و چه از نوع نگاه راهبردي. سياستي که اتحاديه اروپا در منطقه دارد خواسته و تغييراتي است که از زاويه ديد مشارکت دنبال ميشود. سه کشور همسايه ايران جزء شرکاي شرقي اتحاديه اروپا هستند و از تمامي ظرفيتهاي اتحاديه براي توسعه بهرهمندند. آن چيزي که من در ايران کمبود آن را احساس ميکنم دفتر نمايندگي اتحاديه اروپا براي انجام هماهنگيها است. درحالحاضر از اول جولاي ٢٠١٨ بنده اين افتخار را دارم که هماهنگي اتحاديه را در ايران بر عهده داشته باشم. در زمينه سفراي اتحاديه، نمايندگان، در حوزه حقوق بشر و فعاليت اقتصادي و نمايندگي کنسولي هماهنگيها با سفارت اتريش و شخص من خواهد بود. براي مثال، ترکيه سالانه فقط دو ميليارد يورو براي نزديکشدن به استانداردهاي اتحاديه اروپا دريافت ميکند و دو ميليارد ديگر براي پذيرش پناهجويان و حضور آنها در ترکيه. ارمنستان، جمهوريآذربايجان و گرجستان هم به اين شکل است و ايران نيز شريک خوبي خواهد بود.
* با وجود اينکه اتحاديه اروپا در ايران دفتر نداشته و تاکنون بخشي از اين وظايف را سفارتخانهها انجام ميداد، سهم سفارت اتريش در اين زمينه چقدر بوده است؟
** اتريش وظايف رياست دورهاي را از شش ماه ديگر بر عهده ميگيرد. ميدانم وزير امور خارجه ايران، جناب دکتر ظريف، از اين ايده حمايت ميکند و از طرف دولت هم درخواست تأسيس دفتر اتحاديه اروپا در ايران بوده است.
* در ايامي که خاورميانه وضعيت نامتعادل و پرآشوبي دارد، اتريش براي رفع تنشهاي منطقهاي چه سياستي را در پيش دارد؟
** مسائل نظامي اصلا جزء وظايف اتحاديه اروپا نيست و من به آن ورود نميکنم. طرح اصلي براي صلح، ايجاد بازارهاي کارا و مفيد براي رشد اقتصادي است که دورنماي خوبي به مردم ميدهد. اتريش هم در ١٩٩٥ زماني که عضو اتحاديه شد، خيلي از گذشتها را انجام داد و مونوپولهاي دولتي و شرکتهاي بزرگ منحل شده و از هم پاشيد و تجزيه شد. هنوز هم از اتريش در دادگاه اتحاديه اروپا سالانه ٢٠٠ شکايت اقتصادي وجود دارد و اتريش هنوز در حال تکميل قوانين و مقررات کامل بازار آزاد است. هميشه بحث برسر منافع سياسي از طرفي و منافع بنگاههاي اقتصادي از طرف ديگر است. به اين معني ما هم هنوز بهصورت صددرصد به وظايف خود عمل نکردهايم، اما ميخواهيم تجارب خود را با ايران به اشتراک بگذاريم.
* به نظر ميرسد با خروج انگلستان از اتحاديه اروپا، فرانسه ميخواهد بازيگري اصلي را به عهده گيرد. ارزيابي شما از سياست فرانسه چيست و کدام سياست را مناسب ميبينيد؟
** در شوراي اروپا جاي انگلستان خالي خواهد بود. انگلستان صداي منطق در ميان ما بود؛ از اين نظر که اغلب وقتي مشکلات اجتماعي اقتصادي به وجود ميآمد، فرانسه از طريق ورود دولت راهحل ميجست؛ ولي تأکيد انگلستان به نقش بخش خصوصي بود. ايران در منطقه بايد قدرت بلامنازع نرم باشد -از طريق ظرفيت و سطح و معلومات و تاريخ غني و جاذبه مختلف سيستمي - که متضمن رفاه و بازار جذاب براي مردم اين منطقه باشد. ايران ميتواند يک نيروي جاذبه طبيعي براي مردم منطقه باشد.
* سياست انگلستان به آمريکا نزديک بود. آيا با خروج انگلستان ميتوان گفت خطمشي اروپا اين بار به آمريکا نزديک نخواهد بود و اروپا خط جديدي را در پي خواهد گرفت؟
** تصميمي که بهتازگی در شوراي اروپا گرفته شده، اين است که سياست دفاعي اروپا درباره خيلي از وابستگيها بهویژه درباره ماده ٥ قرارداد ناتو بازبيني شود. اين بازبيني پروسه کوتاهمدت نيست؛ شايد چند سال طول بکشد و هدف آن ايجاد يک هويت دفاعي مستقل است.
