وقتی در پاریس به پلیس فرانسه حمله شد و چند افسر زخمی و کشته شدند، بلافاصله رئیسجمهور فرانسه در پیامی توئیتری با بیان اینکه ما به پلیسمان افتخار میکنیم، دستور بازداشت فوری و مجازات مجرمان را داد[...]
یادداشت: وقتی
در پاریس به پلیس فرانسه حمله شد و چند افسر زخمی و کشته شدند، بلافاصله
رئیسجمهور فرانسه در پیامی توئیتری با بیان اینکه ما به پلیسمان افتخار
میکنیم، دستور بازداشت فوری و مجازات مجرمان را داد. اما مکرون تنها به
این توئیت بسنده نکرد و کمی بعدتر در سخنانی بسیار تند با طرح این مسئله که
حمله به پلیس این کشور مساوی با حمله به خاک فرانسه است، اعلام کرد:
«سختترین مجازات در انتظار حملهکنندگان به نیروهای پلیس خواهد بود.» اما
اینجا در تهران، تصاویری از تهدید و مهلت دادن به نیروی انتظامی منتشر
میشود و گروه اندکی به یک کلانتری حملهور شده و با اتوبوس از روی مأموران
نیروی انتظامی عبور میکنند و چهار نفر را به شهادت میرسانند! اما
مسئولان سکوت میکنند و روشنفکرنمایان علیه نیروی انتظامی سخن میگویند!
فارغ از آنکه بخواهیم پای علت چنین موضعی را که نتیجه ارجحیت دادن منافع
انتخاباتی و جریانی بر منافع ملی است به میان بکشیم، باید گفت چنین رویکردی
نتیجه سادهاش میشود لطمه وارد کردن به اقتدار پلیس و کم هزینه کردن
اقدام علیه امنیت کشور! موضوعی با نتایج هولناک و خطرناک که میتوان ریشه
آن را در فتنه 88 بازیافت. ایجاد این وقاحت که میتوان قلدرمابانه در برابر
حافظان امنیت ایستاد، درست زمانی شکل گرفت که سران فتنه در عاشورای 88
کسانی را که به نیروهای انتظامی حملهور شدند و آنها را به شهادت رساندند،
مردم خداجو نام نهادند و به جای بازخواست، از هتاکان و اغتشاشگران حمایت و
تمجید کردند و امروز نیز عدهای به دنبال آن هستند که محدودیتهای سران آن
اتفاقات تلخ و حامیان حملهکنندگان بر نیروی انتظامی را بدون محاکمه و
مجازات و بدون عذرخواهی و پذیرش اشتباهاتشان و بدون پرداخت هزینهای، با
تمجید و ستایش رفع حصر کنند و آنها را به فضای سیاسی کشور بازگردانند.
طبیعی است وقتی چنین شرایطی حاکم باشد، دیگران نیز این جرئت و جسارت را
پیدا میکنند که در برابر قانون و حافظان آن بایستند و گردنکلفتی کنند!