(روزنامه صبح نو ـ 1396/12/02 ـ شماره 424 ـ صفحه 4)
برخی تصاویر جالب توجهی در سالهای اخیر و نتیجتاً در دوران ریاست جمهوری ترامپ از ایران بیرون آمده که تعدادی از آنها کمترین توجه را به خود جلب کردهاند.
بعضی از این تصاویر و ویدئوها که به طور پراکنده در فضای مجازی منتشر شده، زنان ایرانی را در حالی نشان میدهد که در خیابانهای شلوغ به تنهایی و در سکوت روی جایگاهی بلند ایستاده و به نشانه اعتراض به حجاب اجباری، روسری خود را بر سر چوبی به دست گرفتهاند. دستکم، 29 زن، به خاطر این نحوه عجیب ابراز جرأت و مخالفت دستگیر شدهاند که به خاطر آن ممکن است محکوم به بیش از 10 سال زندان شوند.
این اعتراضات از سوی زنان همزمان بود با هفتهای که در آن تظاهرات گستردهای نیز در سراسر ایران در اواخر ماه دسامبر صورت گرفت؛ اعتراضاتی که خاستگاه آن نه نخبگان تحصیلکرده بلکه از طبقه کارگر بودند. این نارضایتیها در پی افزایش بهای تخممرغ شروع و به شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «سوریه را رها کنید» - جایی که نیروهای سپاه پاسداران سرمایه و جانهای بسیاری را هزینه کرده است- ختم شد.
البته چنین جریاناتی را نمیتوان به این معنی تلقی کرد که ایران در آستانه انقلابی قرار دارد که قرار است به سرنگونی حکومتی بینجامد که سرچشمه بسیاری از مشکلات استراتژِیک ایالاتمتحده است؛ اما این فصل جدید ناآرامیها درکانون سرزمین پارس، احتمالاً میتواند یکسری از محاسبات در واشنگتن مبنی بر بهترین راه مقابله با تجاوزات تهران در خاورمیانه و چگونگی برخورد با توافق هستهای (که پرزیدنت ترامپ تهدید به پاره کردن آن کرده است) را دستخوش تغییر کند.
اما آنچه در نتیجه این اعتراضات میتوان فهمید این است که تحریمهای لغو شده و آزادسازی داراییهای ضبط شده که ایران در ازای محدودساختن فعالیتهای هستهای خود طی دو سال گذشته بدان دست یافته، آنگونه که ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیشبینی کردهاند، مزیت خاصی برای تهران به دنبال نداشته است. در واقع، رهبران ارشد ایران دلایلی دارند که بر اساس آن میتوانند نتیجهگیری کنند که آنها و نه ترامپ، همچنان به توافقی متعهد ماندهاند که «بدترین توافقی است که میتوانسته تابحال صورت گیرد.»
حکومت ایران امیدوار بود که با رفع محدودیتهای صادرات نفت و بازگشت سرمایهگذاری خارجی خواهد توانست اقتصادی را که از تورم، رکود و بیکاری خطرناک بالا رنج میبرد، نجات بخشد. این امر محقق نشد و بخشی از آن به این خاطر بود که سرمایهگذاران خارجی همچنان از سرمایهگذاری در کشوری که در آن فساد اقتصادی شیوع دارد و دارندگان پاسپورت غربی با اتهامات جعلی که به آنها نسبت داده میشود، محکوم میشوند، خودداری میکنند.
آمارهای اقتصادی این قضیه را تأیید میکنند، اما بهترین ارقام از یک نظرسنجی به دست آمده که از سوی «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیت» دانشگاه مریلند بلافاصله پس از فروکش کردن اعتراضات خیابانی صورت گرفته است. در اوت سال 2015، پس از اینکه توافق هستهای به امضاء رسیده بود، 57 درصد از ایرانیان اذعان داشتند که شرایط اقتصادی کشور رو به بهبود است و این امر حاکی از امیدواری مردم برای تغییر شرایط بود؛ اما در نظرسنجی اخیر، 58 درصد میگویند که شرایط بدتر شده و 69 درصد نیز بر این باورند که شرایط «تا حدودی بد» و یا «خیلی بد» است. 63 درصد از پاسخدهندگان دولت را در این موضوع مقصر میدانند که تعداد آنها تقریباً دوبرابر کسانی است که میگویند: «تحریم و فشارهای خارجی مسوول این وضعیت است.»
این همه درحالی است که ایرانیانکماکانمیهنپرستند. بیش از 70 درصد آنها، همچنان از توسعه موشکی و افزایش توان هستهای آن حمایت میکنند. تنها فقط 16 درصد از شرکت کنندگان این نظرسنجی معتقد بودند که سیستم سیاسی ایران نیازمند انجام تغییرات بنیادین است. با این حال، تعداد کمی از ماجراجوییهای خارجی حکومت پشتیبانی میکنند. 42 درصد براین باورند که دولت باید در جاهایی چون سوریه و عراق کمتر هزینه کند. اکثریت نیز تأکید میکنند که ایران باید با کشورهای دیگر وارد مذاکره شود تا اینکه سعی کند به هژمون منطقه تبدیل شود و با اینکه 75 درصد گفتهاند که توافق هستهای شرایط زندگی آنها را بهتر نکرده، 55 درصد همچنان از آن حمایت کردهاند.
این آمار به ما میگوید بهترین راه مقابله با مداخلات ایران در عراق، یمن و سوریه، حمایت از اکثریت ایرانیانی است که مخالف چنین اقداماتی از سوی حکومت خود هستند. این امر تاحدی بهمعنای کمک به ایرانیان است برای اطلاع از آنچه دولتشان در حال انجام آن است: اخبارمربوط به برنامهریزی برای قطع یارانه غذایی و در عین حال افزایش بودجه سپاه پاسداران ازجمله دلایل ناآرامیهای اخیر بود.
طبق این نظرسنجی جدید، تنها تعداد کمی از ایرانیان (یعنی 8 درصد) از طریق رادیوهای خارجی کسب اطلاعات میکنند، اما بیش از 60 درصد آنها اخبار را از اینترنت و برنامههایی نظیر تلگرام دنبال میکنند.
ایالات متحده، میتوانست اقدامات زیادی در راستای مقابله با تلاشهای دولت ایران برای بستن چنین کانالهایی به مردم این کشور انجام دهد؛ اما جای تأسف است که سال گذشته بودجه یکی از سرویسهای محبوب فیلترشکن یعنی«اولتراسرف» ازسوی وزارت خارجه و هیأت مدیره پخش برنامهها قطع شد. این سرویس بعداً در طول تظاهرات اخیر، پس از آنکه بیش از 1.2 میلیون ایرانی طی یک دقیقه از آن استفاده کردند، از کار افتاد.
بهنظر میرسد دولت ترامپ به جای پیگیری چنین استراتژیهایی، درصدد است در ماه مه توافق هستهای ایران که اساساً بر اساس مذاکرات صورتگرفته از سوی پرزیدنت باراک اوباماست را لغو کند؛ معاهدهای که همان طور که در مقالههای پیشین استدلال کردم، چیزی فراتر از عالی است؛ اما در حالحاضر این مسأله کمک کرده تا شکاف میان مردم ایران و دولت آن ایجاد شود و منبع فشار جدیدی برای ماجراجوییهای خارجی تهران به وجود آید. چنانچه دولت ترامپ برجام را از بین ببرد، انتظار میرود عدهای در تهران، در سکوت این رخداد را جشن بگیرند.
http://sobhe-no.ir/newspaper/424/4/16772
ش.د9605052