* آيا اين به دليل سياستهاي اخير ترامپ است؟ بهویژه در آن سخنراني که در مجمع عمومي سازمان ملل متحد داشت؟
** اين گفتوگو چند سال است که جريان دارد و در رسانهها ميتوان ردپاي آن را گرفت. خروج انگلستان از اتحاديه اروپا شايد اين حرکت را تسريع کند و منجر به استقلال از ايالات متحده شود. دولت اتريش بودجه نظامي و دفاعي خود را بعد از سالهاي زياد مجددا به صورت درخورتوجهي افزايش خواهد داد.
* برداشت من این است که آمريکا نگاه به شرق دور را دنبال ميکند و اروپا به خاورميانه بازگشته است. نظر شما چيست؟
** يکي از چالشهاي فراروي پروژه صلح وقايع ٢٠١٥ است و تحولات پيشبينيناپذیری است که ميليونها آواره را روانه اروپا کرد.
* مهاجران سوريه؟
** البته مهاجران فقط از سوريه نبودند؛ بيشتر از کشور افغانستان و حتي از نپال هم بودند. انسانهايي بودند که به اين باور رسيده بودند که اگر همه در حجمي انبوه حضور داشته باشند، نيروي پليس مرزباني اتريش به عقب خواهد رفت. براي کشورهايي که استاندارد اتريش را دارند، هر مهاجر سالانه هزينهاي معادل ٣٠ هزار يورو دارد. خانوادههاي سطح متوسط در اتريش در سال چنين درآمدي ندارند. تضمين آينده ما در اين است که موفق شويم مرزهاي خود را کنترل کنيم. اين براي ايران هم مثبت است؛ چون ما اين آمادگي راداريم که با ايران با منشأ مهاجرت مقابله کنيم.
* اين نوعي سياست اتحاديه اروپا در دوره جديد است که براي حل مشکل مهاجرت به منشأ مشکل توجه دارد؟
** براي مثال ايران و اتحاديه اروپا ميتوانند با همديگر همکاري کنند و دورنماي بسيار روشني به افراد بدهند تا به کشور خود برگردند و دورنماي خوبي از آينده داشته باشند.
* يعني اين دوگانگي سياست اروپا و آمريکا ميتواند مبناي دفاع خانم موگريني از برجام باشد. آيا اتحاديه اروپا به دنبال نظمي است که در آن آمريکا جايگاه منسجمي نخواهد داشت؟
** من خيلي اميدوارم ايالات متحده به اين جمعبندي برسد که در همراهي با برجام همکاري کند. اين در ايجاد ثبات در منطقه خاورميانه در راستاي منافع ملي آمريکا هم هست و مهمترين قرارداد در خاورميانه است. زمینه مهمي براي ايجاد شراکت دانش و فناوري در اين منطقه است. در شراکت و دوستي شفافيت لازم است تا بتوانند درباره برنامه موشکي و سياستهاي منطقهاي ايران گفتوگو کنند.
* به نظر شما آينده برجام بدون حضور آمريکا به کجا ميانجامد؟ آيا اروپا ميتواند برجام را بدون آمريکا ادامه دهد؟
** اين جايگاه من نيست که به اين سؤال پاسخ دهم؛ ولي از نگاه من اين پيمان چندجانبه بينالمللي است که همه ظرفيت به آن پايبند است.
* نه از نگاه سفير اتريش در ايران؛ بلکه ميتوانید از نگاه يک سياستمدار اين گزاره را پاسخ دهید؟
** از نظر فني و متون حقوقي من نميتوانم جواب دهم؛ موعد و پيوست متعددي دارد و من بدون اين دانش توانايي ارزيابي ندارم. شايد از نظر سياسي بتوانم پاسخ دهم؛ ولي از نظر فني براي من ممکن نيست؛ اما اجرای یکبهیک تعهدات ایران طبق گزارش سازمان انرژی اتمی ایران چیزی است که باعث شده ما احترام زیادی برای ایران قائل بشویم که به تعهدات خود عمل کرده است. یکی از همکاران من در مقر سازمان بینالمللی انرژی اتمی میگفت از نظر الکترونیکی روزانه ٢,٥ میلیون داده ایران بازرسی میشود و این خیلی عمیق است که ایران به همه تعهدات خود عمل کرده و این سبب شده که رفتار ایران محترم باشد.
* نه به لحاظ حقوقی، آیا از نگاه سیاسی این موضوع را میتوان تبیین کرد و اروپا بهعنوان یک گزاره به آن میاندیشد؟
** تحریمهای چندجانبه فقط با موافقت همه اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد اجرا ميشود. ما روی تحریمهای يكجانبه آمریکا تأثیری نخواهیم داشت. تا زمانی که ایران به همه تعهدات خود عمل کند، از نظر سیاسی دلیلی به اعمال تحریم هستهای نمیبینیم.
http://www.sharghdaily.ir/News/149913
ش.د9604579